eitaa logo
تابلو🖌 یادداشت‌های یک نویسنده دون‌پایه
294 دنبال‌کننده
263 عکس
18 ویدیو
2 فایل
🟢خودم را جا کرده‌ام میان نویسنده‌های مدرسه "مبنا" 🟢برای ارتباط با من: @Shirin_Hezarjaribi
مشاهده در ایتا
دانلود
باید خونه‌های اطرافتون شیروونی باشن که خوشگلی برف رو ببینین😉
هو بارالها! من حاجت‌های کوچکی دارم که در مقیاس جهانی و کهکشانی و عوالم و اینها، زیادی کوچک هستند. می‌شود گفت: نانوحاجت. حاجت‌های متوسطی هم دارم که درست مثل دسته کوچک‌ها، زیادی متوسط هستند و در کلاس جهانی شاید اینها هم بروند توی همان دسته قبلی ولی خوب در حد و اندازه من و ظرفیتم و مغزم و پیشینه خانوادگی‌ام و موقعیت فعلی و اینها، میانه محسوب می‌شوند. حاجت‌های بزرگم اما،بزرگ‌اند. از آنها که دنیا را تغییر می‌دهند و زمین تکانی اساسی می‌خورد و خلاصه ملائکه می‌گویند: بابا تو دیگه کی هستی و شیطان فکر می‌کند کاش از روز اول خودش را وارد این بازی بازنده نمی‌کرد. قبل‌ترها همیشه همین بزرگ‌ها را از شما خواسته بودم چون از اولش می‌دانستم اولی و دومی، زیادی ساده و دنیاپرستانه و خلاصه، چیپ هستند. اما، امروز، درست همین امروز صبح فهمیدم بی همین کوچک‌ها و متوسط‌ها دشوار بشود راه بزرگ‌ترها را باز کرد. پس لطفا... بنده درب و داغانت
موقعیت: کتابخانه تکانی زهرا: مامان چرا اسم خاله آزاده روی سه تا از مجله‌ها هست؟ ولی اسم شما فقط روی یکیش? من: (نگاهش می‌کنم و دهانم را باز می‌کنم که توجیه کنم) آخه کوثر: به نظرت مامان ما با این همه کار وقت می‌کنه بنویسه؟ پی‌نوشت: چطوری قربون فهم و شعورشون برم؟
موقعیت: کتابخانه تکانی زهرا: مامان "کتاب" شماره اوله مدامه، نه؟ من: آره مامان زهرا:می‌دونی از کجا فهمیدم؟ اشاره کشیده‌اش را نگاه می‌کنم که می‌کشد روی جلد مجله. زهرا: چون روش نوشته میثاق رحمانی پی‌نوشت: برای شادی روح میثاق عزیز، صلواتی بفرستید لطفا.
هدایت شده از چیمه🌙
. او نمی‌خواهد را شیرین هزارجریبی نوشته و من را یاد جمله «واقعیت مادر است» از کتاب فریدون رهنما انداخت. از متن‌های بااصالت شماره خواب مدام بود. متنی که اقلیم دارد، سنت دارد و دختری که در پی کشف قوانین مادرانه است: «قانون مامان بود؛ خواب بد را باید اول برای آب روان گفت. مرحله آب که تمام می‌شد مامان می‌پذیرفت گوش بدهد.» @chiiiiimeh .
از ذوق می‌میریم😍😍😍 کی پسندیده....
هدایت شده از حُفره
۲ یادتان هست که شهاب حسینی را زیرتیغ بُردند؟ چون که هدیه‌اش را در جشنواره‌ی کن ۲۰۱۶ به امام زمان ( عج) تقدیم کرد. حرفی نماند که بارش نکردند. آن موقع حسینی متحجر بود! حالا اما حسین ملایمی و شیرین سوهانی روی سکوی اسکار می‌روند. سوهانی می‌خواهد حرف بزند که ملایمی با بازو هلش می‌دهد عقب. کمی صحبت می‌کند. بعد یک متن آماده می‌دهد دست سوهانی. هنوز چند دقیقه نگذشته که گوشی را از دست زن می‌کشد و به انگلیسی می‌گوید " نه ..‌ نه... ". بعد هم متن را تا پایان خودش می‌خواند. ما این جزئیات ضدزن و مردسالارانه را نمی‌بینیم. ما این حد از تحقیر زن ایرانی را نمی‌بینیم. چشم‌مان را روی این همه تحجر می‌بندیم! چرا؟ چون سوهانی مو افشان کرده. چون ملایمی همان اول کار می‌گوید که معجزه هست که ما اینجاییم! انگار که مثلا از جنگل آمازون گریخته! این‌ها مهم نیست ولی اگر کسی حرف از اعتقاداتش بزند باید نابودش کنید. حالا هم کف بزنید و تبریک بگویید به مردی که ذره‌ای برای زنی که کنارش است ارزش قائل نیست. و البته زنی که مثل موش در برابر او می‌لرزد و تسلیم است. زن زندگی آزادی؟ درست شنیدم؟ می‌گویم یک‌وقت آرمان‌هایتان با دیدن یک مجسمه به باد نرود؟ ✍️ مبارکه اکبرنیا بخشی از فیلم را اینجا می‌توانید ببینید: https://www.instagram.com/reel/DGucIDNIbfT/?igsh=MWFyc21ueXc3d3ltaA== اما کاملش را حتما سرچ کنید. @hofreee
اینو هم باید اضافه کرد که اگر تجربه زیسته شیرین در مواجهه با پدر جانبازش نبود، حسین ملایمی دست به اسکار نمی‌شد.