🔰ملاحظات رسانهای در تحلیل پدیدههای تلخ
✍️ محسن مهدیان
🔸در چند ده روز گذشته جامعه رسانه ای ما درگیر با چند موضوع تلخ بوده است. از #رومینا تا #آسیه_پناهی تا غیزانیه تا عمران محمدی و این روزها هم طبری و ... سوال خیلی ها اینست که چطور به این موضوعات بپردازیم که مطالبه ما مورد سواستفاده ضدانقلاب قرار نگیرد.
🔹پاسخ اول و کلیدی اینست که مطالبه این موضوعات اولا باید در دست #انقلابی ها باشد. هیچ سیاهی نباید سفیدنمایی شود. هیچ تلخی را نمی شود مزه کرد و به ناخوشی اش بی اعتنا بود. ظلم در هر اندازه ای در جمهوری اسلامی قباحت ایدئولوژیک دارد نه صرفا نگرانی بابت کارآمدی. انقلاب اسلامی شکل گرفت تا بساط ظلم برچیده شود. غصه عمیق مولا از ماجرای خلخال و زن یهودی، قصه باشد یا افسانه، مبنای دینی و منطقی در حکومت دینی دارد.
🔸بیرق مطالبه ایندست مسائل نیز باید دست انقلابی ها باشد. باید فریاد کنند؛ آنهم به صدای بلند.
با این توضیح چه کنیم که مطالبه ما دستاویز ضدانقلاب نشود؟ چه کنیم پازل ضدانقلاب را کامل نکنیم؟ بالاخره ضدانقلاب لاشخور وار نشسته و مترصد است ظلم را امری دامنگیر در انقلاب نشان دهد.
سوال اینست که چه کنیم تا دچار خطای تحلیل و خطای مطالبه نشویم؟
🔹خلاصه و روان و ساده بگویم؛ به اثر رفتارمان در مخاطب توجه کنیم. اگر اثر رفتار ما این شد که مخاطب احساس کرد سیاهی سراسری است یعنی به خطا رفتیم. اگر حس کرد گرفتار بن بستیم دچار اشتباه شدیم. اگر ناامید از آینده شد یعنی به هدف نزدیم.
اگر سوال کرد پس فرق ما با طاغوت و دیگر حکومت های مستبد چیست یعنی مصداق را تعمیم به ساختار دادیم؛ فرد خطاکار را به خطای نظام ارتقا دادیم و فساد مصداق را تبدیل به #فساد_سیستمی کردیم.
🔸#نقد و #مطالبه ما چه در ساحت ادبیات و چه بیان مشکل یک تفاوت جدی با ضدانقلاب دارد و آن اثرش بر مخاطب است.
ایجابی بحث کنیم. جوان انقلابی وقتی ظلمی را پی گیری می کند در نهایت مخاطب باید حس "حرکت" کند. حس اینکه در حال شدنیم. در حال اصلاحیم. مطالبه باید مخاطب را به حرکت برای اصلاح وادار کند نه نشستن و ناامیدی.
🔹خیلی وقت ها نقدها، ولو نقد دولت و قدرت نتیجه اش می شود قهر مردم از صندوق. اگر نقد کردیم و آنوقت مردم را برای تغییر وضع موجود پای صندوق آوردیم، هنرست واگرنه همان می کنیم که زمین بازی رقیب بدذات است. چنان مطالبه و نقد کنیم که انتخاب مردم تغییر کند نه با هر نوع انتخابی خداحافظی کنند. در مکتب امام و به حکم مردمسالاری، رای سبز و بنفش و سیاه از بی رایی بهترست.
💢خلاصه؛ نقد کردن نظام، نه لازم بلکه واجب است، اما نتیجه اش باید امید به #اصلاح باشد...همین ملاحظه، سبک و ادبیات و روش نقد را تعیین می کند.
⚜️ @taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «گفتمان انکار» آیا رضا غلامی مسئولیت ناکامیهای اسلامیسازی علوم را به دوش میکشد؟ ▪️
🔹اظهارات ارتجاعی اخیر رضا غلامی مبنی بر نفی اسلامیسازی علوم انسانی، بیش از آنکه «شگفتیآور» باشد، «نگرانکننده» است. گفتار اخیر ایشان بیشتر بهنظر میرسد تلاشی برای مشروعیتبخشی به عملکرد گذشتهاش باشد تا نقدی واقعی، باید جدی گرفته شود. وقتی پروژهای به نتیجه نمیرسد، سادهترین راه #فرار از مسئولیت، انکار کل مسیر است. اما چه کسی باید پاسخگوی حجم گستردهای از منابع مالی و انسانی که در این راه هدر رفته باشد؟ آیا این نتیجهگیری نمیتوانست در مراحل ابتدایی با مطالعات دقیقتر و #تأملات عمیقتر به دست آید؟
🔸«#گفتمان_انکار»، در این زمینه، به معنای نادیده گرفتن واقعیتها و چالشهای پیشرو است و به نوعی #تاریخزدایی از مسیری که در آن گام برداشتهایم. کسانی که زمانی مسئولیتهای کلیدی در این پروژه را به عهده داشتند، اکنون به سادگی از آن فاصله گرفته یا آن را انکار میکنند. از #رضا_داوری_اردکانی تا #رضا_غلامی، شاهدیم که گفتمان اسلامیسازی علوم دچار یک بحران جدی شده است. این بحران به وضوح ناکارآمدی سیاستگذاریهای کلان در این حوزه را نمایان میکند.
🔹 در این سالها، بهجای تمرکز بر بازسازی #سنت_علمی و ایجاد زیرساختهای لازم، بخش عمدهای از سرمایههای این حوزه در مسیرهایی صرف شد که نتیجهای ملموس برای جامعه علمی نداشت. #ایده_علوم_انسانی_اسلامی، همچنان میتواند بستری برای بازاندیشی در این حوزه باشد. اما این بازاندیشی باید با پذیرش اشتباهات اجرایی، نقد صادقانه و تلاش برای اصلاح آغاز شود، نه انکار تمام دستاوردهای گذشته.
💢سخنان اخیر رضا غلامی باید به فرصتی برای طرح پرسشهای جدی تبدیل شود. چرا که پاسخ به این پرسشها میتواند مسیر جدیدی برای نسل جوان و #اندیشمند امروز فراهم کند. در نهایت، اگر گفتمان علوم انسانی اسلامی با چالشهایی مواجه شده، راه حل آن در #نقد_صادقانه و #اصلاح است، نه انکار تمام آنچه که پیش از این ساخته شده است.
⚜️ @Taammolat74