🔰اقتصاد ما وغربشناسی
✍ حسن سبحانی
لیبرالیسم بهعنوان تفكر برخاسته از فلسفهای كه بر «حق طبیعی» پای فشرد و بهعنوان دفاع از آزادی، هر نوع محدودیتی را حتی اگر از ناحیه قانون و یا خداوند و شریعت باشد مردود میشمارد، به طور قهری اجازه داد كه انسانِ اصالتمحور در جست وجوی منفعت و لذت، و گریزان از رنج و درد، فارغ از دغدغههای اخلاقی و ملاحظات دینی و در پرتو افكار برخوردار از رونق فلاسفه مشهور قرون رنسانس هویت و چیستی معین و تعریفشده به خود بگیرد.
با ابتناء بر اجزا و استعدادهای خود به تغییر جهان پیرامون خویش اهتمام ورزد، پس از آنكه به تغییرِ خود اقدام ورزیده بود.
🆔 @lotfi74👇👇👇
تاملات
🔰اقتصاد ما وغربشناسی ✍ حسن سبحانی لیبرالیسم بهعنوان تفكر برخاسته از فلسفهای كه بر «حق طبیعی» پای
🔰اقتصاد ما وغربشناسی
✍ حسن سبحانی
...نتیجهی این تعاملات، خیرهكننده بود؛ آنقدر كه مردمان حیران و سیاسیون در جستجوی نام و مصلحان شیفته رونق و كاهش آلام عمومی و حتی اندیشمندان غافل از مبانی و مبادی، یارای تأمل و اندیشیدن و انتخاب كردن و یافتن محتوای آن فراهم نشد.
مردمانی كه در كشورهای در حالتوسعه، انواع و اقسام تحقیرهای معطوف به توسعه متوهم را در گذشتهها تجربه میكردند و بعضاً در قبال آنها موضع میگرفتند. اما پس از مدتی آنها را مبدل به انسانهایی كرد كه دیگر نهتنها در قبال كارگزاریها و توصیهها و توسعههای آن انسان و جوامع معطوف به او مقاومت نمیكند، بلكه با اشتیاق كامل و از طریق هزینه كردن پول نفت و طلا و همچنین مالیاتهای جمعآوریشده از تودههای محروم و مستضعف در سرزمین خودش و آموزش مواردی كه احساس میكند او را در قالب انسان معین و دارای ویژگیهای مبنایی غرب آرایش میدهد و به بالا برمیكشد، مهر تأییدی بر ازخودبیگانگی خویش بزند.
اما چنین انسانی در سرزمینی زندگی میكند كه در كنار اصالت فرد از اصالت جمع میگوید و در متن پرداختن به انسان منفرد از لزوم برپایی عدالت و قسط سخن به میان میآورد و در عین حالی كه بر پوسته دریاهای نفت و گاز مینشیند از فقر و تهیدستی در رنج است و لذا بهرغم آموزههای خویش نمیتواند نسبت به این مقولات و چگونگیهای آنها بیعنایت بماند. هم آموزههای ملی و دینیاش اجازه این كار را به او نمیدهند و هم در صورتی كه نسبت به این آموزهها به بیتفاوتی رسیده باشد فضای سیاسی و اجتماعی فرصت جولان دادن بر بیاعتنایی به این واقعیات را برایش فراهم نمیسازند، این است كه بین آنچه آموخته است و آنچه میخواهد عمل كند ناسازگاری میبیند.
در گذار از این تنگنا آنها كه صادقتر هستند سعی در فهم واقعیت و تلاش برای ایجاد گشایش در آن با پشتیبانی آموزههای خود دارند و آنها كه منفعلترند میكوشند تا لباس فاخر آموزههایشان را بر پیكر واقعیتهای اقتصادی جامعهشان بپوشانند. كوششی كه عمدتاً نتیجهای در قالب سازگاری تن و تنپوش ندارد.
🆔 @lotfi74
🔰آچارفرانسه های نیمه علمی
#پیر_بوردیو، جامعهشناس فرانسوی، در کتاب #انسان_دانشگاهی از یک تیپ به نام «آچار فرانسههای نیمهعلمی» حرف میزند.
او این تعبیر را دربارۀ گروهی از مدرکدارانِ دانشگاهی بکار میبرد که حرفهای بسیار پیشپاافتاده را با لعابِ #علمی به خورد جامعه میدهند.
بوردیو دربارۀ این آچارفرانسهها مینویسد:
«[آنها] از طریق بیان مجدد چیزهایی که خود مردم میدانند به زبانی که ظاهر علمی دارد، تظاهر میکنند که چیزی را میدانند که مردم عادی نمیدانند... در حالی که گاهی یک فرد عادی تحصیلنکرده، فهم بهتری در مورد آن موضوع از آن آچار فرانسه دارد»!
🆔 @lotfi74
#یک_پیشنهاد
هفتهای که در پیش داریم، یادآور حوادثی است که هر یکی را میتوان از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران دانست؛ شهادت شیخ فضلالله نوری (1288 ه.ش)، صدور فرمان مشروطیت (1285 ه.ش)، و آغاز جنگ جهانی اول (1293 ه.ش).
حال، یک پیشنهاد: با توجه به تأکیدات مکرر امام خامنهای (دام ظله) بر لزوم مطالعهی تاریخ معاصر، این ایام تابستانی را میتوان فرصتی هر ساله برای #بازخوانی_تاریخ_معاصر قرار داد و با تولید پویشی در این موضوع، و نیز تولید پیوستهای مختلف چندرسانهای، گامی مهم در جهت ایجاد #بصیرت_تاریخی در جامعه برداشت.
#یک_هفته_بازخوانی_تاریخ
#مشروطه_خوانی
🆔 @lotfi74
🆔 @risheh
تاملات
#یک_پیشنهاد هفتهای که در پیش داریم، یادآور حوادثی است که هر یکی را میتوان از نقاط عطف تاریخ معاصر
کانال برادر عزیز آقای احسان زاده
هدایت شده از رحیقِ رَشاد
📌📌📌
۱۴ ویژگی افراد با تفکر انتقادی (سنجشگرانهاندیشی)
✍️ #مهدی_خسروانی (با کمی تلخیص)
۱- کنجکاوند و سعی میکنند در موضوعات مهم مطلع و آگاه باشند.
۲- خلاقانه پرسش مطرح میکنند. همواره از چراییِ امور سؤال میکنند و در پی آن هستند که ببینند چه دلیلهایی برای دفاع از یک عقیده یا باور وجود دارد.
۳- از مراجع و منابع معتبر استفاده میکنند و به مراجع و منابع معتبر ارجاع میدهند.
۴- وقتی که میخواهند چیزی را تفسیر کنند کل موقعیت و بافتار (کانتکست) را در نظر میگیرند.
۵- وقتی که میخواهند دربارهی موضوعی فکر کنند سعی میکنند اندیشیدنشان پیوند خودش را با موضوع اصلی از دست ندهد و حواسشان هست که دائم از این شاخه به آن شاخه نپرند.
۶- گشادهذهن هستند و نظرگاههایی که با نظرگاهِ خودشان تفاوت دارند را به نحو جدی مورد توجه قرار میدهند.
۷- استدلالها، دیدگاهها یا تبیینهای بدیل و متفاوت را جستجو میکنند.
۸- اگر شواهد، مبانی، یا دلیلهای کافی به نفع یک دیدگاه وجود داشته باشد آن را میپذیرند و اگر شواهد، مبانی، یا دلیلهای کافی علیه دیدگاهی وجود داشته باشد آن را کنار میگذارند.
۹- وقتی که شواهد، مبانی، یا دلیلهای کافی برای رد یا قبول موضوعی وجود ندارد از داوری درباره آن پرهیز میکنند.
۱۰- تا آنجا که ممکن است در بیان موضوعات دقت را رعایت میکنند.
۱۱- به نقشِ داوریها، تعصبها و جانبداریهای شخصی در فرایندِ شناخت توجه دارند.
۱۲- وقتی با یک کلِ پیچیده و درهمتافته مواجه میشوند، برای درک آن با انضباط و ترتیب مشخصی با آن برخورد میکنند.
۱۳- هنگامی که میخواهند یافتههای خود را عرضه کنند، احساسات، سطح دانش، و میزانِ ظرافتِ اندیشه مخاطبشان را در نظر میگیرند.
۱۴- تواناییهای سنجشگرانهاندیشی (تفکر انتقادی) خودشان را در طیفِ وسیعی از موضوعات به کار میگیرند.
شما چند ویژگی از این ۱۴ خصوصیت تفکر انتقادی را دارید؟
@mrl313
تاملات
📌📌📌 ۱۴ ویژگی افراد با تفکر انتقادی (سنجشگرانهاندیشی) ✍️ #مهدی_خسروانی (با کمی تلخیص) ۱- کنجکاون
کانال دوست عزیز آقای لیاقت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ وقت دور و بر خودم کسی را ندیده ام که قابل احترام باشد اما عاشق نباشد. بسته به اینکه عشقشان را به پای چه چیزی یا کسی ریخته باشند، درجه احترامشان البته متفاوت بوده است.
🆔 @lotfi74
🔰 شیفتگی به نظریات علوم انسانی غرب
✍ رضا داوری اردکانی
♦️ما کم و بیش کتابهای علوم انسانی را میخوانیم و مطالب آنها را نقل میکنیم. گاه شیفته میشویم و به آراء یک دانشمند با نظر ایدئولوژیک مینگریم؛ گاهی هم لعن و نفرین میکنیم.
فهم و نقل اقوال امثال «ماکسوبر» و «لوی اشتراوس» و دورکیم و مارکس و... لازم است و بدون این اطلاعات نمیتوان وارد حوزهی علوماجتماعی شد. اما شیفتگی به یک مدل در علوماجتماعی و اطلاق آن مدل مثلاً در سازمانی مثل گمرك یا مدرسه ما را به پریشانی گرفتار میکند.
اگر جامعهشناسی میخوانیم، نمیتوانیم جامعهشناسی وبر و دورکیم و پارسونز را نخوانیم. اما اگر خواستیم دورکیم را راهنمای اصلاح امور شهر و روستای خودمان قرار دهیم و مثلاً شهر اصفهان را پارسونزیكنیم، این نشدنی است. و چه بسا که اختلال ایجاد كند. این تلقی نسبت به علوماجتماعی نشانهی نوعی ناتوانی فكری است.
به عنوان مثال، كسی كه خیال میكند دموكراسی امریكایی و نروژی را در هر جا میشود برقرار كرد و همیشه میشود برقرار كرد، سیاست نمیفهمد.
🆔 @lotfi74