eitaa logo
تاملات
743 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
341 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملات
🔰 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف؟ ✍️استاد موالی زاده بخش سوم 📍 نسبت میان فقه و فلسفه به عنوان دو عل
✔️ [ادامه...] 🔘 بخش سوم 💠
 ادامه تقریر اول : تباین بر پایه ملکات نفسانی 

🔸به یاد دارم در چند سال پیش از این در یکی از نشست های تربیتی ، یکی از اساتید حاضر در جلسه ، اصرار داشت که باید عموم جوانان را از مباحث فلسفی دور نگه داشت تا روحیه تعبد آن ها به احکام شرعی تضعیف نگردد و در امر تقلید از مجتهد دچار سستی نشوند. 🔹برخی از فقهاء با استناد به آیه شریفه «وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ » بر این باورند که احکام شرعی و فقهی با زبان عرفی و همه فهم ابلاغ شده است که فیلسوف از فهم آن زبان ناتوان است و فلسفه سبب اعوجاج و کج فهمی در برداشت از متون دینی و شرعی می گردد. 🔸بر این اساس، مصالحه‌ای نانوشته میان فقها و فلاسفه از گذشته دور تا عصر حاضر شکل گرفته که بر پایه آن هر کس در حوزه علمی و پژوهشی خود بدون تعرض به دیگری پیش رود و پژوهش کند. 🔹بنابراین در طول تاریخ علمی جهان تشیع ، شاهد دو گرایش و دو جریان علمی در میان دانشمندان اسلامی هستیم . یکی جریان علمی حکمت که دانش مادر آن فلسفه است ، و دیگری جریان علمی منقول که سردسته آن علم فقه می باشد . دانشمندانی همانند شیخ طوسی و شیخ مفید و سید مرتضی متخصص علوم فقه ، اصول ، تفسیر و کلام بوده اند و در برابر آنها ، فرهیختگانی همچون فارابی و بوعلی سینا و سهروردی که در حکمت نظری و عملی غرق بوده اند و علاوه بر فلسفه ، علوم ریاضی و طبیعی و اخلاق در زمینه های فردی و تدبیر منزل و سیاست مدن را هم فرا می گرفتند. 💢البته اگر چه بزرگانی در طول تاریخ علمی جهان تشیع همچون علامه حلی و محقق و فاضل نراقی در هر دو فضای علمی تحقیق و پژوهش داشته اند ولی بر تباین فقه و فلسفه و عدم تاثیرگذاری بر هم اصرار داشته اند ، و خود هم تلاش می کردند مرز هر یک را نگه دارند.. 🔴ان شاالله ، ادامه بحث و شرح تقریر دوم دیدگاه تباین در بخش های آینده خواهد آمد ... ادامه دارد... 🔗 بخش قبل را در اینجا مطالعه کنید. ⚜️ @Taammolat74
🔰 سیدجمال و راه سوم ✍️محمد صدرا عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان سخنرانی در نشست | در آستانه تجدد 📍سیدجمال سعی داشت راه میانه و سومی را در بین دو راه سلفی‌گرایی و نوگرایی و تجددگرایی باز کند. عنوان این راه سوم، تجددخواهی با محوریت دین است. به نوعی بعد از انقلاب اسلامی ما در حوزه سیاست این مفهوم و مقصود را با مسئله ولایت فقیه دنبال می‌کنیم... از نظر من کار بزرگی که سیدجمال انجام داده و برای ما قابل استفاده است، همین سعی در بازگشایی راه سوم به سوی زندگی و شیوه جدید در عصر جدید است. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰 سیدجمال و راه سوم ✍️محمد صدرا عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان سخنرانی در نشست | در آستانه تجدد 📍سید
✔️ [ادامه...] 🔸 اولین دفاع جهان اسلام از هویت خودش توسط روشنفکران این بود که گفتند مشکل از ما مسلمانان است و نه از اسلام و تلاش کردند نشان دهند اسلام مشکلی ندارد و ما مسلمانان است که آموزه‌های اسلام را درست نفهمیدیم و عقب ماندیم. اینجا مفهوم اصلاح به وجود آمد. مسلمانان گفتند دینی که شما می‌گویید نجات‌بخش است، چه شکلی است؟ 🔹روشنفکران در پاسخ گفتند ما در حوزه دین اصلاح انجام می‌دهیم و دین اصیل را به شما نشان می‌دهیم. اینجا بحث سلفی‌گری و بازگشت به دین خالص پیدا شد. در این مواجهه دو مفهوم انحطاط و اصلاح پیدا شدند و اندیشمندان اسلامی در چهارچوب این مفاهیم تلاش کردند به یک سوال اساسی که هنوز هم برای ما حل نشده است، پاسخ دهند. 🔸 آن سوال اساسی که خیلی مهم است این است چگونه می‌توان به عصر جدید راه پیدا کرد و در عصر جدید زندگی کرد بدون آنکه هویت مسلمانی و اسلام را از دست بدهیم؛ یعنی اینجا یک سوال ایجاد شد که جنبه هویتی داشت. مسلمان‌ها می‌خواستند با حفظ هویت و فرهنگی اسلامیشان شیوه زندگی که غرب به آنها ارائه می‌داد را بپذیرند. 🔹طبیعتا چون این شیوه زندگی در غرب شکل گرفته بود با فرهنگ غربی آمیخته بود و با آموزه‌های اسلام نمی‌ساخت؛ لذا مسلمانان تلاش کردند ببینند آیا می‌شود این شیوه زندگی را از آموزه‌های فرهنگ غربی جدا کرد یا خیر. سیدجمال هم راه سوم را برای همین مطرح کرد؛ چون دو پاسخ عمده که داده بودند، هر دو به درد جهان اسلام نمی‌خورد. 🔸ما دو تصویر از سیدجمال داریم. یک تصویر، تصویر یک جاسوس، فراماسون و حتی ملحد و شارلاتان علمی و سیاسی است. مثلا دکتر طباطبایی در جلد هجدهم دایرةالمعارف ذیل مدخل سیدجمال از او به عنوان شارلاتان سیاسی یاد می‌کند و معلومات او را زیر سوال می‌برد و معتقد است او فرصت‌طلب سیاسی بود که درصدد دستیابی به قدرت بود. 🔹 در مقابل کسانی مثل مرحوم خسروشاهی معتقدند سیدجمال جزء افرادی است که مجدد دین است و ممکن است هر هزار سال یکبار ظهور کنند. یکی از دلایل این کژتابی‌ها مطالعه سیدجمال خارج از کانتکستی است که در آن قرار داشت. وقتی سیدجمال را داخل کانتکست بگذاریم می‌بینم علی رغم اینکه سیاستمدار بود و اطلاعات علمی‌اش کم بود ولی آدم تیزهوشی بود و ایده بزرگی داشت. نسل اول روشنفکران ما مثل الآن نبودند و امکانات نداشتد، با این حال سیدجمال اینها را پیش‌بینی کرده بود. 💢به هر حال نکته اساسی این است که باید جمال را در کانتکست و زمینه خودشان مطالعه کنیم. در ضمن باید متن‌هایشان را هم بخوانیم و به گزارشات تاریخی افراد اکتفا نکنیم. ⚜️ @Taammolat74
🔉 میزگرد علمی 🔶 موضوع |میزگرد علمی داغ انتقادی در موضوع معرفت شناسی 🎙اساتید: آیت‌الله مصباح یزدی | غلامرضا فیاضی | محمد لگنهاوزن | مصطفی ملکیان جلسه نهم 🔻 پ.ن: آنچه از منظر مخاطبان فرهیخته می‌گذرد، بخشی از سلسله نشست‌های پژوهشی -آموزشی است که در مؤسسه امام خمینی قم به منظور تبیین تاریخی و تطبیقی مباحث معرفت‌شناسی در دهه 70 برای طلاب حوزه علمیه قم تشکیل یافته است. این جلسات به صورت روزانه در کانال تأملات بارگزاری می‌شود. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
09 - میزگرد معرفت شناسی.mp3
15.36M
🔉 میزگرد علمی 🔶 موضوع |میزگرد علمی داغ انتقادی در موضوع 🎙اساتید: آیت‌الله | | محمد لگنهاوزن | مصطفی ملکیان جلسه نهم 🔹برای تتمیم بحث درباره اینکه فیلسوفان غربی تا چه اندازه به علم حضوری توجه داشته‌اند، نکاتی می‌توان یافت. 🔹در فلسفه اسلامی، ذهن جایگاه علم حصولی است فقط! (البته مسامحتا) ولی در زبان اروپایی احساسات حضوری را به ذهن نسبت می‌دهند. 🔹تعریف علم حضوری و حصولی و تمایز آنها ارائه آقای لگنهاوزن و آقای فیاضی 🔗 برای شنیدن جلسه قبل، اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74
🧠 🔸🔸جهان هرگز باور نداشت كه اینچنین روزهایی را ببیند. سال‌ها بود كه راه و یاد انبیاء فراموش شده بود تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور، شب را شكســت و آخریــن عصـر جاهلیت نیز با انقلاب اسلامی ایران سپری شد. خفتگان هنوز از بی‌خبرند و نمی دانند كه تاریخ در انتظار چه فردایی است... اما ای من! تو كه نخفته‌ای؟ ✍️ شهید آوینی ⚜️ @Taammolat74
🔉 درسگفتار 🔶 موضوع |مبانی نظری غرب مدرن 🎙 محسن بهرامی جلسه سیزدهم کانال تلگرامی اشراق ⏰ 10 بهمن 1399 ⚜️ @taammolat74 👇👇👇
درسگفتار مبانی نظری غرب مدرن 13.mp3
14.48M
🔉 درسگفتار 🔶 موضوع |مبانی نظری 🎙 جلسه سیزدهم ⬅️مبانی نظری غرب مدرن 3- اصالت علم 🔹 راز زدایی از عالم علم مدرن هرنوع تلقی معنوی از عالم رانفی میکند. این ویژگی علوم جدید تلازم منطقی باماتریالیسم دارد. 🔹جداکردن اخلاق ازتاروپود عالم درتفکر مدرن احکام اخلاقی فاقد معنای نفس‌الامری بوده ویکسره اعتباری وانشایی فرض می‌گردد. 4- تکنولوژی و تکنوکراسی 🔹تکنولوژی جدید یک ابزار نیست.بلکه تجسم یک تفکر است. تکنولوژی مدرن بیانگر نسبت استیلاجویانه بشر مدرن باعالم هستی است. 🔗 برای شنیدن جلسه قبل، اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74
🔰علوم انسانی و مهندسی اجتماعی (5) ✍️رضا داوری اردکانی 📍 علوم اجتماعی، علم دوران تحول سریع اجتماعی و فرهنگی است و هم‌عنان با این تحول که غالباً هم پر کشاکش بوده سیر کرده است. از آنجا که لفظ و مفهوم علم در فهم همه ما ‌حرمت بسیار دارد. طبیعی است که مردمان آن را به عنوان کارساز زندگی و حل کننده مسائل تلقی کنند و علوم اجتماعی را نیز راهبر اصلاحات یا لااقل ناظر تعدیل‌کننده افراط‌ها و تفریط‌ها و رفع‌کننده نواقص و نقائص و روشن‌کننده راه عمل اخلاقی و سیاسی بدانند این قبیل تلقی‌ها و توقع‌ها از علم گرچه کاملاً بی‌وجه نیست شاید ساده‌انگارانه باشد. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰علوم انسانی و مهندسی اجتماعی (5) ✍️رضا داوری اردکانی 📍 علوم اجتماعی، علم دوران تحول سریع اجتماعی
✔️ [ادامه...] 💠
بخش پنجم


🔸هم اکنون در همه‌جا و بخصوص در میان ما تلقی و توقع از علم این است که همه مسائل را حل کند و مشکلات را از میان بردارد. علم از عهده حل همه مسائل بر نمی‌آید اما بی‌مدد و راهنمایی آن هم راه بجایی نمی توان برد به این جهت سیاستمداران باید جانب علم را نگاه دارند هرچند که علم متضمن هیچ دستورالعمل سیاسی و اخلاقی نیست. 🔹راستی علم با سیاست و اخلاق و با مدیریت زندگی و جامعه چه نسبت دارد؟ علوم دقیقه امکان‌های ساختن و بسط تکنیک را نشان می‌دهند و علوم انسانی و علوم اجتماعی بیشتر نظم‌ها و بی‌نظمی‌ها، تعادل‌ها و عدم تعادل‌ها، قرارها و بی‌قراری‌ها را آشکار می‌کنند. در این آشکارگی است که تکلیف عمل هم تا حدودی روشن می‌شود. 🔸علم به سیاستمدار نمی‌گوید که چه بکند بلکه سیاستمدار با نظر به آنچه علم روشن کرده است در می‌یابد که مشکل کجاست و چه امکان‌هایی برای رفع آن وجود دارد و بر این اساس است که تصمیم می‌گیرد ولی کار سیاستمدار مهندسی اجتماعی نیست زیرا سیاست و تدبیر استنباط و تصمیم است اما مهندسی طرحی است که با نظر ریاضی درانداخته و بیشتر توسط تکنسین‌ها اجرا و محقق می‌شود. 🔹برنامه مهندسی را از آن جهت به آسانی می‌توان اجرا کرد که ماده‌اش خام و سخت است و مقاومتش را می‌توان پیش‌بینی و محاسبه کرد صورتش هم صورت ریاضی است اما طرح سیاسی و برنامه توسعه اجتماعی – اقتصادی دامنه‌ای وسیع دارد و با موانع و مقاومت‌های غیر قابل پیش‌بینی مواجه می‌شود که اجرای دقیق آن را دشوار می‌کند بخصوص که رفتار مردم صورت ریاضی نمی‌پذیرد و حتی کمتر برنامه‌ای وجود دارد که دانشمندان علوم اجتماعی و کارشناسان مسائل توسعه درباره آن توافق داشته باشد. اگر در تهیه وتدوین طرح‌های علمی علائق دانشمندان ضامن پیشرفت کاراست در مرحله اجرای برنامه‌های توسعه نیز اراده‌ای باید وجود داشته باشد که موانع را از سر راه بردارد. 💢 مهندسی اجتماعی مکانیکی بودن جامعه و زندگی و سیاست را به ذهن متبادر می‌کند و صرفاً بر اساس تلقی مکانیکی که از جامعه پدید آمده است، توجیه می‌شود این تلقی چندان بی اساس و سست است که حتی بنیانگذاران پوزیتیویست جامعه‌شناسی هم آن را تبیین عالی با دانی تعبیر کرده و مردود دانسته‌اند ولی وقتی سیاست در همه جای جهان و مخصوصاً در وضع توسعه‌نیافتگی بی‌بنیاد و مستعد منحل شدن در سوداها و بلهوسی‌ها و خودرایی‌ها می‌شود و نظام غالب مصرف بدشواری به سیاست اجازه دخالت می‌دهد، احتمال تبدیل سیاست به مهندسی اجتماعی کم نیست. 🔗 برای مطالعه قسمت قبل، اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammloat74
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |ما به ساحت و زبان این کتاب و امثال آن نیاز داریم! 🎙حجت‌الاسلام احمد رهدار نشست رونمایی از کتاب «انقلاب ۵۷ و انکشاف فلسفه تاریخ ایران» پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی ⏰ ۲۰ بهمن ۱۳۹۹ ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
احمد رهدار.mp3
18.42M
🔉 سخنرانی 🔶 موضوع |ما به ساحت و زبان این کتاب و امثال آن نیاز داریم! 🎙حجت‌الاسلام نشست رونمایی از کتاب «۵۷ و انکشاف » 🔹 ما الآن با یک هگلیسم راست مواجهیم که در حال توجه به ایران و بی توجهی به اسلام هستند اما باز هم همان امتناع را می رساند. کاری که آقای طاهایی انجام می دهد نشان می دهد که اولاً آنچه که به خیابان آمد نه یک عقبه یکی دو ساله یا از ۴۲ به بعد باشد بلکه انقلابی است که کل ایران آمده است و این ایران نیز تعین تاریخی و جغرافیایی با امر قدسی است. 🔹این کتاب با رویکردی که دارد سعی کرده با روحی که دارد رخدادهای متکثر را به بافتار تبدیل کرده و در خصوص معنای آن در بوم ایران صحبت کند. این رویکرد از این جهت ارزش دارد که این روش حرف زدن، بیش از آنکه روشی در دست ما بچه های انقلاب باشد، در دست جریانی است که معمولاً نتایج بحث های خودشان را مقابل ما تعریف می کنند 🔹البته قرار نیست این زبان، زبان ایجابی انقلاب باشد اما انقلاب به این زبان نیاز دارد و در وسط صحنه به انقلاب کمک کند. دیالوگ میان تاریخ و اندیشه کار سختی است ولی به نظرم ضروری می نماید. ⚜️ @Taammolat74
📣 اطلاعیه همایش بزرگ مردمی دانشجویی بُن‌بســـت تَکــــــرار ▫️بازخوانی هشت سال تجربۀ تلخ دولت تدبیر و امید 👥 با حضور اساتید جبهۀ انقلاب 🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند | ساعت ۱۵ 📍تماشاخانه مهر حوزه هنری انقلاب اسلامی (خیابان حافظ) ❗️همایش با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به صورت حضوری برگزار می‌شود. ⚜️ @Taammolat74
📺 ویژه برنامه گفت‌وگویی با حجت الاسلام و المسلمین سیداحمد فقیهی ♨️با موضوع |زی طلبگی در پرتو قسمت ششم 🔗دانلود کامل برنامه از طریق لینک زیر👇 🌐 https://aparat.com/v/PKGwp 🔗 برای دیدن جلسه قبل اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74 ⚜️ @redaaa
📺 ویژه برنامه گفت‌وگویی با حجت الاسلام و المسلمین محمود محققیان ♨️با موضوع |روحانیت زنده و پایدار در پرتو قسمت هفتم 🔗دانلود کامل برنامه از طریق لینک زیر👇 🌐 https://aparat.com/v/WTtdY 🔗 برای دیدن جلسه قبل اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74 ⚜️ @redaaa
🔉 گفتگو 🔶 موضوع |انقلاب اسلامی و نبرد نمادها ◾️ گفتگو کورش علیانی با مجید استوار ⭕️ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیِ رشت برنامه چراغ مطالعه ـ فصل انقلاب اسلامی قسمت هفتم ⏰ ۱۹ بهمن ۱۳۹۹ ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
07. Majid Ostovar.mp3
24.19M
🔉 گفتگو 🔶 موضوع | و نبرد نمادها ◾️ گفتگو کورش علیانی با برنامه ـ فصل قسمت هفتم 🔹 مجید استوار می‌گوید در دوران انقلاب اسلامی، ملت ایران با رجوع به آداب، سنن و فرهنگ خود، به مبارزه با مظاهر فرهنگ بیگانه‌ای رفت که خود را با آن همراه نمی‌دید. این انقلاب با اتکا به برداشتی از اسلام در قالب نمادهای اسلامی-شیعی تحولی جدید در ذهن آدمیان ایجاد کرد. این سو نمادهای زندۀ ایرانی و نمادهای اسلامی بودند و آن سو رژیم شاه با پشتیبانی از نمادهای باستانی و غرب‌گرایانه. در این وضع قدرت نظامی و فیزیکی نتوانست بر این تغییر نمادین فائق آید. 🔗 برای شنیدن قسمت قبلی، اینجا کلیک کنید. ⚜️ @Taammolat74
♨️ سلسله جلسات جمعه‌های اندیشه سال 1398 کانال تأملات 🔷بازخوانی کتاب حدیث پیمانه 🔹 جلسه نخست 🔹 جلسه دوم 🔹جلسه سوم 🔹جلسه چهارم 🔷 عقلانیت در اندیشه آیت‌الله خامنه‌ای 🔹 بخش نخست 🔹 بخش دوم 🔹 بخش سوم 🔹 بخش چهارم 🔹 بخش پنجم 🔹 بخش ششم ⚜️ @Taammolat74
🔰روانشناس بنیسی در صداوسیما چه گفت؟ ✍️ پرویز امینی 📍 پرسش خط مقدم هر نظریه درباره عدالت، پرسش از «چرا نابرابری نه؟» و «چرا برابری خواهی آری؟» است. این پرسش، یک صف‌بندی اساسی در بین فیلسوفان سیاسی و اخلاق و حقوق و اقتصاددان‌ها ایجاد کرده است. ⚜️ @Taammolat74
تاملات
🔰روانشناس بنیسی در صداوسیما چه گفت؟ ✍️ پرویز امینی 📍 پرسش خط مقدم هر نظریه درباره عدالت، پرسش از «
✔️ [ادامه...] 🔸اهمیت این پرسش در این است که به مجرد این که در موضع دفاع هنجاری از برابری‌خواهی قرار گیرید، هم در مقام تحلیل و هم در مقام حل و فصل نابرابری، پای ساختارها و نوع سازماندهی نهادهای اجتماعی به میان می‌آید و هرگونه ارجاع مسئله نابرابری به فرد، منتفی می‌شود و برعکس در جناح مقابل اولا فرد را مسئول وضعیت نابرابری که دارد، می‌داند و ثانیا هرگونه تغییر برابری‌خواهانه در مناسبات و نهادهای اجتماعی، تحت عنوان «نقض آزادی»، «از دست رفتن کارایی و رشد اقتصادی»، «غیراخلاقی بودن» و نیز «بهم زدن نظام طبیعی» نفی می‌شود. لیبرتاربن‌ها و فایده‌گرایان در این جناح هستند. 🔹سخنان تازه گفته شده‌ی خانم روانشناس در صداوسیما در دعوت مردم به دائما دست کشیدن از نیازهای ضروری مثل گوشت و مرغ و میوه و... در آستانه نوروز تحت عنوان قناعت، ارجاع مسئله فقر و نابرابری به افراد و بی‌توجهی به نقش ساختارها و نهادهای اجتماعی در بوجود آوردن این وضعیت است. قناعت در اینجا از معنای درست آن خارج شده است و ابزار مفهومی سرزنش طبقه فرودست نسبت به خود شده است که انتظارات بی‌جایی کرده است که خواهان تأمین نیازهای زیستی و تغذیه‌ای متعارف خود است. در نگاه این روانشناس، راه‌حل، به جای اصلاح رویه‌ها و قواعد و هنجارهای سازمان‌دهنده جامعه، به قناعت منفعلانه و به حد گلیم پا دراز کردن افراد ارجاع داده می‌شود. 🔸جان راولز به عنوان یک متفکر لیبرال با دغدغه تمام عمر برابری‌خواهی، استدلال جالبی در نفی نابرابری دارد که تحلیل ما را در فهم سخن این روانشناس عمق می‌بخشد. راولز یکی از دلایل غیراخلاقی بودن نابرابری را شکل گرفتن وضعیتی در جامعه می‌داند که برخی از افراد حتی قادر نیستند به نیازهای «اورژانسی و اضطراری» خود مثل خوراک پاسخ دهند در حالیکه بخشی دیگر از جامعه قادرند حتی به نیازهای غیرضروری و لوکس خود پاسخ گویند. راولز برخلاف این خانم روانشناس، این وضعیت اجتماعی را با توصیه قناعت فردی به فرودستان حل‌وفصل نمی‌کند بلکه اولا به لحاظ اخلاقی این وضعیت را مردود می‌داند و ثانیا نوک پیکان فکر و سخن خود را به برابری‌خواهی و اصلاح مناسبات اجتماعی بر اساس آن نشانه می‌رود. ⚜️ @Taammolat74
🔰
فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف؟ ✍️استاد موالی زاده بخش چهارم 📍 برخی از فقهای معاصر، تباین و دوگانگی و لزوم جداسازی میان فقه و ‌فلسفه را به سبب تفاوت جنس مسائل هر یک می‌دانند. مسائل فلسفی از جنس ادراکات حقیقی ، و جنس مسائل فقهی از ادراکات اعتباری (قراردادی) است، از این رو ، برای جلوگیری از اشتباه فاحش خلط حقیقت و اعتبار ، باید مرز فقه را از فلسفه و حکمت جدا کرد تا تداخل و درهم آمیختگی رخ ندهد. ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰 فقه و فلسفه : تضاد یا تضایف؟ ✍️استاد موالی زاده بخش چهارم 📍 برخی از فقهای معاصر، تباین و دوگان
✔️ [ادامه...] 🔘 بخش چهارم 💠
تقریر دوم: تباین بر پایه جنس ادراکات انسان 


🔹در نقد این دیدگاه باید گفت، پافشاری بر جداسازی میان اعتباریات و حقایق با وجود درستی آن ، به معنای گسست کامل فقه و فلسفه از همدیگر نمی باشد . سزاوار بود قائلین به این دیدگاه ، مسیر اساتید خود را ناقص رها نمی‌کردند. بر اساس گفته شهید مطهری ، شرح و بسط تفکیک ادراکات اعتباری از حقیقی برای اولین بار توسط امام خمینی و علامه طباطبایی به گونه ای منحصر بفرد صورت پذیرفته که در شرق و غرب سابقه نداشته است. با این وجود ، این دو بزرگوار ، فقه را در امتداد فلسفه می دانند و بر این مطلب اصرار دارند. 🔸در لزوم تفکیک میان ادراکات حقیقی از اعتباری باید گفت: ادراکات اعتباری تابع نیازهای بشر بر اساس دو اصل زیستی «اصل کوشش برای حیات» و «اصل انطباق با محیط » است اما ادراکات حقیقی تابع تکوین و واقعیت جهان هستی می باشد. ادراکات حقیقی در قیاس با واقعیت خود به عنوان محکی ، قابلیت اتصاف به صدق و کذب دارند اما ادراکات اعتباری ، ثبوتی ندارند تا در قیاس با آن قابلیت صدق و کذب داشته باشند بلکه تنها با غرض خود سنجیده می شوند که در این صورت اعتبار و قرارداد بدون غرض ، لغو خواهد بود. 🔹بنابراین ، تنها محذور در ادراکات اعتباری لغویت است برخلاف ادراکات حقیقی که محذور در آنها استحاله های عقلی مانند دور و تسلسل ، اجتماع ضدین و مثلین و نقیضین ، تقدم الشئ علی نفسه ، معلول بلا علت ، انقلاب در ذات و ... هستند. در ادراکات حقیقی تنها یقین برهانی (بالمعنی الاخص) ناشی از جریان برهان بر پایه علیت ملاک است اما در ادراکات اعتباری ، قانون علیت جاری نمی شود و از همین جاست که برهان و یقین برهانی نیز منتفی خواهد شد. در ادراکات اعتباری ، قضاوت با عقل عرفی است اما در ادراکات حقیقی ، عقل فلسفی حکم می کند. 💢بنابراین ارتباط ادراکات حقیقی با ادراکات اعتباری ، تولیدی نیست اما این به معنای گسست کامل نیست بلکه ادراکات حقیقی و اعتباری - بر اساس تعبیر شهید مطهری - ارتباطی منطقی با هم دارند که در آینده بیان خواهد شد ... ادامه دارد... 🔗 بخش قبل را در اینجا مطالعه کنید. ⚜️ @Taammolat74
🔰 حکمت متعالیه ربط منطقی با پدیده انقلاب اسلامی ندارد؟ 🎙 استادحمیدپارسانیا 📍 اگر قرار باشد نوع ورود به بحث ذیل عنوان کلّی “حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی ایران” دنبال شود، چه صورت‌های مختلفی می‌تواند به خود بگیرد؟! سخنرانی در نشست علمی «حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی» ⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
تاملات
🔰 حکمت متعالیه ربط منطقی با پدیده انقلاب اسلامی ندارد؟ 🎙 استادحمیدپارسانیا 📍 اگر قرار باشد نوع ورو
1️⃣ حکمت متعالیه با پدیده‌ای به اسم انقلاب به لحاظ معرفتی و نظری؛ آیا مسأله انقلاب اسلامی یک مسأله فلسفی و به عنوان یکی از مباحث فلسفه در درون حکمت متعالیه مطرح می‌شود، به گونه‌ای که بتوان دفاع از پدیده‌ای به نام انقلاب اسلامی را از مشخصات حکمت متعالیه دانست؟ یا چنین ربط منطقی مستقیمی وجود ندارد و ارتباط غیرمستقیم دیگری برقرار است؟ یعنی بحث انقلاب اساساً به حکمت و فلسفه مربوط نیست و حوزه دانشی و معرفتی دیگری به آن می-پردازد. امّا بین این دو ارتباط وجود دارد. 2️⃣ به نظر من پدیده‌ انقلاب اسلامی به لحاظ منطقی با حکمت متعالیه ندارد. یعنی نمی‌توان گفت که انقلاب اسلامی به طور مستقیم و منطقی از حکمت متعالیه نتیجه شده است. حکمت متعالیه یک بحث فلسفی در مورد مسائل وجودشناختی است. آن چیزی که انقلاب اسلامی برای تحقق خود به لحاظ نظری و معرفتی با آن تعامل مستقیم و نزدیک دارد، افقی از دانش است که به مسائل اجتماعی می‌پردازد. این دانش، حکمت و علم به وجود و موجود از آن جهت که وجود و موجودند نیست. بلکه علم اجتماعی و علم سیاسی است. خصوصاً بخش تجویزی و انتقادی آن است که در جهان اسلام با عنوان فقه شناخته می‌شود. 3️⃣ همان‌طور که در صدر مشروطه مباحث مربوط به نظریه مشروطه و عدالت‌خانه و ضرورت محدود، مشروط و مقید کردن ظلم ظلمه برای تئوریزه کردن مشروطه برای انقلاب مشروطه نقش ایفا می‌کرد، نظریه ولایت فقیه نیز به همان مقدار در انقلاب اسلامی نقش ایفا می‌کند. آن معرفت قریبی که فعال می‌شود و انقلاب را در خود تئوریزه می‌کند بخشی از دانش علمی ما است که از آن با عنوان یاد می‌کنیم. 4️⃣ یکی از بهترین عقبه‌هایی که به لحاظ منطقی از فقه دفاع می‌کند حکمت متعالیه است. حکمت متعالیه هم از منابع استنباط فقه و هم از هویت این دانش دفاع می‌کند. حکمت متعالیه چنین ظرفیت و نقشی دارد. فقهی را که به عنوان فقه شیعه می‌شناسیم و پدیده انقلاب در درون آن تئوریزه می‌شود و از دل آن به دست می‌آید، یکی از بهترین صورت‌بندی‌های نظری فلسفی برای دفاع از انقلاب است. 💢 البته نمی‌گویم که تنها صورت‌بندی است. امّا قاعدتاً به لحاظ تاریخی یکی از بهترین فلسفه‌هایی است که این کار را انجام داده و با فقه موجود ما تعامل داشته است و در استمرار آن نقش دارد. بسیاری از مواجهاتی که امروزه با فقه و فقیهان ما اتفاق می‌افتد و مطالبات و مناظراتی که با آنان صورت می‌گیرد در واقع نه در افق فقه و فقاهت، بلکه از سنخ مسائلی است که در عقبه نظریه و در مبادی معرفت‌شناختی آن قرار گرفته است. 🔹 اینکه فهم چیست و آیا متن قابل فهم است یا نه؟ ماتن قابل قرائت است یا باید به سراغ هرمنوتیک‌های مفسرمحور برویم. بسیاری از نظریات فلسفی، هویت فقه امروزی ما را به چالش می‌کشاند و کسانی که متعرض فقه می‌شوند از آن مواضع فلسفی سخن می‌گویند. حکمت متعالیه ظرفیتی برای حضور در این مسائل دارد و به نظر من ظرفیت آن کم‌نظیر است. همان‌طور که قبل از انقلاب هم حکمت متعالیه از این حوزه و موضع نقش تأثیرگذاری برای دفاع از هویت معرفت فقهی ما داشته است. ⚜️ @Taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رحیم‌پور ازغدی درباره ریشه چهارشنبه سوری 🔹اینکه چطور یک مراسم عبادی باستانی به فرم مضحک کنونی درآمده، توضیح می‌دهد. 🔸از اینکه پیش از اسلام اصلا آتشی که مقدس بوده چه طوری به چیزی تبدیل می شود که امروز از روی آن می پرند. ⚜️ @Taammolat74