اندیشکده راهبردی تبیین
♦️ راه پایان جنگ سرد آمریکا و چین از چشمانداز نزدیکان ترامپ
▪️ فارن پالیسی
📝 لیلی پایک (Lili Pike)
#با_فارن_افرز_و_فارن_پالیسی
#فارن_پالیسی
🔸 تحلیلگر روابط ایالات متحده و چین در مقاله تحلیلی با عنوان «جنگ سرد آمریکا و چین چگونه به پایان می رسد؟» اختلافنظر در اردوگاه جمهوری خواهان در رابطه با نحوه مواجهه با چین را مورد توجه قرار داده و اولویتیابی سیاست «تلاش برای تغییر حکومت در چین» در بین شخصیتهای کلیدی کارزار انتخاباتی ترامپ و نزدیکان وی را مورد شناسایی قرار داده است.
🔹 از نظر نویسنده، رهبران هر دو حزب جمهوری خواه و دموکرات، چین را تهدیدی جدی برای امنیت ملی آمریکا میدانند و سیاستهای تقابلی یکسانی از جمله مسدود کردن واردات کالاهای چینی با استفاده از تعرفهها و جلوگیری از تولید نیمهرساناها را ضروری میدانند اما با نزدیک شدن به انتخابات ایالات متحده، شکافهای فکری و سیاستی جدیدی نه فقط در بین دو حزب بلکه در صفوف جمهوریخواه ایجاد شده است.
💢 ایده تغییر رژیم
🔹 در این چارچوب، تعداد زیادی از جمهوریخواهان براین باورند که آمریکا باید صراحتاً هدف نهایی تغییر حکومت و براندازی حزب کمونیست در چین را اتخاذ کند. طرفداران این ایده استدلال میکنند که ایدئولوژی حزب کمونیست چین با ایدئولوژی ایالات متحده در تضاد کامل است و اقدامات این حزب به طور فزایندهای ایالات متحده و منافع آن را تهدید میکند. آنان تاکید میکنند که آمریکا در رقابت با چین تنها زمانی واقعاً برنده خواهد بود که حزب کمونیست چین قدرت را از دست داده یا حداقل اراده و ظرفیت تهدید آمریکا را نداشته باشد. هواخواهان این ایده بر این باورند که دستیابی به این هدف از طریق تضعیف تدریجی حکومت چین حاصل می شود.
🔹 برای نمونه، مت پوتینگر، مشاور امنیت ملی و معمار ارشد سیاست گذاری در قبال چین در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ و یکی از شخصیتهای کلیدی کارزار انتخاباتی کنونی او تاکید میکند که «ما باید در جنگ سردی که پکن علیه ما راه انداخته پیروز شویم» «اگر میخواهیم رابطه سازندهای با پکن داشته باشیم، نباید خودمان را فریب داده و فکر کنیم که میتوانیم با دیکتاتور توتالیتری که در سخنرانی افتتاحیهاش در سال ۲۰۱۳ متعهد شده سرمایهداری را از روی زمین حذف کند به این روابط سازنده برسیم».
💢 ایده مدیریت تخاصم
🔹 برخلاف دسته فوق، سایر جمهوریخواهان، تعیین تغییر رژیم به عنوان نقطه پایان رقابت ایالات متحده و چین را به طرز خطرناکی تنشزا دانستهاند.
🔹 البریج کولبی، مقام ارشد سابق وزارت دفاع در دوران ترامپ، که در دوران مسئولیتش خواهان تمرکز بیشتر بر موضوع قدرت یابی چین بود، معتقد است « پیگیری این هدف سبب افزایش احساس ترس و ناامنی در پکن شده و خطر تنشزایی را به شکل بی سابقه ای افزایش دهد».
🔹نویسنده در همین رابطه با بیش از ۱۰ مقام فعلی و سابق آمریکا و طیفی از کارشناسان مسائل چین مصاحبه کرده تا بفهمد با فرض پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات کدام سیاست تقابلی در اولویت قرار خواهد گرفت. عمده مصاحبه شوندگان تلاش برای تغییر رژیم حاکم بر چین را نسبت به ایده مدیریت تخاصم و تقابل در اولویت دانستهاند. در ادامه به برخی از این پاسخ ها اشاره شده می شود.
▫️پاتینگر و گالاگر نمایندگان جمهوری خواه که سابقه طولانی در برجسته ساختن موضوع چین در جامعه نخبگانی و سیاسی آمریکا دارند، سیاست تنش زدایی جو بایدن را به دلیل ناتوانی در مقابله با تهدید فزاینده چین نادرست دانسته اند. در عوض، آنها استدلال می کنند که «ایالات متحده نباید رقابت با چین را مدیریت کند، بلکه باید آن را برنده شود. آنها راه غلبه بر چین را در پیگیری یک سیاست دو مرحله ای دانسته اند: در مرحله نخست، چین تحت فشار مداوم و قاطعانه آمریکا از تلاش های خود برای تهدید دست می کشد. در مرحله دوم پس از آشکار شدن نواقص رویکرد فعلی چین، مردم این کشور علیه اقتدارگرایی حاکمانشان قیام می کنند».
▪️ کولبی البته علناً با دیدگاه پاتینگر و گالاگر در رابطه با ایده تغییر رژیم مخالفت کرده و تاکید کرده است که «لاجرم باید این تعارض وجودی با حفظ توازن مناسب قدرت مدیریت شود».
▫️رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی ترامپ که اخیراً یک پیشنهاد سیاست تهاجمی علیه چین را برای دور دوم ریاست جمهوری ترامپ ارائه کرده، معتقد است «ایالات متحده باید به عنوان چراغ راهنمای دموکراسی عمل کند و الهام بخش مردم چین باشد اما این لزوماً به معنای تغییر رژیم در این کشور نیست».
▪️جان مولنار، نماینده جمهوریخواه و رئیس کمیته منتخب حزب کمونیست چین در مجلس نمایندگان آمریکا در این رابطه تاکید کرده «رقابت ما، مانند رقابت با اتحاد جماهیر شوروی، بین دو کشور نیست، بلکه بین دو چشمانداز نسبت به آینده است. تنها راه زنده ماندن ما این است که ما برنده شویم و آنها ببازند».
🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐
اندیشکده راهبردی تبیین
♦️۷ اکتبر؛ سیاست ایران برای تقابل با نظم بینالمللی لیبرال
◼️فارن افرز
📝 آری شاویت
#با_فارن_افرز_و_فارن_پالیسی
#فارن_افرز
🔸وقایع ۷ اکتبر پس از جنگجهانی دوم بیسابقه بوده و دارای اهمیت تاریخی است. ۷ اکتبر حمله به ایده کشور یهودی و دموکراسی لیبرال و جهانوطنی در خاورمیانه بود. حماس به پشتوانه ایران موفق شد این حمله پیچیده را رقم بزند. نفوذ ایران نیز از ارتباط با چین، کره شمالی و روسیه بهعنوان یک محور اقتدارگرای نوپا ناشی میشود که قصد دارند نظم بینالمللی لیبرال مورد حمایت آمریکا را برهم بزنند.
🔹جامعه بینالملل باید این حمله را دنباله تهاجم روسیه به اوکراین بداند. حمله حماس در ۷ اکتبر نیز توسط ایران حمایت میشد و پشتیبانی ایران از جانب محور اقتدارگرا نیز واضح است. به همین خاطر، ۷ اکتبر یک حمله مستقیم به جهان آزاد بود.
💢بازی در زمین ایران
🔹رهبران قبلی اسرائیل با استفاده از فرآیندهای دیپلماتیک بینالمللی مواجهه هوشمندانهتری با تهدیدات وجودی داشتند، اما نتانیاهو مسیر متفاوتی را در پیش گرفت و بدون مشروعیت بینالمللی و پشتوانه دیپلماتیک و یا حتی یک استراتژی جامع جنگ غزه را آغاز کرد.
اسرائیل بدون تعیین اهداف سیاسی مشخص و دستیافتنی و بدون هرگونه تئوری روشن برای پیروزی، اقدام به عملیات نظامی گسترده کرد و هر روز بیشتر از دیروز در باتلاق غزه فرو رفت و از زمینههای منطقهای و جهانی درگیری غفلت نمود. در حقیقت باید گفت که در زمین بازی دشمنان خود یعنی ایران و حماس بازی کرد.
💢طرح ایران
🔹طرح جامع ایران مشخص است: از بین بردن اسرائیل، تسلط بر جهان عرب، نادیده گرفتن غرب و تشکیل دوباره امپراطوری. برای رسیدن به آن نیز سه لایه استراتژی دارد. نخست دستیابی به سلاح هستهای برای خنثی کردن برتری استراتژیک اسرائیل. دوم ساخت تسلیحات متعارف پیشرفته نظیر انواع موشک و پهپاد بهمنظور کاهش مزیت تکنولوژیک آمریکا و اسرائیل. و در نهایت محاصره اسرائیل با حلقهای از پایگاهها که روزی بتوانند تهاجم کامل خود به کشور یهود را از آن آغاز کنند.
💢نقشه حماس و حزبالله
🔹هدف حماس و حزبالله تبدیل اسرائیل چیزی شبیه به ویتنام جنوبی در دهه ۱۹۶۰ و هدایت افکار عمومی آمریکا بر ضد آن است. سنوار برای انجام این کار از قربانی کردن غیرنظامیان غزه ابایی نداشت. محوریترین اصل کارزار او استفاده از زنان و کودکان کشته شده فلسطینی برای ایجاد حس ترحم آمریکاییها و استفاده از گروگانهای غزه برای شکستن روحیه مردم اسرائیل بود.
💢پرواز کور
🔹حملات هوایی در لبنان بر خلاف غزه، با دقت و هوشیاری حیرتانگیزی انجام گرفت و باعث شد دولت یهود ظرف مدت ده روز مهمترین دارایی استراتژیک خود را بازپس بگیرد: بازدارندگی. اما حمله موشکی ایرانی نشان داد که نبوغ تاکتیکی اسرائیل در ماه گذشته بخشی از یک چارچوب استراتژیک و سیاسی جامع نبوده و هیچ راهحلی برای مشکلات اسرائیل ارائه نکرده است.
💢اتحاد جدید
🔹اکتبر ۲۰۲۳ نشان داد ایران و نیروهایاش چقدر خطرناک هستند و سپتامبر ۲۰۲۴ نشان داد در صورت وجود اراده برای مقابله، چقدر آسیبپذیر هستند. فرصتی که با موفقیت شگفتانگیز اخیر اسرائیل ایجاد شده است نباید از دست برود. اما اسرائیل بهتنهایی از عهده آن برنمیآید و نیازمند یک ائتلاف است. اهداف استراتژیک این ائتلاف باید خنثیسازی تهدید ایران، صلح میان اعراب و اسرائیل و راهحل خلاقانه برای مناقشه اسرائیل و فلسطین(جلوگیری از اجرای راهحل فاجعهبار تک دولتی) باشد.
🔹راه حل خنثیسازی تهدید ایران، تشکیل یک سازمان دفاعی مشترک در خاورمیانه است. این اتحاد میتواند ضمن ایجاد یک محاصره دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران، به جمعیت آزادیخواه ایران کمکهای اخلاقی، مالی و سیاسی کند.
💢پایان عصر قدیم
🔹وقایع اکتبر گذشته پایان ۵۰ سال برتری استراتژیک اسرائیل، ۸۰ سال مهار و سرکوب یهودیستیزی و نیز ۸۰ سال صلح آمریکایی بود که ثبات نسبی، رفاه، آزادی و آرامش را برای جهان به ارمغان آورد. اسرائیل در این موقعیت باید بهعنوان خط مقدم دموکراسی که از ارزشهای خود در برابر شرارتها محافظت میکند بازتعریف شود.
🔹آمریکا باید بداند همه مشکلات از جانب ایران است و ایران تا زمانی که باور دارد تاریخ –چین و روسیه- در کنار آن است متوقف نخواهد شد و به گسترش دامنه نفوذ خود و به مخاطره انداختن جهان متمدن ادامه خواهد داد.
✔️امروز هر دو چهارچوبی که پس از سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۹۰ نظم جهانی را تثبیت کرد با تهدید جدی روبرو هستند. اگر غرب فورا یک سیاست واقعبینانه و قاطع اتخاذ نکند، سومین تهاجم پس از روسیه ۲۰۲۲ و حماس ۲۰۲۳ ممکن است با آزمایش سلاح هستهای ایران و یا فرود موشکهای ایران در تلآویو یا دبی اتفاق بیافتد. تنها رهبری هوشیار، شجاع و الهامبخش آمریکایی است که میتواند مانع واقعی شدن این تصورات گردد.
🌐اندیشکده راهبردی تبیین🌐