eitaa logo
💗زندگی بانوی بهشتی
9.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
37 فایل
از کانال خوشتون اومد یه فاتحه برای همه اموات خلقت از ازل تا ابد بفرستید کانال ما به خاطر راحتی اعضا تبادل نداره و تبلیغات لازمه رشد کانال هست از صبوری شما متشکرم ادمین @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
81-converted.mp3
7.23M
باسلام.ده سال ازدواج کردم بهمراه دوفرزند۶و۴ساله. چندین بار تصمیم ب طلاق گرفتیم ولی هربار ی چیزی مانع شده,من وهمسرم اصلن تفاهم نداریم,ومشکلاتمون هم چنان ادامه داره,مدام حسرت گذشته تودلمه که چرا ازدواج کردم اگر ازدواج نمیکردم الان شاید موفق بودم ون زندگی مشترک خوبی دارم,رفتار بچه هام اصلن خوب نیست چ بامن چ با اطرافیان.طلاق نگرفتیم بخاطر ضربه نخوردن بچه ها ولی ب نظر شما اینطوری بچه ها بیشتر ضربه نمیخورن؟؟یجور طلاق عاطفی بینمون هست.خیلی خسته ام از این زندگی بخاطر مشکلاتم اعصابم ضعیف شده وبا بچه هام بد رفتارمیکن چون پشتم خالیه همسرم باهم همراه نیست همش مخالف کارها ورفتارام هست.درکل از اول ما تفاهم نداشتیم وبااصرار بقیه راضی ب ازدواج شدم.شوهرم میگه انتظار نداشته باش بچه ها ت ادمای خوبی بشن چون خودمون رفتارامون اشتباهه,ولی من اعتقاد ندارم چون عزت وذلت رو خدا میده ومن هم امیدوار نتوستم درس خوندن تو حوزه یا دانشگاه رو ادامه بدم چون همسرم مخالف بود.الان بخاطر زندگی مزخرفم روزی نیست که حسرت گذشته رو نخورم وغبطه اطرافیانم رو میخورم.میدونم هر زندگی ای مشکل خاص خودشو داره ولی این زندگی واقعن مسخرست.توروخدا شما جوابمو بدین هرجا پیام میدم جواب نمیدن شمارو بحضرت رقیه جواب بدین.شوهرم میگه تورو بعنوان زنم دوست ندارم فقط بخار بنده خدا بودن دوست دارم!!!! 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
باسلام.ده سال ازدواج کردم بهمراه دوفرزند۶و۴ساله. چندین بار تصمیم ب طلاق گرفتیم ولی هربار ی چیزی مانع شده,من وهمسرم اصلن تفاهم نداریم,ومشکلاتمون هم چنان ادامه داره,مدام حسرت گذشته تودلمه که چرا ازدواج کردم اگر ازدواج نمیکردم الان شاید موفق بودم ون زندگی مشترک خوبی دارم,رفتار بچه هام اصلن خوب نیست چ بامن چ با اطرافیان.طلاق نگرفتیم بخاطر ضربه نخوردن بچه ها ولی ب نظر شما اینطوری بچه ها بیشتر ضربه نمیخورن؟؟یجور طلاق عاطفی بینمون هست.خیلی خسته ام از این زندگی بخاطر مشکلاتم اعصابم ضعیف شده وبا بچه هام بد رفتارمیکن چون پشتم خالیه همسرم باهم همراه نیست همش مخالف کارها ورفتارام هست.درکل از اول ما تفاهم نداشتیم وبااصرار بقیه راضی ب ازدواج شدم.شوهرم میگه انتظار نداشته باش بچه ها ت ادمای خوبی بشن چون خودمون رفتارامون اشتباهه,ولی من اعتقاد ندارم چون عزت وذلت رو خدا میده ومن هم امیدوار نتوستم درس خوندن تو حوزه یا دانشگاه رو ادامه بدم چون همسرم مخالف بود.الان بخاطر زندگی مزخرفم روزی نیست که حسرت گذشته رو نخورم وغبطه اطرافیانم رو میخورم.میدونم هر زندگی ای مشکل خاص خودشو داره ولی این زندگی واقعن مسخرست.توروخدا شما جوابمو بدین هرجا پیام میدم جواب نمیدن شمارو بحضرت رقیه جواب بدین.شوهرم میگه تورو بعنوان زنم دوست ندارم فقط بخار بنده خدا بودن دوست دارم!!!! 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید من‌‌و همسرم هجده سال باهم زندگی کردیم در بارداری دوم ایشون به من گفتن که خانمی رو صیغه کردن و به اون قول دادن که بعد از زایمان منو طلاق بدن واون خانم رو عقد کنن و خونه نمیومدن.من با هزار مشکلات بارداری رو در خانه پدرم گذروندم بعد از زایمان به خاطر بچه هام دوباره به زندگی برگشتم‌ وایشون هم با پادرمیونی پدرش قول داد اون خانم رو کنار بزاره.بعداز دو سال موفق شد از اون خانم دل بکنه ولی همش به من میگفت برو خونه بابات من از تو خوشم نمیاد بعداز یه عالمه توهین و تحقیر ،دیگه خسته شدم با بچه ها به خونه پدرم‌ اومدم سه ساله من بلاتکلیف خونه پدرم هستم به همه گفته من دوسش ندارم نمیخوامش.تازگی دو بار با هم‌صحبت کردیم ومیگه به خاطر بچه ها زندگی کنیم نه به خاطر خودت.میگه قول نمیدم سراغ خانم‌دیگه ای نروم به نظرتون من چه کار کنم؟( بیشتر مشکلات ما از نظر جنسی هستش) 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و وقت به خیر خدمت شما خواهر بزرگوار طبیعتا با حجم مسائل پیش آمده و توضیحات بسیار مختصر قضاوت کرد که در وضعیت فعلی درست ترین کار چیست؟ مسائل زیادی باید مورد توجه قرار بگیرند و بررسی بشوند از جمله اینکه: شما چگونه با هم آشنا شدید و ازدواج کردید؟ ازدواج مورد رضایت هر دو طرف بود؟ مسائل و اختلافات شما از چه زمانی آغاز شد؟آیا زمانی بوده که این مسائل وجود نداشته یا کمتر بوده اند؟ ارتباطات عاطفی و زیستی شما به چه شکل بوده؟ مسائلی که مورد اعتراض یا نقد همسر بوده،چه مسائلی بوده؟ پیش از بارداری دوم، روابط شما در زمینه های مختلف با همسر چگونه بوده است؟ زمانی که مجدد به زندگی بازگشتید،چه تلاشی برای بهتر شدن روابط یا حل اختلافات قبلی کردید؟آیا از مشاور خانواده کمک گرفتید؟ معمولا چه زمان هایی و پس از چه اتفاقاتی همسر از شما درخواست میکردند که به خانه پدرتان برگردید؟ در این ۳ سال که در خانه پدر تشریف دارید،چه تلاش هایی برای مشخص شدن وضعیت و تکلیف خودتون کردید؟ فرمودید بیشتر مشکلاتتان جنسی هست،آیا در طول این سال ها، برای حل این مشکلات اقدامی انجام دادید؟از مشاور یا درمانگری کمک گرفتید؟ و ... پاسخ این سوالات و سواات متعدد دیگر برای بررسی همه جانبه ی مسئله مورد نیاز هست و قطعا با چند خط، نمیتوان نظر مشخصی راجع به ادامه یا پایان یک زندگی و چگونگی هر کدام داد. اما آن چه که مسلم هست این هست که شما باید روش فعالانه ای در حل مشکلات و مسائل در پیش بگیرید، این که در برخورد با مسائل و اختلافات هر دو نفر راه حل های ناکارامد و غلطی را در پیش بگیرید، همسر یا خودشون را از میدان دور کنند یا شما را، و شما نیز منفعلانه به منزل پدر برگردید و مدت های طولانی را در آن جا سپری کنید، قطعا نتیجه ای جز بلاتکلیفی و فشار های مختلف روانی، در بر نخواهد داشت. باید ابتدا خود شما تصمیم جدی برای مشخص شدن وضعیت بگیرید ، و این روند را آغاز کنید و طرف مقابل را هم به روشی که امکان پذیر هست با خودتون همراه کنید، ترجیح این هست که به یک زوج درمانگر متبحر و با تجربه متدین و قابل اعتماد رجوع کنید و هر دو مسائل خود را مطرح کنید و شرح حال کاملی بدهید تا ابتدا مسائل مشخص شود، راه حل احتمالی هر کدام و سهم هر کدام از شما در حل این مسائل، سود و هزینه هر یک از دو راه ادامه زندگی یا جدایی و در پیش گرفتن راهکار های جدید! برای ادامه این راه که مجددا به وضعیتی مشابه وضعیت فعلی منجر نشود.در صورت عدم همکاری همسر در ابتدا یا تشخیص نیاز شخصی، خودتون روند مشاوره خانواده را با مشاوری امین آغاز کنید و فرصت را بیش از این از دست ندهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
سلام خسته نباشید من‌‌و همسرم هجده سال باهم زندگی کردیم در بارداری دوم ایشون به من گفتن که خانمی رو صیغه کردن و به اون قول دادن که بعد از زایمان منو طلاق بدن واون خانم رو عقد کنن و خونه نمیومدن.من با هزار مشکلات بارداری رو در خانه پدرم گذروندم بعد از زایمان به خاطر بچه هام دوباره به زندگی برگشتم‌ وایشون هم با پادرمیونی پدرش قول داد اون خانم رو کنار بزاره.بعداز دو سال موفق شد از اون خانم دل بکنه ولی همش به من میگفت برو خونه بابات من از تو خوشم نمیاد بعداز یه عالمه توهین و تحقیر ،دیگه خسته شدم با بچه ها به خونه پدرم‌ اومدم سه ساله من بلاتکلیف خونه پدرم هستم به همه گفته من دوسش ندارم نمیخوامش.تازگی دو بار با هم‌صحبت کردیم ومیگه به خاطر بچه ها زندگی کنیم نه به خاطر خودت.میگه قول نمیدم سراغ خانم‌دیگه ای نروم به نظرتون من چه کار کنم؟( بیشتر مشکلات ما از نظر جنسی هستش) 🌹🍃 پاسخ کانال تربیتی همسران خوب، سرکار خانم سلام و وقت به خیر خدمت شما خواهر بزرگوار طبیعتا با حجم مسائل پیش آمده و توضیحات بسیار مختصر قضاوت کرد که در وضعیت فعلی درست ترین کار چیست؟ مسائل زیادی باید مورد توجه قرار بگیرند و بررسی بشوند از جمله اینکه: شما چگونه با هم آشنا شدید و ازدواج کردید؟ ازدواج مورد رضایت هر دو طرف بود؟ مسائل و اختلافات شما از چه زمانی آغاز شد؟آیا زمانی بوده که این مسائل وجود نداشته یا کمتر بوده اند؟ ارتباطات عاطفی و زیستی شما به چه شکل بوده؟ مسائلی که مورد اعتراض یا نقد همسر بوده،چه مسائلی بوده؟ پیش از بارداری دوم، روابط شما در زمینه های مختلف با همسر چگونه بوده است؟ زمانی که مجدد به زندگی بازگشتید،چه تلاشی برای بهتر شدن روابط یا حل اختلافات قبلی کردید؟آیا از مشاور خانواده کمک گرفتید؟ معمولا چه زمان هایی و پس از چه اتفاقاتی همسر از شما درخواست میکردند که به خانه پدرتان برگردید؟ در این ۳ سال که در خانه پدر تشریف دارید،چه تلاش هایی برای مشخص شدن وضعیت و تکلیف خودتون کردید؟ فرمودید بیشتر مشکلاتتان جنسی هست،آیا در طول این سال ها، برای حل این مشکلات اقدامی انجام دادید؟از مشاور یا درمانگری کمک گرفتید؟ و ... پاسخ این سوالات و سواات متعدد دیگر برای بررسی همه جانبه ی مسئله مورد نیاز هست و قطعا با چند خط، نمیتوان نظر مشخصی راجع به ادامه یا پایان یک زندگی و چگونگی هر کدام داد. اما آن چه که مسلم هست این هست که شما باید روش فعالانه ای در حل مشکلات و مسائل در پیش بگیرید، این که در برخورد با مسائل و اختلافات هر دو نفر راه حل های ناکارامد و غلطی را در پیش بگیرید، همسر یا خودشون را از میدان دور کنند یا شما را، و شما نیز منفعلانه به منزل پدر برگردید و مدت های طولانی را در آن جا سپری کنید، قطعا نتیجه ای جز بلاتکلیفی و فشار های مختلف روانی، در بر نخواهد داشت. باید ابتدا خود شما تصمیم جدی برای مشخص شدن وضعیت بگیرید ، و این روند را آغاز کنید و طرف مقابل را هم به روشی که امکان پذیر هست با خودتون همراه کنید، ترجیح این هست که به یک زوج درمانگر متبحر و با تجربه متدین و قابل اعتماد رجوع کنید و هر دو مسائل خود را مطرح کنید و شرح حال کاملی بدهید تا ابتدا مسائل مشخص شود، راه حل احتمالی هر کدام و سهم هر کدام از شما در حل این مسائل، سود و هزینه هر یک از دو راه ادامه زندگی یا جدایی و در پیش گرفتن راهکار های جدید! برای ادامه این راه که مجددا به وضعیتی مشابه وضعیت فعلی منجر نشود.در صورت عدم همکاری همسر در ابتدا یا تشخیص نیاز شخصی، خودتون روند مشاوره خانواده را با مشاوری امین آغاز کنید و فرصت را بیش از این از دست ندهید. ان شاالله موفق و موید باشید. 💠 کانال تربیتی همسران خوب 💠 @hamsaranekhoob
باسلام.ده سال ازدواج کردم بهمراه دوفرزند۶و۴ساله. چندین بار تصمیم ب طلاق گرفتیم ولی هربار ی چیزی مانع شده,من وهمسرم اصلن تفاهم نداریم,ومشکلاتمون هم چنان ادامه داره,مدام حسرت گذشته تودلمه که چرا ازدواج کردم اگر ازدواج نمیکردم الان شاید موفق بودم ون زندگی مشترک خوبی دارم,رفتار بچه هام اصلن خوب نیست چ بامن چ با اطرافیان.طلاق نگرفتیم بخاطر ضربه نخوردن بچه ها ولی ب نظر شما اینطوری بچه ها بیشتر ضربه نمیخورن؟؟یجور طلاق عاطفی بینمون هست.خیلی خسته ام از این زندگی بخاطر مشکلاتم اعصابم ضعیف شده وبا بچه هام بد رفتارمیکن چون پشتم خالیه همسرم باهم همراه نیست همش مخالف کارها ورفتارام هست.درکل از اول ما تفاهم نداشتیم وبااصرار بقیه راضی ب ازدواج شدم.شوهرم میگه انتظار نداشته باش بچه ها ت ادمای خوبی بشن چون خودمون رفتارامون اشتباهه,ولی من اعتقاد ندارم چون عزت وذلت رو خدا میده ومن هم امیدوار نتوستم درس خوندن تو حوزه یا دانشگاه رو ادامه بدم چون همسرم مخالف بود.الان بخاطر زندگی مزخرفم روزی نیست که حسرت گذشته رو نخورم وغبطه اطرافیانم رو میخورم.میدونم هر زندگی ای مشکل خاص خودشو داره ولی این زندگی واقعن مسخرست.توروخدا شما جوابمو بدین هرجا پیام میدم جواب نمیدن شمارو بحضرت رقیه جواب بدین.شوهرم میگه تورو بعنوان زنم دوست ندارم فقط بخار بنده خدا بودن دوست دارم!!!! 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
سلام خدمت استاد پوراحمد خانم هستم،سه سال و نیمه ازدواج کردیم. همسرم فرزند اول خانواده ست ولی آخرین نفری ک ازدواج کرده چندین سال خواستگاری میرفته،وسواس داشتن منم با اینکه تحصیلات دانشگاه داشتم و ۳۰ سالم بود و خواهر برادرام ازدواج کرده بودن(البته سنتی) اصلا بلد نبودم چی مهمه چی مهم نیست.از دوران عقد مشکل داشتیم.دلش یه دل نبود و همش دوران عقد به من میگفتن برو به خانوادت بگو ما تفاهم نداریم منم حجب و حیای خاصی داشتم فقط به مادرش میگفتم ک ایشون میگفتن برید زیر یه سقف خوب میشه و تا الان همچنان مشکل داریم همش ذهنش درگیره منم اشتباهاتی داشتم ولی هربار بحثمون میشه از دوران عقد میگه تا الان خلاصه ک دیگه منم مثه خودش افسرده و گوشه گیر شدم فقط خوبیش اینه ک سر کار میرم کاملا طلاق عاطفی گرفتیم و بارها به نتیج‌ه رسیدیم توافقی جدا بشیم ولی هر دو حتی واسه جداشدنم دل مرده شدیم.تشکر 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob
باسلام.ده سال ازدواج کردم بهمراه دوفرزند۶و۴ساله. چندین بار تصمیم ب طلاق گرفتیم ولی هربار ی چیزی مانع شده,من وهمسرم اصلن تفاهم نداریم,ومشکلاتمون هم چنان ادامه داره,مدام حسرت گذشته تودلمه که چرا ازدواج کردم اگر ازدواج نمیکردم الان شاید موفق بودم ون زندگی مشترک خوبی دارم,رفتار بچه هام اصلن خوب نیست چ بامن چ با اطرافیان.طلاق نگرفتیم بخاطر ضربه نخوردن بچه ها ولی ب نظر شما اینطوری بچه ها بیشتر ضربه نمیخورن؟؟یجور طلاق عاطفی بینمون هست.خیلی خسته ام از این زندگی بخاطر مشکلاتم اعصابم ضعیف شده وبا بچه هام بد رفتارمیکن چون پشتم خالیه همسرم باهم همراه نیست همش مخالف کارها ورفتارام هست.درکل از اول ما تفاهم نداشتیم وبااصرار بقیه راضی ب ازدواج شدم.شوهرم میگه انتظار نداشته باش بچه ها ت ادمای خوبی بشن چون خودمون رفتارامون اشتباهه,ولی من اعتقاد ندارم چون عزت وذلت رو خدا میده ومن هم امیدوار نتوستم درس خوندن تو حوزه یا دانشگاه رو ادامه بدم چون همسرم مخالف بود.الان بخاطر زندگی مزخرفم روزی نیست که حسرت گذشته رو نخورم وغبطه اطرافیانم رو میخورم.میدونم هر زندگی ای مشکل خاص خودشو داره ولی این زندگی واقعن مسخرست.توروخدا شما جوابمو بدین هرجا پیام میدم جواب نمیدن شمارو بحضرت رقیه جواب بدین.شوهرم میگه تورو بعنوان زنم دوست ندارم فقط بخار بنده خدا بودن دوست دارم!!!! 🌸 پاسخ استاد پوراحمد 🌹🍃 همانند گل است 🍃🌹👇 💓 @hamsaranekhoob