هدایت شده از مهدی قاسم زاده
🔴 پیشرفت در پرتو حمایت هوشمند؛ مطالعه موردی کره جنوبی(۱)...
عقل و نقل و تجربه بشری میگویند #پیشرفت یک "فرآیند تدریجی" است اما دستگاه معرفی لیبرالیسم که از نقل محروم است و با رویکرد "اینجا و اکنون" به فهم پدیدهها، تجربه را نیز کنار میگذارد، پیشرفت را یک "فرآورده دفعی" میداند؛ و طبیعی است که وقتی پیشرفت به یک فرآورده دفعی تقلیل یافت در چارچوب این تفکر راهی سهلتر و مطلوبتر از #واردات و #انتقال این فرآورده برای تحصیل آن وجود نخواهد داشت....
میرزا ملکم خان، پدر این تفکر در ایران، تا جایی در این نگاه راه افراط پیموده بود که میگفت "همانطوری که تلگراف را میتوان از فرنگ آورد و بدون زحمت در تهران نصب کرد، به همانطور نیز میتوان اصول نظم ایشان را اخذ کرد و به بدون معطلی در ایران برقرار ساخت"...
در عالم واقع اما چنین رویکردی هرگز به پیشرفت نمیرسد؛ چه، پیشرفت، #آبادانی صرف نیست، بلکه دستیابی به "توان آباد کردن" است؛ پیشرفت، مصرف محصولات پیشرفته نیست، بلکه توان #تولید محصولات پیشرفته است و این توان، شاید آموختنی باشد اما حتما وارد کردنی نیست...
طی چند دهه گذشته صاحبان نگاه فرآوردهای به پیشرفت در ایران، کره جنوبی را مثال و مصداق "پیشرفت دفعی و انتقالی" معرفی کرده، صنعتی شدن این کشور را به روابط حسنهاش با #آمریکا گره زده و نتیجه گرفتهاند که باید چون کره، با آمریکا پیوند خورد، پیشرفت را وارد کرد و بدون معطلی در ایران برقرار ساخت...
این اصل "پیوند با آمریکا" گاه در تلاش لیبرالیسم ایرانی برای پیروی از روش و منش آمریکایی متجلی شده و گاه در تقلا برای #مذاکره و برقراری رابطه با کشور آمریکا....
لیبرالهای ایرانی وقتی با پدیدهای مواجه میشوند و آن را خلاف باورهای خود مییابند، چون حق تجدیدنظر در باورشان را ندارند، سعی میکنند پدیدهها را به گونهای روایت کنند که مؤید ایدئولوژیشان باشد؛ لذا قلب واقعیت در آثار آنها شایع است...
پیشرفت کره جنوبی نهتنها محصول #امدادهای_آمریکایی نبوده، بلکه از جهاتی منجمله نداشتن یک قطره نفت برای صادرات و حتی مصرف داخلی، کمبود شدید منابع ارزی برای واردات، حضور بسیار کمرنگ شرکتهای خارجی در اقتصاد و...، در شرایطی بهظاهر بغرنجتر از "ایران مبتلا به تحریم" قرار داشتهاست....(ادامه دارد)
📚دولت و بازار؛ سیدیاسر جبرائیلی
@mahdi_ghasemzadeh
هدایت شده از تأمُّلاتِ نظری
📚 کتابِ #دولت_و_بازار؛ فصلِ دوم، بخشِ اول
🔰 همانطور که در فصلِ گذشته دیدیم، مهمترین مسأله ی پیش روی #اقتصاددانان و طبیعتا #نهاد_دولت در کشورهای در حالِ پیشرفت، این است که؛ در تدوینِ برنامه های #توسعه، نقشِ دولت را چگونه تعیین کنند. آیا دولت باید مدیریتِ اقتصاد را به #مکانیسم_بازار بسپارد یا دست به سازمان دهیِ #نیروهای_بازار بزند؟
🔰 اجمالا باید گفت: #فصل_دوم بنا دارد به #نظریه_حمایت_هوشمند بپردازد. قبل از آن که بخواهیم نظریه ی مذکور را بیان و تحلیل کنیم، لازم است ابتدائا به طورِ اجمال، مقدمه ای برای ورود به بحث بیان کنیم.
🔰 قدرت های صنعتی و پیشرفته ی دنیا بویژه #آمریکا و #انگلستان، در برهه هایی از تاریخ مدعی شدند: پیشرفت اقتصادیِ آنها در سایه ی #مکانیسم_خودتنظیم_بازار و #عدم_مداخله_دولت در اقتصاد اتفاق افتاده و به کشورهای دیگر هم توصیه می کنند اگر می خواهند همچون ایشان #صنعتی شوند، باید اقتصاد را به #مکانیسم_بازار بسپارند، مرزهای تجاری را بردارند و #تجارت_آزاد را سرلوحه ی سیاست های بازرگانیِ خود قرار دهند. اما در یادداشت های بعدی [فصل سوم] خواهیم دید کشورهایی که به این توصیه ها عمل کردند، فرآیندِ #استعمار و #استثمار در آنها تداوم یافت. به تعبیر دیگر آنها نه تنها صنعتی نشدند، بلکه وضعیت #عقب_ماندگی شان تثبیت شد.
🔰 ها جون چانگ [مؤلفِ کتابِ نیکوکاران نابکار] می نویسد: "با وجود اینکه کشورهای پیشرفته ی جهان در طولِ تاریخ خود سیاست های #حمایتی داشته اند، امروز آنچه که این کشورها به کشورهای فقیر و رو به پیشرفت توصیه می کنند، و حتی با فشار به آنها می قبولانند، برخلافِ تاریخ و تجارب خودشان است. #بانک_جهانی و #صندوق_بین_المللی_پول انگاره ی #لیبرالیسم_اقتصادی را بر کشورهای فقیر جهان تحمیل کرده اند و نتایجِ خوبی هم به دست نیامده است. کشورهای پیشرفته ی امروزیِ جهان به کشورهای فقیر می گویند: آنچه ما می گوییم انجام دهید! نه آنچه که ما انجام داده ایم!" [Chang 2006]
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari