🔹 فیلسوف آلمانی با این توصیف کوتاه، انگار در ایفای وظیفه معنا بخشی به زندگی، روزنامهها را شریک کتاب مقدس دانسته و برای بشر جدید که قبلهاش جای دیگر و آیینش چیز دیگر است «نصّ» نوینی دست و پا کرده است.
🔹 هگل البته عناد و عداوتی با دینداری رایج نداشت و التزام به مسیحیت، دلالتهای آشکاری در نظر و عمل او داشت اما به استناد تحلیلی که از پدیده مدرن روزنامه به دست داده گویی مناسک استعاری تازهای برای انسان جدید برمیشمرد که یکی از ارکان آن، روزنامهخوانی است.
🔹با این حساب، به حسب تحلیل هگل، قالب فرهنگی جدیدی که به موازات قالبهای دیگر، به زندگی انسان متجدد، معنا و گرما و روشنا میبخشد #روزنامه است؛ چیزی که صبح به صبح به عنوان نیایش صبحگاهی، آن را ادا میکند و بهجا میآورد. عمر این انجیل جدید، البته کمابیش به حدود چهار قرن در جهان -و دو قرن در ایران- میرسد اما در همین دوران نه چندان دراز، جمع کثیری را میتوان سراغ گرفت که به حلقه تابعان این مناسک و آیین نوظهور درآمدهاند.
🔹روزنامهنگاری کیش تازهای در میدان مذاهب و ادیان جهان نیست اما به اعتبار اینکه میخواهد روایت خاص خود را از حقیقت عرضه بدارد شراکت و شباهتی با نظامهای آیینی پیدا میکند. این روایتگری خاص از حقیقت، اکنون صاحب تاریخ خاص خود شده است که فرایندهای جدیدتری به خود داده است.
🔹برای هواخواهان و طرفداران روشنگری و تجدد، #دائرهالمعارفنویسی و #روزنامهنویسی توفیر چندانی ندارند و تصنیف دانشنامههای عظیم و حجیم، از همان ضرورتی سرچشمه میگیرند که تدوین روزنامههای کم برگ و مختصر. آنچه این دو قالب دانایی را برای اصحاب تجدد، منزلتی کمابیش یکسان میبخشد چه بسا نقش مشترکشان در تبدیل دادهها و اطلاعات گسیخته، محدود و فردی به روایت و دانش هوشمند، هدفمند، جمعی و عمومی است.
✅ روزنامهنویسی و دائرهالمعارفنویسی به عنوان فرزندان عصر روشنگری، در ذات خود التزام و تعهدی اکید به عمومیسازی دانش و آگاهی دارند. به همین اعتبار پیوندی پنهان میان «مردم» و «روزنامه» برقرار است.
⚜️ @Taammolat74