eitaa logo
تبیین، تحلیل و اجتهاد
906 دنبال‌کننده
16 عکس
13 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت بارگذاری متن‌های تحلیلی_تبیینی راه‌اندازی شده و وابسته به مجموعه‌ی تبیین منظومه فکری رهبری می‌باشد. ادمین: @Manzome_fekri110
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 / دکتر عبدالملکی در سخنرانی خطبه‌های پیش از نماز جمعه تهران چه گفت؟ ☘کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥‌ با دقت به صحبت‌های این آقا گوش بدید غرض از انتشار این فیلم، توجیه عملکرد اشتباه بعضی از مسئولین نیست، اما همیشه مسائل اونطور که در فضای مجازی نمایش داده میشه نیست، خیلی مراقب باشیم دچار نشیم. @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
16.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 صفر تا صد ماجرای ارز ترجیحی در کمتر از ۳ دقیقه @tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
♦️نسبت بین اندیشه‌ورزی حقیرانه‌ی نخبگان و حقیر شدن جامعه فضای مجازی در کنار معایب و حُسن‌هایش اما یک حُسن بزرگ داشت، اینکه نشان داد بسیاری از نخبگان مدعی ما هنوز هم درگیر مسائل حقیر و ناچیز هستند، مسائلی چون: دختران خیابان انقلاب اعدام یک محارب ربنای شجریان لباس تیم ملی ورود یا عدم ورود خانمها به ورزشگاه خودکشی یک جاسوس استعفای یک معاون تبدیل شدن قم به یک کشور مستقل برخورد چند مامور با یک مجرم و بسیاری موارد دیگر! شوربختانه باید گفت: وقتی نخبگان جامعه مسائل حقیر و ناچیز برایشان مسائل اصلی شود و ساعتها پیرامون آن قلم فرسایی کنند و نظریه دهند و از مسائل اصلی و ریشه ای جامعه غفلت کنند، آن جامعه هیچ وقت بزرگ نخواهد شد. چون نخبگانش حس خطرپذیری و اندیشدن نسبت به مسائل بزرگ، انتقال آن مسائل اصلی و بزرگ به سطح جامعه و تلاش برای رسیدن به آنها را ندارند! لاجرم جامعه نیز درگیر مسائل حاشیه ای خواهد شد! آقایان عزیز، نخبگان گرامی، مدعیانی که لایک و ممبر و فالوور گرفتن شده است ملاک شما برای اصلی و فرعی کردن مسائل، به‌والله همه آنهایی که می‌توانند روی افکار عمومی جامعه اثرگذار باشند، مسئولند و باید فردا علاوه بر پاسخگویی در محضر داور حق، جوابگوی تاریخ باشند! همه پیامبران با مردم بودند، اما آنها مصلح بودند، هدایتگر جامعه و مردم به سمت اهداف بزرگ و والا بودند، نه اینکه بخواهند جامعه را مشغول حواشی و مسائل حقیر کنند تا لایک و ممبرهایشان زیاد شود، که اگر غیر این بود این همه مورد تمسخر قرار نمی‌گرفتند! لذا جای شکرش باقی است، در رأس نظام ما رهبری قرار دارد که از نخبگان زمانه خودش بسیار جلوتر است و بزرگ فکر می‌کند و برای بزرگ شدن جامعه تلاش می کند! امیدوارم همراه این مصلح شویم نه درگیر حواشی حقیر و ناچیز! ✍محمدعلی رنجبر https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
◀️ از «آقامون جنتلمنه» نوشتید، از «سلام فرمانده» هم بنویسید! 🔰چرا پژوهش و رسانه ایران به آسیب‌ها بیشتر توجه دارد تا دستاوردها؟ ⭕ «بدنو ببین، جون بابا، خودتو بلرزون بابا» می‌خواندند و تأسف می‌خوردند و سر تکان می‌دادند که کودک و نوجوان ایرانی تباه شده و جمهوری اسلامی دچار شکاف نسلی عمیقی شده که دیگر پر کردنی نیست. ارزش‌ها و هنجارهای انقلاب اسلامی را بر باد رفته می‌دیدند و به اندک تلاش‌های مخلصانه بسیجیانی که مخلصانه و بی‌مزد و منت در حال تربیت نسل و برپایی حلقه صالحین و برگزاری اردوی جهادی بودند، پوزخند می‌زدند که چه نشسته‌اید که سیل همه‌تان را غرق خواهد کرد. اما امروز که یک سرود کاملاً ابتدایی و تقریباً بی‌هزینه روی لب ده‌ها هزار کودک و نوجوان ایرانی نشسته، سکوت کرده‌اند و لب نمی‌جنبانند که نکند ماله‌کش و همدست و حکومتی خوانده شوند. ⭕«سلام فرمانده» شهر به شهر می‌چرخد. نمی‌توان انکارش کرد. نمی‌توان حکومتی دانستش. چیزی دارد که خریدنی نیست. نمی‌توان اتوبوس و مینی‌بوس گرفت و این همه دختر و پسر نوجوان را جمع کرد و در میدان‌های اصلی شهر، لب‌خوانی کردش. نمی‌توان همه رسانه‌های فراگیر را به خط کرد و این چنین هماهنگ به خانه‌ها فرستادش. «سلام فرمانده» در متن جامعه پیچیده، با همه مشکلات و دشواری‌ها و رنج‌ها و زخم‌هایی که این جامعه دارد و زیر بار آنها کمر خم کرده. اما هر چه بیشتر خوانده می شود، کمتر در موردش نوشته می‌شود. ⭕گویی کلیشه‌هایی وجود دارد که روشنفکر و دانشگاهی و اهل کتاب و دانشگاه ایران نمی‌خواهد از آنها جدا شود. موضوع این نیست که این سرود از نظر عده‌ای «چیپ» است یا خیر، موضوع این است که بخش‌هایی از جامعه نخبگانی ما جرأت مقاومت در برابر فکر و نگاه غربی را از دست داده‌اند، وگرنه «چیپ» هم تحلیل می‌شود، اگر از آن سوی آب‌ها آمده باشد! ⭕ویدئوهایی که از همخوانی «سلام فرمانده» در شهرهای مختلف منتشر می‌شود، نشان می‌دهد این سرود از نظر ایجاد موج اجتماعی و ساخت همدلی موفق بوده است. ارزیابی میزان این موفقیت باید مبتنی بر معیارهایی کاملاً مستند و معتبر باشد. اما هر پژوهشی از یک حدس عالمانه آغاز می‌شود و حدس عالمانه این است که «سلام فرمانده» فراگیری بالایی ایجاد کرده آن هم در جامعه‌ای که لایه‌ها و اقشارش روز به روز از یکدیگر فاصله می‌گیرند. این فراگیری هم در سطح و هم در عمق رخ داده، هم از حیث شمار موجی که ایجاد شده و هم از نظر تنوعی که ساخته. نمی‌توان گفت فقط چادری‌ها، فقط بسیجی‌ها، فقط مذهبی‌ها «سلام فرمانده» را لب‌خوانی می‌کنند و حاضرند برایش تجمع کنند و شعرش را حفظ کنند. این حدس عالمانه یا فرض محتمل را لااقل بررسی کنید! ⭕جامعه دانشگاهی، اهالی پژوهش و فعالان رسانه‌ای ایران، جرأت احتمال‌دهی، تأمل‌ورزی و اندیشه‌سازی را از دست داده‌اند. گمان می‌برند دیر یا زود در هاضمه فکری جهان حل خواهیم شد و اساساً قائل به نگاه تمدنی و تمایز فرهنگی نیستند. انقلاب اسلامی ایران، همان انقلابی که آن همه وصف و تعبیر و شگفتانه از دوست و دشمن، سیاستمدار و امنیتی، اقتصاددان و جامعه‌شناس در موردش رفته است، بیش و پیش از آنکه تجمع و تظاهراتی باشد، صورت‌بندی مسأله چرایی عقب‌ماندگی ایران بود. ⭕انقلاب در قلب‌ها ریشه زد. ذهن‌ها را پرسشگر کرد. «نه شرقی و نه غربی» قبل از آنکه به یک برنامه کلان در سیاست خارجی تبدیل شود، یک باور ملّی و هنجار دینی است. اگر نخبه جامعه ایران، باور به امکان استقلال نظری در برابر جهان فریبنده غرب و شرق را از دست بدهد، تمدن‌سازی چگونه ممکن می‌شود؟ اگر نخبه جامعه ایران، مرتباً روی آسیب‌ها و اشکالات متمرکز شود و فرصت‌ها و دارایی‌ها را نبیند، آینده‌سازی چگونه میسر می‌شود؟ ⭕«سلام فرمانده» مهر باطلی است بر گزاره پرتکرار ناامیدی و دین‌ستیزی مردم و به ویژه غرب‌گرایی مطلق کودکان و نوجوانان ایرانی. هر اندازه با محتوا و مضمون این سرود مشکل داشته باشیم و دلیل اثربخشی و فراگیری آن را درک نکنیم یا نسبت به بت‌سازی عوامل و طراحان و مجریان این سرود هشدار بدهیم و از موج‌سواری رسانه‌های پرادعا اما کم‌اثر حکومتی روی این کار مردمی خشمگین شویم؛ نمی‌توانیم انکار کنیم «سلام فرمانده» به اصطلاح رسانه‌ای‌ها «گرفته» یا فراگیر شده و نشان داده که «امکان» مقاومت فرهنگی در برابر ساخته‌های مبتذل امثال ساسی مانکن که به شکل طراحی شده‌ای، نسل‌ جدید را هدف گرفته، وجود دارد. ⭕دومین ویژگی یعنی طرح «امکان» مقاومت از نخستین ویژگی یعنی «فراگیری» مهم‌تر است؛ حتی اگر هیچ دانشگاهی، پژوهشگر یا اهل رسانه‌ای بدان نپردازد. کاش یک دهم آسیب‌شناس‌ها، دستاوردشناس داشتیم. ✍ محمد رستم‌پور https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad [کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد]
آقای حسن خمینی، معنای «ولایت‌فقیه» و گسترۀ اختیارات ولیّ‌فقیه را نفهمیده‌اید. پایگاه اطلاع‌رسانی جماران به نقل از سید حسن خمینی: قید «مطلقه» در عنوان ولایت‌فقیه، نسبت به «احکام اوّلی» است، نه «قانون اساسی». آیة‌الله‌ خامنه‌ای: کار ‌ولی‌ّفقیه چیست در جامعه؟ کار ‌‌ولی‌ّفقیه عبارت است از ادارۀ جامعه، البته بر مبنای اسلام؛ شکی در این نیست؛ اما آنجاهایی که مصالح اسلامی را، مصالح اجتماعی را ‌ولی‌ّفقیه تشخیص می‌دهد و بر طبقِ مصلحت، یک دستوری صادر می‌کند، آن دستور، «حکم الله» است، آن دستور، خودش یک دستور شرعی است. ‌ولی‌ّفقیه چه با اتکا به دلیل عقلیِ قطعی و چه با اتکا به ادلّهٔ شرعی، یک مصلحتی را برای جامعه تشخیص می‌دهد، آن مصلحت را اِعمال می‌کند، آن می‌شود «حکم الله» و برای همهٔ مردم، این حکم واجب‌الاِطاعه است. معنای این جمله هم که در بیانات بزرگان تکرار شده که حکومت از احکام اولیّه است، همین است. اصل حکومت از احکام اولیّه است و احکامِ حاکم اسلامی هم حکم اوّلی است، یعنی حکم ثانوی، به معنایِ اینکه تابع ضرورت‌ها باشد نیست. البته در مواردی هم می‌تواند حکم ثانوی بکند. حکم ثانوی هم حکم شرعی است، فرقی نمی‌کند، اما آنچه را که ولی‌ّفقیه در جامعهٔ اسلامی به‌عنوان قانونی وضع می‌کند یا اجرا می‌کند، احکام ‌ولی‌ّفقیه احکام اوّلیه است، مثل «احکام الله» است. در جامعهٔ اسلامی تمام دستگاه‌ها، چه دستگاه‌های قانون‌گذار، چه دستگاه‌های اجراکننده، اعم از قوهٔ اجرائیه و قوهٔ قضائیه، مشروعیت‌شان به خاطر ارتباط و اتّصال به ‌ولی‌ّفقیه است و الّا به‌خودی‌خود، حتی مجلس قانون‌گذاری هم حق قانون‌گذاری ندارد. مجلس شورای اسلامی که قانون وضع می‌کند ــ معنای قانون وضع کردن چیست؟ معنای قانون وضع کردن این است که محدودیت‌هایی را در زندگی مردم، بر طبق یک مصالحی ایجاد می‌کنند ــ خب یک چنین کاری بنا بر مبنای فقهی اسلامی و بنا بر اصل ولایت‌فقیه، برای هیچ‌کس جایز نیست و از هیچ‌کس مشروع نیست، مگر ‌ولی‌ّفقیه. در حقیقت قانون‌گذاری هم اعتبارش به اتکا به ولایت‌فقیه است. قوه مجریه هم اعتبارش به اتکا و امضا و تنفیذ ‌‌ولی‌ّفقیه است که اگر ‌‌‌ولی‌ّفقیه اجازه ندهد و تنفیذ نکند و امضا نکند، تمام این دستگاه‌هایی که در مملکت مشغول کار هستند، چه قانون‌گذاری، چه اجرائیات، کارهایشان بدون دلیل و بدون حق است و واجب‌الاطاعه و الزامی نیست. به خاطر ارتباط و اتّصال به ‌‌‌ولی‌فقیه است که این‌ها هم مشروعیّت پیدا می‌کنند. در حقیقت ولایت‌فقیه مثل روحی است در کالبد نظام. بالاتر از این من بگویم، «قانون اساسی» در جمهوری اسلامی که ملاک و معیار و چهـارچوب قوانیـن است، اعتبارش به خاطر قبول و تأیید ‌ولی‌فقیــه است و اِلّا خبـــرگان، ۵۰ نفر، ۶۰ نفر، ۱۰۰ نفر، از هر قشری، چه حقی دارند دورهم بنشینند و برای مردمِ مملکت و مردم جامعه قانون وضع کنند؟ قانون اساسی وضع کنند؟ اکثریت مردم چه حقی دارند که امضا کنند قانون اساسی را و برای همۀ مردم این قانون را لازم‌الاجرا بکنند؟ آن کسی که حق دارد قانون اساسی را برای جامعه قرار بدهد، ‌ولی‌ّفقیه است، او همان امام اسلامی است و دستگاهی است که حاکمیت الهی را از طریق وراثتِ پیغمبر و وراثتِ ائمهٔ معصومین در اختیار دارد. او چون به خبرگان دستور داد که بنشینند قانون اساسی بنویسند و او چون امضا کرد قانون اساسـی را، قانـون اساسی شد قانــون. حتـی اصـل نظـام جمهـــوری اسلامــی، مشروعیتش، به‌عنوان یک حکم از طرف ‌‌‌ولی‌فقیه است. این ‌ولی‌فقیه است که نظام جمهوری اسلامی را به‌عنوان یک نظام، برای جامعه اسلامی به وجود می‌آورد و جعل می‌کند و لازم‌الاتّباع می‌کند و مخالفت با این نظام حرام می‌شود و جزء گناهان کبیره می‌شود و مبارزهٔ با مخالفین این نظام واجب می‌شود. چرا؟ برای خاطر اینکه این نظام، نظامی است که ‌ولی‌ّفقیه، یعنی آن مقامِ مسئولِ موظفِ مأذون از طرف پروردگار، برای مردم به وجود آورده؛ این شأن ‌ولی‌ّفقیه است. در حقیقت ولایت و حاکمیت ‌ولی‌ّفقیه، ولایت و حاکمیت فقه اسلامی است، ولایت و حاکمیت دین خداست، ولایت و حاکمیت ملاک‌ها و ارزش‌هاست، نه ولایت و حاکمیت یک شخص؛ یعنی خودِ ‌ولی‌فقیه هم به‌عنوان یک شخص، موظف است که آنچه حکم ‌ولی‌ّفقیه است اطاعت کند و تبعیّت کند. بر همه واجب‌الِاتّباع است این احکام. احکامِ ‌ولی‌ّفقیه، حتی بر خودِ ‌‌‌ولی‌ّفقیه [واجب است]. یک چنین گسترهٔ بسیار وسیع و عظیمی را، دامنه ولایت‌فقیه داراست که منتهی می‌شود به ولایت خدا؛ یعنی چون ریشهٔ ولایت‌فقیه، ولایت الهی است، ریشهٔ آن ولایت پیغمبر است و همان چیزی است که پیغمبر به اوصیای معصومینش و از اوصیای معصومین به علمای امت، فقهای امت... منتقل‌شده، لذاست که این، دارای یک چنین سعهٔ اختیاراتی است؛ این معنای ولایت‌فقیه در جامعهٔ اسلامی است. کتاب «ولایت‌ و‌ حکومت» ص۲۷۵ کتاب «ولایت‌ و انسان‌سازی» ص۱۰۳ ✍اسماعیل فخریان
🔲 تحلیلی بر حکم رهبری در نصب مسئول جدید روزنامه اطلاعات ◻️ انتصاب سریع یک چهرۀ اصلاح طلب بجای مرحوم دعایی در روزنامه اطلاعات از طرف رهبری چه معنایی دارد؟ ◻️آیا این حکم حضرت آقا معنایش تمایل ایشان همچنان به حضور و تثبیت دو‌جناح سنتی در عرصۀ سیاسی کشور است؟ ◻️از این حکم لزوما این برداشت فهم نمی‌شود. بیان‌ مسئله نیازمند شرحی است که اینجا مختصرا به آن پرداخته می شود. 1⃣ اول: حضرت آقا کار آیندۀ کشور را به جوانان سپرده‌اند و در این دو جریان رویش وجود ندارد. 2⃣ دوم: جریان چپ به دو بخش رادیکال و معتدل تجزیه شده است. در سپهر سیاسی آینده کشور جریان‌تندرو جریانی میرا و تمام شده است. جریان چپ با تکیه بر عقلانیت می تواند بقای خود را در آینده تضمین‌ کند. 3⃣ سوم: نه جریان اصلاحات و‌ نه اصولگرا با آنچه حضرت آقا تفکر انقلابی نامیده‌اند منطبق نیستند. 4⃣چهارم: رویشِ یک فضای بالنده سیاسی نیازمند بسترهای سالم و طبیعی است و تا آن وقت، صورت‌بندی سیاسی کشور و کنش‌گران درون آن عمدتاً با همین موجودین معنا می‌یابند. 5⃣ پنجم: جریان اصولگرا با شعار آزادی و مردم سالاری پیوند عمیق ندارد. جریان اصلاح‌طلب هم با شعار استقلال و اسلامیت خیلی میانه‌ای ندارد. وجود این دو جریان فعلا موجب تعدیل نسبی فضای سیاسی کشور به نفع شعارهای انقلاب است. 6⃣ ششم: انقلاب منتظر ظهور و شکوفایی یک جریان جوانانۀ انقلابی است. حضرت آقا جوانان را نسبت به تحزّب موجود نهی کرده‌اند. اما آنها را به سیاست‌ورزی دعوت کرده‌اند نتیجه روشن است. قالب فعلی سیاسی در کشور نیازمند پوست‌اندازی است. 7⃣ هفتم: فضای سیاسی انقلابی آینده به معنای حذف همۀ سلایق سیاسی و پیدایش و حاکمیت یک نگاه و یک سلیقه و یک‌مشی نیست.‌ در درون فضای انقلابی آینده یک تنوع، سرزندگی، تضارب آراء و رقابت سالم و‌جدی بر اساس مسابقه در خیرات نه رقابت در قدرت شکل خواهد گرفت. 8⃣ هشتم: شعارهای انقلاب روشن است: استقلال، آزادی، مردم‌سالاری، جمهوریت، عدالت، معنویت، اخوت، وحدت مسلمانان، مقاومت در برابر نظام سلطه و... ترکیب بندی جریان‌های سیاسی آینده با وفاداری واقعی نسبت به این اصول و تفاوت و تنوع در مشی در تحقق اهداف انقلاب شکل خواهد گرفت. 9⃣ نهم: آینده سیاسی کشور متحول خواهد شد و از جریان‌های قدیمی آنها که‌ توانسته‌اند خود را با این تحول تطبیق دهند، خواهند ماند. اما پیشران سیاسی در کشور یک‌جریان جوان بالغ، عاقل، اصولی، روشن اندیش، مردمی، خدمتگذار و متدیّن خواهد بود. ◻️مدیریت تحوّل یک مدیریت تک‌گزاره‌ای، تک خطی، غیر‌منعطف و بی‌توجه به واقعیات میدانی نیست. جمع بین واقع‌بینی و آرمانگرایی اکسیر تحول سیاسی در کشور است. ✍علی ثقفی https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
طلبکاری که باید پاسخگو باشد آقای قالیباف مدتی است پشت شعار زیبای «حکمرانی نو» قایم شده‌اید و هرچند روز یک‌بار هم ادای اپوزیسیون را در می‌آورید، دقیقاً منظورتان چیست؟ حکمرانی در جمهوری اسلامی دو پایه داشته و دارد: خدا و مردم. چیز جدیدی کشف کرده‌اید که دائم بر طبلش می‌کوبید؟ سال‌هاست که داد رهبری بلند بوده و هست که مراقب مردم‌سالاری باشید. مراقب اقتصاد مردمی باشید! خب بودید؟ شما باید پاسخگوی عملکردتان در دوران مدیریت و‌مسئولیت‌تان باشید، لازم نیست سخنرانی کنید و از حکمرانی نو بگویید. حکمرانی نو، ایدۀ انقلاب اسلامی است، شما موظف به پیاده کردن آن هستید نه سخن گفتن از ضرورت آن. یکی به میخ می‌زنید و یکی به نعل که از چه فرار کنید؟ در قضیۀ ساماندهی فضای مجازی که بیشترین نفع را برای فرهنگ و اقتصاد مردم دارد، دقیقاً چه کردید؟ حکمرانی نو یعنی بیایید پاسخگو باشید! بیایید شفاف توضیح دهید. ده‌ها اشکال به عملکرد شما وارد است، حکمرانی مردمی یعنی عزیزم بیا برای مردم توضیح بده! بیا از کم‌کاری‌هات معذرت‌خواهی کن! بیا جبران کن. بیاید در مورد رفتار دور و بری‌هایتان سؤالات ذهن مردم را پاسخ دهید. در مورد حجاب، دقیقا از اعتقادتان و وظایف‌تان صحبت کنید، حاشیه نروید. بالآخره بدحجابی و کشف حجاب یک معظل اجتماعی هست یا نه؟ اگر هست، وظیفه‌تان را در قبال آن بر شمارید و به مردم گزارش عملکرد بدهید. در مورد اقتصاد هم همینطور. واقعاً شماها از تمام ظرفیت حقوقی و حقیقی‌تان‌ برای کاهش تورم و رونق اقتصادی استفاده کرده و می‌کنید؟ از دانش‌آموز پایۀ دهم خاطره گفتید. دانش‌آموزان در این چند سالی که در مدرسه هستند خیلی چیزها باید یاد می‌گرفتند که نگرفتند، خب آقای رئیس مجلس، بسم‌الله این گوی و این میدان، بیا وزیر آموزش و پرورش را بیاور در مجلس و توجیهش کن که باید به دانش‌آموز چه یاد بدهد و چه نه! گفتید پلیس باید معذرت‌خواهی می‌کرد. وقتی تمام هجمۀ دشمن بر علیه پلیس است و دارند با رسانه‌هایشان و همچنین با چند عنصر نفهم و‌چند عنصر فهمیدۀ خائن، جای جلاد و شهید را عوض می‌کنند، پلیس بیاید از چه چیزی معذرت‌خواهی کند! از کاری که نکرده؟ معذرت‌خواهی پلیس یعنی پذیرش اشتباهی که نکرده و بازکردن جادۀ براندازی نظام! اینها برای شما روشن نیست؟ همان رهبری که از او دم می‌زنید فرمود: در اغتشاشات اخیر بیشترین ظلم به دستگاه انتظامی کشور شد، در این ظلم شریک نشوید. لطفاً هر موقع مثل حاج‌قاسم زندگی کردید، از حاج‌قاسم سخن بگویید. والسلام ✍اسماعیل فخریان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال «تبیین، تحلیل و اجتهاد»
❇️تغییر دینداری گفتم تصاویر شب‌های احیا را دیدی؟ گفت بله. مردم ما دیندارند. ولی دوران طاغوت هم همین بودند. گفتم درست است اما دینداری داریم تا دینداری. مردم ما مومن اند اما ایمان شان هم تغییر کرده است. گفت چطور؟ گفتم: 1⃣یکم اینکه دینداری مردم جمعی شده است. ماجرا تنها شب احیا نیست. تهران از ابتدای شب های رمضان دیدنی است. هرکوچه و خیابان یک هیات. تا نیمه سحر و آنهم مملوّ از جوان‌ها و نوجوان‌هاست. بقیه کشور هم همین است. باقی سال نیز. از اعتکاف‌ها تا مجالس روضه هفتگی. اما دینداری فراتر از این تغییر کرده است. 2⃣دوم اینکه دینداری‌ها به غیر جمعی، اجتماعی شده است. دینی که تنها سرسجاده بود امروز به منصه بروز و ظهور اجتماعی رسیده است. اهل دینداری اهل دستگیری‌اند و مواسات. اهل ایثار و فداکاری؛ آنهم با گرایش ها و ظواهر مختلف. اما باز هم فراتر است. 3⃣سوم اینکه دینداری امروز عمق یافته است. یک مثال روشن همین راه پیمایی روز قدس است. ظلم ستیزی در فطرت مردم ماست. قبل انقلاب هم مردم ظلم‌ستیز بودند. اما سطح ظلم‌ستیزی چه بود؟ مقابله با اوباش محله. برای همین قصه‌ها داریم از لوتی‌های شهر که مقابل لات‌ها و مزاحمین نوامیس مردم می‌ایستادند. اما با انقلاب مقابله با ظلم عمق یافته است. امروز ایستادگی نه تنها مقابل اوباش محله که مقابل اوباش عالم است. یک نمونه اش روز قدس. 4⃣و چهارم اینکه باز هم تغییرات فراتر است. امروز دینداری جهت یافته است. اصل و اساس دینداری در حب و بغض نسبت به حق است و امروز سمت و سوی دینداری‌ها مبارزه با دشمن حق است. یک نمونه‌اش حجاب. گذشت روزگاری که حجاب تنها مصونیت بود. تنها نشانه حجب و حیا بود. امروز بسیار فراتر است؛ حجاب ابزار مبارزه و نماد تقابل با دشمنی‌هاست. امروز حجاب نماد وطن پرستی و دفاع از کشور است. جالب نیست؟ 5⃣همه اینها به کنار. اما پنجم مهمترست. مردم امروز برای دینداری هزینه می دهند. هزینه مقاومت. مردم برای نگه داشتن دینشان مقابل خناسان و شیادان داخلی و خارجی ایستادگی می‌کنند. سالهاست تحت طوفان و بمباران هجمه‌های ترکیبی‌اند و البته تاب می آورند. طبیعی است که ایمانی که در دل مقاومت بدست بیاید قابل مقایسه با ایمان از سر عافیت نیست. ✅مردم ما سالهاست دیندارند. اما با انقلاب دین‌شان جمعی و اجتماعی و عمیق و راهبردی شد و در این چهار دهه با مقاومت و ایستادگی ایمان‌شان آب دیده شده است و مستحکم. و البته اینهمه از صدقه سر آن پیر روشن ضمیر است که همه را پای سفره انقلاب نشاند؛ خمینی عزیز. روحش شاد. ✍محسن مهدیان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
✍ یک اشتباه راهبردی در چگونگیِ مواجهه با مسئله «کشف حجاب» روش مواجهه اندیشمندانی همچون «آیت‌الله مصباح» با فتنه‌های فرهنگی - اجتماعی چگونه بود؟ 1⃣ تامّل در آیات قرآن کریم نشان دهندۀ این نکته راهبردی و مهم است که در نوع مواجهه با هر فتنه و ناهنجاری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی (مانند مسئله «کشف حجاب»)، «اصل اساسی» و «اولویّت»، باید برخورد شدید و قهرآمیز با «ریشه‌ها»، «علّت‌ها»، «سامری‌ها» و «منافقانی» که عامل و نفوذیِ دشمن هستند و «شبکه‌های مولد ناهنجاری‌های اجتماعی» و «عاملان اصلیِ» ایجاد آن فتنه‌ها و ناهنجاری‌ها باشد، نه برخورد با معلول‌ها و قربانی‌های کف خیابانی. «گوساله‌های سامری» و «مسجد ضرارها»یی که پایگاه ایجاد ناامنی‌های عقیدتی، فرهنگی و سیاسی هستند باید با مدیریتی دقیق و هوشمند، سوزانده شوند یا تخریب شوند. 2⃣ امام امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در توصیه‌ای به محمد بن حنفیه که پرچم سپاه در جنگ جمل را به او داده بودند، می‌فرمایند: «ارْمِ بِبَصَرِكَ‏ أَقصَى‏ الْقَوْمِ‏ وَغُضَّ بَصَرَكَ وَاعلَم أَنَّ النَّصْرَمِن عِندِاللَّهِ سُبْحَانَه‏؛ به انتهای سپاه دشمن بنگر و دیده‌ات را(از آنچه که اراده‌ات را سست می‌کند) فرو افکن و بدان که پیروزی از سوی خداوند سبحان است.»(نهج البلاغه؛خطبه۱۱) در واقع توصیۀ امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به همه مجاهدان جهاد فرهنگی (اعم از فعالان خودجوش فرهنگی، اندیشمندان و کارگزاران) این است که در این جهاد، سرگرمِ مصادیق پیش پا افتاده و دمِ دستی و بدون اولویت نشوید؛ ماجرا را «راهبردی»، «عمیق»، «ریشه ای»، «جامع»، «برآیندی»، «فرآیندی»، «جریانی»، «چند ضلعی» و «چند بعدی» ببینید:«ارْمِ بِبَصَرِكَ‏ أَقْصَى‏ الْقَوْمِ؛به انتهای سپاه دشمن بنگر». همچنین می‌فرماید: «غُضَّ بَصَرَكَ». یعنی خیره نشو و چشمانت را نیمه بسته نگاه دار؛ از چه چیزی؟ از هرآنچه که ممکن است در میدان جنگ در تو «اختلال محاسباتی» ایجاد کند. از تعداد نفرات و تجهیزاتِ بزرگنمایی شده، از حواشی پر سر و صدا و از مصادیق و موضوعات غیراولویت دار. 3⃣ با توجه به آنچه گفته شد، در مسئله "کشف حجاب" نیز نباید فریب بزرگنمایی‌ها و حاشیه سازی‌های دشمن از "کشف حجاب های خیابانی" را خورد. بلکه باید «میدانِ اصلیِ نبرد» را درست تشخیص داد: ✅ امروز میدان نبرد اصلی در مسئله کشف حجاب، «مدیریت صحیحِ فضای مجازی»(بطور خاص، تلگرام و اینستاگرام) است. ✅ میدان نبرد اصلی، «نظارت دقیق بر شبکه نمایش خانگی» است. ✅ میدان نبرد اصلی، برخورد با «سلبریتی های قبح شکن و هتّاکِ مرتبط با سفارتخانه های غربی» است. ✅میدان نبرد اصلی، «برخورد با مافیای تولیدکننده و واردکننده و توزیع کننده لباسهای نامناسب» است. ✅ میدان نبرد اصلی، برخورد با سرشبکه های مرتبط با دشمن هستند که با وعده پول، افرادی را برای قبح شکنی و کشف حجاب های خیابانی اجیر و سازمان دهی می کنند. ✅ میدان نبرد اصلی، نظام آموزش و پرورش و آموزش عالیِ پر اشکال ماست که خروجی هایش در کف خیابان دیده می شود. ✅ میدان نبرد اصلی، اندیشه‌های فرهنگیِ خطرناکی است که از ابتدای انقلاب در ذهن برخی کارگزاران و تصمیم سازانِ کشور نقش بسته. ✅ میدان نبرد اصلی نفوذی‌هایی هستند برای در امان ماندن خود از تیغ انتقاد، ما را مشغول به معلول‌های خیابانی و حواشی و امور غیراولویت‌دار کردند و می‌کنند. آری! باید نیم نگاهی هم به خیابان داشت؛ولی نه بگونه‌ای که ما را دچار «ناامیدی»،«فریب» و «اختلال محاسباتی» کند تا بخش عمده سیاستگذاری‌ها و مطالبه‌گری‌ها را نیز به سمت خیابان سوق دهیم. 4⃣ این اشتباهی بود که برخی در دهۀ هفتاد نیز که زمانه شروع تهاجم فرهنگیِ دشمن بود، مرتکب شدند؛ اما از آن سو امثال «شهید آوینی» و مرحوم «آیت الله مصباح یزدی» که درک عمیق‌تری از موضوع داشتند، ریشه‌ها و علت‌ها و سامری‌ها و منافقان و مرجفون و نفوذی‌های فرهنگیِ دشمن و سیاستگذاران پشت پرده فرهنگ را هدف می‌گرفتند و برخورد سخت با آنان را مطالبه می‌کردند. 5⃣ همچنین سیاستگذاری‌ها و قوانین در این زمینه نباید «تک بعدی» و تنها ناظر به «برخورد با مصادیق خیابانیِ کشف حجاب» طراحی شوند. برنامه عملیاتیِ دشمن در مسئله حجاب، منسجم، منظّم، چند بعدی، مکمل یکدیگر و به تعبیر قرآن، «صفّاً» (در یک صف واحد) است: «فَأَجمِعوا كَيدَكُم ثُمَّ ائتُوا صَفًّا؛ (فرعون گفت:) تمام نيرو و نقشه خود را جمع كنيد و دريك صف (به ميدان مبارزه) بيائيد.»(طه، ۶۴) در نتیجه در جبهه حق نیز باید طرّاحی و برنامه عملیاتی و قوانین، چند لایه، منسجم، مکمل یکدیگر و «صَفًّا» باشد. این نوع جهاد فرهنگی است که دارای اتقان و مورد رضایت خداوند متعال است: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ فِي سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ"(صف،۴) ✍ شبیر فیروزیان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
🔺ایران کی و چگونه مستقیم وارد نبرد طوفان الاقصی می‌شود؟ پاسخ به این سوال قبل از اطلاعات نظامی، نیاز به فهم نظام اصول و قواعد مبارزه ایران دارد؟ 🔺اولین بار این مساله در ماجرای حضور تیپ ۲۷محمدرسول الله بعد از فتح خرمشهر مطرح شد. راهبرد راه قدس از کربلا میگذرد، توضیحاتی دارد که در خاطرات فرماندهان مثل شهید صیاد و دیگران آمده. خلاصه آن این است که حضور مستقیم ایران به تنهایی بی فایده است. باید مسیر را با همراهی کشورهای مختلف و ایجاد جبهه فراگیر باز کنیم. این یک اصل شد. 🔺یکی دیگر از مواردی که این مساله طرح شد، ماجرای حکم سلمان رشدی بود. پیرامون اجرای این حکم مجادلات بسیاری بین جریان چپ و راست انجام شد. اما در نهایت یک اصل برای همه جا افتاد و آن اینکه ایران جهت انقلابی و فراگیر و امتی خود را پیش می‌رود اما ساختارها و نظام حقوقی متداول دنیا را هم رسما خراب نمی‌کند. نه به بهانه قوانین دنیا از آن جهت انقلابی عقب می‌کشد و نه این که علنا نفی آن قواعد می‌کند. لذا بعدها در جنگ بوسنی و غیره نیز ایران در پوشش های پذیرفته شده دنیا در میدان حاضر می‌شد. 🔺مورد دیگر جنگ کویت و درگیری عراق و آمریکا بود. در آن نبرد ایران وارد نشد. با اینکه همه می‌دانستند دشمن شماره یک ایران آمریکا است و بهترین وقت برای ضربه زدن به او است. ولی تصمیم به بی طرفی ایران یک نکته را نشان داد و آن اینکه زمانی به آمریکا ضربه می‌زنیم که به اراده او ضربه بخورد نه اینکه طرح او پیش برود. لذا حضور در جنگ‌ها باید طرح آمریکا را خراب کند نه آن را پیش ببرد. 🔺باز موارد دیگر مثل نحوه حضور ایران در اتفاقات مهم بین المللی و ظلم‌های منطقه‌ای در شرق آسیا و امثالهم بود که نشان میداد ایران متمرکز روی طرح دشمن و راس دشمنی است. او قدرت را در جنگ هدر نمی‌دهد. این را در میانه میدان جنگ هشت ساله و نحوه تعامل با نیروهای افغانستان در جنگ با شوروی هم می‌شد دید. هر چند ایران رسما به نفع مجاهدین افغان و مقابل شوروی قرار گرفته بود. در این سال‌ها خیلی از نقدها به اینکه چرا ایران صرفا به یک موضع لسانی در فلان جنگ در شرق آسیا یا فلان نقطه از آفریقا یا آمریکای جنوبی اکتفا می‌کند، پاسخش همین اصل بود. طرح دشمن و راس دشمنی. 🔺ایران در این سال‌ها چه می‌کرد؟ اولا ایجاد یک قدرت مقتدر و الگوی پیشرفت در منطقه. وجود چنین پرچمدار مقتدری در منطقه برای شکل گیری جریانهای مقاومت در کل جهان اسلام موثر بوده و هست. 🔺ثانیا توجه به ایجاد یک انسجام و وحدت واقعی در امت اسلام. مانع اصلی اسراییل بود. اسراییل خط مقدم درگیری بین المللی ایران با استکبار غرب بود. البته راس دشمنی آمریکا بود و نه اسراییل. اما محو اسراییل فوری ترین هدف و خراب کردن طرح غرب در تقابل با قیام مسلمین بود. در این میان نبرد داعش و تکفیری ها را نیز باید در همین چارچوب دید. یعنی تضعیف ایران و تقویت اسراییل از طریق کپی برداری از نظام ایران. نبردی بسیار سخت و البته در نهایت موفق شکل گرفت. 🔺ثالثا ایران به صدور اندیشه قیام و مقاومت و ایجاد حلقه های مقاومت و مسلح کردن آنها مدد رساند ، این حرکت در میانه میدان درگیری با اسلام صهیونیستی داعشی انجام شد و زیر چتر مذاکرات برجام و غیره جلو رفت. لذا شکست داعش و ایجاد گروههای مقاومت در عراق و سوریه و یمن و فلسطین و غیره در کنار حزب الله لبنان اتفاق افتاد. 🔺امروز در چه وضعی هستیم؟ ایران به هیچ وجه دستش بسته نیست. او جبهه ای متشکل و گسترده در کل دنیا در اختیار دارد که امروز همه روبروی اسراییلند. جبهه ای که لااقل از طریق لبنان و سوریه هم مرز با اسراییل است. روشن است که تلاش میکند با کل جبهه خود وارد این درگیری شود. جبهه ای که البته همه هم جهت هستند و هماهنگ با هم عمل میکنند. این را دشمن متوجه شده. 🔺روشن است که عمل کردن هر جزء باید طرح دشمن را خراب کند کشتن آدمها و خراب کردن ساختمانها و دل خنک کردن و امثالهم ملاک نیست. لذا فعلا نقش راس پشتیبان و هماهنگ کننده جبهه بر عهده ایران است و با توجه به اصول فوق بسیار بعید است که ایران حضور مستقیم در جنگ را اولویت خود قرار دهد. او نیاز به چنین حضوری نمیبیند هر چند تاثیر در تصمیم گیری کل جبهه را به شکل کاملا محسوسی دارد. ✍روزنامه همشهری https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad ⬅️ کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
❇️ گل به خودی‌های انتخاباتی خیلی ساده و کوتاه؛ همان‌ها که سال‌ها کشور را تحریم و سفره مردم را کوچک کردند و خیابان‌ها را آتش زدند و خوبان شهر را ترور کردند، پروژه مشارکت پائین در انتخابات را هم دنبال می‌کنند. اما ابزار نهایی این خناسان برای قهر مردم با صندوق رای چیست؟ اول اینکه القا کنند که رای مردم در گذشته بی‌اثر بوده. دوم اینکه در آینده هم بین این و آن تفاوتی نیست. اما دشمن به کنار، برخی در داخل نقش گل به خودی را بازی می‌کنند و همین دو پروژه دشمن را ناخواسته مدد می‌دهند.   1⃣یکم. سهم خودی‌ها در پروژه اول دشمن: 🔻دسته اول کسانی هستند که تصور می‌کنند با تخریب و اتهام‌زنی و به اصطلاح افشاگری موجب روشنگری و رونق انتخابات می‌شوند و متاسفانه این اقدام زشت و زننده را هم اخیرا کلید زدند. این افراد نمی‌دانند که ثمره نهایی این دست اقدامات فارغ از قضاوت اخلاقی و شرعی و قانونی، تنها و تنها تائید گزاره «فساد سیستمی» است که دشمن این روزها و در شب انتخابات هر دم بدان می‌دمد.  توجه کنیم کسی منکر مبارزه با خطا و تخلف و فساد نیست، اما ایندست اتهامات رسانه‌ای بدون حضور محکمه و عدلیه آنهم در زمان کوتاه تا شب انتخابات، تنها و تنها اثبات این ادعاست که بین این و آن فرقی نیست و رای دادن بی اثر است.  2⃣دوم. سهم خودی‌ها در پروژه دوم دشمن: 🔻دسته دوم برخی از مسئولین هستند. برخی تصمیمات شتابزده در این زمان کوتاه که موجب سوءتفاهم و خطای ادراکی در جامعه می‌شود، فرصت را برای دشمنی‌ها فراهم می‌کند. پروژه دشمن اینست که صندوق رای در گذشته موثر نبوده است و رفت و آمد دولت‌ها موجب اصلاحات یا توسعه نمی‌شود. از این‌سو تصمیمات خلق الساعه‌ای که در این زمان اندک، فرصت روشنگری و اقدام رسانه‌ای موثر برای آن وجود ندارد، تنها پاس گل به دشمنی‌هاست. چه بسا تصمیمی که به جهت کارشناسی نیز منطقی است اما به جهت زمان اندک برای روشنگری و تبیین و کار رسانه‌ای، طعمه دشمن می‌شود. مصادیق هردو بخش کم است اما کمش هم در شب انتخابات بسیار است. نمونه‌ها را خودتان فهرست کنید. ✍ محسن مهدیان https://eitaa.com/tabyin_tahlil_ejtehad کانال تبیین، تحلیل و اجتهاد
مسأله‌یاب‌هایِ مسأله‌حل‌کن ماهیت انقلاب اسلامی جوری است که ذاتاً چالش برانگیز است. اصولی که انقلاب اسلامی به آن معتقد است، مخالفان سرسخت جهانی دارد. از روزی که انقلاب متولد شد، شبیه هیچ‌کدام از انقلاب‌ها و مکتب‌های گذشته نبود. این یک چیز جدیدی است. نه شبیه و متکی به مکتب سوسیالیستی شرق است و نه شباهتی به مکتب لیبرالیستی غرب دارد. طبیعی است چنین موجودی که از اطاعت شرق و غرب سرباز زده و بر علیه همۀ آنها طغیان کرده و شوریده، در یک نبرد سخت و پیچیده وارد شود. وقتی تو اعلام استقلال از همه کردی، وقتی گفتی می‌خواهم خودم باشم و روی پای خودم بایستم، وقتی گفتی نمی‌خواهم توسری‌خور و دنباله‌رو دیگران باشم، طبیعی است که قلدرها، سودجوها و استعمارگرها از تو عصبانی شوند. انقلاب باید فکر مدیریت این چالش‌ها را بکند. باید برنامه‌ای برای زمین نخوردن، برای له نشدن، محو نشدن و مضمحل نشدن خودش در این نبردهای جهانی، داشته باشد. این چالش‌ها هم ابعاد مختلفی دارند: بعد فرهنگی، بعد اقتصادی، بعد سیاسی، بعد نظامی، بعد حقوقی و ... نکتۀ مهم این است کشوری که چنین انقلاب یکتایی در آن واقع شد، به اندازۀ کافی چالش‌های تحمیلی از سوی قلدران دارد، پس به‌هیچ‌وجه نبایستی خودش برای خودش چالش جدیدی بیافریند. بایستی جلوی چالش‌های دست‌ساز داخلی را بگیرید؛ و الّا لازم است در دو یا چند میدان چالشی هم‌زمان ورود کند و خب این به صورت طبیعی قدرت یک کشور را تضعیف می‌کند. مثلاً در باب فرهنگ بی‌توجهی به هستۀ نرم آن یعنی تشکل‌های مردمی، یا میدان ندادن به ظرفیت‌ها و ابتکارات مردم، یا دختر و پسر را در معرض فساد و ولنگاری گذاشتن یا برخورد صوری و سطحی با مقولۀ فرهنگ و... می‌تواند از چالش‌های دست‌ساز داخلی باشد. در اقتصاد، غفلت و یا تغافل از تولید داخل، بی‌توجهی به نیروی انسانی، عدم توجه به نخبگان، عدم نظارت درست در بازار اقتصاد آزاد، عوض کردن خصوصی‌سازی با اختصاصی‌سازی و... از چالش‌های خودساز داخلی است. هنر جبهۀ انقلاب این است که چک‌لیست چالش‌های ممکن در هر بخش را تهیه و افکار عمومی را به آن توجه دهد. چه چالش‌هایی که از طرف مقابل ما بر ما تحمیل می‌شود و چه آنها که ممکن است خواسته یا ناخواسته در داخل ساخته می‌شود. هنر ما بایستی این باشد که در آینده زندگی کنیم، آینده را رصد کنیم، ببینیم در یک سال پیش‌رو، در سه سال آینده، در پنج سال یا ده‌سال آینده در بخش‌های مختلف، ممکن است چه چالش یا بحرانی دامن ما را بگیرد، آن را شناسایی کنیم و راه پیشگیری و یا درمان آن را پیدا کنیم. در حقیقت ما باید ابتدا مسأله‌یاب و سپس مسأله‌حل‌کن شویم. امروز بالاترین خدمت به این کشور و به این ملت و به این انقلاب همین است. بسیاری از مشکلات، با توجه ما، با هوشیاری ما، با آینده‌نگری ما، با مسأله‌یابی ما، با راهکارهای ما، با کار و ابتکار ما یا اصلا پیش نمی‌آید یا بعد از وقوع بزودی حل می‌شود. @fakhrian_ir
ضرورت تداوم خط رئیسی(۱) از روز انتشار خبر سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهان، رهبر انقلاب بر تداوم فعالیت‌ها و کارهای دولت، خصوصاً خط مدیریتی آقای رئیسی تاکید دارند. خط رئیسی، مورد تأیید و تمجید رهبر انقلاب بوده و هست: «ما به همۀ دولت‌ها کمک کردیم. لکن در مورد این دولت، علاوۀ بر کمک، بنده با نگاه به این دوساله می‌خواهم تمجید هم بکنم؛ یعنی آنچه تا امروز در این دو سالی که این دولت بر سر کار بوده از عملکرد دولت مشاهده کرده‌ایم، مستوجب این است که ما تقدیر کنیم و تمجید کنیم از دولت. در بخش‌هایی، دولت خوب و قوی ظاهر شده که این بخش‌ها هم بخش‌های مهمّی است؛ من حالا یک اجمالی عرض می‌کنم. علّت اینکه من این‌ها را می‌گویم این است که زبان دولت در بیان آنچه انجام گرفته متأسّفانه زبان رسایی نیست؛ اتّفاقات خوبی که افتاده، به آن اندازه‌ای که شایسته و حقّش است، در نظر مردم و ذهن مردم منعکس نشده. بنده می‌خواهم یک مقداری بگویم تا شاید کمک بشود به اینکه حقایق و واقعیّت‌هایی که در مورد دولت هست، برای آحاد مردم و افرادی که نظر و غرضی ندارند بیشتر آشکار بشود. حالا من در چند بخش اشاره می‌کنم». بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۴۰۲٫۰۶٫۰۸ خصوصیات مدیریتی او برجسته و قابل توجه بود. نبایستی این خط منحرف شود. باید رئیس‌جمهور بعدی و هیئت دولت، کارهای ناتمام دولت سیزدهم را تمام کنند. بایستی بر روی همان ریل حرکت کنند. تازه امید و اعتماد مردم زنده شده بود: «به نظر من مهم‌ترین توفیق این دولت، زنده کردن امید و اعتماد در مردم است؛ این بزرگ‌ترین توفیق شما است. مجموع عملکرد دولت ــ چه شخص رئیس‌جمهور محترم، چه مسئولین در بخشهای مختلف ــ به مردم این احساس را داد که دولت وسط میدان است، مشغول کار است، دارد تلاش می‌کند و برای آنها خدمت میکند، میخواهد خدمت‌رسانی بکند؛ این [کار]، امید مردم را و اعتماد مردم را تا حدود زیادی احیا کرد. در مواردی، این تلاش‌ها نتایج محسوسی هم داشت که مردم به چشم دیدند، مثل بخش سلامت، بخش‌های دیپلماسی، بعضی بخش‌های فرهنگی و غیره که نتایج روشن و مشخّصی هم داشته؛ بعضی از آن‌ها هم نتایجی داشته است لکن برای مردم باید این نتایج نشان داده بشود؛ نتایجی وجود داشته، منتها باید به مردم گفته بشود که این نتیجه حاصل شد، این اتّفاق افتاد. در بعضی از کارها هم هنوز تلاش‌ها به نتیجه نرسیده، لکن احساس میشود که کار دارد انجام می‌گیرد. این به نظر من بزرگ‌ترین توفیق شما است». بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت۱۴۰۱٫۰۶٫۰۸ نبایستی گذاشت امید مردم که مهم‌ترین عامل حضورشان در میدان است، ناامید شود. @fakhrian_ir
مشارکت در کجا و چگونه؟! / بازتولید قدرت مردم 🔹مردم‌سالاری را در «مشارکت‌»های اجتماعی باید جست. مشارکت صرفا شرکت کردن نیست. مشارکت، درگیر شدن به کارهای کشور است و لازمۀ آن، شرکت دادن است. نظامات اجتماعی متعددند. نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام فرهنگی و... در این نظامات اگر مردم شرکت داده نشوند، طبیعتاً از طرف آنها هم مشارکتی نخواهد بود. دعوت به کارهای سیاسی کافی نیست. دعوت به امور فرهنگی و اقتصادی کافی نیست. شرکت دادن لازم است. 🔸مدل حکمرانی باید بستر شرکت دادنِ آزادانه، فعالانه و از روی اراده و انتخاب در نظامات اجتماعی باشد. در غیر این صورت شما قدرتِ مردم را نخواهید داشت. قدرت و مدد مردم را بایستی در بستر شرکت‌دادن‌ها تولید کنیم. بخشی از این شرکت دادن‌ها بر دوش دولت‌هاست. اما بخشِ دیگری از آن، بر دوش خواص و تشکل‌هاست. 🔹رهبری در بحث تحزّب فرمود، احزاب و تشکل‌های بایستی با «مردم» کانال‌کشی کنند. یعنی هر تشکل، یک کانال بزرگ به سمت مردم باید باشد. این تشکل باید مردم را عهده‌داری کند، مردم را شرکت دهد، از مردم، با مردم، برای مردم تولید قدرت کند. 🔸عهده‌داری و شراکت هم بایستی همه‌جانبه باشد، البته اولویت باید با اقتصاد باشد. در کنار اقتصاد، فرهنگ و سیاست. افول مشارکت سیاسی در نزول عهده‌داری و شراکت در اقتصاد و فرهنگ است. سوراخ دعا را دریابیم. صرفا با دعوت، کار به سامان نمی‌رسد. تواصی لازم است، دعوت لازم است، نصیحت لازم است، اما آنچه اصل است بازتولید قدرتِ نرم مردم در عرصه‌های مختلفِ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی با شرکت دادن مردم در ادارۀ زندگی خودشان و نقش‌آفرینی در حکمرانی است. 🔹مادامی که ما شاهد بی‌محلی به مردم در بستر حکمرانی باشیم، آش و کاسه، همین آش و کاسه است! مشارکت در انتخابات، تنها مسالۀ ما نیست که نزدیک به انتخابات، به دنبال مشارکت بیشتر باشیم. مسأله، قدرتِ مردم به‌عنوان تضمینِ بقا و تداوم نظام است. آن‌وقت که مردم به استضعاف اجتماعی بیفتند، اثرش را در میادین مختلف از جمله میدان انتخابات خواهیم دید. 🔸چرا کارگرانِ کارخانه‌های تعطیل و نیمه تعطیلی که احیا شدند، در انتخابات مشارکت می‌کنند؟ شرکت نه، مشارکت، و انتخابات را از خودشان می‌دانند. چون آنها را به حساب آوردیم، به آن‌ها نقش دادیم، عهده‌داری کردیم.‌ غُصۀ قصه‌شان را خوردیم. آنها حس کردند که دیده شدند، دیدند کسی پیدا شد و آنها را گردن گرفت. به زندگی‌شان سامان داد، کسی آمد و دید و پای کارشان ماند. 🔹پس گرانیگاه مشارکت بالا، شرکت دادن، نقش دادن و گردن گرفتن مردم در همۀ عرصه‌هاست. @fakhrian_ir
در میانۀ حاشیه آن یکی از صد کلمه حرفش، ۹۰تایش است. هر آنچه را که نمی‌پسندد با این کلمه می‌نوازد‌. معتقد است بیش از ۴ دهه است که کشور را تفکر لیبرالیستی اداره می‌کند‌. آن دیگری زیرنظام‌هایِ نظام از جمله نظام اقتصادی را غیر اسلامی و غیر شرعی می‌داند و معتقد است خمینی کبیر و خامنه‌ای عظیم هم زورشان به اسلامی‌سازی زیرنظام‌ها نرسیده است. صراحتا از ناامیدی در «تحول» می‌گویند‌. ساختارهای کشور را معیوب و غیرقابل تغییر می‌دانند‌. اینها آدم‌های خوبی هستند، اما دوتا مشکل‌ دارند‌. یکی اینکه به مسائل، فرآیندی نگاه نمی‌کنند و نگاه کلان‌ ندارند و دیگر آنکه از مشکلات اجرا و میدان بی‌خبرند. این دو مشکل، دو آسیب جدی ایجاد می‌کند. اول آنکه مانع از فهم دقیق و‌ درست مسائل می‌شود و دوم آنکه از آنها آدم‌های پرتوقع، کم‌طاقت و در نهایت ناامید می‌سازد. چندی پیش نوشتم که بسیاری از انتقادهای تند و تیز و یقه‌گیری‌ها و تهمت‌ها، لزوماً از سر بی‌تقوایی نیست، بلکه گاه از سر سادگی و بی‌خبری‌ست. اگر تحلیل‌مان، فهم‌مان، نقدمان و راهکارمان ناظر به میدان و اقتضائات و شرایطِ مرتبط و گره‌خوردۀ با آن نباشد، هم بد می‌فهمیم و هم آدرس غلط می‌دهیم. «تحلیل سرتا‌پا غلط» که رهبری در بیانیۀ گام دوم به آن تصریح فرمود، تنها مصداقش آن نیست که ضد انقلاب‌ها می‌گویند. بخشی از مصادیقش همین‌هاست که امروز از طرف بعضی از مدافعان انقلاب نیز گفته و نوشته می‌شود. نگاه تنگ‌نظرانه و توقعات صرفاً آرمانی، صفر و صد دیدن و چشم را بر مصالح کلی نظام بستن، رفته رفته از ما یک آدم به‌تمام معنا «متحجر» می‌سازد. متحجرین را در آن چند نفری که در پنجاه، صد، دویست و هزارسال پیش مانده‌اند خلاصه نکنید، بدتر از آنها، اینهایند که دور خودشان حصارِ من حق مطلق هستم، من می‌فهمم و شما نه، من بلدم و‌ دیگران نه، من انقلابی‌ام و آن دیگران نه، من مبارزم و غیر من نه، ببینید. اینها خیلی خطرناک‌ترند‌. خطرشان آنجاست که کثیف‌ترین حرفها و نوشته‌ها را چون حق می‌پندارند، توجیه می‌کنند و بدان افتخار. بعد که با چند نقد و نصیحت مواجه می‌شوند «لباس غریبِ مظلومیت» به‌تن می‌کنند و ندای وا اسلاماه، وا انقلاباه، وا خمینیاه سرمی‌دهند و می‌گویند که توطئه حذفشان درمیان است. رهبری فرمود نقد کنید، اما منصفانه. فرمود عدالت‌خواه باشید اما خط را ببینید نه شخص را. فرمود جوری بگویید و بنویسید که متهم نشوید! اما کو گوش شنوا؟ گویا عده‌ای از حاشیه خوششان می‌آید، شاید برای‌شان نان و آبی دارد که همیشه در میانۀ حاشیه‌اند! @fakhrian_ir