eitaa logo
تاملات حقوقی
463 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
3هزار ویدیو
339 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ سه خاطره خواندنی از کربلای معلا ⭕️ از زبان یکی از روحانیون کاروان که از سادات بزرگوارند ⭕️ اگر نبود آیه مبارکه ، قطعا بازگویی بعضی از را به خودم اجازه نمی دادم ولی با توسل به حضرت سید الشهدا آن هم در شب میلادشان سه از ام جهت سخنرانی درحرم مطهرش را تقدیم همه می نمایم. ⭕️ ((یکم:زیر زمین حرم سیدالشهدا)) سخنرانی در حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام بعد ا نماز مغرب و عشا تمام شد بزرگواری به جانبم آمد و گفت: کار خصوصی با شما دارم. عرض کردم: امر نمایید در خدمتم. فرمود:من مسول بازسازی حرم مطهر هستم در سخنرانی شما حضور داشتم خواستم ای به جنابعالی بدهم که هرگز احتمالش را هم نمی دهید و آن این است که ساعت دوازده شب به همراه شش نفر زائر، آن هم حتما جوان جلوی درب حرم مطهر بیایید تا شما را به جایی ازحرم ببرم که شاید جز چند نفر از ما تاکنون آنجا قطعا نیامده است. بنده که از خوشحالی این پیشنهاد داشتم بال در می آوردم تشکر کردم. ساعت دوازده شب با چند جوان‌ از بین زائرین هتل در جلوی درب حرم حاضر شدیم. مسوول محترم مارا وارد کارگاه نمود. همه از جمله بنده لباس کار پوشیدیم. پس از پوشیدن لباس کار ما را وارد تونلی کرد که می رساند کنار قبر مطهر سید الشهدا که به دلیل رطوبت امکان ریزش وجود داشت و می خواستند تا چند متر پایین تر از کل اطراف ضریح مطهر ال موتور بندی نمایند که ریزش نکند. سپس به جوانان گفت تا صبح عده ای زمین را بکنند و عده ای خاک را بیرون ببرند و به بنده گفت شما سر عمله ما هستید. هرچه اصرار کردم اجازه نداد هیچ کاری انجام دهم جز خلوت کردن کنار قبر مطهر و روضه خواندن برای این عاشقان. کاش آن لحظه و آن هنگام طلایی جان از بدنم جدا می شد و به جدم می پیوستم. ⭕️ ((دوم؛ داخل ضریح سیدالشهدا علیه السلام)) سه سال قبل در ایام ماه شعبان سخنران حرم سید الشهدا علیه السلام بودم. یک روز موضوع سخنرانی پیرامون شخصیت حضرت علی اکبر علیه السلام بود و به دلیل موضوع بحث و نیز جایگاه مکان در هنگام ذکر مصیبت آنچنان زائرین بی تابی می کردند که خودم هم به دلیل بی تابی زائرین اشک می ریختم و این گونه باورم شده بود که در و دیوار صحن اشک می ریزند و یقین پیدا کرده بودم که جلسه آن روز مورد توجه امام علیه السلام قرار گرفته است. پس ازسخنرانی به هتل آمدم خواستم استراحت کنم که تلفن زنگ خورد. جناب بودند و فرمودند: از دفتر حرم مطهر زنگ زدند به سخنرانان بگویید ساعت هفت در اطاق اول درب قبله حاضر باشند. گفتم: چرا؟ فرمودند: کاری با شما دارند. حقیر که تازه به هتل آمده بودم به حرم برگشتم. وارد اطاق شدم و دیدم جمعی از بزرگان و علما از جمله سفیر ایران در آنجا حضور دارند. متوجه شدم که می خواهند مضجع و قبر مطهر را غبارروبی کنند. پس از ساعتی به هرکدام شماره ای دادند تا به گردن انداخته و مجوزی برای ورود به حر م باشد. پس از استقرار در مقابل ضریح و تلاوت قرآن، زیارت عاشورا، و مقتل خوانی یکباره مسؤل و کلیددار مضجع و قبر مطهر یک نگاهی به همه کرد و فرمود: اجازه می دهید این سید(بنده) ابتداء وارد ضریح شود؟ همه استقبال کردند. بنده که شگفت زده شده بودم و همان لحظه متوجه شدم صله منبر آن روز است. پارچه سبزی به من داد و گفت: با آن کن و با خود ببر. وارد شدم و انچنان بی تاب گشتم، حقیقتا خود را وسط بهشت می دیدم. واقعا می گفتم: آیا می شود همین الان جان دهم؟ ⭕️ ((سوم:روضه پشت بام حرم مطهر)) در حال خارج شدن از حرم مطهر بودم، بزرگواری که بعدا خودش را حرم مطهر معرفی کرد، گفت : اکنون از این جلسه نورانی خارج شدی با من بیا باهم به پشت حرم برویم که درحال آماده سازی پایه های گنبد دیگری بالای گنبد فعلی، بدون تخریب هستیم. پشت بام رفتیم کار را برای دقایقی تعطیل کرد و از من خواست عرض توسل کرده و ذکر مصیبت کنم. بنده که این امر را توفیق استثنایی می دانستم امتثال کردم. ⭕️ بارالها اگر این بنده ضعیف در بیان خاطره ناخالصی کرده به حق سیدالشهدا علیه السلام خودت به فضلت آن را خالص نما چرا که از انسان ضعیفی مثل بنده بیش از این انتطار نیست ┈••✾•🌹🌿🌺🌿🌹•✾••┈ @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای که به عشقت اسیر خیل بنی‌آدمند/ سوختگان غمت با غم دل خرمند ▪️هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت/ باخبران غمت، بی‌خبر از عالمند ▪️یوسفِ مصر بقا در همه عالم تویی / در طلبت مرد و زن، آمده با دِرهَم‌اند ▪️خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را/ زآنکه شهیدان تو، جمله مسیحا دمند ☑️ @mirbaqeri_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️دل‌ها را صفا دهیم. روضه سوزناک ۱۸ جنایتی که در روز عاشورا خلاف قواعد جنگ انجام شد. دلتان شکست برای همه، بويژه بیماران، دعا کنید التماس دعا @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ای که به عشقت اسیر خیل بنی‌آدمند/ سوختگان غمت با غم دل خرمند ▪️هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت/ باخبران غمت، بی‌خبر از عالمند ▪️یوسفِ مصر بقا در همه عالم تویی / در طلبت مرد و زن، آمده با دِرهَم‌اند ▪️خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را/ زآنکه شهیدان تو، جمله مسیحا دمند ☑️ @mirbaqeri_ir
هدایت شده از تاملات حقوقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️دل‌ها را صفا دهیم. روضه سوزناک ۱۸ جنایتی که در روز عاشورا خلاف قواعد جنگ انجام شد. دلتان شکست برای همه، بويژه بیماران، دعا کنید التماس دعا @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 ✳️داستان واقعی شفا یافتن که دکترها از او قطع امید کرده بودند. 📌بدنم کرم افتاده بود بیمارستان ترخیصم کرد. 🌺در حال گریه کردم اگر شفا یافتم بگیرم. @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️لینک حجت الاسلام و المسلمین : https://aparat.com/v/GuUDm ع س 🌷ثواب این روضه و نشر آن نثار همه علما و شهدا و صلحا و ذوی الحقوق که به برکت آنها پرچم اسلام و دیانت برپاست🌹 التماس دعا ┈••✾🔲🌷•🏴•🌷🔲✾••┈ @jedbie تلنگر بیداری دانشگاهیان بیدار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷۱۸ جنایتی که علیه بشریت انجام دادند جانسوز علیه السلام به زبان @taamolhoghooghi کانال تاملات حقوقی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ🏴 🎤 📝 سلام الله علیها 🔲آخرین حلقه نباشید
❇️مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم ☑️شعر   (س) - مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم از مردم مدینه از این شهر خسته ام از روزگار و مردمشان چشم بسته ام مشکل شده است حل شدن مشکلات من باید که چاره کرد به عجل وفات من از حال و روز تب زده ام تاب رفته است از چشمهای خسته من خواب رفته است سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من پایین نرفته آب خوشی از گلوی من سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام از همسر غریب خودم رو گرفته ام سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط روزی هزار مرتبه جان باختم فقط سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم خود را کشان کشان سر سجاده می برم خود را برای پر زدن آماده کرده ام جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام میخواهم از حبيب خداحافظي كنم از حيدر غريب خداحافظي كنم خيلي شكسته پر شده ام الوداع علي آماده سفر شده ام الوداع علي نه سال سايه ات به سرم بود ياعلي نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود در خانه تو زندگی من چه خوب بود نه سال در کنار تو من غم نداشتم چیزی میان زندگی ام کم نداشتم نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام من را ببخش می روم و میگذارمت ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت من خویش را روانه سوی قبر میکنم اما براى تو طلب صبر ميكنم شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت آرام کردن حسن افتاد گردنت امشب به بازويم كه رسيدي حلال كن بر زخم پهلويم كه رسيدي حلال كن با دیدن کبودی رویم صبور باش دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا اصلا به جای غسل تیمم بده مرا بالی که سوخته است وبال تو میشود اندوه فاطمه همه مال تو میشود من را ببخش زحمت تابوت می کشی خود را کنار من روی زانوت می کشی آهسته بر جنازه زهرا نماز کن وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن بالا سر جنازه ام از کربلا بگو از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو آتش بزن به روضه خود عالمین را از جای من ببوس گلوی حسین را ✍محمدجواد پرچمی 🔲نثار شهیده فاطمه زهرا سلام الله علیها صلوات