eitaa logo
|لشـکر صـد نفـره +∞|🇵🇸
208 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
652 ویدیو
64 فایل
﷽ .• السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ النَّبَإ الْعَظیمِ...✨ |تو شاهدی که علم بر زمین نخواهد ماند 🏴 ♨️ اینجا قرارگاه #لشکر_صد_نفره است. با ماموریت تامین مهمّات فکری و فرهنگی در#جنگ_روایت‌ها🌤 جهت انتشار مهمات📝 به ما بپیوندید . 🆔جهت ارتباط : @lashkar_100
مشاهده در ایتا
دانلود
[حضرت علامه طباطبایی می‌فرمود: عیال ما زن بسیار مؤمن و بزرگواری بود، ما در معیت ایشان برای تحصیل به نجف اشرف مشرف شدیم و ایام عاشورا برای زیارت به کربلا می‌رفتیم، بعد از مدتی که به تبریز مراجعت کردیم، عیال ما روز عاشورایی در منزل نشسته و مشغول خواندن زیارت عاشورا بود، می‌گوید:  ناگهان دلم شکست و با خود نجوا کردم؛ ده سال در روز عاشورا را در کنار مرقد مطهر حضرت ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام بودیم ❤️‍🩹 و امروز از چنین فیض عظمایی محروم شده‌ایم...💔 یک مرتبه دیدم در حرم مطهر در بالا سر ایستاده ام و رو به مرقد مطهر مشغول خواندن زیارت هستم ...💌 و حرم مطهر و مشخصات آن همچون گذشته بود، ولی حرم خیلی خلوت بود🍃 بعد از مدتی چون به خود آمدم، دیدم، در خانه خود نشسته و در همان محل مشغول خواندن بقیه زیارت عاشورا هستم... ] بانو قمرالسادات مهدوی همسر علامه طباطبایی🌿🤍 🔺@tabeen113
🎙خاطره ای در احوالات بانو قمر السادات مهدوی به نقل از همسر شهید مطهری: [ روزی مهمان خانم بودم. لباس هایشان خیلی مندرس و کهنه شده بود و ایشان نیاز داشت که لباسی برای خودش بدوزد. 🍂 زمانی که علامه بیرون می رفت به ایشان گفت، از درس که بر می گردید در راه برای من پارچه بخرید. علامه برای ایشان سه متر پارچه خرید. پارچه را که دیدم به نظرم پارچه خوبی نیامد و اساسا برای لباس مناسب نبود. به خانم گفتم که به نظر من این پارچه مناسب پیراهن نیست ...🧵🪡 و حتما خود خانم هم فهمیدند که این پارچه، برای لباس مناسب نیست. همسر علامه  با لبخند و با تأکید خاصی به من گفت که «این را "حاج آقا" خریده اند و آنچه را که حاج آقا بخرند حتما خوب است. چرا به درد پیراهن نمی خورد؟!» 💕🍃 همان روز ایشان لباس ساده ای از آن پارچه دوختند و و بر تن کردند. این قدر ایشان به علامه با محبت و فداکاری برخورد می کردند و به خاطر محبتی که بین شان بود زندگی خوبی داشتند.🌱🫀] 🔺@tabeen113
[ گاهی سه ماه تابستان ما به درکه می رفتیم.. 🍃 و یک سال مرحوم علامه و همسرشان هم آنجا بودند و در این سه ماه منزل ما نزدیک هم بود. خیلی از اوقات خانم به منزل ما می آمد و گاهی وقت ها هم ما به منزل آنها می رفتیم. یک روز که منزل ما آمده بودند، چهار تا تخم مرغ کنار گذاشته بودم که می خواستم با آن کوکو درست کنم. خانم به آشپزخانه آمدند و دیدند من در حال شکستن تخم مرغ هستم. گفت این همه تخم مرغ را برای چند نفر می خواهی درست کنی؟ گفتم برای خودمان، گفتند خانم جان دو تا تخم مرغ هم زیاد است، من برای خودم، حاج آقا و دو پسرمان سه تا تخم مرغ می زنم، دو تا از تخم مرغ ها را نگه دار.🌿] 🔺@tabeen113
|سخن علامه در برابر تعجب شاگردش به خاطر تاثر زیاد در وفات همسر...🍂 . علامه فرمودند: «آقای امینی، مرگ حق است. همه باید بمیریم. من برای مرگ همسرم گریه نمی‌کنم. گریه‌ی من از صفا و کدبانوگری و محبت‌های خانم است. 🌿 در طول مدت زندگی ما، هیچ‌گاه نشد که خانم کاری بکند که من حداقل در دلم بگویم کاش این کار را نمی‌کرد یا کاری را ترک کند که من بگویم کاش این عمل را انجام داده بود». در جای دیگر فرمودند : «او هنگامی که من فکر می‌کردم و یا می‌نوشتم، با من حرف نمی‌زد تا رشته‌ی افکارم از هم گسسته نشود و برای این که خسته نشوم، رأس هر ساعت، در اطاق مرا باز می‌کرد و چای می‌گذاشت و سراغ کار خود می‌رفت»...💌 پ.ن این همسر هست که کار را به‌جایی می‌رساند که کسی مثل علامه طباطبایی ظهور کند. این اهمیت یک همسر خوب را نشان می‌دهد.✨🌱 🔺@tabeen113