eitaa logo
|تَـأَقْـلُم|
56 دنبال‌کننده
126 عکس
31 ویدیو
1 فایل
گوشه دنج ِمن... • می‌نویسم • رصد می‌کنم • متن، پیرایش می‌کنم • زندگی را تجربه می‌کنم • به دنبال ردپای مهر خدا می‌گردم اینجام 👇 https://harfeto.timefriend.net/17130376111544
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 فرض کن قرار بود در عاشورا باشی. اگر انتخاب حضور داشتی چه میکردی؟ من شاید دلم میخواست خیمه‌ای باشم در میان خیام حرم. خیمه ای در انتهای خیمه‌ها. کوچک و تنها. اما نه... من تاب دیدن بی‌تابی‌های کودکان، التماس‌هایشان برای به میدان نرفتن پسر رسول خدا ص را نداشتم. من تاب نداشتم ببینم زمانی را که دخترک هراسان، گوشواره‌هایش را زیر یکی از زیلوها مخفی میکند و خلخال‌های خواهرش را هم در می‌آورد تا کنار گوشواره‌ها قایم کند. من تاب نداشتم چهره‌های گلگون از تشنگی کودکان را بیینم و نتوانم جلوی هرم آفتاب را بگیرم. من تاب نداشتم آغوشهای وداع را ببینم و وصیت‌های به نجوا بیان شده را بشنوم و نلرزم. من تاب نداشتم... تاب نداشتم آن زمانی را بیینم که ثارالله، قامت خمیده و مخفی از زنان کاروان، نوزادی را در پشت حصار من بر زمین نهد تا... حتما ستون‌هایم به لرزه درمی‌آمد و پیش از آنکه حسین، به سمت عمودم بیاید، خود از شرم بر زمین رها میشدم... ولی... ولی سوز دلم، آتش سینه‌ام، کم بودن و کم کاری ام خاموش میشد وقتی به جای دامن دخترک هراسان در آن نیمه شب غریبانه، من آتش میگرفتم و مراقب بودم تا لهیب جگرم، به هیچ کدام از اسیران آن بیابان اسارت زده، نگیرد... اینطور شاید کمی آرام میگرفتم؛ اگر در راه حسین و برای حفظ ناموس حسین به خاکستر مینشستم! ع @taaghlom