تأملات اجتماعی
📌 اعتکاف ۰۳ (بخش۶از ۱۰) 🔹ابعاد جامعه شناختی مناسک اعتکاف اعتکاف علاوه بر جنبه ی معنوی و عبادی، ب
📌 اعتکاف۰۳ (بخش ۷از۱۰)
🔹ابعاد تربیتی اعتکاف
👈اعتکاف بصورت طبیعی با پیش کشیدن برخی زمینه های زندگی جمعی در شرایط خاص، نوعی تمرین مدیریت زندگی و زمان در شرایط خاص است؛ به شرطی که مربی خود چنین نگاهی داشته و بتواند برخی ظرفیت ها را فعال کند.
معلوم است که بچه ها همه ی اوقات بیداری شأن در اعتکاف را به عبادت نمی گذارنند، بزرگترها هم. بلکه نوعا از اوقات خالی و بدون برنامه ی اعتکاف برای انجام کارهایی که در بیرون دارند و بر خلاف فضای اعتکاف نیست استفاده می کنند، البته در اعتکاف های نوجوانان میل به بازی هم خیلی فعال می شود.
علاوه بر این محدودیت فضا و امکانات که به طور طبیعی در این فضاها هست، زمینه های دیگری برای تمرین زندگی در شرایط خاص است و مربیان باید مهارت های مدیریت این شرایط را به بچه ها گوشزد کنند.
اما فوق همه ی اینها، زیست مشترک مربی با متربیان است.
در میان روش های تربیتی، از قبیل بازی، کلاس، موعظه و.... گمان نمی کنم هیچ روشی به اندازه ی زیست مشترک مربی و متربی اثرگذار و پایدار باشد.
نحوه ی مدیریت زمان مربی، سبک غذا خوردن و خوابیدن و صحبت کردن، مدیریت مراجعه به شبکه های اجتماعی، ارتباط با خانواده، نحوه ی پوشش و آراستگی و ... هیچ کدام از نگاه پیدا و پنهان متربیان مخفی نمی ماند و همین برای اثرگذاری بر آنان کافی است.
فقط مهم است که مربیان با بچه ها زندگی کنند، بقیه ی کارها خودش روی روال می افتد.
اعتکاف یک فرصت بی نظیر برای این زیست مشترک است.
#اعتکاف
#نهادینه_سازی_فرهنگی
#تربیت_اجتماعی
*تصویر بالا مربوط به اعتکافی در اطراف مشهد است
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 اعتکاف۰۳ (بخش ۷از۱۰) 🔹ابعاد تربیتی اعتکاف 👈اعتکاف بصورت طبیعی با پیش کشیدن برخی زمینه های زندگی
📌بعدالتحریر
👈انتقال فرهنگ
یکی از مباحث مهم جامعه شناختی در حوزه فرهنگ، بحث «انتقال فرهنگ» است.
فرهنگ برای بقا نیازمند پاسبانی و حراست و اصلاح است.
علاوه بر اینها باید به نسل های جدید منتقل شود تا پایدار بماند.
در شرایطی که فضای فرهنگ در کشور ما حقیقتا رهاست و کسی تولیت آن را گردن نمی گیرد، اعتکاف و جلسات با محوریت مسجد یکی از بهترین ابزارهای انتقال فرهنگ است.
@taamollat
آیت الله علیدوست:
این لامپ و مهتابی ها را می بینید اگر نبود این جا تاریک بود اما هم خودش روشن است هم فضا را روشن کرده است اما شما اگر کلید برق را قطع کنید تبدیل می شود به یک تکه شیشه ... وهیچ روشنایی ندارد . اگر از کارخانه مولد برق ارتباطش قطع شود همین مهتابی که هم خود را روشن کرده هم به اطراف روشنایی می دهد ، تبدیل به یک وسیله خاموش بی مصرف می شود ؛ یک طلبه هم اگر ارتباطش از امام زمان علیه السلام قطع شود ، همین طور خواهد بود ...من وشما اگر ارتباط نداشته باشیم لامپ تاریکی هستیم ، و اذا فسد العالِم ، فسد العالَم ....
ارتباط با امام زمان نورانیت به طلبه میدهد و پیشنهاد من دو رکعت نماز است. دو رکعت نماز هر روز برای امام زمان علیه السلام بخوانید فرق نمی کند صبح ، ظهر، شب ...بنده خودم بعد نماز صبح می خوانم نیاز به مقدمات هم ندارد در غیر این صورت رها می کنیم البته امام زمان هم نورش از جای دیگر است ؛ الله نور السموات والارض ........روایتی هست که نور خداوند بر امام علیه السلام می تابد و نور امام هم بر عالِم و نور عالِم هم بر دیگران می تابد .
*و جعلنا بینهم و بین القری التی بارکنا ...*به هر حال ارتباط ما هم با خداست هم با امام زمان است ؛ ارتباط با امام زمان را با دو رکعت نماز کامل کنید ..
نکند جناب طلبه جناب روحانی ما هیچ بده بستانی با امام زمانمان نداشته باشیم!
خیلی خسران است این ارتباط خیلی کارها می کند از همین امروز شروع کنید ...
نماز بهترین وسیله است ؛ الصلوة خیر موضوعٍ.
این هم هدیه ما به شما
🔸کانال آیت الله علیدوست
🆔https://eitaa.com/salsabeal
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر 👈انتقال فرهنگ یکی از مباحث مهم جامعه شناختی در حوزه فرهنگ، بحث «انتقال فرهنگ» است. ف
📌بعدالتحریر۲
🔹انتقال فرهنگ ، ثبات اجتماعی، چرخش هویتی
👈 اگر جامعه در وضعیت ثبات اجتماعی و فرهنگی قرار داشته باشد، آنگاه انتقال فرهنگ موجب استمرار ثبات و بقای آن جامعه خواهد شد، اما انتقال فرهنگ، در جامعه ای که دچار #تغییرات_اجتماعی گسترده و بنیانی است، نه تنها موجب رشد و بقای جامعه نیست، بلکه اساسا امکانپذیر نیست، چون آنچه که اکنون دارد منتقل می شود، در زمان پیش رو اعتبار خود را از دست داده است.
👈در چند یادداشت گذشته درباره ی #چرخش_هویتی در فضای تهران نوشتم و سپس سلسله یادداشت های درباره ی پدیده ی «اعتکاف» بعنوان «ابزار انتقال فرهنگ».
این دو دیدگاه با هم تنافی ندارد.
«انتقال فرهنگ» در بخشی از جامعه که با اتصال به سنت، گمان می رود دارای ثبات بیشتری است، طبق روال در جریان است، اما در بخش بزرگتری از جامعه ی کنونی، انتقال فرهنگ به دلیل چرخش هویتی امکانپذیر نبوده و آن بخش دارد به جای دیگری می رود.
با افراد بدون حجاب، با افراد قانون گریز و برخی از جوانان که صحبت می شود، این #گسست از گذشته بخوبی ملموس است.
#انتقال_فرهنگ
#چرخش_هویتی
#تهران
@taamollat
تأملات اجتماعی
در طول این سالها و در میان همه ی شخصیت هایی که با آنها زیسته و زندگی آنها را از نظر گذرانده ام، دو شخصیت را از نظر ایجاد سرمایه و پایگاه اجتماعی و مدیریت اجتماعی بر مبنای آن موفق تر از دیگران یافتم.
یکی مرحوم سیدمهدی طباطبایی ره است که بحق روحانی مردمی و تکیه گاه اجتماعی منحصر بفردی بود. منزل پدری ما نزدیک مسجد و منزل ایشان بود و من -به تبع مرحوم پدرم- بیش از همه به مسجد ایشان رفت و آمد داشتم.
حتی در دوران نمایندگی مجلس هم بین ایشان و مردم فاصله نیفتاد. درب منزل ایشان عصرها باز بود و محل مراجعه ی بسیاری از مردم برای امور مختلف، از استخاره و سوال شرعی و پرداخت وجوهات گرفته تا دریافت کمک و.... . نماز را سریع می خواند و بعد نماز بلافاصله شروع می کرد به مسئله و حدیث گفتن، آنهم به زبان ساده، شبهایی که ایشان نماز می خواندند شبستان و حیاط تا در ورودی مملو از جمعیت بود. بین دو نماز هم پاسخگوی صفی طولانی برای استخاره.
قدرت و نفوذ ایشان در بین مردم از همین طریق بود و نه چیز دیگر.
شخصیت دیگر مرحوم حاج احمد آقای شفیعی ره بود.
سالها معاون رییس قوه ی قضاییه بود، و قاعدتاً باید با تشریفات رفت و آمد می کرد، اما در روستای خود به مانند یک آدم کاملا معمولی، طوریکه اگر کسی او را نمی شناخت، تشخیص نمی داد که مقابل چه کسی ایستاده. اعتبارش را بی اندازه برای مردم منطقه صرف کرد و حقیقتا خاکی بود. در حدود ده سالی که به روستای ایشان در شمال برای تبلیغ رفت و آمد داشتم، از نزدیک شاهد زندگی ساده و افتادگی او بودم.
اینها و شخصیت هایی چنین، کسانی بودند که بی سر و صدا قوام بخش جامعه و تکیه گاه مادی و معنوی مردم بودند.
نبود چنین شخصیت هایی واقعا جامعه را دچار ضعف و سستی می کند.
اینها رفتند، اما هنوز جایگزینی برای آنها پیدا نشده، خدایشان رحمت کند و در جنان جای دهد.
پ.ن: امشب پس از جلسه ای علمی و گفت و گو در باب عوامل قوام و ثبات اجتماعی ، بی اختیار یاد این دو بزرگوار در خاطرم زنده شد.
#قوام_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
در این شبهای سرد زمستان، آنچیزی که خستگی روح و روان را فرو می نشاند، یکی نوشتن آخر شب است و دیگری خواندن.
این ایام بمناسبت مباحثات در یک حلقه ی علمی با برخی اساتید و دوستان پیرامون نظام اندیشه ی امام ره، این کتاب را در دست دارم، بهمراه برخی منابع دیگر در همین موضوع.
باور درستی است که اندیشه و حرکت امام بدون اطلاع از تاریخ زندگی و اندیشه و مراحل تطور آن تقریبا به سرانجام نمی رسد.
امام ره تجربه ی زیسته ی پرتلاطمی داشته، چه در سالهای آغازین در خمین و چه در سالهای جوانی در قم و.... و از همان ابتدا از سویی در بطن سنت علمی شیعی قد کشیده و بالا آمده و از سوی دیگر در چهارراه تحولات اجتماعی و سیاسی دوران - مانند حوادث پس از مشروطه، روی کارآمدن رضاخان و....- قرار داشته و در خلال همه ی اینها در جست و جوی طرحی بوده که از سویی حافظ سنت ایرانی و اسلامی باشد و از سوی دیگر استبداد و استعمار را کنار بزند و از سوی دیگر نگاهی رو به جلو داشته باشد.
نه مباحثات حلقه ی علمی و نه مطالعه ی این کتاب هنوز به سرانجام نرسیده و راه درازی تا پایان مانده، اما اگر نگاهی به انتهای راه انداخته شود از همینجا معلوم است که تقلیل حرکت امام به یک کنش سیاسی صرف اشتباه محض است.
فکر و طرح امام برای ایجاد تغییر در نظامات ایران و امت و جهان دارای لایه های متعدد و نظام مندیست که باید بدرستی دیده و فهمیده شود، از لایه های هستی شناختی و انسان شناختی گرفته تا لایه های جامعه شناختی و معرفت شناختی، و بر خلاف طرح های اصلاحی دیگر که عموما اصلاح بعد مادی را در نظر دارند، طرح امام توأمان ناظر به حیات مادی و معنوی و همگام با تکامل هستی است.
و طرح چنین دیدگاه علمی در این دوران حقیقتا شگفت انگیز است.
ابعاد هستی شناسی و انسان شناسی امام -که عموما در آثار فلسفی و بعضاً حدیثی ایشان جلوه گر شده- انصافا پرشکوه و برانگیزاننده است.
با اینهمه، نه تنها عموم مردم بلکه خواص نیز در تحلیل حرکت امام، دچار تقلیل گرایی شده و تنها عده ی کمی به این لایه ها دقت نموده اند.
اگر محققان حوزوی و دانشگاهی حوزه ی علوم انسانی در کنار خواندن سایر نظریات مدتی را به غور در آثار امام اختصاص دهند حقیقتا سزاوار است.
@taamollat