eitaa logo
تبلیغ نوین دین
76 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
7هزار ویدیو
652 فایل
کانال تبلیغ نوین دین کانالی تعاملی، برای محتوای دینی صرف نیست. نگاه ما به مواردی است که می تواند در نشر و انتشار رائحه دینی در جامعه موثر باشد. نوین بودن به معنای نگاه نوین و جدید داشتن به تبلیغ دین می باشد. 🌷🥀 ارتباط باادمین اصلی کانال🌷🥀 @masoodabdi
مشاهده در ایتا
دانلود
✅خلاصه 📆 جلسه: ۱ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ذلک الکتاب لا ریب فیه 1⃣ بقره در مدینه نازل شده چون بسیاری از احکامی که در مدینه مطرح شده در این سوره است مانند روزه رمضان، حج و جهاد. این احکام اصلا در مکه وجود نداشته است. 2⃣ مضمون بسم اللهِ هر سوره متناسب با محتوای همان سوره است اگرچه تمام بسم الله ها مشترک لفظیند. 3⃣ چرا خدا در ابتدای سوره گوید «ذلک الکتاب» یعنی آن کتاب؟ 🔹اولا طبق فرموده امیرالمومنین در نهج البلاغه، قران، است و چون در مورد خدا در قرآن گاهی «آن خدا» و گاهی «خدایی که نزدیک است» آمده که عبارات «این و آن» در مورد قرآن نیز به خاطر همین تجلی و شباهتست. 🔹ثانیاً قرآن ظاهری دارد و باطنی. همانند یک است که یک سرش در دست انسان بوده و سر دیگرش در دست الله. ظاهر قرآن که بصورت الفاظ است و در دسترس همه میباشد با «این» همراه است چون در دسترس است. اما باطنش که در دست خداست و براحتی در دسترس نیست با «آن» آمده است. 💠 در ابتدای سوره زخرف آمده: «انا جعلناه قرآناً عربیاً لعلکم تعقلون...و انَّه فی امّ الکتاب لَدَینا لعلیٌّ حکیم» ظاهر قرآن که با الفاظ عربیست با خواندن و حفظ و غیره به دست می آید اما باطن آن یک است که نزد خدا و در امّ الکتاب است که جز با طهارت بیرون و درون بدست نمی آید. 💠 در تایید آن، آیه ۷۷ و ۷۸ سوره واقعه گوید: «انه لقرآنٌ کریم، فی کتابٍ مکنونٍ لا یَمَسُّه الّا المطَهَّرون» باطن قرآن در کتابی مکنون و پوشیده است که دسترسی به آن نیاز به طهارت بدنی و درونی هست. 🔸مطهرون نیز طبق آیه ۳۳ احزاب همان اهل بیت عصمت و طهارتند «انما یرید الله لیُذهب عنکم الرجس اهل البیت و یُطهّرکم تطهیراً» اهل بیت پیامبر، خود قرآن متحرکند و با کتاب مکنون ارتباط دارند. 🔴 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 ۲ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ذلک الکتاب لا ریب فیه 📚 «کتاب» در اصطلاحِ قرآن، نوشته ایست که حاوی مجموعه قوانین دین و شریعت (اوامر و نواهی الهی) باشد. آیه ۱۳ شورا این نوع کتاب را تنها مخصوص ۵ پیامبر می داند و دیگر پیامبران را مروج کتب همین ۵ رسول. گاهی یک کتاب میتواند شامل پند و نصیحت باشد اما قوانین شریعت را بیان نمیکرده است لذا خدا کتاب داوود را زبور نامید نه «کتاب». 💠 نفی «ریب» و شک در قرآن: شک شدید را گویند. قرآن، ریب در قرآن و قیامت را نفی کرده است اما این دو شک مثل هم نیستند. شک در قیامت ابدا وجود ندارد اما شک در قرآن وجود دارد و عده ای شک میکنند اما خدا گوید شکّ اینان اشتباه است و قرآن شک بردار نیست. چرا عده ای در دنیا، در مورد حقانیت قرآن شک میکنند اما درون عالم قیامت کسی شک هم نمیکند؟ زیرا دنیا، دارِ حقِ محض نیست و و مخلوطند لذا این اختلاط باعث میشود آنها که ضمیرشان را به دنیا آلوده کرده اند نتوانند حق را از باطل تشخیص دهند و گاهی حق را باطل میپندارند و در آن شک می کنند اما چون در قیامت همه باطنها آشکار میشود جایی برای شک باقی نمیماند زیرا قیامت، حقیقت محض است. 📜 شک در قرآن در چه مواردیست؟ و چگونه برطرف میشود؟ در مورد شک، قرآن دو بُعد دارد: ۱. دعوا: قرآن مدعیست که من کلام الله هستم و گروهی در آن شک میکنند. ۲. دعوت: قرآن دعوت میکند به توحید و معاد و ... و در یک کلام «دعوت به حق» و لذا مورد شک واقع میشود. 🔑 در مورد شک در بُعد دعوا، قرآن (یک سوره شبیه قرآن بیاورید) و را پیشنهاد میکند که شکاکان ایمان به حقانیت قرآن بیاورند. در مورد بُعد دعوت هم قرآن گوید بیاورید (هاتوا بُرهانکم) این برهان هم مستند به یکی از دو مورد زیر باشد: مستند به کتابی از کتب آسمانی، یا مستند به برهان عقلی. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 ۳ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ذلک الکتاب لا ریب فیه، هدیً للمتقین 1⃣ نه در الهی بودن قرآن شک است و نه در به اصول و فروع دین، چون همه اینها حق و هستند و تنها کسانی که چشمِ دلشان کور شده و توانایی دیدن حقیقت و نور را از دست داده اند در آن شک می کنند. البته در دیگر کتابها شک وجود دارد چون اشتباه و باطل در گفتار و کردار انسان راه دارد. 2⃣ شکیست که اضطراب ایجاد کند مانند شک در تحقق قیامت یا درستی اصول و فروع دین، وگرنه شک در تعداد میوه های فلان درخت هندی، ریب نیست. 3⃣ مومنین در دعوا و دعوت قرآن شک ندارند ولی کفار در هر دو شک دارند. ♦️شک در دعوا: ۱. آیه ۲۳ بقره: «ان کنتم فی ریبٍ مما نزّلنا علی عبدنا، فأتوا بسورةٍ من مثله» که در مقابل شک در دعوا تحدی مطرح میشود. ۲. آیه ۳۷ یونس: «و ما کان هذا القرآن ... لا ریب فیه من رب العالمین» که تردید در دعوای الهی بودن قرآن رد میشود و مشابه آن در آیه ۲ سجده است. ♦️شک در دعوت: ۱. آیه ۴۴ و ۴۵ توبه که گوید مومنین برای خروج از جبهه بهانه نگرفته و از تو اجازه نمیگیرند اما کفار در حقانیت دعوتهای پیامبر و خدا همچون توحید و جهاد مرددند و اینهایند که برای پشت جبهه ماندن بهانه گرفته، اذن میخواهند. ۲. کفار در حقانیت دعوت رسولان پیشین هم مردد بودند. اینها در آیه ۹و۱۰ ابراهیم گویند «و انّا لفی شکّ ممّا تدعوننا الیه مریبٍ» ما درباره حقانیت دعوت شما انبیا شک داریم. 4⃣ روش دعوت باید چگونه باشد؟ آیه ۱۲۵ نحل: «اُدعُ الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتی هی احسن» این سه روش هم حق است که برای هر فرد با ویژگی های شخصیتی وی باید یکی از این ۳ را بکار گرفت. بعضی را با ، بعضی را با و برخی را با . حکمت فی نفسه حق است، موعظه هم پند و اندرز از راههای باطل یا با مثالهای دروغین نیست بلکه موعظه حسنه است. جدال هم، سوء استفاده از ضعف فکری مخاطب نیست که جدال مُحَرَّم شود بلکه باید از حقوق و قضایای حقه و مسلّمه استفاده کرد. 5⃣ پس از صفت سلبیِ ریب، به صفت ثبوتیِ هدایت برای متقیان پرداخت. 🚊قرآن چون عِوَج و انحراف در آن راه ندارد و راست و است (لم یجعل له عوجاً) پس میتواند هدایت گر به صراط مستقیم باشد. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 📺 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۴ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ذلک الکتاب لا ریب فیه هدیً للمتقین 🚦اگرچه آیه گوید «هدیً للمتقین» اما هدایت قرآن تنها برای متقیان نیست. آیه ۱۸۵ بقره و آیه ۱ ابراهیم گوید هدایت برای تمام «ناس» و مردم است. این را هم آیات قرآن، هم رفتار عملی پیامبر در هدایت همه مردم و هم تعداد زیاد افراد کافر و مشرکِ موحد شده تایید می کند. 🎯 اما اینکه آیه، هدایت قرآن را برای متقیان میداند نشان می دهد تنها متقیان ازین هدایت بهره میگیرند و کافران و مشرکانی که چشم دل خود را کور کرده اند و خود را تغییر داده اند عمداً این هدایت را پس میزنند. آیه ۹۴ اسرا گوید هدایت در زمان رسولان گذشته هم به سمت مردم میرفته اما آنها آنرا نپذیرفته و میگفتند بشر نمیتواند پیامبر باشد و حتما باید فرشته باشد. 🍀 علامه طباطبایی گویند منظور از متقین در این آیه، متقین فطریست. توضیح اینکه گمراه شدن یا به مقصد رسیدنِ هر شخص شامل دو هدایت یا دو ضلالت است. برای گمراه شدن نیاز به یک و اولیه است که در اختیار شخص است و با بی توجهی به فطرت توحیدی اولیه و از دست دادن آن حاصل میشود (فی قلوبهم مرض) در اینجا خداوند ضلالت دوم را که است به جان انسان میندازد (فزادهم الله مرضاً) و عملا گمراه میشود. هدایت شدن متقیان نیز شامل و است. ابتدا خود شخص، فطرت خداجوی خود را حفظ کرده و آنگاه خداوند، هدایت افزونی به وی میدهد تا به جلو حرکت کند. 👼 در روایت است که طفل را تا یک سال بخاطر گریه هایش نزنید چون گریه ۴ ماه اول او، شهادت به وحدانیت خدا، گریه ۴ ماه دوم شهادت به رسالت پیامبر و گریه ۴ ماه سوم دعا برای پدر و مادر است. زیرا طفل با به دنیا آمده و گریه هایش برای شیطنت نیست. او ابتدا با گریه هایش از خدا روزی میخواهد و بعد که پدر و مادر را قیم خود و واسطه فیض الهی دانست با این گریه از خدا میخواهد که بوسیله پدر و مادر، فیض خود را برساند. اگر کسی این فطرت توحیدی را خاموش نکند قرآن هادی او خواهد بود. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۵ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: هدیً للمتّقین 🌈 هدایت قرآن، برای چه کسانیست؟ 🔹 سیدالاسلام صاحب المجمع: خداوند بذر هدایت را برای تمام جهانیان ریخته اما تنها باتقوایان از آن بهره برداری میکنند. ♦️علامه طباطبایی: قرآن تنها برای کسانی هدایت است که سرمایه و زمینه پذیرش، یعنی فطرت پاک اولیه را داشته باشند. 🔰علامه جوادی: حضرت علامه طباطبایی به ریشه قضیه یعنی وجود اشاره کرده اند که کاملترین پاسخ است. 💍در میدان ، انسان سرمایه ای دارد که با فروش آن، چیزی میخرد. در نگاه قرآن، سرمایه انسان همان جان و مال اوست. انسان این سرمایه را یا به خدا میفروشد یا به هوس(فروش به دیگران نیز، در نهایت فروش به هوس است). در این خرید و فروش (بیعت) اگر خریدار سرمایه ما، خدا بود ما در مقابل هدایت و بهشت را خریده و سود کرده ایم (توبه-۱۱۱) وگرنه در فروش به هوس هیچ سودی نیست. «اولئک الذین اشترووا الضلالة بالهدی فما ربحت تجارتهم» 👈در این بیعت، اگر مال و جان را به دیگری یا فروختیم دیگر سرمایه ای برای خرید هدایت نداریم! اما اگر آن سرمایه مال و جان را به خدا فروختیم ودر مقابل خواهان بهشت و سعادت شدیم دیگر نمیتوانیم در مال و جان، هر تصرفی بکنیم بلکه باید برای هر تصرفی از مالکش یعنی خدا اجازه بگیریم. 🗿کفار و منافقان در نگاه قرآن، مرده محسوب میشوند و لذا خدا به پیغمبر گوید تو را فرستادیم که زندگان را انذار دهی نه کفار و منافقین را! «لیُنذِرَ من کان حیّاً و یحقّ القول علی الکافرین» زیرا چه آنها را انذار دهی و چه ندهی آنها ایمان نمیاورند زیرا سرمایه شان را از دست داده و مرده اند. «و سواءٌ علیهم ءأنذرتهم ام لم تُنذِرهم لا یؤمنون» قرآن هم به عنوان داروی امراض، تنها برای زندگان موثر است نه برای مردگان. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۶ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: هدیً للمتقین، الذین یومنون بالغیب 🔘 در بحثِ هدیً للمتقین گفتیم که چند نظر است: ۱. امام فخر رازی: بذر هدایت برای همه هست و تنها اهل تقوا بهره میبرند. ۲. علامه طباطبایی: هدایت تنها برای کسانیست که سرمایه ی تقوای فطری را حفظ کرده اند. ۳. علامه جوادی: این هدایت برای است نه یعنی این هدایت راه را نشان نمیدهد بلکه اهل تقوا را خودش به مقصد میرساند. 💎در نگاه علامه جوادی، اهل تقوا غیر از تقوای فطری باید نیز داشته باشند و مقداری از راه را خود بروند تا قرآن اینها را در ادامه راه به جلو ببرد. لذا در آیه ۲۹ انفال گوید «یا ایها الذین آمنوا ان تتّقوا الله یجعل لکم فرقاناً» اگر ایمان آورید خداوند به شما فرقان میدهد. این (جدا کننده حق و باطل) نوریست که انسان بوسیله آن در هیچ چیز شک نخواهد کرد و مسیر درست همیشه برایش مشخص خواهد بود. اما طبق آیه، فرقان یا همان هدایت، پاداشی برای متقیان است که مقداری از راه را رفته اند. 🔎 با توجه به اینکه تقوا دارای درجات است هدایت نیز به همان نسبت درجات دارد و هر کس در هر درجه تقوا، دارای درجه متناسب هدایت نیز خواهد شد. قرآن گوید «انّ اکرمکم عندالله اتقاکم» اگر یک درجه بود دیگر نمیگفت باتقواترینِ شما (اتقاکم) یا کریمترین شما. 🗞 تقوا دارای سه درجه کلیست: نازلترین آن همان ترک گناهان و انجام واجبات است. درجه میانی که انجام مستحبات و ترک مکروهات را نیز در بر میگیرد و بالاترین درجه، آن است که جز به خدا، به چیز دیگری نیندیشد. این همان و ادا کردنِ حق تقوای الهیست «حقَّ تقاته» 📌 قران در آیه ۱۸۵ بقره «هدیً للناس» و در آیه ۲ بقره «هدیً للمتقین» دانسته شده است. آیا تعارضی بین مردم و اهل تقوا نیست؟ خیر، طبق بحث این جلسه مردم همان متقیان و اهل تقوا هستند و غیر اهل تقوا اصلا (ناس) نیستند! نشانه اش هم دو آیه قرآنیست: 1⃣خدا در آیه ۴۴ فرقان در مورد کافران و کسانیکه بجای خدا از هوای نفسشان پیروی میکنند گوید: «ان هم الّا کالانعام بل هم اضلّ سبیلاً» اینها جز حیوان یا پستتر از آن نیستند. ظاهرشان انسان اما باطنشان است و در قیامت هم به شکل باطن خود یعنی حیوان محشور میشوند و چون عقل داشتند و ایمان نیاوردند از حیوان بی عقل هم پستترند. 2⃣در آیه ۷۰ یس به پیامبر گوید تو باید زندگان از انسانها را انذار دهی نه کافران را! «لِیُنذِر من کان حیّاً» این حیات، حیات انسانیست که کافران ندارند وگرنه حیات حیوانی که در همه هست و انذار نمیخواهد. 📒 در همه چیز باید تقوا داشت و یکی از مهمترینها، است. اگر شخص در عرصه علم حرف حق را برای خدا زد و به دنبال بهره مادی و نشان دادن خود (کسب جان و مال) نبود تقوای علمی داشته لذا خداوند مشکلات علمیش را حل میکند و راه را پیدا خواهد کرد. در علم افراط اشکال ندارد و هر چه بالاتر بروی بهتر است. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 ۷ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: الذین یؤمنون بالغیب 1⃣ ، عقیده ایست که در آن شک و تردید نباشد و صاحب این عقیده استوار که به عقیده خود از شر تردید، امان داده است، نامیده میشود. لذا اگر عقیده در شک و تردید باشد یا کافر است یا منافق. 2⃣موجود از نظر قرآن دو قسم است: یا مشهود و محسوس یا غایب از حواس. 📌طبق انتهای سوره بقره، شامل ۵ چیز است: خداوند، رسالت او که به پیامبران داده شده، فرشتگان او، کتابهای او و قیامت او. 3⃣مادّیّون گویند چیزی که قابل حس کردن نیست اصلا موجود نیست پس خدا و فرشته و قیامت و رسالت و کتب الهی همه وهم و اند. 💎در آیاتی دیدگاه مادیون در زمان پیامبران بیان شده است: ۱. در آیه ۵۵ بقره بنی اسراییل به موسی گفتند: «ما به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم!» یعنی ما به عالم محسوس ایمان داریم نه به غیب. ۲. در آیه ۱۵۳ نساء خداوند گوید: «اهل کتاب(یهودیان و مسیحیان) از تو میخواهند که برایشان از آسمان، کتابی محسوس و مادی (دارای ورق) نازل کنی (نه کتابی که بر قلبت نازل شده باشد). همانا اینها از موسی چیزی بزرگتر از این خواستند. پس گفتند میخواهیم خدا را آشکارا ببینیم!» یعنی اینها جز به عالم محسوس و موجودات حس شدنی ایمان نمی آورند. اگر از تو کتاب و رسالتت را که غیبی است نپذیرفتند از موسی خداوند را که غیب بود نپذیرفتند و گفتند تا خدا را به چشم نبینیم ایمان نمی آوریم. ۳. در آیه ۷ انعام خداوند گوید حتی اگر تقاضای گروهی که در بالا گفتند برای ما کتاب مادی نازل کن را بپذیریم و کتابی با صفحات مادی و قابل لمس نازل کنیم باز هم این کافران نمیپذیرند! ۴. و در آخر در آیه ۲۱ و ۲۲ فرقان گوید روزی این کافران هنگام مرگ، ملائکه را خواهند دید اما آن روز دیگر دیر بوده و به ایشان بسیار سخت خواهد گذشت. 4⃣ریشه ایمان یا کفر به غیب در است. کافران به غیب گویند معیار شناخت همه چیز، تنها و تنها است. اگر چیزی با حواس ۵ گانه درک شد وجود دارد وگرنه موجود نیست. اما مومنان علاوه بر حس،آنچه را که نیز موجود بداند به آن ایمان دارند که همان غیب است مانند وجود خدا یا قیامت. لذا موجدات را یا محسوس میدانند یا معقول. 5⃣قرآن ابتدا ذهن عوام مردم را از حس به سمت عقل میکشاند و آنگاه مرحله سوم شناخت را با عقلا و موحدان در میان میگذارد که معیار است که گاهی عقل نیز آنرا نمیفهمد. اگر وحی پذیرفته شد خودبخود حس و عقل هم پذیرفته شده است. 6⃣غیب یا مطلق است یا نسبی. ۱. غیب مطلق: منظور غیبیست که برای همه و در همه جا و همه زمانها نامحسوس است مانند خداوند. ۲. غیب نسبی: غیبی که برای برخی ها یا در برخی زمانها محسوس میشود مانند فرشتگان و قیامت که برخی همین حالا هم این دو را میبینند و بقیه مردم در هنگام مرگ و پس از آن، این دو را خواهند دید. 7⃣ منظور از ایمان به رسولان، پیامبران است وگرنه جسمشان که محسوس است و نیاز به ایمان ندارد. لذا قرآن گوید مومنان به رسالت تمام پیامبران ایمان دارند نه به رسالت خاتم انبیا، زیرا رسالت از سوی خداست. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۸ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة 💎 تنها به کسی گویند که به ایمان داشته باشد یعنی به خداوند، کتب او، رسالت پیامبران، ملائکه و قیامت. اگر کسی به هیچکدام از اینها ایمان نداشت مادی و است که تنها اشیای حس شدنی را قبول دارند. اگر هم کسی به یک یا چند تا ازین ۵ غیب ایمان داشت است که اینها غالبا توحید در خالقیت و مالکیت جهان را برای خدا میدانند اما برای ربوبیت و رتق و فتق امور جهان، قائل به چند خدایی هستند. مانند بت پرستان. قرآن هم شهادت میدهد که وقتی پیامبران از مشرکان میپرسیدند خالق و مالک جهان کیست میگفتند خداوند اما در ربوبیت و اداره جهان، خداوند را و مدیر اصلی اداره کنندگان جهان میدانستند. این ارباب هم مدیران مستقیم جهان و انسانها بودند مانند خدایان متعدد مصری، هندی و یونانی. 🗿 مشرکین و کافران در تمام تاریخ ۳ دسته بوده اند: ۱. توده مردم: اینها دنباله رو بزرگان خود و مقلّد سنت گذشتگان خود در پرستش بتها و خدایان یا کفر به همگی بوده اند و دلیلی نداشته اند و حرفشان فقط «تقدیر اجباری جهان» بوده است. ۲. مستکبران و حاکمان: اینها همیشه حقیقت را می‌دانسته اند اما چون پذیرش وحی را با خود در تعارض می‌دیدند آنرا نمی‌پذیرفتند. اینها همیشه در برابر حق به زور متوسل میشوند. ۳. علما و دانشمندان: اینها در تمام تاریخ توجیه‌گر شرک و کفر بوده اند و محل اتکای گروه دوم. این گروه خطرناکترینند. ⚔ قرآن گوید در برابر تنها باید جنگید و نابودشان کرد چون حرف حق را میدانند اما با آن میجنگند. به گروه اول، قرآن گوید اگر تقلید میکنید حتما تحقیق کنید که از شخص درستی تقلید کنید تا گمراه نشوید. اما در برابر گروه سوم باید استدلال کرد. این گروه تنها معیار شناخت جهان را «حس» میدانند و آنچه حس شدنی نباشد را جز افسانه و وهم چیزی نمیدانند اگرچه عقل وجودش را بپذیرد. 👈 باید به اینها گفت که اگر شما حس را عامل شناخت میدانید خود به برکت عقل است. استقرا یقین آور نیست اما هست! تجربه، حسِّ مکرّری است که در پناه یک قیاس کلی، افاده یقین می‌کند زیرا عقل در یک قیاس کلی گوید همه مواردی که مانند آن تجربه قبلی هستند، همان نتیجه را می‌دهند و لذا فلان مورد مشابه نیز الزاماً همنتیجه ی قبلی می‌شود. این کبرای مذکور را با حس و آزمایشگاه نمیتوان دید و تنها عقل آنرا اثبات میکند. پس حس و تجربه در طول عقل است نه در عرض آن؛ و بدون عقل، تجربه هیچگاه یقین آور نخواهد بود. ایمان شامل اعتقاد، خُلق و عمل است. بین اعتقاد و عمل همیشه یک خُلق و حالت نفسانیست و هرگز عقیده و عمل تماس مستقیمی ندارند. بین عقیده و عمل، اصالت نیز با است و عمل، تنها مقدمه ای برای رسیدن به معرفت و عقیده توحیدی است که به یقین منتهی میشود. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🆔👇 @mohtaveytablighdini
@tafsire_tasnim1 |۸.mp3
3.57M
🎙صوت درس تفسیر سوره مبارکه #بقره 📆 #جلسه_۸ 🔺 مفسر: علامه جوادی آملی #تفسیر_تسنیم 🆔👇 @mohtaveytablighdini
@tafsire_tasnim1 |۹.mp3
3.18M
🎙صوت درس تفسیر سوره مبارکه #بقره 📆 #جلسه_۹ 🔺 مفسر: علامه جوادی آملی #تفسیر_تسنیم #تفسیر 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۱۰ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ذلک الکتاب لا ریب فیه 👌اقامه نماز و انفاق از روزی ها از صفات متقیان است. در قرآن چند معنی دارد. اگر در برابر سجود قرار گیرد به معنای ایستادن است اما اگر در برابر عوج و کجی باشد به معنای و بصورت استقامت یا مستقیم است. 🔺اقامه یعنی برپاداشتن نماز نه خواندن نماز، به طوری که این نماز بتواند در برابر انحرافات بایستد و نماز گذار را از شر گناهان در امان بدارد وگرنه نماز، قیام نکرده و نشسته است که اثری ندارد. 🛡خداوند ایستادگی را قرار داده است. و همه جوانب دین برای قیام است از جمله: 1⃣ درباره خود دین آیه 13 شورا گوید ما پیامبران را فرستادیم که دین را اقامه کنند «أن اقیموا الدین و لا تتفرقوا فیه» 2⃣ در مورد اصول کلی دین یعنی رسالت و کتب الهی نیز قران گوید پیامبران و کتب فرستاده شدند تا قسط را بوسیله مردم اقامه کنند و کارشان قیام و برپاداشتن است. البته اقامه قسط برای توده مردم است اما در مورد مسوولین که کارشان پرخطر است قران گوید اینها باید قوّام به قسط باشند و قسط را در جامعه احیا کنند تا دیگران نیز به سوی قیام به قسط کشیده شوند. آیه 135 نساء گوید «کونوا قوامین بالقسط شهداء بالله» و آیه 8 مائده گوید «کونوا قوامین لله شهداء بالقسط». 3⃣ مظاهر دین نیز برای قیام است مانند کعبه که در آیه 97 مائده فرمود: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاماً للناس». قیامها از کعبه شروع می شود؛ چه شروع رسالت پیامبر خاتم و چه ظهور ولی عصر (عج). کدام کعبه عامل نجات مسلمین است؟ کعبه ای که عامل قیام باشد نه کعبه ی در اسارت . مومنین باید کعبه را از حصر اینان آزاد کنند... 👈 اگر کسی ولی عصرش را یاری نکرد اگر به درون کعبه نیز پناهنده شود خدا یاریش نمی کند مانند زبیر که از ترس حجاج به کعبه پناه برد اما حجاج با منجنیق کعبه را با خاک یکسان کرده و زبیر را اعدام کرد؛ چون کعبه برای قیام مردم است وگرنه ظاهرش که سنگ است و دوباره می شود آنرا ساخت. این مرکزیتِ نیز برای همین قیام و یکپارچگی است. 4⃣ در مورد مناسک دین مانند نماز نیز هدف، قیام است. نماز برای همه پیامبران بوده است. حضرت ابراهیم در آیه 40 ابراهیم از خدا می خواهد که «خدایا توفیق بده نماز را اقامه کنم». اولین چیزی که خدا پس از به رسالت رسیدن موسی به او گفت نیز اقامه نماز بود. 🔷تنها جلوی فساد را می گیرد نه هر نمازی. اگر پس از نماز مبتلا به منکر و فحشا شدیم باید بدانیم که نمازمان را خدا قبول نکرده است. نماز ستون دین است لذا اقامه نماز، اقامه خیمه دین است. 🔵خلاصه اینکه دین با همه جوانبش برای مردم آمده است نه اینکه یک چیز ظاهری باشد. 📚 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۱۱ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ذلک الکتاب لا ریب فیه 👈قرآن برای نمازگزار، آثاری را ذکر کرده است که اگر شخصی اینها را در خود ندید باید بداند که نمازش مورد قبول خداوند نیست. این آثار به دو بخش آثار سلبی و آثار ثبوتی تقسیم می شود. 1⃣آثار سلبی نماز: این آثار نشان دهنده این هستند که نماز، انسان را شست و شو داده و کرده است. 🔺صورت کلی این آثار در آیه 45 عنکبوت آمده است که «انّ الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر» نماز مانع و منکرات می شود. اما تفصیل این آثار سلبی در آیه 19 به بعد سوره معارج آمده است. ✅«انّ الانسان خُلِقَ هلوعاً» انسان یک فطرت دارد و یک طبیعت. انسان حق را می طلبد (فطرت الله التی فطر الناس علیها) یک هم دارد که اگر به انسان شری رسید جزع و ناله می کند و اگر خیری رسید در خود منحصر کرده و به دیگری نمی دهد. «اذا مسّه الشرّ جزوعاً و اذا مسّه الخیر منوعاً» کسانی از این طبیعت آزاد می شوند که نمازگزار باشند «الّا المصلّین» مصلّین کسانی اند که دائم در نماز و ذکر خدایند لذا مصلّین صفت است نه اسم فاعل یعنی به کسی که در روز 5 بار نماز می خواند نمی گویند مصلین بلکه مصلّین شبیه صفت صادق است که همیشه در ذکر خداست. 🔰نمازگزار اهل واجب و مستحب است. «و الذین فی اموالهم حقٌّ معلومٌ للسّائل و المحروم» لذا نمازگزار کسی است که از بند طبیعت رهایی پیدا کرده است و منوع نیست و بخشی از اموال خود را حق محرومان و فقیران می داند. 🔰وی به قیامت ایمان دارد «و الذین یصدّقون بیوم الدین» و علاوه بر ایمان به آن، عملاً هم از عذاب و سختی آن روز می ترسد «و الذین هم من عذاب ربهم مشفقون». لذا فَرج و اندامش را از شهوت رانی حفظ می کنند «و الذین هم لفروجهم حافظون» 💠کسی که نمازگزار شد امانتها و عهدهای خود را کاملا رعایت می کند، برای شهادت دادن به حق، همیشه آماده است و نمازهایش را از شر فکر به مال و فرزند و شهرت و مقام حفظ می کند و تنها در نماز به یاد خداست. «و الذین لاماناتهم و عهدهم راعون و الذین هم بشهاداتهم قائمون و الذین علی صلاتهم یحافظون اولئک فی جناتٍ مکرمون» او کسیست که در بهشت مُکرَم است. در قرآن وصف فرشتگان می باشد «الملائکه بل عبادٌ مکرمون» پس نمازگزار در کرامت به فرشتگان می رسد. 2⃣آثار ثبوتی یا ایجابی: در اینجا بدیها پاک نمیشود بلکه به انسان اضافه میشود. بهترین نعمت هایی که به انبیا رسیده است در حال نماز رسیده است مثلا ملائکه بشارت فرزندی به نام یحیی را در نماز به زکریا دادند (آل عمران، 39) میلاد مسیح نیز در حالت اعتکاف و نمازگزاری به مریم مقدس داده شد (مریم، 17) حتی خداوند امر مهم از امامان معصوم را درادامه اطاعت از خدا و رسول، به خاطر دادن زکات در حال اقامه نماز توسط امام علی (ع) به ایشان عطا کرد. 🔰آیه 37 سوره نور گوید نماز گزار کسی است که بیع و او را از ذکر خدا و نماز و زکات غافل نمی کند. «لا تُلهیهم تجارتٌ و لا بیعٌ عن ذکر الله و إقام الصلاه و ایتاء الزکات» تجارت به عنوان یک شغل، یک حالت دائمی است اما بیع موقتی و محدود به زمان خرید و فروش با مشتری است. به همین نسبت ذکر خدا نیز دائمی اما نماز و زکات موقتی است. آیه گوید نماز گزار را هیچ مانع دائم یا موقتی از ذکر دائم یا موقت خدا باز نمی دارد. ‼️نماز موجودی زنده است که احکام، آداب و اسراری دارد نه یک موجود بیجان. آن در فقه بحث می شود. شناخت آن مانند سکوت و خضوع در علم اخلاق است. نماز نیز در علوم دیگر. اینکه این موجود زنده چیست که با انسان حرف می زند، آتش گناهان را خودش خاموش می کند و ... اینها را در اسرار نماز می یابیم. اویس قرنی می گفت ایکاش دنیا یک شب بود و من در آن شب مشغول سجده بودم! او نماز را شناخته و اسرار آنرا فهمیده است. 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۱۲ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: و ممّا رزقناهم ینفقون 🔰انفاق شامل و می شود. خداوند می فرماید «و ممّا رزقناهم ینفقون» یعنی تو از مال خودت چیزی نمی دهی بلکه از روزی های ما انفاق می کنی. لذا تنها مال حلال را می توان انفاق کرد زیرا خداوند مال حرام را روزی نمی دهد و نمی توان مال حرام را به خدا نسبت داد. حرام، رزقِ غیر است. فی سبیل الله 💸 یعنی انسان هر چیزی را که خدا به او نعمت داده است از مال و جان و علم و غیره همه را در راهی که خدا می خواهد صرف کند. 📝 پیامبر فرمود یکی از مصادیق انفاقِ رزق، آموزاندن علمی است که شخص آموخته است. همانطور که زکات مال بخشی واجب و بخشی مستحب است نیز بخشی واجب و بخشی مستحب است. ( ) 💦 انفاق مانند برداشتن یک مشت آب از یک چشمه یا نهر روان است لذا جایش خالی نمی ماند بلکه سریعاً خدا جایش را پر می کند یعنی در پر می شود اما اینکه چه زمانی آنرا به انسان بدهد خود می داند. 💠 وقتی انسان جان و مال خود را به خدا فروخت دیگر مالک جان و مال خود نیست بلکه می شود و جانشین تصرف خدا در جان و مال خود «و انفِقوا ممّا جعلکم مُستخلَفینَ فیه» [حدید، 7] و برای تصرف در این جان و مال باید از مالکش اجازه بگیرد که خدا نیز گفته آنها را در راه من مصرف کن. یا اینکه در آیه 39 سبا فرمود: «و ما اَنفقتُم مِن شیءٍ فهو یُخلِفُه» هر آنچه را که انفاق کردید خدا فوراً خلف و جایگزین آن مال را می فرستد. ✅مومن انفاق را و غیر مومن آنرا می داند. آیه 68 توبه به بعد این بحث را تشریح می کند که «و مِن الاعراب من یتَّخِذ ما یُنفِقُ مَغرَمَ» برخی اعراب انفاق را غرامت و کم شدن مال می دانستند. اما «و مِن الاعراب من یؤمن بالله و الیوم الآخر و یتَّخِذ ما یُنفقُ قرباتٌ عند الله و صلوات الرسول» مومنان عرب، انفاق را عامل رضایت خدا و دعای خیر پیامبر که آرامش حقیقی برای اطرافیان پیامبر بود می دانستند و لذا به چشم غنیمت به آن نگاه می کردند. 🎖در کنار آن باید گفت که خدا انفاق را برای تثبیت درخت وجود خود انسان می داند نه برای رشد دیگری «مثل الّذین ینفقون اموالهم البتغاءَ مرضات الله و تثبیتاً من انفسهم کمثل الجنّه» اگرچه انفاق به دیگری می رسد اما آن اصل نیست مانند اینکه درختی کاشته شود و دیگری از سایه اش استفاده کند که مشخص است استفاده اصلی برای کسیست که درخت را کاشته است و میوه را بر می دارد. پس انفاق، شروع افزایش نعمتهاست نه کاهش دارایی. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🏆 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۱۳ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: و ممّا رزقناهم ینفقون 🔰 : هر انسانی که طبیعتش را در سایه فطرتش تعدیل نکرد است.مثلا مال دوستی باید با کمک فطرت، در حد اعتدال باقی بماند. اگر مال دوستی نباشد انسان به سراغ کار نمیرود و از گرسنگی می‌میرد و اگر افراط کرد و این ویژگی طبیعتش را مهار نکرد مریض خواهد شد که خود را بصورت جستجو و ذخیره اموال بیش از حد نیاز نشان می‌دهد. 🔰قرآن به عنوانی پزشکی که خود را شفای قلبها میداند باید همانند یک پزشک حازق دو کار انجام دهد: اول اینکه به بیمار بفهماند که بیمار است و نوع بیماریش را بگوید سپس راه درمان بیماری را تشریح کند. ✅ مرحله اول: تشریح نوع بیماری توسط قرآن: گوید انسان طبیعتی دارد بطوریکه اگر تمام خزائن رحمت الهی را نیز به او بدهی چیزی به دیگری نمی دهد چون فکر میکند تمام میشود! (اسراء، ۱۰۰) در حالیکه این تفکر غلطیست و هیچگاه تمام نمیشود. ✅مرحله دوم: تشریح چگونگی درمان: قرآن چگونگی درمان بیماری بخل را در فهم در دوران قبل از حیات انسان، پس از مرگ او و نیز در دوران حیات انسان میداند. 1⃣آنچه در اختیار انسان است (از جان و مال و علم و سایر کمالات) در «ابتدا» در ملکیت خود شخص نبود بلکه خدا به انسان داد. 2⃣ این اموال و جانها در «پایان» کار نیز مال انسان نیست و همه را از او میگیرند و همه میراث زمین و آسمان برای خداست (حدید، ۱۰) پس تا آنها را نگرفته اند انسان فرصت دارد انفاق کند؛ چون در قیامت دیگر ضوابطی مانند خرید و فروش و روابطی چون روابط پدری و فرزندی بکار نمی‌آید. «یا ایها الذین آمنو انفِقوا ممّا رزقناکم من قبل ان یاتی یومٌ لا بیعٌ فیه و لا خلّة و لا شفاعه» (بقره، ۲۵۴) 3⃣بین این آغاز و پایان نیز انسان مالک چیزی نیست. قرآن گوید ای انسان اگر به خدا تعهد دادی و کردی و جان و مالت را به او فروختی پس دیگر مالک نیستی (توبه، ۱۱۱) بلکه خدایی و نماینده اش در تصرف جان و مال (حدید، ۷) پس دیگر نباید بخیل باشی. 👜 انفاق از زکات بالاتر است چون در مورد زکات تنها گوییم زکات مال اما انفاق شامل هم میشود و جهاد یک انفاق است. ❌ خدا در صورت وجود دو شرط، انفاق را قبول میکند: حلال بودن مال و اخلاص انفاق کننده خدا گوید چه تیر به کفار بزنید و چه از آنها تیر بخورید اجر دارید. «و لا یطئون موطئاً یغیض الکفار و لا ینالون من عدوٍ نیلاً الّا کُتب لهم بهم عملٌ صالح» هیچ کجای پای نمیگذارند که دشمن را خشمگین کنند و از هیچ دشمنی انتقام نمیگیرند مگر اینکه برایشان عمل صالح مینویسیم (توبه، ۱۲۰) مشخص نیست که آیا کسی که در جنگ شهید شده بالاتر است یا آنکه در شهر قضاوت کرده! چون ارزش نزد خدا به اخلاص در عمل است. ⛔️ در مورد کفار نیز گوید اگرچه مال حلال را با میل هم انفاق کنند از آنها پذیرفته نمیشود چون به سبب عدم ایمان به خدا تحت هستند، لذا فی سبیل الشیطان عمل کرده اند و اخلاص در عمل ندارند. (توبه، ۵۳) اینها نمازم که میخوانند در شکند و انفاقشان هم از روی کراهت درونیست. ♻️قرآن گوید از بهترین آیات خداوند پیروی کنید (زمر، ۵۵) لذا این انتخابِ بهترین را در انفاق نیز ذکر کرده و میفرماید از آنچه که برایتان بهترین است و دوستش دارید به دیگران انفاق کنید «لن تنالوا البرّ حتی تُنفقوا ممّا تحبون» (آل عمران، ۹۲) تنها با است که میتوان به مقام ابرار رسید. این محبوبیت نیز یا ناشی از جنس خود مال است و یا زمان انفاق، که خود نیز بدان نیاز داریم. 🔅 🆔👇 @mohtaveytablighdini
🔹ادامه تفسیر جلسه ۱۴ 💎 مرحوم ابن بابویه در جلد ۲ من لایحضر از قول معصوم گوید: اگر کسی چیزی خواست صدقه بدهید و ردش نکنید. شخصی گفت که اینها غالباً وضعشان خوب است! معصوم پاسخ داد حتما وضعشان خوب است وگرنه اگر وضعشان خوب نبود و درخواست میکردند و مسلمانها نمیدادند که الان همه تان مرده بودید چون آهش حتما دامن همه مسلمانان را میگرفت! پس حتی هم گفت بدهید چون به خدا میدهید. 🔺حضرت علی فرموده دو روایت دارد یکی اینکه از سائل بخواهید برای شما دعا کند زیرا به این علت که بیشترشان دروغ میگویند دعا در حق خودشان اثر ندارد اما دعایشان در حق شما اثر دارد. در روایت دیگر گوید وقتی چیزی به درخواست کننده (سائل) دادید دستش را ببوسید چون دست خداست که گرفته اید. 💸بدین شکل با کمک فطرت الهی با ویژگی درونی جنگیده و آنرا کنترل میکند. ⏳قرض الحسنه فقط دادن مال به دیگری نیست بلکه هر کاری در راه خدا باشد الحسنه است مانند تمام عبادات. 👤 مومن کیاس و باهوش است؛ میداند کجا پنهانی و کجا آشکارا صدقه دهد.(بقره، ۲۷۴) مثلا به شخص آبرومند، پنهانی و هنگام کمک به جبهه های جهاد علیه کفر، آشکارا انفاق میکند تا شیطان در ملأ عام زمینگیر شده و بقیه نیز عملا دعوت به کمک کردن شوند. ⁉️ قرآن گوید مشرکین در پاسخ به اینکه چرا صدقه نمیدهند میگفتند اگر خدا میخواست به فقیران هم میداد، حال که نداده پس نخواسته داشته باشند پس ما هم نمیدهیم (یس، ۴۷) اما اینها اراده تکوینی را با اراده تشریعی یکی میدانستند. تکوینی خدا میخواهد انسانها را بیازماید پس به برخی مال داده به برخی نمیدهد که برای هر دو گروه آزمایش است زیرا او میخواهد که آنها که دارند به کسانی که ندارند بدهند. لذا در آیه ۴ محمد فرمود: اگر خدا میخواست از کفار انتقام میگرفت و احدی را باقی نمیگذاشت اما میخواهد شما را با یکدیگر بیازماید که آیا دینش را یاری میکنید یا نه. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔅 علامه جوادی 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۱۶ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: ایمان به رسالت و کتب انبیا 1⃣ اعتقاد به و کتب انبیا در زمره موارد ایمان به غیب است و مشمول تقوای اعتقادی. 2⃣ نبوت دو قسم است: 🔺: مخصوص هر پیامبر است مثلا ایمان به معجزه عصای حضرت موسی و رسالت او. ایمان به کتاب وی یا پیامبر اسلام نیز خاص همین دو است.«و الذین یومنون بما انزل الیک» 🔺: در اینجا اصل رسالت مطرح است و اینکه ما ایمان به این داریم که خدا بشر را بوسیله ارسال این ۱۳۴هزار پیامبر هدایت نمود و رسالت همگیشان، حق است. ایمان به نیز چنین است. 3⃣طبق قرآن، مومنان به رسالت همه انبیا و کتبشان ایمان دارند.(بقره،۴) اگر کسی به قرآن ایمان آورد به کتب و انبیای پیشین نیز ایمان آورده که ۳ دلیل دارد: 🔹۱. انبیای پیشین نیز همگی آوردند و دینی که برای مردم آوردند جز دین اسلام که تنها دین خداست نبود. «ان الدین عند الله الاسلام» (آل عمران،۱۹) 🔹۲. قرآن سخن همه انبیا را تصدیق کرده است. (مائده،۴۶) اگر کسی به قرآن ایمان آورد چون قرآن پیامبران را تصدیق کرده پس به پیامبران هم ایمان آورده است. 🔹۳. قرآن مبسوطاً در مورد پیامبران پیشین و داستانهایشان سخن گفته (هود،۴۹) و میفرماید ای پیامبر، زندگی برخی پیامبران را برایت گفتیم و برخی را نگفتیم (غافر،۸۸) 4⃣ایمان اجمالی و کلی به پیامبران قبل کافیست اما در مورد پیامبر آخر باید تمام احکامش را یاد گرفت و عمل کرد اگرچه شناخت تفصیلی علوم و فلسفه آن نیاز نیست. 5⃣ایمان به آنچه که بر پیامبر نازل شده تنها در مورد قرآن نیست بلکه هر چیزی که از گنجینه علم خداوند تنزل پیدا کرده و برای درک توسط بشر بر قلب پیامبر وارد آمده مشمول ایمان است مانند قرآن، احادیث قدسی خداوند، برخی روایات و حتی آنچه که پیامبر در معراج دیده و شنیده است. زیرا تا کلام الهی تنزل نکرده باشد قابل فهم برای بشر نخواهد بود. 6⃣تنزل یا به نحو تجافی است یا به نحو تجلّی. 🔺تنزل یعنی وقتی شیئی مانند باران از جایی حرکت کرد و به پایین آمد دیگر در جای اولش نباشد. 🔺اما تنزل به نحو یعنی آن مطلب حقیقی که در موطن خود موجود است پایین نمی آید بلکه رقیق شده و مرحله نازله اش بصورت لفظ در می آید تا قابل گفتن و شنیدن و خواندن باشد. ⚱برعکس علوم دیگر که ابتدا مطلبی را میبینیم یا میشنویم یا میخوانیم و سپس میفهمیم، اما پیامبر را ابتدا میفهمید و سپس آنرا با واسطه قوه خیال، به مسلمانان منتقل میکرد. 7⃣اگر کسی خواست مطلبی را برای بشر با قلم یا گفتن بیان کند ابتدا باید مطلب عقلی را از به تنزل دهد تا قابل تصویرسازی شود که مثلا فارسی بیان کند یا انگلیسی (نه اینکه آنرا از عقلش خارج کند‌. سپس آنچه را که در مرحله خیال تنظیم کرد را بوسیله قلم یا زبان بیان میکند. (این میشود تنزل مطلب) ✅لذا قرآن فرمود: این کتاب مانند است که یک سرش که بوسیله الفاظ عربی قابل فهم است، در دست بشر و سر دیگرش که حاوی معانی عمیق مفاهیم قرآن است در دست خداست. انسان میتواند فهم خود را از مفاهیم قرآن مرتبا افزایش داده تا از طریق این طناب، به مطالب نزدیکتر شود البته هیچگاه کاملا به آن نمیرسد. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🍁 علامه جوادی 🆔👇 @mohtaveytablighdini
✅خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: ۱۷ 🔖 آیه : ۴ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی 🔴ایمان به انبیا شامل ایمان به پیامبر فعلی، پیامبران قبلی و پیامبران بعدی که داده شده میشود و ازین جهت مسیحیان و یهودیان کافرند اما پیامبر اسلام چون بوده دیگر نیازی به ایمان به پیامبران بعدی نبوده است. 📚گفتیم که ایمان به قرآن و پیامبر ، لزوما ایمان به پیامبران گذشته و کتبشان را نیز بهمراه دارد. ۳ راه اثباتش مشخص شد و راه چهارم همین آیه ۴ بقره که ایمان به پیامبران گذشته را دانسته و آیه ۱۳۶ بقره آنها را جدا جدا نام میبرد. 🚧آیه ۱۳۶ بقره دو چیز را واجب دانسته: ۱. ایمان به آنچه بر پیامبران شده (اُنزِل) یعنی و دین ۲. ایمان به آنچه به پیامبران شده (اوتوا) شامل کتاب و 🚦«ایمان به آنچه بر تو و پیامبران قبل از تو نازل شده» شامل چند چیز است: که در آیه آخر بقره و ۸ تغابن میگوید شامل: ۱. اصل و دینی که ارسال شده ۲. کسی که وحی از اوست ( ) ۳. کسی که وحی را نازل کرده ( ) ۴. کسی که وحی را دریافت کرده ( رسالت ) 🐌نزول قرآن چه بر پیامبر و چه بر مردم، است! (نحل، ۴۴) ⚡️قرآن هم بر نازل شده و هم بر اما بر پیامبر بدون واسطه نازل شده و بر مردم با واسطه ی پیامبر! (نحل، ۴۴) یعنی پیامبر تنها همانند سیمی است که وحی خدا را مستقیما به مردم میرساند نه اینکه خدا به پیامبر وحی کرد و وحی تمام شد آنگاه پیامبر از سوی خودش حرف خدا را به مردم بزند! 👤پس وحی، همیشگیست و وقتی قرآن میخوانیم مستقیما خدا دارد همین حالا با ما حرف میزند اما تنها افرادی که قدرت را پیدا کرده اند این ارتباط مستقیم را میفهمند و گاهی میشوند و باقی مردم در درجاتی از کری و لالی و کوریند (صمٌ بکمٌ عمیٌ) ⁉️نشانه اینکه انسان به آنچه بر پیامبر اسلام و پیامبران گذشته نازل شده ایمان آورده، چیست؟ ▪️آیه ۶۰ نساء گوید: «هرگز به سراغ نرود» پس اگر در مسائل قضایی یا حکومتی خواست تحت حکومت و سلطه طاغوت باشد ایمان نیاورده است! 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📣 علامه جوادی 🆔👇 @mohtaveytablighdini