eitaa logo
T124.ir
7هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
121 فایل
اولین خبرگزاری طب و تمدن اسلامی کانال منبع در تلگرام : https://telegram.me/t124ir مطالب این کانال،از جریانات مختلف بارگزاری میشود، صحت و سقم و رد و قبول آن با شما فرهیختگان محترم هست. تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/3458990347Cfc4971374f
مشاهده در ایتا
دانلود
۹۷ ۲۷ مهر ۱۴۰۱/ سال دوم قرآن کریم: امتهای سابق عالم تر، پیشرفته تر، قدرتمند تر، پر جمعیت تر و دنيايشان آباد تر بود! یکی از مهم ترین اسبابی که مانع ارتباط و استفاده حداکثری ما از قرآن کریم میشود، این است که ما، مدرنیته و باورهای غلط اندر غلط آن را از جان و دل پذیرفته ایم. تمدن مدرن و ضد قرآن غرب، دهها سال از طرق مختلف آموزشی به کل بشر باورانده که دنیای ماقبل مدرن، دنیایی عقب افتاده، سراسر نادانی و حماقت بوده. جهانی که مردمانش اگر امروز بخاطر وبا و طاعون نمی مردند، قطعا فردا فاتحه شان خوانده شده بود. به ما باورانده اند که عصر کنونی، دنیای و آبادانی است و پیش از آن جز بدبختی و جهل و فلاکت چیزی نبوده. این در حالی است که خداوند متعال تصریح دارد: «» هم زمین را آباد تر کردند، هم قدرتشان بسیار بیشتر از ما بوده، هم ثروت و جمعیت شان(سوره روم آیه ۹/ سوره توبه آیه ۶۳). همه اینها یعنی ملل سابقه، هم از لحاظ علمی و هم از نظر سلامت جسمی پیشرفته تر از عصر حاضر بوده اند. حال می دانید چرا ارتباط مان با قرآن و روایات در حد قرائت و ثواب بردن است نه درس گرفتن و ساختن زندگی؟ چون ما فرزندان مدرنیته، عملا قرآن را مربوط به دوره حماقت و جهالت بشر می دانیم! قاعدتاً مخالفان و دشمنان انبیاء الهی را هم مشتی احمق و نادان بدوی. در این منظر بدیهی است که راهکارها و هدایت‌های انبیاء علیهم السلام، جز یک متن خاموش به درد نخور مقدس تاریخ گذشته نخواهد بود. ما خودمان را پیشرفته و عالم می دانیم و نتیجتا قرآن را مربوط به دوران ابتدائی زندگی بشر! واضح است که عالم باسواد به جاهل نادان رجوع نمیکند! اما اگر نگاهمان به قرآن همانطور بود که باید، و انبیاء و در رأسشان پیامبر اسلام را و الگوی جامع تمامی عرصه ها می پذیرفتیم(سوره احزاب آیه ۲۱)، درین صورت قرآن برای ما گزارش سنگین ترین و پیشرفته ترین نبردهای حق و باطل میشد که بدون رهنمود هایش حتی نمی توان نفس کشید. انبیاء علیهم السلام را می دیدیم که مسیر تاریخ را یک تنه تغییر داده اند. ‏@besalamen_amenin
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم و هنگامی که به آنها گفته میشود: به آنچه خدا نازل کرده است ایمان بیاورید میگویند: همان چیزهایی که در تمدن مدرنیته است ما را بس است!!!! به دلایل مختلفی ارتباط ما با قرآن و روایات مقطوع است. بخشی از آن به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد باز میگردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فکر، طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! متقابلا عصر کنونی را دوره ی پیشرفتگی و پیچیدگی های شگفت انگیز بشری می دانیم که "ظَهَرَ العِلْمُ فِي البَرِّ وَالبَحْرْ بِما كَسَبَتْ أَيْدي المُدِرْنيته!!! در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان سید البشر علیهم السلام هم، قاعدتاً درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده اند و مشغول انسان هایی نخستین. با این مجمع الأوصاف پیش فرض های رسوخ یافته غلط اندر غلط، چه لزومی است به مراجعه قرآن که در نگاه ما کتاب دوران کودکی بشر است؟ ما از پیامبر به عنوان اسوه بشریت عملا عبور کرده ایم، چرا که تصور میکنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجه هستیم. حال آنکه مقتدا و بودن مطلقه ی ایشان(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق ‌و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲). در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم میشود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا میدهد و شرح حالش مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم و هنگامی که به آنها گفته میشود: به آنچه خدا نازل کرده است ایمان بیاورید میگویند: همان چیزهایی که در تمدن مدرنیته است ما را بس است!!!! به دلایل مختلفی ارتباط ما با قرآن و روایات مقطوع است. بخشی از آن به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد باز میگردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فکر، طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! متقابلا عصر کنونی را دوره ی پیشرفتگی و پیچیدگی های شگفت انگیز بشری می دانیم که "ظَهَرَ العِلْمُ فِي البَرِّ وَالبَحْرْ بِما كَسَبَتْ أَيْدي المُدِرْنيته!!! در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان سید البشر علیهم السلام هم، قاعدتاً درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده اند و مشغول انسان هایی نخستین. با این مجمع الأوصاف پیش فرض های رسوخ یافته غلط اندر غلط، چه لزومی است به مراجعه قرآن که در نگاه ما کتاب دوران کودکی بشر است؟ ما از پیامبر به عنوان اسوه بشریت عملا عبور کرده ایم، چرا که تصور میکنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجه هستیم. حال آنکه مقتدا و بودن مطلقه ی ایشان(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق ‌و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲). در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم میشود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا میدهد و شرح حالش مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ. @besalamen_amenin
هدایت شده از بسلام آمنين
۲۹ بهمن ۱۴۰۱/ سال دوم و هنگامی که به آنها گفته میشود به پیامبر ایمان بیاورید، می گویند: مدرنیته برای ما کافی است!!! چرا هیچگاه پیامبر را جدی نمی گیریم؟؟ به دلایل مختلفی ارتباط ما با و پیامبر سلام الله علیه قطع است و آنها را جدی نمی گیریم. بخش مهمی به پذیرش تمام و کمال دروغ های تمدن کفر در مورد باز می گردد. تصور غالب ما از دشمنان انبیاء این است که موجوداتی احمق، عقب افتاده، منهای عقل، فاقد فکر، بدون طراحی و احتمالا با شاخ و دمی در سر و پشت بوده اند! انسان هایی که اگر امروز در اثر نمی مردند، قطعا فردا بخاطر از بین می رفتند. بدیهی است که در این فضا، خود انبیاء و در رأسشان حضرت را هم، درگیر مسائل و مشکلاتی پیش پا افتاده می دانیم و مشغول انسان هایی نخستین. با این مجمع الأوصاف پیش فرض های غلط اندر غلط، که بویژه از طریق کتابهای در ذهن ما رسوخ یافته، چه لزومی است که به قرآن مراجعه کنیم؟ کتابی که در نگاه ما، شرح و گزارش دوران کودکی، سادگی و بیسوادی بشر است؟ ما از قرآن و پیامبر به عنوان عبور کرده ایم. چرا که تصور می کنیم با دشمنان، چالش ها و مسائلی بسیار پیچیده تر و سخت تر از ایشان مواجهیم. ما به دلیل پذیرش از گذشته، زمانه پیامبر را عصر سادگی، کم دانشی و بساطت میدانیم. از طرفی به دلیل نداشتن روایت صحیح از مدرنیته، دوران کنونی را عصر پختگی و زمانه پیشرفتها و پیچیده گی های محیرالعقول علمی تصور می کنیم. و کدام انسان عاقل پیشرفته باسواد، به انسان ساده کم دانش رجوع می کند؟ بدیهی است که در چنین فضایی، حداکثر یک احترام صوری مناسبتی بی خاصیت به پیامبرش خواهیم گذاشت نه بیشتر. همه اینها درصورتی است که اولا قرآن کریم تصریح دارد که «والذین من قبلکم» از شما قدرتمندتر بودند، ثروت بیشتری داشتند، فرزندانشان از شما بیشتر بود و از همه مهمتر اینکه زمین را بیشتر از شما آباد کرده بودند(اینجا)، ثانیا مقتدا و بودن مطلقه ی پیامبر سلام الله علیه(نساء آیه۸۰/قلم آیه۴/احزاب آیه۲۱)، یعنی که حضرتشان بر قله ی همیشگی سنگین ترین، پیشرفته ترین، پیچیده ترین و طاقت فرساترین نبردهای تاریخ حق ‌و باطل ایستاده اند که فرمود: ِلكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمّٰا عَمِلوُا( سوره انعام آیه۱۳۲). در این منظر، حتی نفس کشیدن های رسول الله هم برایمان مهم می شود که ایشان، فرمانروای همیشه زنده تمامی تاریخند، نه انسانی صرفا خوب و محترم که تاریخش گذشته و گاه و بیگاه مریضی شفا می دهد و شرح حالش، مناسب درس اخلاق های فردی سکولار است( آل عمران آیه ۸۱/ کتاب کافی ج۱ ص۴۴۱)! با این نگاه، دوباره به مرور گفت و گوها و مبارزات انبیاء علیهم السلام، با دشمنان جنی و انسی شان در قرآن بپردازیم. نبردهایی در سطح تغییر مسیر یک تمدن! تغییر مسیر یک تاریخ. یادداشت مشابه: حیات القلوب علامه مجلسی یا تاریخ تمدن ویل دورانت @besalamen_amenin