📚 ﷽ 📚
🗨 چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشانَد؟
🔸اگر انسان خیال را در اختیارِ خودش نگیرد، یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد میکند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکزِ قوّهٔ خیال دارد. اگر قوّهٔ خیال آزاد باشد، منشأ فسادِ اخلاقِ انسان میشود.
🔹امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول میکند.
🔸یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمیشود، مثلِ یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم میکنم، اگر روی طاقچهای یا در جعبهای بگذارم طوری نمیشود؛ ولی نفسِ انسان جورِ دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید وَاِلّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش میخواهد وادار میکند و آنوقت است که دریچهٔ خیال بهروی انسان باز میشود؛ در رختخواب فکر میکند، در بازار فکر میکند، همینطور خیال خیال خیال؛ و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه میکشانَد. امّا برعکس، وقتیکه انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را بهسوی خود می کشد و جذب میکند.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 تعلیم و تربیت در اسلام
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔸نمازخوانهایی که خودشان نماز را استخفاف میکنند ـ یعنی کوچک میشمارند ـ (نمازِ صبحشان دَمِ آفتاب است، نمازِ ظهر و عصرشان دَمِ غـروب است، نمازِ مغرب و عشایشان چهار ساعت از شب گذشته است، و نماز را با عـجله و شتاب میخوانند)، تـجربه نشان داده که بـچّههای اینها اصلاً نماز نمیخوانند.
🔸شما اگـر بخواهید واقـعاً نمازخوان باشید و بچّههایتان نمـازخوان باشند، نماز را محترم بشمارید. نمیگویم نماز بخوانید؛ بالاتر از نماز خواندن، محترم بشمارید.
🔸اولاً برای خـودتان در خـانه یک مصـلّایی انتخاب کنید (مستحب هم هست)، یعنی در خـانه نقـطهای را انتخاب کنید که جای نمازتان باشد، مثلِ یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر میتوانید ـ همانطوری که پیغمبرِ اکرم یک مصـلّی داشت، جای نماز داشت ـ یک اتاق را بهعنوانِ مصلّی انتخاب کنید. (اگر اتاقِ زیادی ندارید، در اتاقِ خودتان یک نقـطه را برای نـمازخواندن مشخّص کنید).
🔸یک جانـمازِ پاک هم داشته باشید؛ در مـحلّ نماز که میایستید، جانمازِ پاکیزهای بگذارید؛ مسواک داشته باشید، تسبیحی برای ذکـر گفتن داشته باشید. وقتیکه وضـو میگیرید، اینقَدَر با عجله و شتاب نباشد.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚آزادیِ معنوی، تهران، صدرا، چاپِ ۳۷، ۱۳۸۶، ص ۸۹
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🗨 فلسفه
♦گرایش به توحید، فطریِ انسان است.
♦آنچه سۇالبرانگیز است عدمِ گرایش به دین است.
♦شک، گذرگاهِ خوب و لازمی است امّا منزلگاهِ بدی است.
♦ماتریالیسم، شک را منزلگاهِ خود قرار داده است.
🔹طرحِ اين بحث به اين كيفيّت كه عللِ گرايشهاى مادّى چيست، طبعاً نمودارِ اين است كه ما مدّعى هستيم انسان بالطّبع نمىبايست گرايشِ مادّى پيدا كند؛ مادّیگرى يک جريانِ مخالفِ طبيعت و فطرتِ انسان است و چون بر خلافِ اصل است، بايد به جستجوى علّتِ آن پرداخت و از سببى كه آنرا برخلافِ اصل و قاعده بهوجود آورده كاوش نمود.
🔹و بهعبارتِ سادهتر، اعتقاد به خدا حكمِ سلامت را دارد و گرايشِ مادّى حكمِ بيمارى را. هيچگاه از سرّ سلامت نبايد پرسيد، زيرا سلامت بر طبقِ مسير و جريانِ طبيعىِ نظامِ خلقت است؛ امّا اگر ديديم فردى يا جمعيّتى بيمارند، آنجا بايد پرسيد: چرا اين افراد بيمار شدند؟ چه موجباتى سببِ بيمارىِ آنها شده است؟
🔹اين نظرِ ما درست برخلافِ آن است كه در كتبِ تاريخ اديان معمولاً اظهارنظر مىكنند. نويسندگانِ آن كتب غالباً بهدنبالِ اين مىگردند كه چرا بشر گرايشِ دينى پيدا كرد؟
از نظرِ ما گرايشِ دينى نيازى به پرسش ندارد. آن، كششِ فطرت است؛ بلكه بايد كاوش كرد كه چرا بشر گرايش به بىدينى پيدا كرد؟
(فعلاً نمىخواهيم اين بحث را دنبال كنيم كه آيا دينى بودن يک امرِ طبيعى است و بىدينى امرى غيرِطبيعى و يا برعكس است؟ زيرا از نظرِ موضوعِ بحثِ اصلى، ضرورتى نمىبينيم).
🔹البتّه اين مطلب را بايد توجّه داشت كه مقصود اين نيست كه چون گرايشِ توحيدى يک گرايشِ فطرى و طبيعى است، آنگاه كه در سطحِ تعقّلاتِ علمى و فلسفى طرح مىشود هيچگونه سؤالى بهوجود نمىآورَد. خير، مقصود اين نيست.
🔹اين مسأله مانندِ هر مسألهٔ ديگر هرچند موردِ تأييدِ يک غريزهٔ فطرى باشد، آنگاه كه در سطحِ تعقّل طرح مىشود، طبعاً سؤالات و اشكالات و شكوک و شبهاتى براى مبتدى بهوجود مىآورَد و راهِحلهاى لذّتبخشى هم در همان سطح دارد. عَلىهَذا ما نمىخواهيم شكوک و شبهاتى را كه واقعاً براى افرادى پيش مىآيد ناديده بگيريم و يا آنها را ناشى از خُبثِ طينت و سوءِ سريرهٔ آنها بدانيم. خير، چنين نيست.
🔹پيدايشِ شكوک و شبهات در اين زمينه آنگاه كه بشر مىخواهد همهٔ مسائلِ مربوط به اين موضوع را حل كند، يک امرِ طبيعى و عادى است و همين شكوک است كه محرّکِ بشر بهسوى تحقيقِ بيشتر است؛ و لهذا ما اين نوع شكوک را كه منجر به تحقيقِ بيشتر مىشود مقدّس مىشماريم، زيرا مقدّمهٔ وصول به يقين و ايمان و اطمينان است.
🔹شك آنگاه بد است كه بهصورتِ وسواس درآيد و آدمى را به خود سرگرم كند، آنچنانكه مىبينيم بعضى افراد از اينكه مىتوانند در مسائل ترديد كنند لذّت مىبرند و آخرين منزلِ سيرِ فكرىِ خود را ترديد و دودلى مىدانند. اين حالت، حالتِ بسيار خطرناكى است، برخلافِ حالتِ اوّل كه مقدّمهٔ كمال است. لهذا مكرّر گفتهايم كه شک، گذرگاهِ خوب و لازمى است امّا توقّفگاه و سرمنزلِ بدى.
🔹بحثِ ما اكنون دربارهٔ افراد يا گروههايى است كه شک را توقّفگاه و آخرين منزلِ خويش ساختند. به عقيدهٔ ما ماترياليسم هرچند خود را يک مكتبِ جزمى معرّفى مىكند، ولى جزءِ مكاتبِ شک است. منطقِ قرآن نيز دربارهٔ اينها همين است. قرآن مىگويد: "حدّ اكثر اين است كه دچارِ برخى شكوک و ظنون هستند، ولى در عمل، آنرا بهصورتِ جزم و علم و يقين درمىآورند".
🖌#استاد_شهيد_مرتضی_مطهرى
📚 مجموعهٔ آثارِ (عللِ گرايش به مادّيگرى، ج ۱، ص ۴۷۳)
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
♦ دو عنصرِ انتظار؛ یکی امید و دیگر آمادگی است.
🔹انتظار، وظیفه است؛ امّا وظیفه، انتظار نیست؛ یعنی ما موظّفیم که منتظر و امیدوار به آینده باشیم ولی وظیفهٔ ما صرفاً این نیست که منتظر باشیم.
انتظارِ مثبت همان است که توأم با آمادگی است.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 یادداشتها، ج۹، ص۳۹۴
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹یکی از اشتباهاتی که در بابِ #توکل میشود، خلطِ میانِ "توکّل در سرنوشت" و "توکّل در وظیفه" است.
🔹ما در بابِ توکّل یک وظیفه داریم که همان اطاعت است. ما باید کار را بهمنظورِ اطاعت و بهمنظورِ امتثالِ امر انجام دهیم ولی اوست که ما را در حفاظتِ خود قرار میدهد.
🔹بعضی از افراد بهجای اینکه توکّل در سرنوشت کنند، توکّل در وظیفه میکنند، یعنی بهجای اینکه اطاعت کنند، توکّل میکنند. نه، اطاعت کن، ببین او چه دستور داده است؛ اگر دستور داده است که حرکت کنی، حرکت کن و اگر دستور داده است نروی، نرو. تو خود را آمادهٔ اجرای دستورِ او کن و آنوقت اعتماد داشته باش که او تو را به خود وا نمیگذارَد. اگر بگویی بهجای کارکردن توکّل میکنم، صحیح نیست.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚آشنایی با قران، ص ۱۹۶
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
♦نقشهٔ استعمار برای زبون و ضعیف نگهداشتنِ ملّتهای زیرِ زنجیر این است که تا میتواند آنها را اسیرِ طبیعت و عادت و شکم و دامن قرار دهد؛ واین اسارتها را بهنامِ "آزادی" تبلیغ میکند.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 یاداشتها
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔹حکمت ـ یا حکیم بودن ـ مستلزمِ این است که انسان در برابرِ همهٔ "چرا"ها یک "برای" داشته باشد، خواه آن "چرا"ها به انتخابِ هدف مربوط باشد یا به انتخابِ وسیله.
🔹چرا چنین کردی؟ برای فلان هدف. چرا آن هدف را ترجیح دادی؟ به دلیل فلان مزیّت. چرا از فلان وسیله استفاده کردی؟ برای فلان رُجحان.
🔹در زندگی، انسان هر کاری که نتواند به "چرا"ها پاسخِ معقول دهد، به هر اندازه که از این جهت ناقص باشد، نقص در حکمت و خردمندیِ انسان تلقی میشود.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 عدلِ الهی
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
🔸بسیاری از مردم دچارِ این اشتباه هستند که نفاق و دورویی و مکر و خدعه را یک امتیاز برای خود میشمارند و به آن نامِ "زرنگی" میدهند؛ صداقت و صراحت و یکرویی را از کمشعوری میشمارند؛ گمان میکنند که با مکر و خدعه و نفاق، بهتر میتوان با عواملِ حیات هماهنگی کرد و پیش رفت؛ غافل از اینکه طبعِ عالَم بر درستی و صداقت است. آنکس که با خدا مکر کند، خداوند فوقِ همهٔ مکرکنندگان است.
🔸قرآن کریم همواره از راستی و صداقت و صراحت دم میزند و با ندای بلند میفرماید که مکر و نیرنگ و نفاق - با همهٔ پیشرفتهای موقّت - محکوم به شکست خوردن است؛ روزگار بساطِ نیرنگ و دورویی را درهم میپیچد و شیشهٔ نفاق را میشکند. اساس عالَم بر حقیقت است نه بر مَجاز، و نمیتوان نظامِ راستینِ جهان را به بازی گرفت.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 حکمتها و اندرزها، ج۱، ص۲۵۲
@sulookmanavi
3.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#تصویری 👆👆👆👆
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
🎤موضوع: چرا اولیای خدا هنگامِ حوادث و مصیبتها ـ و حتّی مرگِ عزیزان ـ آرامشِ قلبی دارند؟
@sulookmanavi
✔️سخن، نمایندهٔ روح است؛ سخنِ هرکس به همان دنیایی تعلّق دارد که روحِ گویندهاش به آنجا تعلّق دارد.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 سیری در نهجالبلاغه
@sulookmanavi
1.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#تصویری 👆👆👆👆
🎤#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
🖌موضوع: استاد مرتضی مطهری بیش از ۴۰ سالِ پیش، خطرِ "نیم"ها را در ساحتهای مختلفِ فکری گوشزد کرد ...
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
♦بزرگترین اثرِ حادثهٔ کربلا این بود که پردهٔ نفاق را درید و حسابِ سلطنت عملاً از حسابِ دین جدا شد؛ و اگر حادثهٔ کربلا نبود، امویین بهنامِ دین بر مردم حکومت میکردند و البتّه این چسبیدنِ آنها به دین، در نظرِ عدّهای، آنها را تبرئه میکرد و در نظرِ عدّهٔ بیشتری، دین را ملوّث مینمود.
♦حداقل اثرِ قیامِ حسینی این بود که میانِ خلفا و دین برای همیشه تفکیک شد.
🖌#استاد_شهید_مرتضی_مطهری
📚 حماسهٔحسینی، ج۲، ص۱۴۱
@sulookmanavi