▫️در همین شهر سامرا عدهی قابل توجهی از #بزرگان_شیعه در زمان امام هادی (علیهالسّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیلهی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامهنگاری و... - برساند. این #شبکههای_شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همهی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبهروز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همهی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علیرغم آنها انجام داده است.
▪️حدیث معروفی دربارهی وفات حضرت هادی (علیهالسّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عدهی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ بهگونهای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همهشان را تار و مار میکرد؛ اما این عده چون شبکهی قویای بهوجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.
▫️یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهمالسّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش #متوکل و #معتز و #معتصم و #مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل #یحیی_بن_اکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد.
@tabyinchannel
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا متوکل «امام هادی» (علیه السلام) را از مدينه به سامرا منتقل کرد؟
🔹#متوكل براى زير نظر گرفتن #امام_هادى (علیه السلام) از روش نياكان پليد خود استفاده مى كرد و در صدد بود به هر وسيله ممكن فكر خود را از طرف حضرت راحت كند. مأمون از طريق وصلتى كه با حضرت جواد (علیه السلام) برقرار كرد، توانست كنترل و سانسور را حتى در درون خانه امام برقرار سازد، و تمام حركات و ملاقات هاى حضرت را زير نظر داشته باشد.
🔹پس از شهادت امام جواد (علیه السلام) و جانشينى #امام_هادى (عليه السلام) به جاى پدر، ضرورت اجراى چنين نقشه اى بر خليفه وقت كاملاً روشن بود، زيرا اگر #امام (علیه السلام) در مدينه اقامت مى كرد و خليفه به او دسترسى نمى داشت، قطعاً براى حكومت جابرانه او خطر جدى در بر مى داشت. اينجا بود كه كوچكترين گزارشى درباره خطر احتمالى #امام، خليفه را به شدت نگران ساخت و منجر به انتقال امام به #سامرا گشت.
🔹توضيح اينكه: «عبدالله بن محمد هاشمى»، فرماندار وقت مدينه، طى نامه اى خليفه را به شدت از فعاليت هاى سياسى #امام (علیه السلام) نگران ساخت و پايگاه اجتماعى آن حضرت را براى #متوكل تشريح كرد؛ [۱] ولى حضرت با ارسال نامه اى براى متوكل ادعاهاى «عبدالله» را رد كرد و از او به متوكل شكايت كرد. #متوكل مانند اغلب سياستمداران جهان، با يك حركت مزورانه و دو پهلو، از يك طرف «عبدالله بن محمد» را از كار بركنار كرد و از طرف ديگر به كاتب دربار خويش دستور داد نامه اى به حضرت بنويسد كه بر حسب ظاهر علاقه متوكل را نسبت به #امام (علیه السلام) بيان مى كرد، ولى در واقع دستور جلب محترمانه! حضرت بود.
🔹نامه بدين مضمون بود: «به نام خدا، پس از حمد و ثناى خداوند، اميرالمؤمنين شما را خوب مى شناسد، شخصيت، بزرگوارى و نسبت و قرابت شما را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) رعايت مى كند، و تنها هدف او جلب رضايت و خشنودى خداوند و شما است. اكنون دستور دادند كه طبق درخواست شما فرمانده جنگ و امام جمعه شهر، عبدالله بن محمد، كه مرتكب خلاف اهانت به شما شده است، بركنار و به جاى او محمد بن فضل منصوب شود. او دستور دارد در برابر امر شما مطيع بوده در تكريم و تعظيم شما نهايت سعى و كوشش را به عمل آورد تا بدان وسيله به خدا و رسول او و اميرالمؤمنين (متوكل) تقرب جويد؛
🔹اميرالمؤمنين مشتاق ديدار شما است تا تجديد عهدى صورت گيرد، اگر مايل به زيارت خليفه باشيد و به آن علاقه داريد مى توانيد به اتفاق خانواده و دوستان و علاقهمندان حركت كنيد. برنامه سفر به اختيار خودتان است، هرجا خواستيد توقف نماييد. در صورت تمايل، خدمتگزار خليفه، «يحيى بن هرثمه»، ملازم ركاب خواهد بود و به خدمتگزارى شما مفتخر خواهد شد، زيرا شما نزد ما محترم هستيد و ما شديداً به شما علاقهمنديم. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته». [۲]
🔹بدون ترديد #امام_هادی (علیه السلام) از سوء نيت #متوكل آگاه بود، ولى چاره اى جز رفتن به #سامرّاء نداشت، زيرا قبول نكردن دعوت متوكل سندى در تأييد گفتار سعايت كنندگان مى شد، و باعث تحريك بيشتر #متوكل مى گرديد و بهانه بيشترى به دست او مى داد كه تضييقات و مشكلات فراوانى را براى حضرت فراهم كند. دليل اينكه #امام (علیه السلام) از نيت شوم متوكل آگاه بود و به ناچار به اين سفر اقدام نمود، جملاتى است كه امام بعدها در سامرّاء مى فرمود: «مرا از مدينه با #اكراه با سامرّاء آوردند». [۳] در هر حال امام نامه دعوت را دريافت داشت و ناگزير همراه «يحيى بن هرثمه» عازم سامرّاء گرديد. [۴]
پی نوشتها:
[۱] مجلسى، بحار الأنوار، الطبعه الثانيه، المكتبه الاسلاميه، ۱۳۹۵ق، ج ۵۰، ص ۲۰۰، شيخ مفيد، الارشاد، قم، مكتبه بصيرتى، ص ۳۳۳. علاوه بر عبدالله بن محمد، طبق نقل مسعودى، «بريحه عباسى» نيز، كه مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرمين (مكه و مدينه) بود، بارها به متوكل نوشت: اگر احتياجى به حرمين دارى، على بن محمد را از آنجا اخراج كن، زيرا او مردم را به سوى خود دعوت مى كند و گروه انبوهى به او گرويده اند (اثبات الوصيه، الطبعه الرابعه، نجف، المطبعه الحيدريه، ۱۳۷۴ق، ص ۲۲۵).
[۲] مجلسى، همان كتاب، ج ۵۰، ص ۲۰۰
[۳] مجلسى، همان كتاب، ص ۱۲۹
📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، ۱۳۹۰ش، ص ۵۷۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_هادی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد