eitaa logo
تأملات اجتماعی
183 دنبال‌کننده
288 عکس
89 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و پنجم) 🔹شهید مطهری و جامعه ی ایران ۲ ▪️رویکرد
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و ششم) 🔹شهید مطهری و جامعه ی ایران ۳ ▪️تحلیل جوامع کنونی و وضعیت فعلی بشر از دیدگاه شهید مطهری در دو ساحت قابل ردیابی است: ساحت فکر و اندیشه ساحت دوم: فطرت انسان و فطرت اجتماع و نسبت وضع موجود با فطرت انسان و جامعه 🔻ساحت اول: فکر و اندیشه در حالیکه عموم جامعه شناسان -,متاثر از فضاهای مدرن- در تحلیل اجتماعی به ظاهر پدیده ها اکتفا کرده اند، مطهری تحلیل اجتماعی را لایه ی فکر و اندیشه آغاز می کند. بر خلاف بسیاری که برای توجیه عقب افتادگی و انحطاط ایران و جهان اسلام سراغ عوامل عینی مانند استبداد و نفت و .... می روند، مطهری به سراغ عوامل زمینه ساز این پدیده های می رود. به عبارت دیگر مطهری این مسائل را خود معلول برخی امور دیگر می داند که تا زمانی که آن علل پرداخته نشود، اصلاحات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی طرفی نخواهد بست. در پرداختن به عوامل فکری و تاثیر آن بر رشد یا انحطاط اجتماعی، استاد مطهری تنها نیست و جمله ای از تاریخ نگاران و جامعه شناسان نیز با همین رویکرد به تحلیل امت اسلامی پرداخته اند. خود استاد شهید در مقدمه ی کتاب انسان و سرنوشت در حاشیه بحث از تاثیر قضا و قدر در وضعیت اجتماعی، به طرح و نقد دو تن از دانشمندان غربی می‌پردازد. ایشان ابتدا به نقل کلمات واشنگتن ارونگ دانشمند آمریکایی درباره ی جایگاه اعتقاد به قضا و قدر می پردازد و سپس کلمات ویل دورانت را در این باره طرح و نقد می کند. طبق نقل ها، این دو مسلمانان را باورمند به مسئله ی قضا و قدر و جبر دانسته و حتی ویل دورانت وضعیت اجتماعی مسلمانان را متأثر از آن دانسته است. مج.آ. ۱. ۳۶۱ اثر مهم ماکس وبر (روح سرمایه داری و اخلاق پروتستان) را نیز باید نمونه ای دیگر از این نوع رویکرد تحلیلی بر شمرد. در آن کتاب وبر بخوبی نشان می دهد که کاتولیسم چگونه به عنوان سدی در برابر حرکت جامعه عمل کرد و پس از آن پروتستانیزم و کالونیسم، چگونه با تغییر نگرش ها موجب تغییر رفتارها و ساختارهای اجتماعی شد. گستردگی بکارگیری این روش در آثار شهید علاوه بر انسان و سرنوشت، ایشان در اثر ماندگار «علل گرایش به مادیگری» به بخشی از عوامل معرفتی موثر در وضعیت اجتماعی جهان غرب اشاره کرده اند. شاید بتوان فصل «نارسایی مفاهیم فلسفی غرب» را مهمترین نمونه برای این روش تحلیلی بر شمرد. استاد شهید در این فصل به اشکالات و نارسایی های متعدد فلسفی در غرب که منجر به ایجاد تفکر مادی و سپس تمدن مادی غرب شده است می پردازد. به گمان نگارنده این کتاب و این فصل مورد اشاره، از مهمترین نمونه های تفکر اجتماعی شهید مطهری ره است. @taamollat
📌قدر گوهر 🔹مدتی است که در راستای برخی طرح های مرکز مدیریت حوزه ی علمیه ی استان تهران، جلسات مشترکی با بزرگان سایر ادیان تشکیل می شود و گفت و گوهایی در مباحث مختلف شکل می گیرد. طبیعتاً نقطه ی بدایت گفت و گوها، مباحثی چون خدا، دین، انسان و بشریت است. بنده در چند مورد از این جلسات حضور داشتم. یکی از مشاهدات جالب توجه در مواجهه با ادیان دیگر، سستی و بی پایگی بنیان‌های معرفتی آنهاست. بر خلاف دیدگاه های معرفت اسلامی که حقیقتا بنیان های محکم و نفوذناپذیری دارد. بامداد امروز جلسه ای داشتیم با یکی از محققین یهود و گفته های شنیدنی داشت. یکی از نکته های ایشان، تقدم تکلیف های عملی بر مسائل اعتقادی در دین یهود بود. و وقتی می پرسیدیم که بالاخره این تکلیف ها باید بر وجود خدا و اراده ی بشر و ده ها مقدمه ی دیگر مبتنی باشد و همه ی آنها نیازمند اثبات است، در جواب می گفت از نظر ما همه ی آنها روشن و قطعی و بی نیاز از اثبات است!!! در نتیجه ما مستقیما سراغ تکلیف مکلف می رویم!!! استاد شهید ره در کتاب ارزشمند «علل گرایش به مادیگری» یکی از علل روی گردانی از دین و معنویت را همین «نارسایی مفاهیم فلسفی» می داند. در جلسه ای با موبدان زردشتی نیز تقریبا با مبانی ای همین گونه مواجه شدیم. مبانی دین در میان مسیحیان از اینها هم سست تر و بی پایه تر است و من به مردم جهان حق می دهم که به چنین ادیانی باور نداشته باشند. حال شما اینها را مقایسه کنید با جایگاه و تعریف عقل در اسلام، دانش های فطری، مراحل تفکر و تخیل و تعقل و نحوه ی ارتباط ذهن و خارج، اتحاد عاقل و معقول، برهان منطقی و مقدمات برهان، مواد قضایای برهانی، يقين بالمعنی الاعم و یقین بالمعنی الاخص و .... که عناصر اصلی تشکیل دهنده نظام معرفتی اسلام هستند و مجموع آنها جایی برای تردید در کشف حقایق عالم نمی گذارد. انصافا سر سفره ای نشسته ایم که بدرستی نمی شناسیمش و قدرش را نمی دانیم. @taamollat
با اینکه الان تو فلسطین دست مقاومت بالاتر بوده و ابتکار عمل بدستش بوده و اعلام کردن فکر همه جا را کرده ایم و برای ماه ها آمادگی مبارزه داریم، با اینحال صدا و سیما بر خلاف رویه ی هفته گذشته، باز هم جبهه ی مقاومت را در موضع ضعف و مظلوم نمایی نشانده و همان حال و هوای سابق را بر ذهنیت مردم حاکم کرد. گویی سگ هار صهیونیسم است و مردم بی دفاع و دست و پابسته ی فلسطین. این در شرایطی است که توخالی بودن رژیم صهیونیستی الان خیلی آشکار و واضح شده و کمک تسلیحاتی فوری آمریکا و.... مؤید همین ادعاست. در شرایطی که کار به یک «یاعلی» جبهه مقاومت بسته است تا طومار اسرائیل برای همیشه پیچیده شود ، خدا کند کار را خراب نکنیم. @taamollat
📌 خبر اصلی 🔹 وضعیت این روزهای فلسطین و غزه، هیچ چیز جدیدی نیست؛ مردم غزه سالهاست که در سرزمین خودشان محاصره و تحت نسل کشی هستند. وضعیت جدید امروز اتفاقا مربوط رژیم صهیونیستی است که دیواره ی امنیت و بقایش ترک برداشته و رو به اضمحلال می رود. این را باید دید و برجسته کرد. آغاز روز شمار پایان اسرائیل بود. این است. @taamollat
📌انسان ایرانی و دریافت متعالی از هستی 🔹همه‌ی انسان‌ها فطرتا حقیقت‌جو هستند و به دنبال کشف واقعیت و بخصوص واقعیت مطلق، و برقراری نسبتی با هستی‌اند تا به وجود خود تعیّن و تشخّص بدهند. بدین علت، سراسر زندگی انسانها مبتنی بر درکی از واقعیت مطلق و نسبتی با هستی معنا و صیرورت می‌یابد. هر درکی از هستی و نسبتی با واقع، نحوه‌ای از زندگی را رقم می‌زند. چرا که هستی بی‌نهایت است و واقعیت لایه‌مند. هر انسانی به قدر وجودی و اندازه‌ی ادراکی خود با ظهوری از ظهورات واقعیت و تجلیّات هستی ارتباط برقرار می‌کند و تشبّه به هستی می‌یابد. 🔸 علوم انسانی در هر مقطعی از تاریخ و حیات انسانی، ظهور این درک از هستی و نحوه‌ی زندگی در توصیف و تبیین پدیده‌های انسانی در جهت رسیدن به آن درک پیشنی از هستی و بر قراری نسبت وجودی با آن است. 🔹انسان ایرانی در عقیه‌ی تاریخی و فرهنگی خود، نسبت‌هایی را با واقعیت و هستی برقرار کرده است که به او تعیّن وجودی، هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی بخشیده است که در سنت علمی و فرهنگی او تجلی یافته است. بدون شناخت عمیق این تعیّن وجودی و هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی نمی‌توان درک درستی از ایران و انسان ایرانی داشت. 🔸 هستی در فرهنگ و تمدن ایرانی به وصف متّصف شده است و لحظه به لحظه در حال تجلی و ظهور است فلسفه و دانش در نسبت با واقعیت را و و خوانده‌اند که حقیقت هستی را جاری و ساری در همه‌ی لایه‌های واقعیت دانسته‌اند و جوهره‌ی علم را نیز به نور و انکشاف حقیقت تعریف کرده‌اند. در این تلقی، ظهور تام هستی مطلق بیش و پیش از آنکه طبیعت باشد انسان است. به تعبیر دیگر فقط است که می‌تواند تجّلی و ظهور تام نور هستی باشد و طبیعت را هم نورانی و معنادار کند. لذا در مرکزیت حکمت و معرفت انسان ایرانی، قرار دارد. انسانی که اتصال غیب و شهود و پیوند آسمان و زمین است. لذا بر خلاف فلسفه‌ی غربی که انسان‌مداری در گرو «طبیعی شدن انسان» است در حکمت الهی مشرقی، این طبیعت است که جوهره‌ی انسانی می‌یابد و بستر تعالی هستی انسان می‌شود. 🔹نسبت انسان ایرانی با هستی متعالی را می‌توان در میراث علمی و تمدنی ایران مطالعه و شهود کرد. حکمت و شعر، قانون و سیاست، آداب و رسوم هر کدام طریقی به شناخت هستی انسان ایرانی است چرا که هر کدام از این آثار ره‌آورد اتصال وجودی انسان با واقعیت و نسبت با هستی متعالی و نورانی است که از جهان نفس‌الامر ابتدا وارد جهان ذهنی متفکر ایرانی شده است و از طریق تعلیم و تربیت، تالیف و تدریس وارد جهان بیناذهنیت انسان ایرانی شده است و به علم و صنعت، فقه و سیاست، ادب و هنر، آداب و رسوم تبدیل شده است. اما در عین حال محدودیت‌های موجود در این ظهورات را هم باید توجه کرد. محدودیت‌های ناشی از موقف تاریخی و اجتماعی انسان که امکان ظهور برخی دیگر از لایه‌های واقعیت را فراهم نکرده است. 🔸خلاصه با هر اثری از آثار جاودانه‌ی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی همچون شاهنامه و گلستان و مثنوی و دیوان حافظ و همچنین با آثار فقهی و اصولی و فلسفی می‌توان به پستوهای هستی انسان ایرانی و ظهوراتی از واقعیت تعین‌یافته راه یافت و لایه‌ای از لایه‌های وجودی انسان ایرانی و روح تاریخی ایران را کشف و مطالعه کرد تا چراغ راه آینده‌ی ما باشد. 🔹انقلاب اسلامی ایران نیز امتداد این هستی انسانی و ره‌آورد تحول در تعیّن وجودی انسان ایرانی و برقراری نسبتی جدید با هستی متعالی پس از گسستی است که در اثر ارتباط با عالم تجدد ایجاد شده بود. تحول و تجددی که نه در ستیز و گسست با گذشته‌ی هویتی و تمدنی خویش، بلکه در اتصال و امتداد آن، به همراه تلاشی برای آشکارسازی ظرفیت‌های نهفته‌ی ادراکی و گرایشی انسان ایرانی در مواجهه‌ی با واقعیت و هستی و درکی از نیازهای زمانه است. در این میان نقش محبّت به اهلبیت (علیهم السلام) برای ارتباط وجودی با هستی متعالی و جاری در فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی بی‌بدیل است.در انقلاب اسلامی بیش از هر چیزی انسان ایرانی با تجربه‌ی وجودی حضرات معصومین ارتباط برقرار کرد و تلاش کرده زیست جهان خود را به آنها نزدیک کند و تا با اقتدا به آنها، زمانه‌ی خود را آنگونه که می‌طلبد بسازد. 🔸محور مهم این تشبّه و بازسازی هویت و تعیّن تاریخی خود، بود. مردم تحول‌خواسته و تشبه‌یافته، بیش از هر چیزی تلاش داشتند تا خود را تعریف کنند. 🔹 یکی از مهمترین ویژگی‌های مهم که در انسان ایرانی نیاز به تقویت دارد است. ارزشی که در سالهای آغازین انقلاب بسیار پر رنگ و اثر گذار بود اما به تدریج تضعیف شد و پنهان و روتوش‌دار جایگزین آن شد. ✍ سید مهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و ششم) 🔹شهید مطهری و جامعه ی ایران ۳ ▪️تحلیل جوا
👆👆👆 این مطلب را باید عصاره ی دیدگاه استاد مطهری، در تحلیل جامعه ی ایران تلقی کرد. نگارنده ی فاضل آن نوشتار، وضعیت اجتماعی را اساسا بروز و ظهور درک انسان از هستی و واقعیت معرفی کرده و اظهار می دارد که موقف گذشته و کنونی انسان ایرانی، از همین طریق قابل فهم است. درباره ی این دیدگاه نکاتی عرض خواهم کردن.
توییت صفحه ایران به عبری.🇮🇷 زمان رو به اتمام است..‌ ما قرار نیست تماشاچی جنایت های رژیم صهیونیستی باشیم!! 🇵🇸✌
15.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بلند شو علمدار...!🖤 بیش از ۸۰۰ کودک فلسطینی در کمتر از ده روز گذشته بر اثر حملات رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند...! @taamollat
📌با وجود اتفاق روز گذشته، شرایط تا همین الان هم قطعا به نفع جریان مقاومت است. چند روز پیش اخبار می گفت ۹۰٪ شهرک نشینان که از شهرک ها و سرزمین های اشغالی فرار کرده اند، گفته اند دیگر باز نمی گردند. و این همان چیزیست که ما دنبالش بودیم. فرایند آزادسازی کامل فلسطین همین الان آغاز شده و فلسطین دیگر جای امنی برای موش های ترسو نخواهد بود. بعلاوه اینکه اگر آتش جنگ هم بخوابد و اوضاع عادی شود، شک نکنید که تنش های داخلی رژیم صهیونیستی بیش از گذشته خواهد بود و صهیونیست ها پس از جنگ به سراغ خودشان خواهند رفت و آنجا تازه دیدن دارد. ضربه ی ۱۵ مهر کاری تر از آن بوده که ما فهم کردیم و اوضاع با شتاب به نفع مقاومت و ضرر رژیم غاصب است و این ضربه «ترمیم نخواهد شد.» حال فرایندی که با رهبری دقیق و عالمانه شروع شده و گام به گام دارد پیش می رود، چه لزومی دارد که به جنگ منطقه ای یا جهانی تبدیلش کنیم. کمی صبورتر! جهان بدون اسرائیل نزدیک است انشالله. بجای این حرفهای ناامید کننده و تردید افرین، بهتر است به جهان بدون اسرائیل و جهان چند قطبی و نقش خودمان در این آینده اندیشه کنیم. @taamollat