✍️ فارغ از جنگ و جدل ها و نزاع های سیاسی و ژورنالیستی، باید دانست؛ یادآوریِ سالروز یوم الله #نه_دی به دلائلِ سیاسی، اجتماعی، امنیتی و اقتصادی اهمیت دارد. [مستندات و کُتُبی هم در همین راستا وجود دارد که از آن فی الحال می گذریم.]
🔰 اجمالا باید گفت: یادآوریِ ۹ دی، یعنی به یادآوردنِ چه رُخ دادهایی؟
۱) یادآوری نامههای بدون سلام والسلام هاشمی رفسنجانی.
۲) یادآوری دعوت مردم به خیابانها برای اغتشاشگری در زیر پل کالج توسط دخترش.
۳) يادآوریِ به آتش کشیدن هیئاتِ حسینی و مساجد و هتک حرمتِ مقدسات.
۴) یادآوری ضرب و شتم و به شهادت رساندنِ نیروی انتظامی و بسیجی ها.
۵) یادآوری راه اندازی ستاد اصولگرایان حامی موسوی.
۶) یادآوری تبریک به موسوی در روز انتخابات توسط رئیس مجلس.
۷) یادآوری اموال دانشگاه آزاد که برای شعلهورتر کردن آتش فتنه سوخت.
۸) یادآوری نماز جمعهای که دختر و پسر دست در دست هم نماز خواندند و برخی از آنها با کفش قامت بستند.
۹) یادآوری حمایت دشمنانِ #امام و #انقلاب از جبهه ای که برخی مدعیان خط امام در رأس آن بودند و نتوانستند خود را بیرون بکشند.
۱۰) یادآوری عملکرد آقازاده فراری هاشمی رفسنجانی که بیش از دو سال به انگلیس پناهنده شده بود و دنبال راههای تحریم فلج کننده ایران بود. و الخ...
پ.ن: بی جهت نیست؛ برخی اشخاص و جریان ها، از یادآوریِ وقایعِ ۹ دی هراس دارند؛ چرا که خود جزء بوجود آورندگان #فتنه_۸۸ بوده و مُستبدانه و در لباس تزویر و روشنفکری، نقضِ #مردمسالاری نمودند.
💢 کانالِ "تأمُّلاتِ نظری" دریچه ای به سوی آگاهی و پیشرفت👇
🆔️ @taammolatenazari
تأمُّلاتِ نظری
📚 پیرامونِ چیستی و مختصاتِ #نئولیبرالیسم [بخش چهارم] 🔰 مقدمه: عالَم غرب مدرن از اوایل قرن بیستم وار
🔰 ویژگی های اصلی #نئولیبرالیسم اجمالا بدین قرار است:
1️⃣ همانندِ سائر ایدئولوژی های عالَم مدرن، ماهیتی سکولار-اومانیستی دارد. از اینرو رویکردش ضد دینی، ظالمانه و استکباری است.
2️⃣ به لحاظ معرفت شناختی تکیه بر نحوی نسبی انگاری شکاکانه دارد و این ویژگی یکی از وجوه ممیزه نئولیبرالیسم از لیبرالیسم کلاسیک است. در واقع بر خلاف لیبرالیسم کلاسیک [ در محدوده عقلانیت تجربی اومانیستی و معرفت شناختی حسی-تجربی و محدود و سوبژکتیویستی کانتی] که به هر حال به سطح و حد محدودی از معرفت قائل بود [ هز چند که معرفتی مبتنی بر وهم اندیشی اومانیستی بود] نئولیبرالیسم نوعا به نسبی انگاری معرفتی و شکاکیت نزدیک است و این ویژگی آن، ریشه در پیوندهای نزدیک نئولیبرالیسم با نوسوفسطایی گری پست مدرن دارد.
3️⃣ نئولیبرالیسم در قلمرو مباحث انسان شناسی، بیش از آنکه به روایت لاک از "حقوق طبیعی" و "قرارداد اجتماعی" باور داشته باشد، اجتماع انسانی را به مثابه یک "بازار عرضه و تقاضا" می پندارد که منطقِ "فایده-هزینه" بر آن حاکم است. این نیز یکی دیگر از وجوه ممیزه ی نئولیبرالیسم از لیبرالیسم است.
4️⃣ در نئولیبرالیسم، مفهوم عقلانیت تجربی مدرن به نازلترین مراتبِ خود تنزل می کند و همه ی شئون و وجوه آن تابعِ منطقِ "هزینه-فایده" و الگوی "عرضه-تقاضای" بازاری می شود. در لیبرالیسم کلاسیک، ایدئولوگ هایی مثلِ آدام اسمیت و یا متفکری چون کانت اگرچه در کل از #سودانگاری لیبرالی تبعیت می کردند و تفسیری سودانگارانه ی اومانیستی از انسان داشتند، اما نحوی تفاوت و تمیز میانِ #رفتار_اقتصادی و #رفتار_اخلاقی در بشر مدرن قائل می شدند. اما نئولیبرالیسم به صورتی وقیحانه تمامی انگیزه ها و محرک ها و افعال آدمی را در ذیلِ منطقِ #فایده_هزینه و بر پایه الگوی بازار سرمایه [مقصود بازار مدرن است و نه بازارهای سنتی ما قبل مدرن و شرقی] تحلیل می کند.
5️⃣ نئولیبرالیسم در اخلاقیات نیز بر نحوی نسبی انگاری عمیق تأکید دارد و در مواردی اصلا منکر وجود و یا ضرورت وجود اخلاق می گردد. این مؤلفه ی نئولیبرالیسم نیز در پیوند با صبغه ی پسامدرن این ایدئولوژی قرار دارد.
6️⃣ نئولیبرالیسم به تبع صبغه ی پسامدرن خود، به تردید در هر نوع معنا پرداخته است و بدین سان صبغه ای آرمان گریز دارد. ایدئولوگ های نئولیبرالیست #اولا: ایدئولوژی را مجموعه ای متصلّب، بسته، خشن، استبدادی و غیرعقلانی از آراء و احکام می نامند و #ثانیا: با مساوی فرض کردنِ هر نوع آرمان گرایی با آنچه ایدئولوژی نامیده اند به انکار و نفی هر نوع آرمان گرایی و تخطئه هر نوع آرمان و اصول گرایی آرمانی می پردازند. نئولیبرالیسم از طریق تخطئه هر نوع آرمان گرایی و تعهد آرمانی در مسیرِ ایفای نقش به منظور حفظ سلطه ی استکبار غرب مدرن و پیشبرد پروژه ی جهانی سازی نئولیبرال می کوشد.
7️⃣ لیبرالیسم کلاسیک در قرونِ شانزده تا هجده و در مواردی نوزده در مبارزه علیه رژیم ها و سلسله مراتب فئودالی و سلطنت های خودکامه نحوی صبغه ی اعتراضی داشت و دعوی انقلابی گری می کرد. اما #نئولیبرالیسم به مثابه ایدئولوژی سرمایه داری در دورانِ آغاز احتضار غرب مدرن و در روزگار شورش ها و جنبش های انقلابی و عدالت طلبانه ضد غرب مدرن و استکبارستیزانه و ضد سرمایه داری نوعا از #انقلاب وحشت دارد و می کوشد تا به تخطئه هر نوع حرکتِ انقلابی و آرمان گرایی انقلابی و تردید افکنی در ماهیت و سرانجام انقلاب ها بپردازد.
🔰 اما ویژگی های اقتصادیِ نئولیبرالیسم بدین شرح است:
8️⃣ پایه اصلیِ تئوری های اقتصادی نئولیبرالیسم بر تفسیری نئولیبرالی از مکتب اقتصاد نئوکلاسیک و آموزه های مکتب اتریش و لودویگ فون میزس و مکتبِ پول گراییِ میلتون فریدمن قرار دارد. هایک و فریدمن را می توان پدرانِ بنیان گذار نئولیبرالیسم بویژه در اقتصاد دانست.
9️⃣ تقلیل عقلانیت تجربی مدرن به نازلترین مراتبِ منطقِ سودمحورانه فایده-هزینه سبب شده است که نئولیبرالیسم، بیش از لیبرالیسم و سوسیال دموکراسی لیبرال، وجه تفکر گریزانه پیدا کند. نحوی پیوند نزدیک میانِ نئولیبرالیسم و نحوی پراگماتیسم سطحی سوداگرانه دیده می شود.
0️⃣1️⃣ نئولیبرالیسم در حرف، نظر و شعار #آزادسازی_تجارت و #احیای_سرمایه_داری_رقابتی و ایجاد فضای رقابت به منظور بالا بردن حق انتخاب مشتری سر می دهد اما در عمل به نفعِ کمپانی های کلانِ سرمایه داری سرسخت ترین صور انحصار را ایجاد می کند. نئولیبرالیسم، ایدئولوژی کلان سرمایه داری انحصاری جهانی در متأخرترین مرحله ی حیات آن است.
1️⃣1️⃣ نئولیبرالیسم مخالفِ سیاست های حمایتی دولت های سوسیال دموکرات [ در قلمروهای آموزش و بهداشت و بیمه بیکاری و ارائه خدمات حمایتی اجتماعی] است و به منظور افزودنِ بر سود و سرمایه ی سرمایه داران همه ی این سیاست ها را تعطیل کرده است و همین امر موجب تشدید فشار بر طبقات کم درآمد و فقر بیشتر آنها گردیده است.