🔰 سلطه رسانههای عصر جدید
✍️ ناصر فکوهی
🔸به دلیل آنکه ذات رسانههای عصر جدید اطلاعاتی بر اساس پیشرفتی در نظامِ شناختی تداوم اندامهای انسانی (مغز)، و نه بر تداوم فیزیکی این اندامها قرار دارد، از این قابلیت استثنایی و همینطور خطرناک و مؤثر برخوردارند که دیگر در سطح «ابزار» در معنای کلاسیک، یعنی «وسیله»ای در دست انسان که از انسان دستور میگیرد، باقی نمانند.
🔹 این رسانهها، تبدیل به موجودیتهایی مستقل و یا نیمهمستقل میشوند که قوانین و روابط خود را به کنشگران انسانیشان تحمیل میکنند. لذا این سیستمهای مطبوعاتی هستند که شکل و محتوای یکدیگر را تعیین میکنند و نه کنشگران انسانی! امروز یک رسانه در فرم و محتوای خود ناچار به تبعیت از موقعیتهای مادی و غیرمادیای است که رسانههای رقیبش به کار میبرند.
🔸آنها که خود را #استراتژ_رسانهای مینامند، اغلب کاری نمیکنند جز بازتولید ابزاری افسار گسیخته و اندیشمندشده و تحمیل آن به انسانها با تمام خطراتی که این امر در بر دارد. ما هرچه بیشتر به سوی سیستمهای خود دستکاریکننده ابزاریشده میرویم که کنترل آنها را هرچه کمتر به دست داریم و این خطری بزرگ است.
🔹در واقع امروز سرمایهداری متأخر با ساختاریشدن بحرانهای خودویرانگرش چارهای ندارد که یا جنگ را جهانی و ساختاری کند و یا پذیرای انقلابهایی باشد که دیر یا زود از راه میرسند و یا در بهترین حالت شاهد انباشت روزافزون انفعال اجتماعی در کنشگران باشد که دیر یا زود بهصورتی متمرکز یا به صورتهایی غیرمتمرکز و پراکنده اما با هزینههایی هر چه بیشتر منفجر خواهند شد.
⚜️ @taammolat74
May 11
تاملات
♨️ سخنان مهم رهبری در مورد تعامل قوا 🔸روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤا
🔰پیرامون بیانات رهبر معظم انقلاب درباره استیضاح یا عدم استیضاح
✍️ داوود حیدری
🔸نکته اول | آیا عقل و فهم عرفی حکم می کند که رهبری در مورد استیضاح صحبت نمایند؟ یعنی آیا انتظار دارید رهبری به صورت صریح بگویند که با استیضاح موافقم؟ با توجه به ساختار و مبانی حکومت ولایی و سیره امامین انقلاب، انتظار اینکه رهبری به صورت صریح یا حتی ضمنی تشویق به استیضاح نمایند غیرعقلانی می باشد، آنهم از سوی رهبری که در صدد مدیریت جریان های مختلف حاضر در انقلاب هستند.
🔹دومین نکته|
اولا": رهبری مجلس را به حقوق قانونی خویش فرا خواندند که یکی از آنها استیضاح است.
ثانیاً: به نظر حقیر این حقوق را که از جمله آن استیضاح باشد آن را منوط به یک امر اساسی کردند که به نظر بنده مغفول ماند و آن امر اساسی عبارت بود از👇
👈مدیریت و اقناع مردم و ناظران بیرونی .
💢به عبارتی اگر بخواهد این کار به صورت احساسی و تند و زننده صورت گیرد _ مانند اتفاقی که در جریان سوال از آقای ظریف رخ داد و امام جامعه آنرا نکوهش فرمودند _ که افکار عمومی آن را بر نتابد قطعا استیضاح فایده که هیچ ضررهم خواهد داشت و استیضاح در قالب جناح بازی های حزبی تفسیر خواهد شد.
اما اگر به صورت منطقی ومستدل درراستای حفظ منافع ملی و با حفظ شئون مسولیت، صورت بگیرد به طوری که نتیجه آن اقناع افکار عمومی باشد حتماً کار به جا و منطقی خواهد بود
✅در هر صورت مسئله جواز یا عدم جواز سوال و استیضاح نیست. مسئله این است که:
1️⃣ آیا مجلس یازدهم به این قوام و بلوغ رسیده یا خود نیازمند زمانیست تا با حمایت دایهای به رشد لازم برسد؟
2️⃣ آیا روش هوشمندانه سوال و استیضاح، به دور از سیاسی کاری و اهانت و توهین را میداند؟
3️⃣ آیا مجلسیان همچون برخی عوام سطحی نگر بدون توجه به عقبه اندیشهای _ علمی و نهادها و افراد صحنه گردان، تنها مشکل کشور را شخص حسن روحانی میدانند؟
4️⃣ برنامهها و طرحهای اجرایی جهت برون رفت از وضعیت نامناسب فعلی در عرصه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ملی و بین المللی چیست؟ آیا چنین طرح و برنامهای وجود دارد یا قرار است صرفا با تغییر یک نفر، در بر همان پاشنه بچرخد؟!
⚜️ @taammolat74
تاملات
♨️ سخنان مهم رهبری در مورد تعامل قوا 🔸روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤا
🔰آیا نظر مقام معظم رهبری ضرورت ادامه کار دولت تا پایان به هر قیمتی است و با هر گونه استیضاح و اعمال قانون تا پایان دولت مخالفند؟
🔸متن سخنان رهبری در دیدار با مجلس:
▪️«نقش نظارتی مجلس یک نقش اساسی و حیاتی است و هیچ نبایستی به این نقش نظارتی بیتوجّهی بشود، لکن معتقدم که این نقش را با متانت ایفا بکنید؛ خردمندانه و با متانت و بدون حاشیه ایفا بشود»
▪️«یک نکتهای هم، هم خطاب به شما عرض میکنم، هم به دولتیها؛ مجموعاً توجّه کنید».
▪️«سال چهارم دولتها، بخصوص اگر [سالِ] چهارمِ دوّم باشد، سال بسیار حسّاسی است و معمولاً در این سال اگر 👈چنانچه مراقبت نشود، کارها سست خواهد شد»
▪️«اوّلا همهی دولتها موظّفند تا روز آخر تلاش کنند و کار کنند؛ تا لحظهی آخر». «بنده اعتقاد راسخ دارم که دولتها بایستی تا آخرین روز مسئولیّتشان تلاش کنند و کار کنند و وظایف خودشان را انجام بدهند، بعد امانت را به دولت بعدی تسلیم کنند»
▪️«البتّه عقیدهام این است که 👈با صورتوضعیّت؛ مثل مهندسی که وسط کار، بنا را به یک مهندس دیگری تحویل میدهد و صورتوضعیّت میدهد»
▪️«در این شرایطِ حسّاسِ سالِ آخریِ دولت که سال اوّل شروع کار شما و فعالیّت شما است، بایستی هر دو -هم دولت، هم مجلس- سعی کنند فضا را به نحوی مدیریّت کنند که به کار لطمه نخورد».
🔻پ.ن: بیشترین تاکید آقا ضرورت مراقبت برای سست نشدن کارها و لطمه نخوردن به کار مهم کشور است. اگر نفس حضور و عملکردهای سست و بی قانون دولت سبب لطمه خوردن به کار کشور شود، راهی جز برخورد قانونی یا استیضاح برای جلوگیری از ضرر بیشتر به مردم و کشور وجود دارد؟
⚜️ @taammolat74
📮با عزل #بنیصدر، پیروزیها در جنگ تحمیل شروع شد، در #جنگ_اقتصادی مدتهاست بخاطر عدم کفایت فرماندهی، در حال عقبنشینی هستیم. دیگر خود دانید...
✍️ سید امیر سیاح
⚜️ @taammolat74
🔰 هنرمندان چگونه ذهنها را تغییر میدهند؟!
(از منظر شناختی)
🔸ملموسترین حضور هنر در زندگی انسان وجود آثار هنری است و رابطهی ما با آن؛ اینکه ما چگونه از آنها استفاده میکنیم و چه تأثیری بر زندگی ما میگذارند و اینکه افراد با تعلقات متفاوت چه نسبتی با خیال هنرمند هنگام پدیدآوردن آثارش دارند، مسئلهی قابل تأملی است. اما به راستی چگونه هنرمندان با خلق این آثار ذهنهای ما را تغییر میدهند و درک جدیدی از زمانه فراهم میآورند؟! #هوارد_گاردنر در کتاب #تغییر_ذهنها به این مساله پاسخ میدهد. بخشی ازاین پاسخ او را در متن ذیل بخوانید👇👇👇
⚜️ @taammolat74
🔰 هنرمندان چگونه ذهنها را تغییر میدهند؟!
🔸خلاقان عرصه هنر عمدتا با عرضه ایدهها، مهارتها و کارهای نو ذهنها را تغییر میدهند. آنها از نظریهها، ایدهها و مفاهیم مورد استفاده دانشمندان و متفکران یا داستانهای مورد استفاده رهبران، ملتها یا گروههای همگنتر برای ایجاد تغییرات بزرگ به ندرت استفاده میکنند. به همین ترتیب، هنرمندان به جای اینکه عمدتا با هوش زبان شناختی کار کنند از اشکال مختلف بازنمودهای ذهنی که در انواع نظامهای نمادین سنتی و ابتکاری وجود دارد، بهره میبرند.
🔹به طور کلی آغاز قرن بیستم نقطه عطفی برای هنر تلقی میشود که در نهایت بسیاری از ذهنها و حساسیتها را تغییر داده است. در هریک از اشکال هنری، تعداد کمی از افراد به دلیل نقش هدایتگر در دنیای نوگرا شهرهاند. هنرمندان با استفاده از رسانه یا حرفه خود عمل میکنند و بر اساس نحوه انتقال دیدگاه شخصی خود با استفاده از نور و رنگ، صوت و سجع، استعاره وقافیه، حرکات بدنی و بیان صورت، به خوبی درک میشوند.
💢به نظر من استادان هنر از سه طریق ذهنها را تغییر میدهند:
1️⃣ اول: آنها فکر ما را درباره اینکه در رسانه هنری چه چیزی ممکن است تغییر میدهند. این افراد مهارت جدیدی را در یک رسانه به وجود میآورند و از مخاطبین خود میخواهند که مجموعهای کامل از مهارتهای ادراکی را در خود رشد دهند.
2️⃣دوم: با استفاده از مضامینی که به ندرت موضوع هنر بودهاند، اساسا ذهنها را تغییر میدهند.
3️⃣سوم: هنرمندان به ما کمک میکنند تا روح عصری را درک یا در واقع آنرا تعریف کنیم. به نحوی که میتوان ادعا کرد در غیاب نقشها و اشکالی که در قالب آثار دورانساز مذکور تجسم یافتهاند، درک ما در فهم آن عصر ناقص خواهد بود.
⚜️ @taammolat74
🔰 تاملی در باب حیات معقول علامه جعفری
✍️ پیشگفتار کتاب حیات معقول
🔸یکی از تفکرات بسیار عمیق و شناخته شده علامه محمدتقی جعفری، اندیشه ای است که آن را با عنوان « حیات معقول » ابراز داشته است. حیات معقول در نظامِ فکریِ این شخصیت، یک اندیشه مدام و جاری است که با تبیین های علمی و چندباره وی، از فرضیه عبور به جایگاه یک تئوری رسیده است.
🔹طی این تئوری، او می کوشد در مقام یک پویش گر، میان مرزهای انسان و جهان قرار گرفته و الگویی جدید برای یک نوع جهان نگریِ ریشه دار طرّاحی کند. به نظر می رسد، جدی ترین و واضح ترین مسئله ای که در کنه حیات ملحوظ است، ارتباط با هستی از یک سو و ارتباط با انسان از سوی دیگر است.
🔸در اصل، حیات معقول می کوشد حیات را به عنوان شاخص هستی، در کنار عقل و فکر به عنوان شاخص انسان قرار دهد. بنابراین، به سهولت می توان از حیات معقول به عنوان اندیشه و جریانی یاد کرد که در صدد ایجادِ پیوندِ دوباره میان هستی و انسان از منظر حیات یابی، عقل محوری و عقلانیت باشد.
🔹چنین می نماید که چنین مدلی، هرگز نمی تواند بدون اندیشه هایی عمیق و تثبیت شده، حاصل بیاید و چنین نیز هست، زیرا حیات معقول از اندیشه های متاخّر محمدتقی جعفری محسوب می شود، لذا حیات معقول فکرواره ای است که در دهه پنجمِ حیاتِ وی صورت پذیرفته است.روشن است که این موضوع در ملاحظه مجموعیِ افکار یک متفکر می تواند اهمیتی خاص و معنادار داشته باشد.
⚜️ @taammolat74
🔰 پارادوكس روشنفكر سلبريتي؟
✍️علي وراميني
🔘بخش 1 از 2
🔸وقتي از سلبريتي صحبت ميكنيم منظور فقط آن بازيگر خوشچهره يا آن خواننده بددهن نيست. هر «صنف»ي سلبريتي خودش را دارد. خاطرم هست دو سال پيش كه عروسي شاهزاده انگليسي با يك بازيگر دستچندم امريكايي بود، همه مردم با چه حساسيتي دنبال ميكردند، نه در قلب لندن و ساسِكس كه در بين دوستانِ بهاصطلاح نويسنده و دغدغهدار همين ايران. چنان ذوقزده بودند كه انگار با ماشين زمان به گذشته سفر كردهاند و مشغول تماشاي عروسي پدر و مادر خود هستند. بيبيسي، رسانه سلطنتي بريتانيا هم كه چنان اين مراسم را پوشش ميداد كه انگار اولين و آخرين اتفاق در هستي است. حتي بيبيسي فارسي هم از شو ازدواج آن دو پخش زنده داشت و خبرنگار بيچاره مانند طفلي سرگردان و در انتظار ماشين عروس بود.
🔹اين شو البته بسيار كامل بود، براي سطح اول كه همان شاهزاده و خاندان سلطنتي بودن با بزكو دوزكهايشان كفايت ميكرد، اما يك لايه پيچيدهتر هم به آن داده بودند و مدام نكاتي را برجسته ميكردند كه تابهحال در خانواده سلطنتي رخ نداده بود و آوانگارد محسوب ميشد. مثلا اينكه زوجه داستان از خاندان سلطنتي نبود و يكبار هم ازدواج كرده بود و...
🔸اين لايه بهخوبي جواب داده بود. عدهاي فعال اجتماعي، فعال زنان و هزاران فعال ديگري كه به لطف شبكههاي اجتماعي چنين القابي كسب كردهاند، در ناخودآگاهشان تحت سيطره بمباران رسانهاي و فرآيند سلبريتيسازي خاندان سلطنتي بودند، ميگفتند ببينيد يك دورگه مطلقه پرنسس فلان كاخ انگلستان شد و چه نشستهايد زنان جهان كه پيروز شديم (اين نمايش البته چندماهي زودتر از اين خبر بود كه بسياري از كسبوكارهاي بريتانيا زنان كارمند را براي امتناع از پوشيدن كفش پاشنهبلند اخراج كنند).
🔹به همين شو هم كفايت نكردند و آن مضحكه را كه «ميخواهيم مستقل كار كنيم» راه انداختند. رسانههاي جريان اصلي هم چنان روي اين گفته مانور ميدادند كه بعضي فكر كردند منظور اين زوج خوشبخت اين است كه از فردا نيازمنديهاي روزنامهها و سايتهاي كاريابي را بالا و پايين ميكنند تا كاري پيدا كنند، يا براي اين شركت و آن شركت رزومه ميفرستند.
✔️ [ادامه دارد...]
⚜️ @taammolat74
🔰 پارادوكس روشنفكر سلبريتي؟
✍️علي وراميني
🔘بخش 2 از 2
🔸همان موقع خبر آمد كه فقط ماشين زير پايشان نيم ميليون دلار قيمت دارد؛ يعني با پول يكي از ماشينهايشان ميتوانستند محلهاي فقيرنشين در لندن را سروسامان دهند. پرسش اينجاست كه خاندان سلطني چرا چنين ميكند؟ چون كالا يا برندي را دارد عرضه ميكند كه دايما بايد توي بورس باشد. «برند خاندان سلطنتي.» كمي عميقتر شويم؛ بالا و پايين خاندان سلطنتي چه هنري دارند؟ چه سينماگر، نويسنده، دانشمند، مخترع و حتي كارآفريني از اين خاندان بيرون آمده؟
🔹پس اين خاندان جز اينكه پدرشان با ديگر مردمان فرق داشته، تفاوت ديگري ندارند و مزيت هم كه هيچ. اينها از اين «تفاوت» كه از خوشاقبالي نصيبشان شده است ارتزاق ميكنند. به اين معنا كه در سازوكار پيچيدهاي با تداوم اين برند و بسته به قوي/ ضعيف شدن برند قدرت سياسي/اقتصادي خود را بالانس ميكنند. خاندان سلطنتي با هوشياري تمام از همان ابتداي عصر ارتباطات اين ضرورت را متوجه شده كه برندسازي بايد در قالبهاي جديد صورت بگيرد و اگر رسانه را از دست بدهند قافيه را از دست دادهاند.
🔸براي همين است كه قديميترين سازمان رسانهاي جهان متعلق به بريتانيا و بهنحوي وابسته به خاندان سلطنتي است. خاندان سلطنتي براي در صدر بودنش حتي در مواقعي هم قهرمان تودهها و ضدقهرمان خانداني مثل شاهزاده هري توليد ميكند. چالشهايي كه بهظاهر نفس آنها براي خاندان مهم است و بهباطن فرآيند چالش و موردتوجه بودن آن مهم است.
🔹اما درباره كار روشنفكري هم همين است؟ جواب ساده نيست و به نظر ميرسد ميتواند يكي از مسائل مهمي باشد كه موافقان و مخالفانش تا ابد نتوانند يكديگر را قانع كنند. اگر روشنفكر را بهمثابه ميانجي آكادمي و مردم بدانيم و وظيفهاش را بهقول «مصطفي ملكيان» تقرير حقيقت و تقليل مرارت، ناگزير است كه به تاثيرگذاري سخنش و مخاطبانش هم بينديشد و چه كسي پرمخاطبتر از سلبريتيهاست؟! ولي اين دو با هم جمعپذير هستند؟
🔸به نظر ميرسد در امتزاج اين دو و گرفتن مطلوبترين نتيجه موانعي اساسي وجود دارد. مهمترينش اين است كه سلبريتي براي در صدر بودن بايد هميشه جلبتوجه كند و حرف موافق فهم عرفي بزند، اين با ذات كار روشنفكري كه اكثر اوقات مخالفِ برداشتهاي عرفي و سطحي است در تضاد است.
💢براي سلبريتيشدن و سلبريتيماندن بايد با رسانههاي جريان اصلي و قدرتمند كنار آمد. كنار آمدن با اين رسانهها هم بسته به رسانهاش درصدي از خودسانسوري دارد كه اين هم با تقرير حقيقت در تضاد است و البته بزرگترين خطر اين است كه روشنفكر در ساختار جذابِ سلبريتيبودن مضمحل شود. بهقول شاملو، «شير آهن كوه مردي» ميخواهد كه بتواند در برابر اين گرداب مقاومت كند و تن به هر ابتذالي ندهد.
⚜️ @taammolat74
🗨 #پرونده_اعدام
🔰جای خالی اقناع افکار عمومی در برخی احکام قوه قضائیه
✍️ محمدحسین همتی نژاد
📍در وضعیتی که فضا به اصطلاح غبار آلود و مسموم است و حجم تبلیغات گوناگون و سنگین رسانههای ضدانقلاب، خارجی و خارج نشین در حال انتقام گیری از جمهوری اسلامی هستند؛ تنها چیزی که میتواند مشخص کند پروندهی سه فرد مذکور، شبیه ماجرای تروریستهای پژاکی است و یا سرنوشتی مشابه به متهمین قتل دانشمندان هستهای دارد، این است که بازوهای رسانهای قوه قضاییه در چنین مواقعی بهتر عمل کنند و قبل از فضاسازیها با ارائه مستندات، اقناع سازیها را انجام دهند.
🔗این یادداشت را در پست ذیل بخوانید👇👇👇
⚜️ @taammolat74
تاملات
🗨 #پرونده_اعدام 🔰جای خالی اقناع افکار عمومی در برخی احکام قوه قضائیه ✍️ محمدحسین همتی نژاد 📍در
🔰جای خالی اقناع افکار عمومی در برخی احکام قوه قضائیه
✍️ محمدحسین همتی نژاد
🔘 بخش 1 از 2
1️⃣در اردیبهشت سال 1389 خبر صدور حکم اعدام پنج فرد، باعث ایجاد موجی از اعتراضات از سوی شخصیتهای سیاسی و رسانهای در کشور شد. در آن برهه که کشور هنوز درگیر حواشی فتنه 88 بود؛
🔸«زهرا رهنورد» در یادداشتی با زير سوال بردن حکم الهی اعدام، نوشت: "آیا این اعدامهای شتابزده برای زهر چشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد بوده است؟ آیا اعدام زنان و خشونت در حق لطیف ترین بندگان خدا، موجب سرافرازی حاکمیت است یا نشان ضعف و ذلت آن؟ و این درحالی است که به فرموده پیامبر، زن به ریحانه تشبیه می شود: «إنَّ النّساء ریحانة»"
🔹 میرحسین موسوی و مهدی کروبی در بیانیههایی جداگانه اعدامیها را «مظلوم» نامیدند و به نوعی سعی کردند که این احکام را به ادعاهای دروغشان در انتخابات سال 88 مرتبط کنند. در دیگر محافل نیز، بسیاری از روزنامهنگاران، برخی بازیگران و چهرههای ادبی با این اعتراضات همراهی کردند؛ فارغ از اینکه این افراد، قبل از ماجرای فتنه 88 بازداشت شده بودند و 4 نفر از این 5 نفر، جرمشان همراهی و عضویت در گروه تجزیه طلب «پژاک» و اقدام مسلحانه علیه کشور بوده است.
مشابه این ماجرا بعدتر و در ابعادی دیگر تکرار شد. اما آنچه که در اینجا مورد نقد، تامل و حتی بررسی است؛ دستگاههای مسئول، تلاش شایسته و درخوری جهت پاسخگویی نکردند. درحالی که میشد به جای بیانیه خوانی، تنها محتوای سایتهای پژاک را نشر داد!
2️⃣در سال 91 مستندی تحت عنوان «کلوب ترور» از سیمای ملی پخش شد. در این مستند 13 نفر به جاسوسی اعتراف کردند. تعدادی از متهمان اعتراف کردند که به اسرائیل رفته، آنجا آموزش ترور و استفاده از مواد منفجره را دیدهاند و برای ترور دانشمندان اتمی یه ایران بازگشتهاند اما پس از گذشت 7 سال از این ماجرا، کاشف بعمل آمد که تمامی متهمان این پرونده بیگناه بوده و آزاد شدهاند.
💢این قضیه ضربه بزرگی به اعتبار بخشی از دستگاههای امنیتی کشور و سیستم قضایی وارد کرد. مشاهدات میدانی و فضای مجازی نشان میدهد ماجرای متهمین قتل دانشمندان هستهای، افکار عمومی را در قبال اعترافات تلویزیونی، تا میزان چشمگیری بدبین کرده است. مع الاسف در اینجا نیز، دستگاه پیگیر پرونده و مسئولین قضایی، پاسخ شایستهای در برابر ابهامات ماجرا ارائه نکردند و این قضیه ابتدا توسط شبکه بیبیسی فارسی بود که افشا شد.
✔️ [ادامه دارد...]
⚜️ @taammolat74