eitaa logo
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
292 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
941 ویدیو
72 فایل
﷽ .• السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ النَّبَإ الْعَظیمِ...✨ |تو شاهدی که علم بر زمین نخواهد ماند 🏴 ♨️ اینجا قرارگاه #لشکر_صد_نفره است. با ماموریت تامین مهمّات فکری و فرهنگی در#جنگ_روایت‌ها🌤 جهت انتشار مهمات📝 به ما بپیوندید . 🆔جهت ارتباط : @lashkar_100
مشاهده در ایتا
دانلود
سال ۱۳۵۶، حرفهایی دربارۀ امام و حرکت امام به گوش میرسید ولی هنوز خیلی ها دقیقا نمی‌دانستند چه اتفاقی دارد می افتد. مادرجان جلسات خانوادگی و فامیلی ترتیب داد که حالت روشنگری داشت 💡 از آقای مهدی تهرانچی پسر عموی پدرم که اطلاعات سیاسی خوبی داشت دعوت کرد که بیاید و برای خانواده و فامیل از اتفاقات کشور حرف بزند... این جلسات تأثیر زیادی در آگاهی همۀ ما داشت.✨ سال ۱۳۵۷ کم کم همه چیز علنی شد و مردم ریختند توی خیابان‌ها. راهپیمایی‌ها راه افتاد. آن روزها کارمان شده بود شرکت توی راهپیمایی. بیشتر اوقات حرکتمان از مکتب نرجس بود. با تمام وجود شعار میدادیم تا بقیه تکرار کنند بعضی اوقات هم مامور نظم راهپیمایی بودیم. مادرجان هم پای ثابت راهپیمایی ها بود. در آن سال من و مادر مثل خیلی از خانم های دیگر طلاهایمان را برای حمایت از انقلاب دادیم...⭐️ برشی از زندگی مرحومه منصوره مقدسیان🌱 🔺@tabeen113
مادرجان بعد از پیروزی انقلاب خیلی فعال تر شده بود با مسجد محلمان ارتباط داشت. با حاج آقا رفاهی امام جماعت مسجد برای برنامه های فرهنگی و مذهبی مسجد جلسه برگزار میکرد. 🍃 توی خیلی از مساجد محله و شهر کلاس قرآن گذاشت. مرتب با مکتب نرجس در ارتباط بود و هرجا که خانم طاهایی به کمک احتیاج داشت و در حد توانش بود دریغ نمی کرد. فکر و ذکر همه مان در آن روزها این بود که چه کاری میتوانیم برای انقلابمان انجام بدهیم 🫀✨ وقتی امام اعلام کردند به کشاورزها کمک کنید همه راه افتادند سمت روستاها... ساعت پنج صبح پسر پنج ساله ام را میگذاشتم پیش مادرجان و همراه گروههای جهادی میرفتم برای دروی گندم 🌾 زمانی که امام دستور دادند ارتش بیست میلیونی تشکیل بشود من جزو کسانی بودم که از طرف مکتب نرجس به سپاه معرفی شدم. دورۀ آموزشی را گذراندم و بعد توی مدارس به دانش آموزان آموزش میدادم. بعد از آن اعلام شد نهاد امور تربیتی تشکیل شده و به کسانی نیاز داریم که در مدارس کار تربیتی بکنند . باز من و مهین و فهیمه هر سه از طریق مکتب نرجس معرفی شدیم به امور تربیتی و شدیم مربی پرورشی و صبح تا شب توی مدارس بودیم. مادرجان توی همۀ این کارها همراهمان بود و حمایتمان می کرد بزرگترین حمایتش این بود که مراقب بچه هایمان باشد تا ما بتوانیم با خیال راحت به کارهایمان برسیم🕊️ برشی از زندگی مرحومه منصوره مقدسیان🌱 🔺@tabeen113