eitaa logo
سربازان ولایت
450 دنبال‌کننده
33.2هزار عکس
16.3هزار ویدیو
1.8هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 عبارت «ازدواج کودکان» بازی با کلمات است / «حلال‌زادگی» یک امتیاز تمدن‌ساز برای ایرانی‌هاست 🔻کسانی که عبارت ازدواج کودکان را به کار می‌برند معیار‌های خود در تعریف کودکی را باید شرح دهند و هم‌چنین متوجه عواقب عدم ازدواج در جوامع غربی باشند. 🔻طلاق‌ها در سنین بالای ۲۰ سال بیشتر از طلاق‌ها در سنین زیر ۱۹ سال است 🔸لزومی ندارد که همه کشور را تهرانیزه کنیم 📌 تعیین سن واحد برای ازدواج یا عدم ازدواج دخالت در اختیارات مردم نیست؟ 🔸لازم است توجه کنیم که جغرافیا، فرهنگ‌های اقوام و نواحی مختلف ایران متفاوت است ما نباید همه جای ایران را به مانند تهران ببینیم در خیلی از شهر‌ها و روستا‌ها سن مطلوب ازدواج همان سن آغاز نیاز است و هیچ دلیلی وجود ندارد که همه مردم کشور را مجبور به این بکنند که مثلا بعد از ۳۰ سالگی ازدواج کنند و بین سن نیاز به ازدواج و سن ازدواج فاصله ۱۰-۱۵ ساله یا بیشتر افتاده شود. 🔸ازدواج کودکان بازی با الفاظ است / دختران ایرانی دوست دارند قبل از ۲۰ سالگی تکلیف ازدواج‌شان مشخص شود 🔰 گفت‌و‌گوی استاد با خبرگزاری دانشجو با موضوع و حلال‌زادگی ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 🌷کانال (یس)🌷 🆔@yasin36ir sapp.ir/yasin36ir eitaa.com/yasin36ir 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃 ومَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ (30 - انسان) و شما نمی‌خواهید مگر خدای بخواهد. پس در دنیا هر آنچه انسان اراده کند چه مؤمن و چه فاسق، اراده‌ی او منوط به خواستِ خداست تا محقق شود. مؤمنی می‌خواهد مسجدی درست کند باید خدا هم بعد از خواستن او بخواهد و فاسقی قصد کشتن کسی را دارد باید خدا هم بخواهد تا آن فرد کشته شود. ولَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ (24 - یوسف) آن زن باز در وصل او اصرار و اهتمام کرد و یوسف هم اگر لطف خاص خدا و برهان روشن حق را ندیده بود (به میل طبیعی) در وصل آن زن اهتمام کردی، ولی ما این چنین کردیم تا قصد بد و عمل زشت را از او بگردانیم که همانا او از بندگان برگزیده ما بود. آیه اشاره به دور کردن حضرت یوسف (ع) از موقعیت گناه با زلیخا اشاره دارد. آیا یوسف اینجا مجبور بود؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است بدانیم یک جبر وجود دارد و یک سلب اختیار در عمل که این دو متفاوت از هم هستند. کودک شما دستش را از نادانی سمت آتش می‌برد شما با گرفتن دست او و مانع شدن از رساندن دستش به آتش او را سلب‌الاختیار می‌کنید که نوعی محبت و لطف است و دور نگه داشتن یوسف (ع) از گناه سلب‌الاختیار کردن او بود و توفیق الهی است؛ چنانچه در آخر آیه اشاره صریح دارد که چون او از بندگان خالص ما بود ما اختیار او را در زمان گناه از او گرفتیم. اما اگر شما دست کودک خود را گرفته و خود سمت آتش ببرید این جبر است. پس جبر با سلب اختیار در عمل تفاوت عمیقی دارد. اگر خدا انسان را به سمت زنا دستش گرفته و مجبور کند اینجا جبر است و جای ملال و معصیت نیست. این امر در مورد انسان فاسق صدق نمی‌کند و خدا او را مورد چنین لطفی قرار نمی‌دهد. اگر یوسف (ع) بنده مخلصی نبود خدا او را برای زنا جبر نمی‌کرد؛ بلکه زمان معصیت اختیار او را از او با قرار دادن ترس در بنده از او سلب نمی‌کرد. برای همین است که در روایات آمده است مؤمن از همه در ترس و هراس است و هیچ کس از او در ترس و هراس نیست. و این دعا که همیشه زمزمه هر روز صبح نبی مکرم اسلام (ص) بود از این جهت می‌باشد: اللّهم لا تَکِلنا إِلی أنفُسِنا طَرفَةَ عَینٍ أبداً خدایا چشم بر هم زدنی ما را به حال خود وا مگذار؛ یعنی در زمان معصیت ما را سلب‌الاختیار با ایجاد ترس از خود فرما. اگر دقت کنیم همین سلب‌الاختیار هم به دست خود انسان صورت می‌گیرد؛ چنانچه در مورد یوسف نبی (ع) به صراحت می‌فرماید: لوْلَا أَنْ رَأَىٰ بُرْهَانَ رَبِّهِ یعنی یوسف با دیدن برهان و ادله‌ی خدا که نباید به زنِ شوهردار نزدیک شود ترس از خدا در دلش افتاد و سلب‌الاختیار شد. ترس خدا اگر عمیق و واقعی باشد اختیار گناه خود به خود از انسان گرفته می‌شود. این سلب‌الاختیار در فاسق توفیقی نیست. خدا دو نوع فاسق را سلب‌الاختیار می‌کند: نوع نخست: ولَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ (251 - بقره) و اگر خدا برخی مردم را در مقابل بعضی دیگر بر نمی‌انگیخت فساد روی زمین را فرا می‌گرفت، ولیکن خدا، خداوند فضل و کرم بر همه اهل عالم است. در این سنّت خداوند ظالم را بر ظالم مسلط و به دست همدیگر آنها را از بین می‌برد نوع دوم: مانند قارون: فخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ (81 - قصص) پس (از اندک زمانی) ما هم او را با خانه (و گنج و دارایی) اش به زمین فرو بردیم. خداوند او را شخصاً نابود می‌کند. نکته مهم این است که سلب‌الاختیار ظالم و فاسق در عمل نیست؛ یعنی خدا ظالم و فاسق را مانع در زمان معصیت نمی‌شود بلکه سلب‌الاختیار با کشتن و پایان زندگی او به حالت خفَت‌بار و وارد کردنش به آتشِ ابدی بعد از مرگ است. انسان فاسق بعد از مرگ اختیارش به کل از او گرفته می‌شود. ثمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (32 حاقه) آن‌گاه به زنجیری که طولش هفتاد ذراع است (به آتش) در کشید. در آیه 26 فجر می‌فرماید: ولَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ و همانند او کس را به زنجیر نکشند (در جهنم). انسان فاسق که در دنیا اختیار عمل داشت بعد از مرگش کلاً به دلیل استفاده‌ی نادرست از اختیار در عملش و ستم و ظلم و تعدی، وارد عالم جبر می‌شود و هیچ اختیاری در برابر آتش و غضب الهی ندارد تا خود را از آن رها کند. 🌸کانال (یس)🌸 🆔@yasin36ir sapp.ir/yasin36ir eitaa.com/yasin36ir 🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
💢🔅💢💢🔅💢💢🔅💢💢🔅 ❣️ () ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا إِلَیْکَ رَاجِیا لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَى عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَى آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی. 🍃 خدایا!بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست،و شنواى دعایم باش آنگاه که میخوانمت،و صدایم را بشنو گاهى که صدایت میکنم، و به من توجّه کن هنگامیکه با تو مناجات مینمایم،همانا به سوى تو گریختم،و در حال درماندگى و زارى در برابرت ایستادم، پاداشى را که نزد توست امیدوارم،آنچه را که در درون دارم میدانى،بر حاجتم خبر دارى،نهانم را میشناسى،کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشیده نیست،و آنچه که میخواهم به زبان آرم،و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که براى عاقبتم امید دارم،بر تو پنهان نیست،همانا آنچه تقدیر نمودهاى بر من اى آقاى من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود مى آید از نهان و آشکارم جارى شده است،و تنها به دست توست نه به دست غیر تو فزونى و کاستى ام و سود و زیانم،خدایا!اگر محرومم کنى پس کیست آنکه به من روزى دهد؟و اگر خوارم سازى پس کیست آنکه به من یارى رساند. 📕 فرازی از مناجات شعبانه 🌸کانال (یس)🌸 🆔@yasin36ir sapp.ir/yasin36ir eitaa.com/yasin36ir 🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
در آیات 33 الی 42 سوره کهف، حضرت حق مثال دیگری از بحث و گفت‌‌وگو بین دو مرد که همسایه هم بودند و یکی باغِ بزرگتر با فرزندان بیشتری داشت و سرانجام، کارش را حضرت حق به عنوان عبرت مثال می‌زند. حاصل از آن او بود، به دوستش که با او گفت‌‌وگو می‌کرد، گفت: أنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالًا وَ أَعَزُّ نَفَرا (34 - کهف) من به مال از تو بیشتر و به افراد پیروزترم. و دَخَلَ جَنَّتَهُ وَ هُوَ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَن تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا (35 - کهف)و آن مرد ستم بر خویشتن کرده به باغ خود درآمد و گفت: نپندارم که این باغ هرگز از میان برود. یکی بر دیگری در مال و فرزند زیاد تفاخر می‌کند و این نعمت‌ها را به جای این که لطف الهی بداند، در سایه‌ی تلاش خود و فرزندان دانسته و هرگز زوالِ آن را تصور نمی‌کند. آیه بعدی به صراحت بیان می‌کند: کسی که این تفاخر را می‌کرد، خداپرست بود اما در اثر کثرت و فرو رفتن در لذت و نعمات دنیوی منکر معاد شده بود. و مَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَ لَئِن رُّدِدتُّ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِّنْهَا مُنقَلَبًا (36 - کهف) و نپندارم که قیامت هم بیاید و اگر هم مرا نزد خدا برند، جایگاهی بهتر از این باغ خواهم یافت. در آیه 37 کاملاً مشخص می‌شود که بر کسی که تفاخر می‌کرد، او اهل دین و خداشناس و معتقد به معاد بود. قالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَ هُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا (37 - کهف) دوستش که با او گفت‌و‌گو می‌کرد، گفت: آیا بر آن کس که تو را از خاک و سپس از نطفه بیافرید و مردی راست بالا کرد، کافر شده‌ای؟ انسان باید برای دوری از تکبّر، خلقت اولیه‌ی خود را به یاد خود بیاورد که چه بود و چه شد و چه خواهد شد. پس چشم زخم الزاماً از یک چشم بد متوجه انسان نمی‌شود حتی انسان خداشناس هم باشد در صورت تفاخر، حتی برای یک مؤمن که این تفاخر تأثیری در اعتقاد او ندارد، سنت الهی چشم زخم حادث می‌شود. سنت چشم زخم بدون وجود حتی چشم حسود هم به علت تفاخر بر مال و انتساب مال به تلاش فردی نیز جاری خواهد شد. لكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَ لَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا (38 - کهف) ولی او خدای یکتا، پروردگار من است و من هیچ کس را شریک پروردگارم نمی‌سازم. پس شرک خفی الزاماً به معنی شریک قرار دادن شخص ثالثی برای خدا نیست، اگر انسان مال و ثروت را ناشی از تلاش خود بداند و آن را نعمت خدا نداند، چنان‌چه این انسان اگر نعمت را از خدا می‌دانست، یقین می‌کرد در صورت ناشکری از او سلب خواهد کرد؛ در این حالت نیز انسان خود را به خدا شریک در عطا و بخشش می‌داند و دچار شرک خفی می‌گردد. و لَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاء اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِن تُرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنكَ مَالًا وَ وَلَدًا (39 - کهف) چرا آن‌گاه که به باغ خود درآمدی، نگفتی: هر چه خداوند خواهد و هیچ نیرویی جز نیروی او نیست؟ اگر می‌بینی که دارایی و فرزند من کمتر از تو است. ما عادت داریم واژه «ماشاءالله» را زمانی و برای کسی به کار بریم که وارد باغی از او شده یا ثروتی از او می‌بینیم و گمان می‌کنیم برای این‌که ما ثروت و فرزندان او را چشم نزنیم باید ماشاءالله بگوییم، در حالی‌که طبق قرآن این درست نیست و ماشاءالله را باید کسی بگوید که صاحب‌ نعمت و ثروت است تا مغرور نشود و کسی که به مال و ثروت خود تفاخر کند و مغرور باشد، گفتن ماشاءالله از سوی بیننده تأثیر در دفعِ چشم زخم ندارد. در آیه بعدی حضرت حق به مؤمنان کلیدی می‌دهد که زمان قرار گرفتن در معرض تفاخرِ کسی به مال و اولاد، دچار خواطر شیطانی حسرت و حسد نشوند و بدانند و یقین کنند که خداوند در بهشت هدیه و نعمتی بیشتر از آن‌چه در دنیا به دیگران بخشیده است به او عطا خواهد کرد و آن‌چه دیگران به خاطر آن به او تفاخر می‌کنند، گذرا و هر لحظه حتی در دنیا زوال‌پذیر است. فعَسَى رَبِّي أَن يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِّن جَنَّتِكَ وَ يُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِّنَ السَّمَاء فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا (40 - کهف) شاید پروردگار من، مرا چیزی بهتر از باغ تو دهد؛ شاید بر آن باغ صاعقه‌ای بفرستد و آن را به زمینی صاف و لغزنده‌ای بدل سازد. أوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَن تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا (41 - کهف) یا آب آن بر زمین فرو رود و هرگز به یافتن آن قدرت نیابی. ... 🌸کانال (یس)🌸 🆔@yasin36ir sapp.ir/yasin36ir eitaa.com/yasin36ir 🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀