تاملات
🔰 در ستایش رأی ✍️ مهدی همازاده 📍بله؛ #ناکارآمدی سیستماتیک - که فقط به دولت برنمیگردد – و برخی تعا
✔️ ادامه...
🔸حال با این عدم مشارکت چه پیامی مخابره خواهد شد و چه اتفاقی خواهد افتاد؟
برخی گمان میبرند که پیام جدی نارضایتی و ضرورت اصلاح ساختاری را به حاکمیت مخابره خواهند کرد؛ بلکه به خود بیاید. ولی آنها – همانطور که میبینیم - تقصیرها را بر گردن دولت مستقر (که واقعاً در تنبلی و تکبر و فساد، مثالزدنی بود) میاندازند و از پذیرش سهم ساختارهای کلان دیگر طفره میروند و طرفدارانشان هم از سر ایدئولوژی، همین فرافکنی را تَکرار میکنند. پس بنظر نمیرسد عدم مشارکت، تأثیر خاصی در اصلاحات کلان ساختاری یا حتی پذیرش ضرورت آن، داشته باشد.
🔹برخی هم از عدم مشارکت هیچ تأثیر مثبتی طلب نمیکنند؛ آنها فقط بمثابه قهر با سیستم و بلکه کاستن #مشروعیت_مردمی آن، تصمیم به #تحریم_انتخابات دارند که درباره آثار سوء آن بر #منافع_ملی (و نه فقط مشروعیت #نظام_سیاسی)، خواهم گفت.
🔸از سوی مقابل، مادام که تأثیر مثبت ولو نسبی در رأی آوردن یکی از نامزدها وجود داشته باشد، بنظر میرسد که #فایده_گرایی و رویکرد پراگماتیک (و نه الزاماً تکلیف دینی)، #مشارکت را پیشنهاد میکند. حتّی اگر وضعیت مثلاً 25% فعلی را احتمالاً به وضعیت مثلاً 35% برساند.
مادام که درباره هرکدام از کاندیداها این احتمال عقلایی وجود داشته باشد (ولو اینکه هیچکدامشان حتّی نزدیک به ایدهآل هم نباشند)، بنظر میآید منفعت شخصی و جمعی در رأیدهی باشد.
🔹در عین اینکه رأی دادن به یک نامزد با ارجحیت نسبی، منافاتی با نقد جدی او و دولتش در آینده ندارد و اصولاً باید کاملاً کارکردگرایانه با این موارد برخورد کرد. ضمن اینکه هر رئیس جمهوری اگر با پشتوانه آراء حداقلی بر این منصب بنشیند، در تعاملات و مذاکرات بینالمللی دست بالا نخواهد داشت و این هم میتواند آسیب مضاعفی به منافع ملّی (و نه فقط مشروعیت نظام سیاسی) وارد کند.
💢 در نهایت اگر باز هم دلایل فوق را برای مشارکت کافی نبینم – که البته بشخصه کافی میدانم – بنظرم دادن #رأی_سفید بر عدم مشارکت ترجیح قطعی دارد؛ چون پیام نارضایتی یا عدم پذیرش (ولو نسبی) نامزدهای فعلی را منتقل میکند، اما با #ویرانی_طلبان خارجنشین هم مرزبندی روشن دارد. اصولاً از منظر بازیگر خارجی، کاهش مشروعیت مردمی بمعنای تسهیل و تقویت گزینه #فشار_حداکثری و حتی ضربات نظامی است
⚜️ @Taammolat74