#یادداشت_وارده
🔹 نهادهای علمی و انقطاع از مسائل انقلاب...
🔻 با گذشت چند ماه از #اغتشاشات اخیر مساله ای ذهن دغدغهمندان انقلاب را آزار می دهد و آن هم اینکه نقش دانشگاه ها و پژوهشگاه های علوم انسانی در تحلیل، مساله شناسی و تعریف پروژه های پژوهشی ناظر به حوادث اخیر چه بوده است؟ در این میان باید انگشت مطالبه را باید بیشتر بسمت موسسات آموزش عالی و پژوهشگاه های حوزوی برد.
🔻 اگر بناست که چنین موسساتی بودجه های کلان بگیرند و اساتید هم دریافت های خوبی بابت تدریس و یا پژوهش در این دانشگاهها اخذ کنند؛ اما در #روزهای_سخت_انقلاب عافیت طلبانه در گوشه ای نشسته باشند و به #پژوهشهای_بیخاصیت متداول بپردازند و بین بودن و نبودن شان برای انقلاب ثمری نباشد. این همه هزینه، برای این درختان غیر مثمر را چه سود است؟ بهتر است نامی از رشته های پرطمطراق و اساتید صاحب نام علوم اجتماعی نیاوریم که در حوادث اخیر نه کنش میدانی و نه کنش علمی از آنها دیده نشده است.
🔻 چرایی این بی ثمری خود محتاج پژوهشای میدانی جدی است. اما اجمالا بنظر می رسد که یکی از ریشه های این بحران در ورای روزمرگی و دنیازدگی، «#بی_مساله_بودن_ساختاری» است. این موسسات اساسا ساختاری موضوع محور دارند و موضوع محوری بستری برای آب بستن به پژوهشهای بی ثمری است که بارها سرش را تراشیده اند. تغییر قالب پژوهشگاهها و دانشگاهها از «موضوع محور» به «#مساله_محور» در باب مسایل پیش روی جمهوری اسلامی ساختار منفعل و روزمره گرای فعلی را به سمت عینیت سوق میدهد.
🔻 مساله محوری علاقمندان به یک حوزه پژوهشی را وادار به طراحی #اطلس_تحقیقی می کند.
مساله محوری منجر به ایجاد هماهنگی، تمرکز قوا، تقسیم کار و عمق پژوهشی شده و مانع موازی کاری گسترده ای میشود که این روزها دامنگیر پژوهشهای حوزوی است.
🔻 #مساله_محوری می تواند مکاتب مختلف فکری را وادار به گفتگو درباره موضوع کرده و زمینه تقویت فکری را در درون خود جریانها پدید آورد.
🔻 از همه دغدغه مندان انقلاب اسلامی انتظار می¬رود با بازخوردگیری و بازاندیشی نسبت به خروجی های موسسات و پژوهشگاههای اسلامی، درصدد ارتقای کارآمدی چنین مجموعه هایی باشند.
📌 حجتالاسلام محمد یوسفعلی تبار (دانشجوی دکتری مبانی نظری اسلام)
🆔 @taalighat