eitaa logo
تاملات
778 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
374 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملات
🔰چندخطی درباره مرحوم شجریان ✍️ نقدعلی شجریان پدیده ای بود که آوازش تا سالیان سال بر کرانه موسیقی ا
🔰هنرمند ملی، هنر ملی ✍️سیدحسین شهرستانی ۱- استاد ، بر چکاد آواز ایرانی جای داشت. هنرآفرینی او در عصر ابتذال هنر و سیطره رسانه، مغتنم بود و هست. ۲- به‌عنوان پدیده‌ی درخشان موسیقی ایرانی، دقیقا مولود شرایط پساانقلابی جامعه ایران است. به جهات متعدد، این انقلاب بود که به این پدیده فرصت پدیداری و درخشیدنی چنین بی‌همتا داد. او در جوار اساتیدی چون بزرگ، توانست در لحظات خطیری که مردمی‌ترین انقلاب تاریخ آفریده بود، به میدان آمده و خود را جاودانه سازد. ۳- گرچه فراز و فرودهای سیاست‌زدگی های دو دهه اخیر، این پدیده را تحت‌تاثیر قرار داد، لیکن جان‌مایه‌های خویشکاری این پدیده برای هنر ایرانی، فراتر از هواداریها و مخالفتهای زودگذر و هیجانی، باقی خواهد ماند. ۴- به لحاظ دست‌آوردهای هنری، شجریان و شیوه و طرز هنرمندی او باید به‌جد مورد تدقیق و تحقیق و حتی نقادی واقع شود. اساتید و محققان و دانشجویان هنر و علوم انسانی به‌دور از ستایش و نفرین باید چنین پدیده‌هایی را موضوع فکر و تحقیق قرار دهند تا فراتر از مواجهه و ، بتوانیم دست‌آوردهای او را در متن هنر و فرهنگی ملی خویش، ثبت و ذخیره سازیم. ۵- من چون بسیاری از هم‌نسلی‌هایم از دیرباز با آثار او انس و آشنایی داشتم، اما حقیقتا ربنای استاد، آنِ دیگری داشت و از جای دیگری بود. ترکیبی از سنت تلاوت مصری و آواز ایرانی در آفرینشی تازه و بدیع بود که پسند خاص و قبول عام را هر دو در پی داشت. ۶- از مواجهه نوستالژیک فانتزی طبقه شبه‌مدرن ایرانی مبتذل‌تر، تداوم مصرف قبیله‌گرایانه‌ی استاد پس از مرگ اوست. اگر واقعا مدعی هستیم که او هنرمندی "ملی" بود، پس او را بیش از این خرج رقابتهای یومیه و جناحی خویش نسازیم. ۷- از بحرانهای توسعه‌نیافتگی ما همین است که هنوز مقام و معنای "" را به‌درستی درنیافته‌ایم. مسئولیت این بحران، هم به‌گردن نهاد سیاست است و هم بر دوش نهاد هنر. 💢نتیجه این بحران تنزل شان هنر ملی و هنرمند ملی از جایگاه رفیع خویش و مصرف بی‌مبالات او در جریانهای زودگذر و نزاعهای فروملّی است. در موارد بسیار من‌جمله درخصوص مرحوم شجریان، حتی خود هنرمند هم گاه در فروکاست شان "هنرمند ملی" شرکت دارد، چرا که ایده‌ی اساسی "هنر ملی" همچنان دچار بحران است. بحرانی که نتیجه اعوجاج در نسبت میان هنر و سیاست در ایران است. روان استاد شاد باد ⚜️ @taammolat74
🔰 شجریان و منطق سیاست روزمره ✍️ پرویز امینی 🔘 بخش 1 از 2 🔸 بسیاری از واکنش‌ها به درگذشت مرحوم شجریان نشان داد که «منطق سیاست روزمره» تقریبا همه ابعاد زندگی جمعی را فرا گرفته است و از فرهنگ و هنر و اقتصاد تا حوادثی مثل سیل و زلزله و پلاسکو و فوتبال و مرگ هنرمند، خوراک این منطق است. 🔹 در کنار کسانی که بعد از درگذشت مرحوم شجریان، علاقه هنری خود را به وی ابراز کرده‌اند یا مقام فرهنگی او را پاس داشته‌اند و یا به لحاظ عاطفی و روحی نسبتی بین خود و شجریان و آوازها و تصنیف‌هایش داشته‌اند، فراوان افراد و اشخاص وجود دارند که چه در له و چه در مقام نقد، با همین منطق سیاست روزمره وارد این ماجرا شده‌اند که نه انسی با آثار هنری و موسیقیایی او داشته‌اند و نه حتی این جنبه‌ها ارزشی برایشان داشته است. اما دم غنیمت شمرده‌اند تا بتوانند از پیکر بی‌جان او خوراکی برای سفره قدرت خود فراهم سازند. 🔸 برای برخی چه پوزسیون و چه اپوزسیون، به ماقبل و مابعد سال ۸۸ تقسیم می‌شود و برای برخی دیگر حتی به ماقبل ۵۷ و مابعد ۵۷ تقسیم می‌شود. همچنانی که افتخاری، به ماقبل و مابعد روبوسی با احمدی‌نژاد تقسیم می‌شود. برای برخی از اینها، نوازنده تار ناشناخته و حتی بی‌اهمیت است در حالیکه از نظر مقام هنری و در کار خود، دارای موقعیتی بی‌بدیل است. 🔹 اما چون از نظر کالای سیاسی شدن کاربردی ندارد، هنرش نیز بی‌اهمیت می‌شود. برای برخی شهاب حسینی به عنوان بازیگر بر اساس مخالفتش با تحریم جشنواره فجر نیز به ماقبل و مابعد ۹۸ تقسیم می‌شود. قبل از ۹۸ بازیگری محجوب و با دیسیپلین و بی‌حاشیه و بعد از ۹۸ به یک بازیگر بی‌ادب تبدیل می‌شود‌ برای برخی تتلو به تتلوی خوب و بد تقسیم می‌شود. 🔸در مقطعی که تصور می‌شد به عنوان یک آس تبلیغاتی می‌تواند فضای انتخابات را دگرگون کند، قابل غبطه خوردن نیز بود اما بعدها و با خارج شدن از مدار استفاده سیاسی، به تف و لعنت خدا هم نمی‌ارزد. برای برخی با منطق سیاست روزمره هم می‌توان خانه سینما را تعطیل کرد و هم فیلم جدایی نادر از سیمین را از طرف جمهوری اسلامی نماینده اسکار کرد. به این فهرست امثال جلال آل‌احمد، شریعتی، شاملو، ابتهاح، اخوان ثالث، هدایت، نادر ابراهیمی، محمود دولت‌آبادی، علی حاتمی، حاتمی‌کیا، کیمیایی، مهرجویی، تقوایی، بیضایی، فرهادی و... را می‌توان اضافه کرد و البته این قصه پرغصه سر دراز دارد. باید بجای مصادیق، منطق این سیاست روزمره را شناخت و آن را مردود ساخت. ⚜️ @taammolat74