. #آش_زردالو ✅ ارسالی از اعضای کانال 🟡 اریک آشی (آش زرد آلو) مواد لازم👇 زردآلو خشک یا برگه زردآلو: یک لیوان در صورت تمایل آلو خشک: ۱/۲لیوان لپه یا نخود : ۱/۲لیوان رشته آش : به میزان لازم نمک وفلفل وزردچوبه :به مقدار لازم پیاز : یک عدد کوچک روغن (زیتون ، کنجد ، حیوانی و یا دنبه ) : از هر کدام که دوست داشتید به مقدار لازم 🔵 طرز تهیه: زردآلو وبرگه ،آلوهارو میشوریم وچند ساعت خیس میکنیم بعد پیاز رو داخل یه قابلمه خرد میکنیم وباروغن تفت میدیم نمک وفلفل وزردچوبه رو اضافه کرده کمی تفت میدیم وآب اضافه میکنیم بعد نخود از قبل خیس شده رو اضافه میکنیم ویا در صورت تمایل لپه رو اضافه میکنیم نخود وقتی کمی پخت ولی نباید له بشه زردآلو و.. اضافه میکنیم ولی اگه با لپه میپزیم زردآلو و.. ولپه رو باهم میزاریم بپزه کاملا که هردو پختند ولعاب دادن رشته رو خورد میکنیم واضافه کرده اجازه میدیم کاملا جا بیافته 🍲🍲 این آش خیلی خوشمزه و مناسب فصل وخونسازه💪💪 📌 نکته:ما این آش رو با همین دستور برا روز عید فطر درست میکنیم فقط تفاوتی که داره نسترن رو میجوشونیم له میکنیم واز پارچه رد کرده وقبل ریختن رشته به آش اضافه میکنیم که آش رو ترش مزه میکنه وبهش میگیم گیلدیک (نسترن )آشی😋😋 وبرای عید فطر که معده ها ضعیف شده استفاده میکنیم تا رودل نکنیم . 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 جهت ارسال خوراکی های خود به آیدی زیر مراجعه کنید 👇👇👇 @ashpazi_eslami_mahali در ادامه روایت 👇👇👇 .

. #آش_زردالو 🟢روایت درباره زردالو 🌺وَ كَانَ فِي بَعْضِ اَلْأَزْمَانِ نَبِيٌّ بَيْنَ قَوْمٍ كَثِيرِينَ يَدْعُوهُمْ إِلَى اَللَّهِ وَ لاَ يُجِيبُونَهُ وَ كَانَ لَهُمْ يَوْمُ عِيدٍ فَأَتَاهُمْ ذَلِكَ اَلنَّبِيُّ وَ قَالَ لاَ تَفْعَلُوا مِثْلَ ذَلِكَ وَ تُوبُوا إِلَى اَللَّهِ فَقَالُوا لَهُ إِنْ سَأَلْتَ اَللَّهَ أَنْ يَخْرُجَ مِنْ خَشَبٍ يَابِسٍ ثِمَاراً عَلَى لَوْنِ ثِيَابِنَا وَ كَانَتْ ثِيَابُهُمْ صَفْرَاءَ فَإِنَّا نُؤْمِنُ بِكَ وَ كَانَتْ هُنَاكَ خَشَبَةٌ يَابِسَةٌ فَدَعَا اَللَّهَ تَعَالَى فَصَارَتْ شَجَرَةً ثُمَّ أَوْرَقَتْ ثُمَّ أَثْمَرَتِ اَلْمِشْمِشَ فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَظْهَرَ اَلْإِيمَانَ نِفَاقاً فَكُلُّ مِشْمِشَةٍ أَكَلَهَا مُؤْمِنٌ كَانَ نَوَاهَا حُلْواً وَ كُلُّ مِشْمِشَةٍ أَكَلَهَا مُنَافِقٌ كَانَ نَوَاهَا مُرّاً فَعَرَّفَهُمُ اَللَّهُ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ بِهِ . روزگارى در بين قوم بسيار زيادى، پيامبرى بود كه مردم را به ايمان به خدا دعوت مى‌كرد، ولى آنان ايمان نمى‌آوردند تا اينكه روزى كه عيدشان بود، پيامبرشان نزد آنان رفت و گفت: دست از اين كارها برداريد و به سوى خداوند توبه كنيد. قومش گفتند: اگر از خدا بخواهى كه از چوب خشك، ميوه‌اى را به رنگ لباسهاى ما-لباسهايشان به رنگ زرد بود-حاصل كند، در اين صورت ما به تو ايمان مى‌آوريم. يك چوب خشكى آنجا بود، از خداوند درخواست نمود، ناگهان آن چوب خشك تبديل به درختى گرديد، بعد برگ داد و ميوۀ زردآلو آورد. عده‌اى از آنان به او ايمان آوردند، و دسته‌اى به ظاهر ايمان آوردند در حالى كه منافق بودند. آنگاه هر زردآلويى كه مؤمنى آن را مى‌خورد، هسته‌اش شيرين بود و هر زردآلويى كه منافق مى‌خورد هسته‌اش تلخ بود. كه خداوند با اين وسيله چهرۀ آنان را به آن پيامبر معرّفى نمود . 📚الخرائج و الجرائح ج ۲، ص ۹۲۷