eitaa logo
سلوک معنوی ـ حیات عارفانه
810 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
210 ویدیو
7 فایل
🎈 #سلوک_معنوی #حیات_عارفانه، معارفِ تدوین شده و بازنویسیِ سخنانِ ارزش‌مندِ توحیدی، ولایی، عرفانی و معنویِ سالکانِ راه در حوزۀ نظری و معرفتی (معرفتِ توحیدی، معرفتِ نفس، معرفتِ هستی)، و حوزۀ عملی (تهذیبِ نفس، و حضورِ دین در متنِ زندگی) است. @Useriran
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ﷽ 📚 🗨 چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشانَد؟ 🔸اگر انسان خیال را در اختیارِ خودش نگیرد، یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکزِ قوّهٔ خیال دارد. اگر قوّهٔ خیال آزاد باشد، منشأ فسادِ اخلاقِ انسان می‌‌شود. 🔹امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول می‌‌کند. 🔸یک چیزهایی است که اگر انسان آن‌ها را به کاری نگمارد طوری نمی‌شود، مثلِ یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌کنم، اگر روی طاقچه‌‌ای یا در جعبه‌ای بگذارم طوری نمی‌‌شود؛ ولی نفسِ انسان جورِ دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید وَاِلّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آن‌چه که دلش می‌خواهد وادار می‌کند و آن‌وقت است که دریچهٔ خیال به‌روی انسان باز می‌‌شود؛ در رختخواب فکر می‌کند، در بازار فکر می‌کند، همین‌طور خیال خیال خیال؛ و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می‌کشانَد. امّا برعکس، وقتی‌که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به‌سوی خود می کشد و جذب می‌کند. 🖌 📚 تعلیم و تربیت در اسلام @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔸نمازخوان‌هایی که خودشان نماز را استخفاف می‌کنند ـ یعنی کوچک می‌شمارند ـ (نمازِ صبح‌شان دَمِ آفتاب است، نمازِ ظهر و عصرشان دَمِ غـروب است، نمازِ مغرب و عشای‌شان چهار ساعت از شب گذشته است، و نماز را با عـجله و شتاب می‌خوانند)، تـجربه نشان داده که بـچّه‌های این‌ها اصلاً نماز نمی‌خوانند. 🔸شما اگـر بخواهید واقـعاً نمازخوان باشید و بچّه‌های‌تان نمـازخوان باشند، نماز را محترم بشمارید. نمی‌گویم نماز بخوانید؛ بالاتر از نماز خواندن، محترم بشمارید. 🔸اولاً برای خـودتان در خـانه یک مصـلّایی انتخاب کنید (مستحب هم هست)، یعنی در خـانه نقـطه‌ای را انتخاب کنید که جای نمازتان باشد، مثلِ یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر می‌توانید ـ همان‌طوری که پیغمبرِ اکرم یک مصـلّی داشت، جای نماز داشت ـ یک اتاق را به‌عنوانِ مصلّی انتخاب کنید. (اگر اتاقِ زیادی ندارید، در اتاقِ خودتان یک نقـطه را برای نـمازخواندن مشخّص کنید). 🔸یک جانـمازِ پاک هم داشته باشید؛ در مـحلّ نماز که می‌ایستید، جانمازِ پاکیزه‌ای بگذارید؛ مسواک داشته باشید، تسبیحی برای ذکـر گفتن داشته باشید. وقتی‌که وضـو می‌گیرید، این‌قَدَر با عجله و شتاب نباشد. 🖌 📚آزادیِ معنوی، تهران، صدرا، چاپِ ۳۷، ۱۳۸۶، ص ۸۹ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🗨 فلسفه ♦گرایش به توحید، فطریِ انسان است. ♦آن‌چه سۇال‌برانگیز است عدمِ گرایش به دین است. ♦شک، گذرگاهِ خوب و لازمی است امّا منزل‌گاهِ بدی است. ♦ماتریالیسم، شک را منزل‌گاهِ خود قرار داده است. 🔹طرحِ اين بحث به اين كيفيّت كه عللِ گرايش‌هاى مادّى چيست، طبعاً نمودارِ اين است كه ما مدّعى هستيم انسان بالطّبع نمى‏بايست گرايشِ مادّى پيدا كند؛ مادّی‌گرى يک جريانِ مخالفِ طبيعت و فطرتِ انسان است و چون بر خلافِ اصل است، بايد به جستجوى علّتِ آن پرداخت و از سببى كه آن‌را برخلافِ اصل و قاعده به‌وجود آورده كاوش نمود. 🔹و به‌عبارتِ ساده‏تر، اعتقاد به خدا حكمِ سلامت را دارد و گرايشِ مادّى حكمِ بيمارى را. هيچ‏گاه از سرّ سلامت نبايد پرسيد، زيرا سلامت بر طبقِ مسير و جريانِ طبيعىِ نظامِ خلقت است؛ امّا اگر ديديم فردى يا جمعيّتى بيمارند، آن‌جا بايد پرسيد: چرا اين افراد بيمار شدند؟ چه موجباتى سببِ بيمارىِ آن‌ها شده است؟ 🔹اين نظرِ ما درست برخلافِ آن است كه در كتبِ تاريخ اديان معمولاً اظهارنظر مى‏كنند. نويسندگانِ آن كتب غالباً به‌دنبالِ اين مى‏گردند كه چرا بشر گرايشِ دينى پيدا كرد؟ از نظرِ ما گرايشِ دينى نيازى به پرسش ندارد. آن، كششِ فطرت است؛ بلكه بايد كاوش كرد كه چرا بشر گرايش به بى‏دينى پيدا كرد؟ (فعلاً نمى‏خواهيم اين بحث را دنبال كنيم كه آيا دينى بودن يک امرِ طبيعى است و بى‏دينى امرى غيرِطبيعى و يا برعكس است؟ زيرا از نظرِ موضوعِ بحثِ اصلى، ضرورتى نمى‏بينيم). 🔹البتّه اين مطلب را بايد توجّه داشت كه مقصود اين نيست كه چون گرايشِ توحيدى يک گرايشِ فطرى و طبيعى است، آن‌گاه كه در سطحِ تعقّلاتِ علمى و فلسفى‏ طرح مى‏شود هيچ‌گونه سؤالى به‌وجود نمى‏آورَد. خير، مقصود اين نيست. 🔹اين مسأله مانندِ هر مسألهٔ ديگر هرچند موردِ تأييدِ يک غريزهٔ فطرى باشد، آن‌گاه كه در سطحِ تعقّل طرح مى‏شود، طبعاً سؤالات و اشكالات و شكوک و شبهاتى براى مبتدى به‌وجود مى‏آورَد و راهِ‌حل‌هاى لذّت‏بخشى هم در همان سطح دارد. عَلى‌هَذا ما نمى‏خواهيم شكوک و شبهاتى را كه واقعاً براى افرادى پيش مى‏آيد ناديده بگيريم و يا آن‌ها را ناشى از خُبثِ طينت و سوءِ سريرهٔ آن‌ها بدانيم. خير، چنين نيست. 🔹پيدايشِ شكوک و شبهات در اين زمينه آن‌گاه كه بشر مى‏خواهد همهٔ مسائلِ مربوط به اين موضوع را حل كند، يک امرِ طبيعى و عادى است و همين شكوک است كه محرّکِ بشر به‌سوى تحقيقِ بيش‌تر است؛ و لهذا ما اين نوع شكوک را كه منجر به تحقيقِ بيش‌تر مى‏شود مقدّس مى‏شماريم، زيرا مقدّمهٔ وصول به يقين و ايمان و اطمينان است. 🔹شك آن‌گاه بد است كه به‌صورتِ وسواس درآيد و آدمى را به خود سرگرم كند، آن‏چنان‏كه مى‏بينيم بعضى افراد از اين‌كه مى‏توانند در مسائل ترديد كنند لذّت مى‏برند و آخرين منزلِ سيرِ فكرىِ خود را ترديد و دودلى مى‏دانند. اين حالت، حالتِ بسيار خطرناكى است، برخلافِ حالتِ اوّل كه مقدّمهٔ كمال است. لهذا مكرّر گفته‏ايم كه شک، گذرگاهِ خوب و لازمى است امّا توقّف‌گاه و سرمنزلِ بدى. 🔹بحثِ ما اكنون دربارهٔ افراد يا گروه‌هايى است كه شک را توقّف‌گاه و آخرين منزلِ خويش ساختند. به عقيدهٔ ما ماترياليسم هرچند خود را يک مكتبِ جزمى معرّفى مى‏كند، ولى جزءِ مكاتبِ شک است. منطقِ قرآن نيز دربارهٔ اين‌ها همين است. قرآن مى‏گويد: "حدّ اكثر اين است كه دچارِ برخى شكوک و ظنون هستند، ولى در عمل، آن‌را به‌صورتِ جزم و علم و يقين درمى‏آورند". 🖌 📚 مجموعهٔ آثارِ (عللِ گرايش به مادّيگرى، ج‏ ۱، ص ۴۷۳) @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 ♦ دو عنصرِ انتظار؛ یکی امید و دیگر آمادگی است. 🔹انتظار، وظیفه است؛ امّا وظیفه، انتظار نیست؛ یعنی ما موظّفیم که منتظر و امیدوار به آینده باشیم ولی وظیفهٔ ما صرفاً این نیست که منتظر باشیم. انتظارِ مثبت همان است که توأم با آمادگی است. 🖌 📚 یادداشت‏‌ها، ج۹، ص۳۹۴ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹یکی از اشتباهاتی که در بابِ می‌‏شود، خلطِ میانِ "توکّل در سرنوشت" و "توکّل در وظیفه" است. 🔹ما در بابِ توکّل یک وظیفه داریم که همان اطاعت است. ما باید کار را به‌منظورِ اطاعت و به‌منظورِ امتثال‏ِ امر انجام دهیم ولی اوست که ما را در حفاظتِ خود قرار می‌دهد. 🔹بعضی از افراد به‌جای این‌که توکّل در سرنوشت کنند، توکّل در وظیفه می‏‌کنند، یعنی به‌جای این‌که اطاعت کنند، توکّل می‏‌کنند. نه، اطاعت کن، ببین او چه دستور داده است؛ اگر دستور داده است که حرکت کنی، حرکت کن و اگر دستور داده است نروی، نرو. تو خود را آمادهٔ اجرای دستورِ او کن و آن‌وقت اعتماد داشته باش که او تو را به خود وا نمی‏‌گذارَد. اگر بگویی به‌جای کارکردن توکّل می‌کنم، صحیح نیست. 🖌 📚آشنایی با قران، ص ۱۹۶ @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 ♦نقشهٔ استعمار برای زبون و ضعیف نگه‌داشتنِ ملّت‌های زیرِ زنجیر این است که تا می‌تواند آن‌ها را اسیرِ طبیعت و عادت و شکم و دامن قرار دهد؛ واین اسارت‌ها را به‌نامِ "آزادی" تبلیغ می‌کند. 🖌 📚 یاداشت‌ها @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔹حکمت ـ یا حکیم بودن ـ مستلزمِ این است که انسان در برابرِ همهٔ "چرا"ها یک "برای" داشته باشد، خواه آن "چرا"ها به انتخابِ هدف مربوط باشد یا به انتخابِ وسیله. 🔹چرا چنین کردی؟ برای فلان هدف. چرا آن هدف را ترجیح دادی؟ به دلیل فلان مزیّت. چرا از فلان وسیله استفاده کردی؟ برای فلان رُجحان. 🔹در زندگی، انسان هر کاری که نتواند به "چرا"ها پاسخِ معقول دهد، به هر اندازه‏ که از این جهت ناقص باشد، نقص در حکمت و خردمندیِ انسان تلقی می‌شود. 🖌 📚 عدلِ الهی @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 🔸بسیاری از مردم دچارِ این اشتباه هستند که نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود می‌شمارند و به آن نامِ "زرنگی" می‌دهند؛ صداقت و صراحت و یک‌رویی را از کم‌شعوری‌ می‌شمارند؛ گمان می‌کنند که با مکر و خدعه و نفاق، بهتر می‌توان با عواملِ حیات هماهنگی کرد و پیش رفت؛ غافل از این‌که طبعِ عالَم بر درستی و صداقت است. آن‌کس که با خدا مکر کند، خداوند فوقِ همهٔ مکرکنندگان است. 🔸قرآن کریم همواره از راستی و صداقت و صراحت دم می‌زند و با ندای بلند می‌فرماید که مکر و نیرنگ و نفاق - با همهٔ پیش‌رفت‌های موقّت - محکوم به شکست خوردن است؛ روزگار بساطِ نیرنگ و دورویی را درهم می‌پیچد و شیشهٔ نفاق را می‌شکند. اساس عالَم بر حقیقت است نه بر مَجاز، و نمی‌توان نظامِ راستینِ جهان را به بازی گرفت. 🖌 📚 حکمت‌ها و اندرزها، ج۱، ص۲۵۲ @sulookmanavi
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 👆👆👆👆 🖌 🎤موضوع: چرا اولیای خدا هنگامِ حوادث و مصیبت‌ها ـ و حتّی مرگِ عزیزان ـ آرامشِ قلبی دارند؟‌ @sulookmanavi
✔️سخن، نمایندهٔ روح است؛ سخنِ هرکس به همان دنیایی تعلّق دارد که روحِ گوینده‌اش به آن‌جا تعلّق دارد. 🖌 📚 سیری در نهج‌البلاغه @sulookmanavi
1.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 👆👆👆👆 🎤 🖌موضوع: استاد مرتضی مطهری بیش از ۴۰ سالِ پیش، خطرِ "نیم‌"ها را در ساحت‌های مختلفِ فکری گوشزد کرد ... @sulookmanavi
📚 ﷽ 📚 ♦بزرگ‌ترین اثرِ حادثهٔ کربلا این بود که پردهٔ نفاق را درید و حسابِ سلطنت عملاً از حسابِ دین جدا شد؛ و اگر حادثهٔ کربلا نبود، امویین به‌نامِ دین بر مردم حکومت می‌کردند و البتّه این چسبیدنِ آن‌ها به دین، در نظرِ عدّه‌ای، آن‌ها را تبرئه می‌کرد و در نظرِ عدّهٔ بیش‌تری، دین را ملوّث می‏نمود. ♦حداقل اثرِ قیامِ حسینی این بود که میانِ خلفا و دین برای همیشه تفکیک شد. 🖌 📚 حماسه‌ٔحسینی، ج۲، ص۱۴۱ @sulookmanavi