📚 ﷽ 📚
من از بدعهدیِ سنگيندلان هرگز نمینالم
اگر سست است اقبالم ولی سخت است پيمانم
من از دردت به حالِ مُردن افتادم بگو تا کِی
نمیپرسی ز احوالم نمیکوشی به درمانم
اگرچه قابلِ بزمِ حضورت نيستم امّا
شبی را میتوانی روز کردن در شبستانم
شبی در عالَمِ مستی، همينقدر آرزو دارم
که مست از جای برخيزیّ و بنشينی به دامانم
گريبانِ تو را از دست چون دادم ندانستم
که تا دامانِ محشر چاک خواهد شد گريبانم
🖌#فروغی_بسطامی
➰#شعر
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
یک جام با تو خوردن، یک عمر مِیپرستی
یک روز با تو بودن، یک روزگار مستی
در بندگیِ عشقت از دست رفت کارم
ای خواجهٔ زِبَردست، رحمی به زیردستی
بر باد میتوان داد خاکِ وجودِ ما را
تا کارِ ما به کویت، بالا روَد ز پستی
با مدّعی ز مینا، مِی در قدح نکردی
تا خونِ من نخوردی، تا جانِ من نَخَستی
گفتی دهم شرابت از شیشهٔ محبّت
پیمانهام ندادی، پیمانِ من شکستی
صیدِ ضعیفِ عشقم، با پنجهٔ توانا
بیمارِ چشمِ یارم در عینِ تندرستی
با صدهزار نیرو، دیدی "فروغی" آخر
از دستِ او نَرَستی، وز بندِ او نَجَستی
🖌#فروغى_بسطامى
➰#شعر
@sulookmanavi
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
تا عیان شد رخِ زیبای تو از چَنبرِ زلف
صبحِ امیدِ من از شامِ غریبان سر زد!
✍#فروغی_بسطامی
@sulookmanavi
چون همه وضعِ جهان گذران در گذر است
مگذر از عالَمِ شیدایی و شوریدهسَری
✍#فروغی_بسطامی
@sulookmanavi
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
تو از قبیلهٔ خوبانِ سُست پیمانی
من از جماعتِ عشّاقِ سخت پیوندم
✍#فروغی_بسطامی
@sulookmanavi
🍄 ﷽ 🍄
سلوک معنوی
شیوهٔ خوشمَنظران چهره نشان دادن است
پیشهٔ اهلِ نظر ، دیدن و جان دادن است
چون به لبش میرسی ، جان بِده و دَم مَزن
نرخِ چنین گوهری ، نقدِ روان دادن است
✍#فروغی_بسطامی
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
تا عیان شد رُخِ زیبای تو از چَنبرِ زلف
صبحِ امّیدِ من از شامِ غریبان سر زد
#فروغی_بسطامی
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
کنون که صاحبِ مژگانِ شوخ و چشمِ سیاهی
نگاهدار دلی را که بُردهای به نگاهی
مقیمِ کوی تو تشویشِ صبح و شام ندارد
که در بهشت نه سالی مُعَیَّن است و نه ماهی
چو در حضورِ تو ایمان و کفر راه ندارد
چه مسجدی چه کِنَشْتی، چه طاعتی چه گناهی
مَده به دستِ سپاهِ فراق، مُلکِ دلم را
به شُکرِ آنکه در اقلیمِ حُسن بر همه شاهی
بدین صفت که ز هر سو کشیدهای صفِ مژگان
تو یک سوار، توانی زدن به قلبِ سپاهی
چگونه بر سر آتش سپندوار نسوزم
که شوقِ خالِ تو دارد، مرا به حالِ تباهی
به غیر سینهٔ صد چاکِ خویش در صفِ محشر
شهیدِ عشق نخواهد، نه شاهدی، نه گواهی
اگر صباحِ قیامت ببینی آن رُخ و قامت
جمالِ حور نجویی، وصالِ سِدره نخواهی
رواست گر همه عمرش به انتظار سرآید
کسی که جان به ارادت نداده بر سرِ راهی
تسلّی دلِ خود میدهم به مُلکِ محبت
گهی به دانهٔ اشکی، گهی به شعلهٔ آهی
فتاد تابشِ مِهر مَهی، به جانِ فروغی
چنان که برقِ تجلی فِتَد به خرمنِ کاهی
✍#فروغی_بسطامی
✔️#شعر
#یا_حسین_جان
@sulookmanavi
📚 ﷽ 📚
#سلوک_معنوی
#حیات_عارفانه
اندوهِ تو شد واردِ کاشانهام امشب
مهمانِ عزیز آمده در خانهام امشب
صد شُکر خدا را که نشستهست به شادی
گنجِ غمت اندر دلِ ویرانهام امشب
من از نگهِ شمعِ رُخَت دیده نورزم
تا پاک نسوزد پرِ پروانهام امشب
بگشا لبِ افسونگرت ای شوخِ پریچِهر
تا شیخ بداند ز چه افسانهام امشب
ترسم که سرِ کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریهٔ مستانهام امشب
یک جرعهٔ تو مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانهام امشب
شاید که شکارم شود آن مرغِ بهشتی
گاهی شکنِ دام و گهی دانهام امشب
تا بر سرِ من بگذرد آن یارِ قدیمی
خاکِ قدمِ مَحرم و بیگانهام امشب
امید که بر خیلِ غمش دست بیاید
آهِ سحر و طاقتِ هر دانهام امشب
از من بگریزید که می خوردهام امشب
با من منشینید که دیوانهام امشب
بیحاصلم از عمرِ گرانمایه، فروغی
گر جان نرود در پیِ جانانهام امشب
🖌#فروغی_بسطامی
@sulookmanavi