eitaa logo
|گردان‌سیدابراهیم|
508 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1هزار ویدیو
3 فایل
•﷽• . راه‌ِ‌شهدا‌رو‌باید‌رفت نه‌فقط‌دربارش‌حرف‌زد! آشناشو‌بااین‌راه‌بعدتوش‌قدم‌بردار‌ خودشھداهم‌کمکت‌می‌کنن🌿 . ◾️شرایط داره بلاخره✌️🏽(: " @sharayt " . ◾️اینجاحرف‌میزنیم " @brobach_gordan "
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبرناب‼️😄🌱 در ایام ماه مبارک رمضان ان‌شاءالله قرار هست روزی یک جزء قران رو باهم قرائت کنیم.... به یاد حاج قاسم و آقا سید ابراهیم خودمون ... 🖐🏽(: و تا پایان ماه مبارک قران رو ختم کرده باشیم امیــدوارم در این جزء خوانی شرکت کنین صوت جزء هارو در گردان قرار خواهیم داد هروز ساعت ۱۴ یا ۱۶ ...❤️ ....🌱 🚶🏻‍♂
پیامبراکرم میفرمایند : «ماه رمضان ، ماهى است كه خداوند ، روزه آن را بر شما واجب ساخت . پس هر كس آن را از روى ايمان و به اميد پاداش الهى روزه بدارد ، از گناهانش بيرون مى آيد ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است»♥️🚶🏻‍♂ ◾️ ... |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
هدایت شده از  | بیسیْم‌چۍ |
میبینم که بیسیمچی خاک گرفته ... 😶 نبودیم چند وقت پیام های ناشناسم بی جواب مونده ما شرمنده ی شما ... 🚶🏻‍♂ یکم شرایط سخت میگذره کلی کار و ....
|گردان‌سیدابراهیم|
•••{🥀♥️}••• دࢪ پـایاݩ فعاݪێٺ امࢪوز .. یادے میکنێم از (شهیدعبدالصالح‌زارع) ▪️ : شهید‌‌عبدالصالح‌زارع تولد⇦ ۱۳۶۴/۱/۲۶ شہادت⇦ : ۱۳۹۴/۱۱/۱۶حلب‌سوریه محل‌دفن⇦ گلزارشهدای‌قم • • • آقا عبدالصالح در بعدازظهر روز جمعه 16بهمن 94مصادف با ایام فاطمیه در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکباردر شمال حلب ،منطقه رتیان در اثر اصابت گلوله به ناحیه سر،به شهادت رسیدند... 📓⃟🖤¦⇢ |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
هدایت شده از  | بیسیْم‌چۍ |
کپی از تمام مطالب نوش جونت حلال حلال خواستی آیدی هم پاک کن اصلا مشکل نداره از شیر مادر حلال تر😅😉 یادتون باشه از وقتی ویو و ممبر جای اخلاص رو گرفت کارهامون بهم ریخت پس کپی از کانالتون رو آزاد کنید♥️🌱 پ.ن:یادتون باشه ‌²:الان کانال هایی با محتوای خیلی نا مناسب کپی از کانال رو ازاد گذاشتن و کانال های مذهبی اکثراً ممنوع لطفا درست فکر کنین🌱🌿
|گردان‌سیدابراهیم|
◾️#دلتنگے_شهدایے ✨ دلتنگم و با هیچ کسم میل سخن نیست... #شهید_مصطفے_صدرزاده |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
◾️🎙✨ سختی‌های زیادی را تحمل می‌کرد. ما یک ماشین پاترول سفید داشتیم و هر کس که این ماشین را می‌دید به ما خرده می‌گرفت که الان زمان پاترول نیست، بنزین زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر. وقتی این حرف‌ها را شنید گفت که این پاترول توانسته چند نفر را که در جاده مانده بودند نجات دهد. گفت ماشینی در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است. ماشین یکی از همسایه‌هایمان در مسیر شمال خراب شده بود. مصطفی با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده می‌کنی، گفت که می‌خواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. گفت خدا این را به ما داده تا بتوانیم برای کمک به دیگران استفاده کنیم. 🌿 |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
روضه ی تک‌تک ائمه رو شنیدم غریب تر از امام حسن کسی ندیدم .. #دوشنبه‌های‌امام‌حسنی 💔 ◾️#استوری🌱 |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
قدم.mp3
4.79M
دلم میگیره آقام حسن یدونه زائر هم نداره ◾️ 🌱 |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
|گردان‌سیدابراهیم|
•••{🥀♥️}••• دࢪ پـایاݩ فعاݪێٺ امࢪوز .. یادے میکنێم از (شهیدعبدالحسین‌برونسی) ▪️ : شهید‌‌عبدالحسین‌برونسی تولد⇦ ۱۳۲۱/۰۶/۰۳-تربت‌حیدریه شہادت⇦ ۱۳۶۳/۱۲/۲۳ محل‌شہادت⇦ شرق دجله محل‌دفن⇦ بهشت‌رضای‌مشهد • • • قسمتی‌از‌وصیت‌نامه:👇🏻🌿 من با چشم باز این را پیموده‌ام و ثابت قدم مانده‌ام؛ امیدوارم این قدم‌هایی که در راه خدا برداشته‌ام، خداوند آنها را قبول درگاه خودش قرار دهد و ما را از آتش جهنم نجات دهد. فرزندانم، خوب به قرآن گوش کنید و این کتاب آسمانی را سرمشق زندگیتان قرار بدهید. باید از قرآن استمداد کنید و باید از قرآن مدد بگیرید و متوسل به امام زمان باشید. همیشه آیات قرآن را زمزمه کنید تا شیطان به شما رسوخ پنهانی نکند. 📓⃟🖤¦⇢ |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
.•بسم‌اݪلھـ‌الࢪحمݧ الرحیــݥ•....🌿 🥀 ...💔
◾️ 🌿✨ نهنگی دید مرگش را ؛ ولے دل را به ساحل زد...🌊 من از پایان خود آگاهم اما ... دوستت دارم :)♥️ |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
|گردان‌سیدابراهیم|
◾️#دلتنگے_شهدایے 🌿✨ نهنگی دید مرگش را ؛ ولے دل را به ساحل زد...🌊 من از پایان خود آگاهم اما ... دوس
◾️ ♥️🎙 آقا مصطفے یه اخلاق خیلے خوبی داشت که همیشه میگفت : "باید بدناتون برای قرار گرفتن توی لشکر صاحب الزمان مثل ورزشکارا آماده و سرحال باشه☝️🏻" برای همین خیلے اردوی کوه نوردی میرفتیم...🏔 یه روز آقا مصطفے هممون رو جمع کرد پایگاه و برای آخر هفته برنامه ی اردوی کلک چال رو برنامه ریزی کردیم😃 رفتیم کوه کلک چال و رسیدیم به مقبره شهدای گمنام کوه کلک چال🌸 شب جمعه بود و مراسم دعاےڪمیل... تا رسیدیم نشستیم و کنار مزار شهدای گمنام دعاےڪمیل رو خوندیم و سخنرانی استاد پناهیان رو گوش کردیم🎧 بعد از اون آقا مصطفے کلی بازی اختراع کرد و شروع کردیم به بازی کردن با بچه ها و آقا مصطفے🍃 خیلے بهمون خوش گذشته بود... اخر شب شده بود و از اونجایی که قرار بود شب رو همونجا بخوابیم ، (توی مقبره ای که درست کردن جا داره برای خواب) همونجا خوابیدیم و فردا صبحش برگشتیم خونه🖐🏻  راوی شاگرد شهید |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|
امشب شب مهتابه حبیب ام رو میخوام ...🚶🏻‍♂🖐🏽 ◾️#استوری 🌱 |ɢᴏʀᴅᴀɴsᴇʏᴅᴀʙʀᴀʜɪᴍ|