eitaa logo
کانال عقیدتی سیاسی تدبرردرقران استادنظری💐💐💐
143 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
39 فایل
@Tadabor_dar_ghoran🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌹🌹🌹 کانال مارا ب دوستان معرفی کنید🙏🏻❤
مشاهده در ایتا
دانلود
توبه نامه شهید ۱۳ساله علیرضا محمودی پارسا: بار خدایا از کارهایی که کرده‌ام به تو پناه می‌برم از جمله: از این که حسد کردم… از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم… از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم…. از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم…. از این که مرگ را فراموش کردم…. از این که در راهت سستی و تنبلی کردم…. از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم….. از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم…. از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند…. از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم…. از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم…. از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم….
هفتم آذر سالروز شهادت شهیدان🕊️🕊️شهید محسن فخری زاده مهابادی 💔شهید سید حسن حسینی 💔شهید محمدرضا صفایی💔شهید کمال کشاورزی 💔شهید مراد نادری 💔خلبان شهید ابراهیم شریفی 💔شهید محمد ابراهیم همتی💔شهید تقی عبدی حاجیکلای💔شهید عزیز عزیزی 💔شهید احمد اسکندری 💔شهید علی محتشم 💔شهید حیدر حمیدی 💔شهید سعید بشیری 💔شهید ابوالقاسم صفری💔شهید بهمن سبزی 💔شهید عبدالله میرزا جان زاده 💔شهید محمدزمان کاظمی گرجی 💔شهید علی اکبر جهانی بهنمیری 💔شهید عبدالباری محیسنی 💔شهید رضا محمدی 💔شهید سعید رضایی💔شهید عبدالحسین مریم زاده 💔شهید رجبعلی علیپور 💔شهید ذکریا محمودی 💔شادی روح ارواح طیبه شهدا امام شهدا 💔 شهدای صدراسلام فاتحه و 5 صلوات 🌹🌹🌹
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✘ نماز صبح نمی‌تونم پاشم! بدنم سنگینه! ✘ کار ازدواجم پیش نمیره ! ✘ درآمدم برکت نداره ! ✘ کلاً همه جا گیرم ! | ═❁๑🍃๑🌹๑🍃๑ ❁═ @ganj_elihy 🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6_144253728897769234.mp3
33.72M
🎙 استاد 📑 روش رهبر انقلاب در اداره جامعه ✅ لینک فایل تصویری در آپارات 📆 ۲ آذر ۱۴۰۳ - تهران 🎧 کیفیت 64kbps
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌺بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌺 👈نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! 🔹تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ 🔸چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد : همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. 🔹از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. 📚منبع : «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید 👇👇👇👇👇👇 @Dastanhaeamozande