وقتی که ما مقایسه میکنیم، میبینیم انقلاب ما بعد از بیست سال، آسیبهای گوناگون یک انقلاب بزرگ مثل انقلاب فرانسه، یک انقلاب پرسروصدا مثل انقلاب شوروی و یک انقلاب - به اصطلاح - اسلامی مثل انقلاب الجزایر را مطلقاً نداشته است؛ و این نشاندهندهی بنیهی این انقلاب است. پس ببینید من منشأ این بنیه را چه میدانم؛ من میگویم منشأش در تدیّن و در ایمان است. ایمان به معنای تدیّن و تعبّد، نه ایمان به معنای مجرّد خودش؛ که بگوییم ما آدم با ایمانی هستیم، اما در عمل، نه اهل نمازیم، نه اهل تعبد و ذکریم، نه اهل توجّه به خدا و عمل کردن به هیچ یک از فرایضیم، فقط میگوییم ما با
ایمانیم! نه، من اصلاً این ایمان را نمیگویم؛ این ایمان، همانی است که قرآن اشاره میکند: قالَت ألعرابُ آمَنّا، قُلْ لَمْ تُؤم نُوا وَ لکنْ قُولُوا اَسلَمنا تسلیم شدیم. آن، تسلیم شدن
است، نه ایمان آوردن؛ ملت ما ایمان اسلامی داشتند.
۷۷/۱۲/۱۵
#کتاب_ششم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_انقلاب
#بخش_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
انقلاب یک موجود زنده است؛ اینهایی که خیال میکنند انقلاب یک جرقّه بود، زدوتمام شد، از شناخت حقیقت انقلاب خیلی دورند. نخیر، انقلاب یک حقیقت زنده است، یک موجود زنده است که تولّد دارد، رشد دارد، قوام دارد و عمر طولانی دارد در صورتی؛ و بیماری دارد، مرگ دارد، نابودی دارد، در صورت دیگری؛ انقلاب اینجوراست؛ مثل هر موجود زندهی دیگری. انقلاب چون موجود زنده است، پس افزایش دارد، رشد دارد، قوام یافتگی و کمالیافتگی برای آن وجود دارد.
۹۶/۱۱/۱۹
#کتاب_ششم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_انقلاب
#بخش_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
انقلاب، همهی وجدانهای این مردم را تکان داد، ماها را بیدار کرد، متوجه هویت خودمان کرد، تواناییهای خودمان را به ما نشان داد و «ما میتوانیم» را شعار ما قرار داد. ما هم وارد شدیم و تجربه کردیم؛ دیدیم بله میتوانیم.
۸۵/۰۶/۲۵
#کتاب_ششم_سیر_مطالعاتی
#کتاب_انقلاب
#بخش_اول
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
بیانات تحلیلی حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۵ دربارهی زندگی پیامبر اعظم (صلّیاللهعلیهوآله)
#بخش_اول
حقیقت قضیّه این است که ما شیعیان و همچنین عموم مسلمانان از تاریخ اسلام، مخصوصاً آن مقداری که مربوط به ماجراهای زمان پیغمبر است، اطّلاع درست و دقیقی نداریم؛ یعنی تاریخ و تاریخ اسلام در میان ما جدّی گرفته نشده. منظور از تاریخ زمان پیغمبر، مجموعهی حوادثی است که از پیش از بعثت تا بحبوحهی ماجراهای اوّل بعثت شروع میشود و تا ماجرای مهمّ هجرت پیغمبر در سال سیزدهم بعثت و سپس در لحظهلحظهی روزها و ساعات مهم و تعیینکنندهی ده سال اقامت مدینه ادامه پیدا میکند و با وفات پیغمبر، آن سلسله از مطالب تمام میشود؛ این بخش از تاریخ خیلی حائز اهمّیّت است. البتّه دربارهی پیغمبر روایات فراوان و نقلیّات مختلف -بعضی قوی، بعضی ضعیف- گفته شده. کم و بیش [همه]، مخصوصاً آن کسانی که با کتاب سر و کار داشتهاند یا با مجالس و منابر و پای منبرها انس داشتهاند، از زندگی پیغمبر یک گوشههایی، یک نمونههایی میدانند لکن باید عرض بکنم که هر حادثهای در زندگی پیغمبر آن وقتی معنای حقیقی خودش را پیدا میکند که در مجموعهی این تاریخ بیستوسهساله و دوران حیات پیغمبر، مورد ملاحظه قرار بگیرد و معنای آن حادثه در جهاد مستمرّ رسول خدا درج بشود؛ وَالّا بسیاری از این حوادثی که شما شنیدهاید از زندگی پیغمبر، به طور مجرّد و تنها، آن معنای حقیقی خودش را نمیدهد. برای همین هم هست که در ذهن مسلمانان و بخصوص در جامعهی خود ما -که ما از نزدیک با وضع فکری مردم همواره تماس داشتهایم- سیمای رسول خدا به عنوان یک سیاستمدار، به عنوان یک حاکم، به عنوان یک انقلابی، به عنوان یک مبارز و قهرمان میدان جنگ، به عنوان یک پدر مهربان و دلسوز، یک انسان حکیم و آیندهنگر شناخته نشده. درست است که در ذهن مردم ما اعتقاد به همهی این خصوصیّات و بالاتر از این خصوصیّات نسبت به پیغمبر هست، امّا معتقد بودن به اینکه پیغمبر فوقالعاده است و با وحی الهی سر و کار دارد و معجزه میکند یک حرف است، و ترسیم شخصیّت والای انسانی پیغمبر که میتواند برای ما اسوه باشد و درس باشد و از آن استفاده کنیم، یک مطلب دیگر است؛ این دوّمی در جامعهی ما انجام نشده و جا نیفتاده. لذا ما احتیاج داریم که تاریخ زندگی پیغمبر را یک قدری بیشتر، دقیقتر بدانیم و بفهمیم.
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
#به_روز_رسانی_نرم_افزار_نظام_اسلامی
#بخش_اول
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
چند جملهای را پیرامون فرمایشات دیروز رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای مجلس خبرگان ناظر به این بخش از فرمایشات آقا که فرمودند فضلای جوانی که دوتا خصوصیت را برایشان نام بردند باید بنشینند و نرمافزار انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را بهروزرسانی کنند. بهروزرسانی تعبیر دیگری میتواند باشد از پیشرفت و تحول و حتی میتوانیم ما این بهروزرسانی را به معنای انقلاب بگیریم یعنی پیش رفتن یعنی دائما جدید شدن، نو شدن.
نوشدنها و ایجاد تحوّلها به منظور کارآمدی حداکثری انجام میشود.
ببینید شما وقتی نرمافزاری را که در موبایل خودتان نصب میکنید اگر این نرمافزار بخواهد دائماً پاسخگوی نیازهای مخاطبین و کاربران خودش باشد، باید دائماً به روز رسانی بشود، اگر نرمافزاری بهروزرسانی نشود آرام آرام از حیطه استفاده کاربران خارج میشود،
یعنی کاربران دیگه به این نرمافزار مراجعه نمیکنند، چون پاسخگوی نیازهایشان نیست.
انقلاب اسلامی مدعی است و ادعای به حق هم دارد که میتواند حیات طیبه را برای انسانها به وجود بیاورد. حیات طیبه یعنی جمع بین دنیا و آخرت. یعنی سامان دادن دنیای مردم و آباد کردن آخرت مردم در همین دنیا. خب این ادعای انقلاب اسلامی است و درست هم هست. این ادعا برآمده از نرم افزار انقلاب اسلامی است، از دستگاه فکری انقلاب اسلامی است. دستگاه فکری انقلاب اسلامی ظرفیت اینکه بتواند نقشهی سامان دادن دنیای مردم و رساندن دنیا به رفاه نسبی بهمنظور آبادکردن آخرت و رشد معنوی انسانها، انقلاب اسلامی این ظرفیت را دارد، آن دستگاه فکری انقلاب اسلامی این ظرفیت را دارد که اینها در همین دنیا محقق شود.
خب با توجه به اینکه ما در خلأ زندگی نمیکنیم این طور نیست که ما نسبت به شرایط جامعه و متغیرات جامعه بتوانیم فاصله بگیریم و خارج از شرایط متفاوت و دگرگونیکه دائما دارد اتفاق میافتد زندگی کنیم، یعنی ما در خلأ زندگی نمیکنیم. با توجه به شرایط متفاوت، این دستگاه فکری، این نرمافزار انقلاب اسلامی که از سه بخش عمدهی منظومه معرفتی و منظومه ارزشی و تعیین راهبردها بهمنظور کارآمدی حداکثری تشکیل شده باید بهروزرسانی شود.
چون ما میگوییم دستگاه فکری انقلاب اسلامی منطبق بر دستگاه فکری انبیاست، یعنی منطبق بر دستگاه فکری اسلام ناب است، کسانی که متولی بهروزرسانی این نرم افزار میشوند باید مسلط به مبانی دین باشند، باید نگاه جامع و کامل دین را درک کرده باشند، که بتوانند نرمافزار انقلاب اسلامی را که منطبق بر اسلام ناب هست، منطبق بر دستگاه فکری بعثت و انبیاء هست، بتوانند بهروزرسانی کنند، پس اگر خود این متحولکنندگان، خود این کسانی که میخواهند بهروزرسانی کنند، خود این نوآوران نسبت به اسلام ناب و دستگاه فکری انبیاء (علیهمالسلام) ذهنشان دچار خلل یا نقص باشد و اینها یک نگاه کلان و طرح کلیای از برنامه جامع اسلام ناب نداشته باشند هیچگاه نخواهد توانست این نرمافزار انقلاب اسلامی را بهروزرسانی کند.
#تبیین_اساس_کار_ماست
بخش اول از صوت حجهالاسلام و المسلمین فخریان
@t_manzome_f_r
[واحد تبیین و تحلیل مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری]
#برجستهترین_شعار_مهدویت
#بخش_اول
برجستهترین شعار #مهدویّت عبارت است از #عدالت. مثلاً در دعای ندبه وقتی شروع به بیان و شمارش صفات آن بزرگوار میکنیم، بعد از نسبت او به پدران بزرگوار و خاندان مطهّرش، اوّلین جملهای که ذکر میکنیم، این است: «این المعدّ لقطع دابر الظّلمه، این المنتظر لاقامة الأمت و العوج، این المرتجی لأزالة الجور و العدوان»؛ یعنی دل بشریت میتپد تا آن نجاتبخش بیاید و ستم را ریشهکن کند؛ بنای ظلم را - که در تاریخ بشر، از زمانهای گذشته همواره وجود داشته و امروز هم با شدّت وجود دارد - ویران کند و ستمگران را سر جای خود بنشاند. این اوّلین درخواست منتظران مهدی موعود از ظهور آن بزرگوار است. یا در زیارت آل یاسین وقتی خصوصیات آن بزرگوار را ذکر میکنید، یکی از برجستهترین آنها این است که «الّذی یملأ الارض عدلاً و قسطاً کما ملئتت جوراً و ظلماً». انتظار این است که او همه عالم - نه یک نقطه - را سرشار از #عدالت کند و قسط را در همه جا مستقر نماید. در روایاتی هم که درباره آن بزرگوار هست، همین معنا وجود دارد. بنابراین انتظار منتظران مهدی موعود، در درجه اوّل، انتظار استقرار #عدالت است.
درد بزرگِ بشریت، امروز همین مسأله فقدان عدالت است. همیشه دستگاههای ظلم و جور در سطح دنیا به شکلهای مختلف بر مردم جفا کردهاند؛ بشریت را زیر فشار قرار دادهاند و انسانها را از حقوق طبیعی خود محروم کردهاند؛ اما امروز این معنا از همیشه تاریخ بیشتر است و رفع این را انسان از ظهور مهدی موعود میطلبد و انتظار میبرد. بنابراین، مسأله، مسأله طلبِ #عدالت است.
#مهدویت_و_عدالت
نسبت #امید با #تحولآفرینی
#بخش_اول
#امید سرمنشا همهی حرکتها و تلاشها و پیشرفتهاست. اگر امید نباشد، حرکتی نخواهد بود. این امید است که فکرها و تنها را به حرکت در میآورد. ملتِ ناامید، ممکن است نسبت به خیلی از امور کشورش ناراضی و معترض باشد، اما حرکتی برای تغییر و تحول در وضع موجود کشورش نخواهد کرد. امام نهال امید به آینده را در دل مردم کاشت که اینطور مردم وارد میدان مبارزه شدند. خیلیها - حتی از بزرگان - به امام میگفتند: آقا تو راست میگویی، حرفهایت حسابی است، اما نتیجه نخواهی گرفت، کارَت به ثمر نمینشیند. این افراد نه امیدی به آینده داشتند و نه امام را شناخته بودند و نه تاریخ ملتها را مطالعه کرده بودند و نه از سنتهای الهی سردرمیآوردند. اما امام به مقولهی #تکلیف و #وظیفه و #نصرت_الهی باور داشت. امام با امید به آینده و اعتماد به نفس و به قصد انجام تکلیف الهی و با اتکاء به مردم، وارد صحنه شد و البته پیروز هم شد. حالا شما تصور کنید که امام هیچ #امیدی به تحقق تغییر و تحول نمیداشت، یا امید به تحول و تغییرِ ساختار طاغوتی، در مردم شکل نمیگرفت، آیا انقلاب اسلامی شکل میگرفت؟! اصلا حرکتی برای تغییر انجام میشد؟!
شگرد همیشگی و قطعی دشمن، ناامید کردن ملتها به قصد تسلط بر آنها بوده و هست، باید حواسمان به شگرد دشمن باشد.
حضرت آقا در بیانیه گام دوم، امید و جهاد امید آفرینی را گام اصلی در تحقق آرمانهای انقلاب معرفی فرمودند:
"نخستین توصیهی من امید و نگاه خوشبینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همهی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جستهام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشتهام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال - و اکنون مانند همیشه - سیاست تبلیغی و رسانهای دشمن و فعّالترین برنامههای آن، مأیوسسازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوههای امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهی همیشگی هزاران رسانهی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنبالههای آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهدهاند که با استفاده از آزادیها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیشگام در شکستن این محاصرهی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشهایترین جهاد شما است."
#تبیین
#تبیین_اساس_کار_ماست
هدایت شده از اسماعیل فخریان
آیا #تسامح با دشمن خائن #جایز است؟
#بخش_اول
رهبر انقلاب چند روز پیش در دیدار با اعضای مجلس خبرگان در مورد چند مساله، از جمله واکنش جمهوری اسلامی در قبال نقض عهد طرفهای مقابل نسبت به تعهدات برجامی جملاتی را فرمودند:
امّا طرفهای مقابل، این چهار کشور
- یعنی سه کشور اروپایی و آمریکا - در این حرفهایی که این روزها میزنند و در بیانیّهای که صادر کردهاند، ادبیّاتی که به کار بردهاند ادبیّات مستکبرانه، از موضع بالا حرف زدن و طلبکارانه و غیر منصفانه است. ادبیّات غلط و خطائی است که اینها دارند به کار میبرند. مرتّب در مورد تعهّدات برجامیِ ایران بحث میکنند که چرا بعضی از این تعهّدات را لغو کردید و به رو نمیآورند که خود آنها از روز اوّل به این تعهّدات اصلاً عمل نکردند؛ یعنی آن کسی که باید مورد عتاب و خطاب قرار بگیرد آنها هستند. جمهوری اسلامی تا مدّت طولانیای به همهی آنچه تعهّد کرده بود، بر اساس تعلیم اسلام که باید به تعهّدات عمل کرد، عمل کرد؛ بعد وقتی دید که آنها این جوری عمل میکنند، آن یکی که خارج شد، دیگران هم با او همراهی کردند، «فَانبِذ اِلَیهم عَلیٰ سَواٰء»(انفال/۵۸) این هم قرآن است، [میگوید] خب تو هم رها کن. حالا در عین حال دولت محترم ما رها نکردند، [بلکه] بتدریج یک مقداری از تعهّدات را عمل نکردند که اینها قابل برگشت است؛ اگر آنها به وظایفشان عمل بکنند، اینها هم قابل برگشت است. آن وقت اینها هیچ این را مطرح نمیکنند، به رو نمیآورند، مرتّب همین طور راجع به مسائل ایران حرف میزنند، آن هم با ادبیّاتی از موضع استکبار؛ و بدانند - حالا بحث ما با آمریکا که بحث دیگری است - این سه کشور اروپایی هم بدانند که این جور مستکبرانه و متکبّرانه حرف زدن، بشدّت مورد نفرت ملّت ایران و مورد نفرت انقلاب است و اینها را از آنچه هستند، در افکار عمومی ما منفورتر میکند.۱۳۹۹/۱۲/۰۴
آقای محمد سروش محلاتی، از مدرسین حوزه نقدی را به استناد قرآنی رهبر انقلاب در دو پست نسبتاً طولانی در صفحهی شخصی خود مطرح کردهاند که بناست در چند سطر نوشتههای ایشان را بررسی کنیم.
تحریفِ مناسباتِ آیتالله خامنهای با حبیبالله آشوری توسط مهدی نصیری
✍مهدی جمشیدی
[1]. مهدی نصیری در یادداشت اخیرش، دوباره مسیرِ باطلِ تحریف و دروغپراکنی را طی کرده و حقّ را قربانیِ شبهنظریۀ معوجِ عصرِ حیرت ساخته است. گویا او فریفتۀ شبهنظریۀ خود گشته و میخواهد هرچه را که مییابد، به دستاویزی برای توجیهِ آن تبدیل کند. او نوشته است:
الف. آیتالله خامنهای، موافق محتوای کتاب آشوری بود.
ب. بازداشت آشوری، اتّفاقی بود.
ج. آشوری به استناد فتوای آیتالله مصباح، اعدام شد.
د. علما دربارۀ محتوای کتاب آشوری، اختلافنظر داشتند.
[2]. سالها پیش، احمد قابل از نیروهای اصلاحطلب، در نامهای به آیتالله خامنهای، ادّعا کرده بود که: «در هنگامۀ محاکمه و اعدام دوست و همراه و همفکر سابق شما، شیخ حبیبالله آشوری به اتهام ارتداد، سکوت کردید و شاهد جانباختن فردی شدید که به جرم انتشار کتاب «توحید» و اصرار و شهادت آقایان شیخ ابوالقاسم خزعلی (عضو سابق شورای نگهبان) و شیخ محمّدتقی مصباحیزدی، مبنی بر کفرآمیزبودن مطالب و مرتدبودن نویسندۀ آن کتاب، اعدام شد. [..]. وجدان شما بهتر از هر کسی گواهی میدهد که در جلسات متعدّد و تلاشهای مکرّر و ناموفّق دوستان مشهدی و خراسانی برای آشتیدادن شما با مرحوم آشوری (پیش از پیروزی انقلاب)، سخن اصلیِ شما این بود که مطالب کتاب توحید، از من است که این آقا به نام خودش چاپ کردهاست. شگفتانگیز نیست که از دو نفر با یک دیدگاه، یکی اعدام شود و دیگری تکریم؟ یکی شایستۀ گور باشد و دیگری شایستۀ رهبری نظام اسلامی؟!»(احمد قابل، نامه به رهبر جمهوری اسلامی ایران»، بیبیسی فارسی، ۱ ژوئن ۲۰۰۵).
[3]. حالآنکه آیتالله خامنهای تصریح میکند: «این کتاب (توحید آشوری)، شرح جزوۀ توحید است که من آن را نوشته و پس از تدریس برای جمع کوچک و نخبهای از طلاب، برای تدریس در جمعهای کوچک دیگر، در اختیار تعدادی از آنان گذاشتم. آشوری که در جمع اوّلیّه نبود، نیز آن را گرفت تا تدریس کند و پس از مدّتی، آن شرحِ بیرون از متن را درست کرد. من بارها دربارۀ اشتباهات و انحرافاتِ نوشتهاش به او تذکّر داده و با او بحث کردم که متأسّفانه غالباً، بینتیجه بود. آشوری در ابتدا طلبۀ مستقیم و سربهراهی بود. از حدود سالهای 51 به بعد، تحت تأثیر تفکّرات مجاهدین خلق واقع شد و یکی دو بار به من گفت که گِرههایی در ذهنیّات خود دارد و خواست که با او بنشینم و این گرهها باز شود. در همین اوقات، شرح بر جزوۀ توحید را نوشت و به من داد تا دربارۀ آن نظر بدهم. ضعفهای متعدّدی داشت و من در چند جلسۀ طولانی با او دربارۀ آنها گفتگو کردم. گرههای ذهن او، همانها بود که در کتاب منعکس شده است. در موارد متعدّدی نسبت به اشکالات قانع میشد، ولی بار دیگر در جلسات بعد، همانها را تکرار میکرد. مهمّترین مانع از اینکه حرفِ غلط خود را پس بگیرد، فضای آن روز در محیط مبارزاتی بود. حرفهای افراطی و تند به مذاقها خوش میآمد و مستمعین را به گرد گویندگانِ چنین حرفهایی جمع میکرد. او این نقطۀ ضعف را داشت که از تحسین و تمجید، بهخصوص از سوی جوانان و مبارزین، به وجد میآمد و همین نمیگذاشت او درست بفهمد یا درست عمل کند.»(رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ایران از روی کار آمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب سالهای 1320-1357، ص 187).
[4]. گزارشهای تاریخی نیز نشان میدهند آشوری در زمان بازداشت، زیر بار هیچگونه بازجویی نرفت و هر بار که توسط اعضای دادستانی فراخوانده میشد با تندی، پاسخی به سؤالات نمیداد. سرانجام در 26 شهریور 1360، پس از شهادت آیتالله ابوالقاسم خزعلی به ارتدادِ حبیبالله آشوری، او در دادگاه انقلاب، توسط آیتالله محمّدیگیلانی به اعدام محکوم شد و حکم صادره در تاریخ 28 شهریور 1360 به اجرا درآمد.(همان، ص 189).
[5]. آیتالله خزعلی نیز میگوید: «من حبیبالله آشوری را بر اساسِ یکی از کتابهایش، به سیزده مورد ارتداد، محکوم کردم. برای مثال، او در کتابش دربارۀ صفتِ رحمانِ خدایمتعال، نوشته بود که رحمت، همین نعمتهای مادّی و طبیعی است!»(ابوالقاسم خزعلی، خاطرات، ص 152).
[6]. استاد مطهري نیز دربارۀ کتاب آشوری گفته بود: «كتاب مزخرفي است، من آن را ديدهام. اين شيخ را من ميشناسم، شيخ جسور و روداري است، مشهدي است. چند وقت پيش هم در مسجد قبا بعد از نماز آقاي مفتح منبر ميرفت. مثل اينكه دستي او را ميگرداند و جسورتر ميكند. آمده بود خانۀ ما كه نيم ساعت با شما كار دارم، ولي بيش از يك ساعت ماند و حال مرا گرفت. با جسارت گفت تو نبايد در قلهك و بالاي شهر باشي، بايد بروي ميدان شوش و پايين شهر و ميان مردم عادي. گفتم: آشيخ! اگر من با اين حجم كار كه دارم، بروم ميدان شوش، ميان آن شلوغي، ديوانه ميشوم.»(علی دوانی، خاطرات من از استاد شهید مطهری، صص100-101).
#بخش_اول
#منشور_عدالتخواهی
عدالت مهمترین شعار و تحققش والاترین هدف انقلاب اسلامی است. عدالتخواهی جزو شئون اسلامی و انقلابی ماست. خداوند متعال در آیه ۲۵ سوره حدید، غایت بعثت انبیاء و ارسال رسل را تحقق عدالت میداند، لکن عدالتخواهی هم مثل هر فعالیت اجتماعی دیگر، آداب، اصول و قواعد خاص خود را دارد، در ادامه به ۱۲ اصل از اصول عدالتخواهی که در بیانات رهبر انقلاب اسلامی آمده است، اشاره میکنیم🔻
🔹۱. نیازمند «#نظریه_جامع_عدالت» هستیم
ادارهی کشور نیاز دارد به اینکه به یک جمعبندی قوی و متقن و مستدل در باب #عدالت_اجتماعی برسد که بتواند بر اساس آن جمعبندی، برنامههای بلندمدت را طراحی کند. بعد از آنکه ما به یک نظریهی متقن و جمعبندی شدهای در باب عدالت رسیدیم، تازه برای پیدا کردن شیوههای اجرا و تحقق آن در جامعه، به بحثهای کاربردی نیاز داریم؛ که این خودش پژوهشهای فراوانی را دنبال خواهد کرد. آن وقت در اینجاست که ما میتوانیم از تجربیات بشری استفاده کنیم.
۱۳۹۰/۰۲/۲۷
🔸۲- شعار #عدالت را تقویت و همگانی کنید اما...
هرچه میتوانید، شعار اصلی عدالت و آنچه را مربوط به عدالت است، تقویت و همگانی و در ذهنها تعمیق کنید و روی پشتوانه و فلسفهی فکری آن کار کنید - اینها لازم است - اما کاری نکنید که مخالفان شما این تردید را دامن بزنند که آیا نظام اسلامی میتواند؟ آیا نظامی اسلامی توانسته؟ البته که میتواند؛ البته که توانسته! مدعی دستگاههای مختلف از لحاظ کارآمدی، خودِ بنده هستم. من دائماً نسبت به کارآمدی، از اینها سؤال و مطالبه میکنم؛ اما بنده اعتقادم این است که نظام اسلامی از همهی دولتهایی که در دوران استعمار و دوران نزدیک به استعمار در کشور ما وجود داشته، قویتر عمل کرده است.
۱۳۸۳/۰۸/۱۰
🔹۳- دانشجویان درباره عدالت اجتماعی #بیاندیشند
وقتی که مسأله عدالت اجتماعی در کشور مطرح میشود، دانشجو باید از این مسأله حمایت کند. عدالت اجتماعی، آن چیزی است که حتی کسانی که اصرار داشتند شعار عدالت اجتماعی را به دلایل سیاسی و با انگیزههای گوناگون کمرنگ کنند، بالاخره نتوانستند؛ مجبور شدند عدالت اجتماعی را مطرح کنند. در دنیا، غیر از مستکبران و زورگویان و چپاولگران عالم، هیچ انسانی نیست که به عدالت اجتماعی و شعار آن پشت کند. این شعار در کشور مطرح میشود؛ چه کسی باید از این شعار حمایت کند؟ چه کسی باید بیشتر از همه درباره آن بیاندیشد؟ چه کسی باید برای آن کار کند و درباره راههای تأمین آن، تحقیق و بحث کند و میزگرد بگذارد، غیردانشجویان؟
۱۳۷۸/۰۹/۰۱
🔸۴- انسانی که #با_تقوا نیست، نمیتواند منشاء عدالت اجتماعی باشد
در هر انسانی، عدالت شخصی و نفسانی او، پشتوانهی عدالت جمعی و منطقهی تأثیر عدالت در زندگی اجتماعی است... هرکس که بخواهد در محیط زندگی مردم منشأ عدالت شود، اول باید در درون خود تقوای الهی را رعایت کند. انسانی که مراقب خود نیست و در عمل و کلام و زندگی شخصی خود دچار بیعدالتی و بیتقوایی است، نمیتواند در محیط جامعه منشأ عدالت اجتماعی باشد.
۱۳۷۹/۱۲/۲۶
🔹۵- شاخص عدالت، #قانون است
معیار و شاخص عدل هم عمل به قانون است. اگر عمل فرد، جمع، منطبق به قانون شد، این عدالت است؛ اگر از قانون انحراف پیدا کرد، این بیعدالتی است. و قانون هم در نظام اسلامی، قانون اسلامی است. البته در مجموعهی قوانین ما ممکن است قوانینی باشند که صددرصد با احکام اسلامی منطبق نباشند، یا قوانینی که از قبل ماندهاند یا برخی قوانین دیگر، که اینها بایست اصلاح بشود. معیار، این است که بر طبق قانون عمل بشود. عدل، اینجا تحقق پیدا میکند.
۱۳۸۸/۰۴/۰۷
🔸۶- عدالت بدون #معنویت، یک «شعار توخالی» است
اگر معنویت با عدالت همراه نباشد، عدالت میشود یک شعار توخالی. خیلیها حرف عدالت را میزنند، اما چون معنویت و آن نگاه معنوی نیست، بیشتر جنبهی سیاسی و شکلی پیدا میکند.
۱۳۸۸/۰۶/۱۶
اگر معنویت نشد، عدالت تبدیل میشود به ظاهرسازی و ریاکاری؛ اگر عقلانیت نشد، عدالت اصلًا تحقق پیدا نمیکند و آن چیزی که انسان تصور میکند عدالت است، میآید و جای عدالت واقعی را میگیرد. بنابراین معنویت و عقلانیت در تحقق عدالت شرط است.
۱۳۸۷/۰۶/۰۲
#منشور_عدالتخواهی
#بخش_اول
@t_manzome_f_r
📌مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
سیرهی پیامبر اکرم
#بخش_اول
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نستهدیه و نتوکّل علیه و نصلّی و نسلّم علی حبیبه و نجیبه و خیرته فی خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد (صلّی الله علیه و آله) و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین و صلّ علی ائمّة المسلمین و حماة المستضعفین و هداة المؤمنین. قال الله الحکیم فی کتابه: لَقَد جاّْءَکُم رَسولٌ مِن اَنفُسِکُم عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم حَریصٌ عَلَیکُم بِالمُؤمِنینَ رَءوفٌ رَحیم.
همهی برادران و خواهران نمازگزار عزیز را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوا و پرهیزکاری؛ همهی جوانان را توصیه میکنم به قدردانی از فرصت بینظیر جوانی و حفظ پاکدامنی و عفّت و تلاش و کار در این دوران بینظیر و درخشان عمر آدمی؛ همهی مردان و زنان را توصیه میکنم و دعوت میکنم به امانت و راستگویی، که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) نشانهی حقیقی مؤمن را حفظ امانتها و صدق لهجه و راستگویی معیّن فرمود؛ همهی گویندگان را و نویسندگان را توصیه میکنم به رعایت تقوا و رعایت مصالح الهی و اسلامی و حفظ حقوق مردم در هنگام گفتن و نوشتن؛ خود را و همهی شما را توصیه میکنم به تجنّب و دوری گزیدن از هواهای نفسانی و انتخاب راه خدا در دوراهیهای زندگی. و امیدوارم خداوند متعال به برکت رسول مکرّم و نبیّ اعظم -که این روزها روزهای ولادت آن بزرگوار است- به همهی ما توفیق بدهد که بتوانیم راه او را و سیرهی او را و هدفهای او را دنبال کنیم.
بحثی که امروز در خطبهی اوّل عرض خواهم کرد، یک نگاه اجمالی و کلّی به سیرهی رسول خدا است. اوّلاً لازم است ولادت باسعادت آن بزرگوار و سبط معظّم او، امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) را به همهی شما و همهی ملّت ایران و همهی ملّتهای مسلمان تبریک عرض کنم. نکتهای که امروز در بحث در زندگی رسول اکرم مورد نظر من است، عبارت است از این مطلب که پیغمبر اسلام برای اینکه ارزشهای اسلامی و اخلاق اسلامی در جامعه کاملاً جا بیفتد و با روح مردم و عقاید مردم و زندگی مردم مخلوط و ممزوج بشود، فضای زندگی را در محیط نظام اسلامی با ارزشهای اسلامی آغشته میکرد. یک وقت کسی به مردم دستور میدهد یا توصیه میکند که مثلاً مردم حسن خلق داشته باشند، گذشت داشته باشند، صبر داشته باشند، در راه خدا استقامت کنند، ظلم نکنند، دنبال اقامهی عدل و داد باشند؛ مطلب، مطلب توصیه و دستور دادن و تعلیم دادن است. این البتّه کار لازمی است؛ پیغمبر اسلام هم تعلیم میداد: یُعَلِّمُهُم؛ به مردم یاد میداد و درس معرفت و درس زندگی به مردم میآموخت. امّا یک وقت مطلب از یاد دادن بالاتر است؛ آن معلّم کاری میکند، رفتاری در پیش میگیرد که این اخلاق اسلامی، این وظیفهی اسلامی در جامعه به شکل رنگ ثابت درمیآید؛ با عقاید غلط مردم به مقابله برمیخیزد، با احساسات جاهلی و تهماندههای رسوبکردهی اخلاق غیراسلامی مبارزه میکند، مقابل میشود، به جامعه و به مردم شوک وارد میکند و در مقاطع مناسب با روشهای مناسب، کاری میکند که فضای جامعه، محیط زندگی مردم، با این صفت، با این اخلاق، با این روش خوب، کاملاً ممزوج میشود. یک جامعه اگر بخواهد رشد کند و اخلاق صحیح اسلامی را در خود به وجود بیاورد، محتاج همین روش است. شاید در چند آیهی قرآن «یُزَکّیهِم» پس از «یُعَلِّمُهُم» یا قبل از «یُعَلِّمُهُم» [آمده است]؛ در بعضی از جاها قبل از تعلیم، تزکیه را بیان کرده؛ و در بعضی جاها بعد از تعلیم، تزکیه را بیان کرده است. شاید مراد از تزکیه در این آیات، همین مطلب است؛ یعنی مردم را پاک کردن، طاهر کردن، پیراسته کردن. مثل یک طبیبی که به مریض خود فقط نمیگوید این کار را بکن و آن کار را نکن؛ بلکه او را در محلّ مخصوصی قرار میدهد و آنچه را لازم دارد به او میدهد و میخوراند و آنچه برای او مضر است، از او باز میگیرد؛ یک چنین وضعیّت و روشی را پیغمبر اسلام در طول ۲۳ سال نبوّت -مخصوصاً در ده سالی که در مدینه زندگی میکردند که ده سالِ حاکمیّت اسلام و تشکیل حکومت اسلامی است- دنبال میکردند.
من چند مثال و نمونه را آماده کردهام که عرض بکنم. و این برای ما امروز در نظام اسلامی خیلی مهم است؛ هم برای آحاد مردم و هم بخصوص برای مسئولین و کسانی که با یک جمعی سروکار دارند و مجموعهای از مردم به دهان آنها نگاه میکنند، به حرف آنها گوش میکنند. ما باید توجّه کنیم که اگر بخواهیم آن تهماندهها و پسماندههای اخلاق دوران طاغوت را -که بسیار هم مضر است برای رشد و تعالی ما- از خودمان دور کنیم و بزداییم، چارهای نیست جز اینکه همین روشهای رسول اکرم را با شجاعت و قاطعیّت در زندگی خودمان عمل کنیم.
#رهبر_انقلاب_اسلامی
@t_manzome_f_r