✅️ یادداشتِ انتخاباتِ ریاست جمهوری ۴ ✍️🏼 از میانِ نامزدهای انتخاباتِ ریاست جمهوری، #جریان_اصلاحات [رفورمیست ها] که هم نامزدهایش مشخص اند و هم مبانی فکری-اندیشه ای و رویکردهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شان، که به گفته ی طیف های مختلف شان؛ در حوزه ی #حکمرانی؛ برخی هایشان قائل به #لیبرال_دموکراسی هستند و برخی دیگر #سوسیال_دموکراسی. و می دانیم، هم نظرا و هم تجربتا که خروحیِ این ایسم های غربی اجمالا در حوزه ی فرهنگ یعنی #تساهل_و_تسامح_دینی، در حوزه ی سیاست یعنی #هضم_شدن_در_نظام_سلطه، و در اقتصاد یعنی #انباشت_ثروت در دست عده ای محدود [همان تداول ثروت بین اغنیاء]. علی ای حال، تداومِ اندیشه های جریانِ اصلاحات در حکمرانی، جُز ایجاد شکاف طبقاتی و تنش های اجتماعی در داخل کشور، و نیز #مدیریت_اشرافی و بریده از مردم در ارتباطِ با آحادِ افراد جامعه، و ذلت و ضعف و تضعیفِ #جبهه_ی_مقاومت در عرصه ی بین الملل، و افراط گرایی در اقتصاد با رویکردِ #بازار_آزاد، دست آوردی برای کشور نخواهد داشت. تجربه این چهل و اندی سال پس از انقلاب هم بخوبی این گزاره ها را اثبات می کند. بنابراین، قطعا و حتما وجود و حضور این جریان با تفکرات برشمرده در عرصه ی حکمرانی، کمکی به انقلاب اسلامی در رسیدن به اهدافش در حوزه های گوناگون نخواهد کرد. 🔸️ در میانِ برخی چهره های اصولگرایی هم اشخاصی وجود دارند که به ظاهر خود را اهلِ انقلاب اسلامی معرفی می کنند، لکن در نظر و اعتقاد و نسخه هایی که باید در حوزه های گوناگونِ حکمرانی در کشور پیاده کنند، غالبا همان باورها و اندیشه های #غربی و به تعبیر دیگر #الگو_های_توسعه_غربی سرلوحه کارشان می باشد. جنابِ #احمدی_نژاد هم، بارها ثابت کرده است که تافته ای جدا بافته است و اساسا اعتقاد به #حکمرانی_دینی ندارد و به جرأت می توان گفت: متاثر از اندیشه های ناسیونالیستیِ روشنفکرمآبانه است. 🔸️ بنابراین معتقدانِ به انقلاب اسلامی، باید در میان نامزدهای موجود، به دنبال شخص یا اشخاصِ معدودی بگردند که نظرا و عملا معتقدِ به #حکمرانی_دینی باشند و بررسیِ تجربه ی مدیریتی شان در سال های پس از انقلاب هم، این اعتقادشان به حکمرانی دینی و التزام نظری و عملی به #ولایت_مطلقه_فقیه را اثبات کند. 💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇 🆔️ @taammolatenazari

✍️🏼 جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان! چگونه می شود که شما در مناظرات خود را هم مُنادیِ تحقق اجماع و عدالت در کشور معرفی کرده اید، و هم از اشخاصی بناست در کابینه ی دولت استفاده کنید که مدام با زبان اقتصادِ سرمایه داری بر آتشِ #انباشت_ثروت در دست عده ای محدود می دمند؟! این روش و منش نتیجه ای جز شکاف طبقاتی و دامن زدنِ بیش از پیش بر بی عدالتی مخصوصا در اقتصاد نخواهد داشت. واقعا جنابعالی این تناقض را متوجه نمی شوید! یا اینکه بنا دارید عامدانه بر این بی عدالتیِ اقتصادی-اجتماعی پا فشاری کنید؟! @taammolatenazari

✅️ #مکتب_تاریخی؛ اندیشه های اقتصادیِ مکتب تاریخی [بخش سوم] 🔰اندیشه های اقتصادی مکتب تاریخی جدید 🔸️ اقتصاددانان مکتب تاریخی جدید بیشتر بر واقعیت های تاریخی تکیه می کردند و در تلاش بودند اقتصاد سیاسی را بر اساس روش تاریخی ایجاد کنند. از اینرو، بحث در اینجا بیشتر یک تحول اساسی و یا انقلاب در #علم_اقتصاد بود تا اصلاح آن علم. به بیان دیگر در نظر اقتصاددانان مکتب تاریخی جدید، برخلاف مکتب تاریخی قدیم که به اصلاح و تکمیل عقائد کلاسیک ها می پرداختند، نوعی جایگزینی علم اقتصاد مطرح است نه اصلاح و تکمیل. #روش_تاریخی بر جمع آوری داده های تاریخی و کشف حقیقت از طریق آن استوار می باشد. اگر چه این روش می تواند به عنوان یک عنصر کمکی در کنار دیگر روش های علمی مفید باشد، اما به عنوان یک روش مستقل کارساز نمی باشد. در این بخش به بررسی اجمالی چندی از اقتصاددانان معروف این مکتب می پردازیم. 1️⃣ گوستاو فون اشمولر [۱۸۳۷- ۱۹۱۷] از اقتصاددانان معروف آلمانی است. به نظر اشمولر جمع آوری واقعیات تاریخی، بسیار مهم تر از نظریه پردازی قیاسی است. او پیش فرضِ #ثبات_سایر_شرایط در مطالعه ی یک پدیده ی اقتصادی را مورد اعتراض قرار می داد. او همچنین عقیده داشت که نباید پدیده های اقتصادی را جدا از هم مورد مطالعه قرار داد. همچنین اشمولر عقیده داشت که در مطالعات اقتصادی، باید امور ارزشی و اخلاقی نیز مورد توجه واقع شود. به عنوان مثال: دولت و دیگر گروه های اجتماعی باید عدالت را نهادینه نمایند. وی همچنین اشاره می کند که #پیشرفت_اقتصادی با اصلاح در نهادهای اجتماعی و اقتصادی گره خورده است و نهادهای اقتصادی محصول احساس، اندیشه و عمل به سنت ها و قوانین هستند. به عقیده اشمولر اینکه فرض شود تنها تعدادی نهاد معین و همیشه ثابت وجود دارد، نادرست است. [نهایی گرایان تنها نهاد مؤثر را #نفع_شخصی دانسته و بقیه نهاد ها را ثابت و عملا خنثی در نظر می گیرند.] این ادعا که همه ی پیشرفت اقتصادی جنبه ی فنی دارد، قابل دفاع نیست. و همچنین این مطلب که بین منافع شخصی و اجتماعی هماهنگی وجود دارد، قابل قبول نیست. ضمنا اشمولر از تعرفه ی کارشناسانه برای حمایت از صنایع داخلی دفاع می کرد؛ زیرا وی بیشتر دغدغه ی یک اقتصاد ملی داشت. 2️⃣ ورنر زومبارت [۱۸۶۳- ۱۹۴۱] از شاگردان اشمولر و از دیگر اقتصاددانان مکتب تاریخی جدید بود. او در اوایل فعالیت های علمی، بیشتر به هواداری از رویکردهای سوسیالیستی معروف بود. او به دنبال توضیح ظهور و صعود سرمایه داری بود. او عقیده داشت که #سرمایه_داری بر فعالیت بازرگانی، دولت مدرن و فرآیند ماشینی استوار است. زمبارت، این عقیده ی "وبر" را که اصلاح طلبانِ مسیحی باعث ایجاد روحیه ی سرمایه داری گردیده اند زیر سؤال برده، ادعا می کند که اعمال و عقائد هوادارانِ مذهب یهود بود که موجب آن پدیده شد. زمبارت نیز همانند دیگر متفکران مکتب تاریخی تأکید می کند که قوانین اقتصاد کلاسیک مانند سایر قوانین اقتصادی، نه جهان شمول هستند و نه حرف آخر را می زنند، بلکه آنها تنها برای نظام سرمایه داری اعتبار دارند. 3️⃣ ماکس وبر [۱۸۶۴- ۱۹۲۰] دیگر متفکر مکتب تاریخی است. یک کار اساسی وبر مطالعه ای است که وی در مورد پیوند پروتستانیسم، شاخه ای از مسیحیت اصلاح شده، و تکامل نظام اقتصاد سرمایه داری انجام داده است. وبر این ایده ی مارکسیستی را که اصول و عقائد مذهبی صرفا مظاهری ایدئولوژیک از شرائط اقتصادی و شیوه ی تولیدی خاص هستند، رد می کند. به نظر وبر #عقائد_مذهبی دارای هویت مستقلی هستند و می توانند بر تحولات اجتماعی تأثیر بگذارند. وبر #سرمایه_داری را نتیجه و معلولِ #اصلاحات_مذهبی بر می شمارد و نه علت آن. وی تاکید می کند که #مذهب بيشترين قدرت تأثیرگذاری در ایجاد "روح سرمایه داری" داشته است. "ریچارد تانی" و دیگران بحث وبر را به چالش کشیده اند. تانی تأکید می کند با وجودی که مذهب روی دورنمای زندگی تأثیر می گذارد، اما تحولات اقتصادی و اجتماعی نیز روی مذهب مؤثر هستند. به نظر تانی، وبر تنها یک روی سکه را مورد توجه قرار داده است. به نظر وبر ظهور و رشد فعالیت های تجاری و بازرگانی، باعث شده که طبقات متوسط جامعه از عقیده ی کاتولیک فاصله بگیرند. زیرا طبق عقیده ی کاتولیک ها گرفتنِ #بهره از #پولِ قرض داده شده ممنوع است. اصولا در آن زمان کاتولیک ها نسبت به انگیزه های مادی و اقتصادی بدبین بودند. اما بر اساس اندیشه های اصلاح طلبی دینی پروتستان- مثل عقائد پیروان کالون و لوتر- گرفتنِ #سود و بهره، #انباشت_ثروت و غیره مورد تشویق واقع می شد و از نظر دینی صحیح بود. در نتیجه رویکرد پروتستانی از مذهب ایجادگر سرمایه داری شناخته می شد. تانی ضمن پذیرش این موضوع، که اصلاح گری دینی مشوق فعالیت سودآور است، اضافه می کند که تحولات اقتصادی از قبیلِ گسترش تجارت از قرن شانزدهم میلادی به بعد نیز روی عقائد کلیسا مؤثر بوده است. @taammolatenazari

✍️ نئولیبرال های ایرانی سال های متمادیست که به اسمِ #بازار_آزاد منابع و ثروتِ این کشور را می بلعند و با #انباشت_ثروت در دستِ عده ای محدود، فشار و سختی را به آحاد جامعه تحمیل می کنند. نجاتِ اقتصاد ایران از دستِ سرمایه دارانِ زالو صفت، جُز با آگاه شدن و آگاه کردن محقق نخواهد شد. @taammolatenazari