#سیره_شهدا
#امر_به_معروف_در_سیره_شهدا
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🌿یکبار میخواستم جوراب رنگی و نازک بپوشم و از خانه بیرون بیایم که ابراهیم جلو آمد و گفت: خواهر جان، سعی کن وقتی از خانه بیرون میروی، در مقابل نامحرم جلب توجه نکنی!
ابراهیـم خیلی در مورد حجاب با من صحبت میکرد و با لحن مهربان و بدون اینکه دستور بدهد مرا راهنمایی میکرد..
میگفت: اگر خانم ها حریم حجاب را رعایت کنند، خودشان کمتر مورد توجه و آزار افراد هوسران قرار می گیرند...
(به نقل از خواهر شهید، کتاب خدای خوب ابراهیم،ص۱۳)
@tafahos5
🍃#سیره_شهدا
🌷مهدی هیچ وقت حاضر نشد انصاف را زیر پا بگذارد و حق را ناحق کند.
یکی از برادرانش در پمپ بنزین دعوایش شده بود. زنگ زد که خودت را برسان. مهدی سریع خودش را رسانده بود. وقتی رسید دید که این دو نفر سر اینکه کدام یک، اول بنزین بزنند دعوایشان شده است. اول پرسیده بود: «حق با کیست؟»
🌷وقتی متوجه شد حق با مرد غریبه است، خودش برای او بنزین زد و از دلش در آورد...❤️
#رفیق_شهیدم
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
@tafahos5
38.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شهیدسرافراز محمدحسین حدادیان به روایت مادربزرگوار
پدر و مادرهای مومن و انقلابی
چقدر به این فکر کردیم که چه جوری میشه فرزندی تربیت کنیم که شبیه شهدا باشه؟
بهنظرم هر مادری که تربیت فرزند برایش اولویت دارد باید حرفهای خانم تاجیک را بشنود.
این ویدئو، گوشهای از مادرانگیهای این شیرزن است.
#تربیت_فرزند
#سیره_شهدا
@tafahos5
#سیره_شهدا
🔰اوایل انقلاب بود. روزی به مجید گفتم پایم درد می کند و برایم دشوار است هر روز از روستا تا شهر پیاده بیایم، سریع کلید موتورش را به من داد گفت: «من فعلاً به آن نیازی ندارم. دست شما باشد»
🔰از روی سند ازدواج به مجید فرشی داده بودند، آن را به مستحقی بخشید و برای خانواده اش یک موکت ساده سبز رنگ خرید. آنچنان با زبان شیرینش از این موکت تعریف می کرد گویی روی فرشی بهشتی نشسته است.
🔰تازه پای تلوزیون به خانه ما باز شده بود که آن را برد و به خانواده ای که فرزندان زیادی داشتند بخشید!
🔰حقوق عیدی اش را به یک کارگر شهردار بخشید بی آنکه عید آن سال خود یک ریال هم در خانه داشته باشد.
🔰سال تحصیلی که شروع می شد کلی پوشاک و لوازم تحریر تهیه می کرد و به بچه های مستحق می رساند.
🔰به خانه یکی از دوستان مجید در لارستان رفته بودیم. پدر خانواده فوت شده بود. روزی مجید دختر آنها را که دانش آموز بود به بازار برد و برایش مانتو، مقنعه و کیف خرید. وقتی می خواستیم به مرودشت برگردیم، کرایه برگشت نداشتیم. اعتراض مرا که دید گفت: « غصه نخور خدا می رساند.» از یکی از دوستانش به اندازه کرایه برگشت قرض کرد.
🔰صبح ها که بلند می شدیم، می دیدم تمام ظرف ها شسته و پوتین ها هم مرتب و واکس زده پشت در سنگر است. نفهمیدیم کار کی است تا زمانی که مجید شهید شد.
#شهید مجید رشیدی کوچی
#شهدای_فارس
#شهادت:20/4/1364 – عین منصور دهلران، عملیات قدس 3
🖤🖤
@tafahos5
‹ 💌 ›
🕊✨#سیره_شهدا
🌹🌱#شهیدابراهیمهادے
.
•
🔹مقیدبودهرروززیارتعاشورارابخواند؛
حتیاگرکارداشتوسرششلوغبودسلام
آخرزیارترامیخواند..
دائمامیگفت:اگردستجوانهاروبزاریمتوی
دستامامحسین؛مشکلاتشونحلمیشود.
وامامبادیدهلطفبهآنهانگاهمیکند..
.
•
#جان_فدا
#امام_زمان
#جمهوری_اسلامی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#زن_حیا_عفت
#مرد_غیرت_امنیت
#ایران_قوی
❍• نثار ارواح پاڪ شهدا، سلامتی و تعجیل درظهور امام زمان #صــلوات
✨اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمدٍ وَآلِ مُحَمدٍ وَعَجّلْ فرَجَهُمْ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَـرَج بِحقّ الزّینب سَلامُ الله عَلَیها✨🤲🏼
❏• السّلامُ علَیکِ یا فاطمةُ الزّهراﷺ•••🌸
❏• صَلَےاللّٰه عَلَیْکَ یٰااَبٰاعَبْدِاللّٰه•••♥️
🍃
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
#سیره_شهدا
باهنر با بچه کمونیستها میگردد !!
چپ و راست، میرفتند و میآمدند که باهنر با بچه کمونیستها میگردد. وقتی با آن جوان کمونیست میدیدنش که شوخی وخنده میکنه.
به او میگفتند حاج آقا در شأن شما نیست که با اینها باشید.
دست گذاشته بود روی شانههای طرف و گفته بود:
هنر این است که اینها را به راه بیاوریم که اگر نتوانستیم همه ی جوانهای ما را کمونیست میکنند.
#شهید_محمدجواد_باهنر🕊💫🌷
🌹شادی روحش صلوات🌹
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔰 #سیره_شهدا
📌در منزل خوش اخلاق و قابل تحسین بود. به گفته مادرش: او گل سرسبد خانواده بود. با پدر، مادر، خواهر و برادرانش بسیار مهربان بود و همیشه به آنها سفارش میکرد که به فقرا و بیچارگان کمک کنند و نگذارند آنها طعم فقیری را بچشند.
🔰 به مادر میگفت: اولین چیزی که به منزل میآورید، مقداری از آن را به فقرا بدهید.
🔰 نماز و روزهاش ترک نمیشد و اسراف را از خصوصیات بد برای انسانها میدانست و خود نیز در این امر بسیار کوشا بود که مبادا اسراف کند، چه در لباس و پوشاک و چه در غذا و خوراک.
🔰سرانجام ۱۳۶۵/۷/۴ در جبهه پیرانشهر و در حین درگیری با دشمن، دست در دست معشوق نهاد و تا اعلا علیین پرواز کرد. پیکر مطهر و معطرش را در گلزار شهدای نیریز به خاک سپردهاند.
#شهید فریدبهنام
#شهدای_فارس
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
❣ #سیره_شهدا
به صورت لباس شخصی سوار اتوبوسی در کردستان شد. آنقدر اتوبوس تکان می خورد که کودک کردی که همراه پدرش کنار آن ها نشسته بود دچار استفراغ شد.
او کلاه زمستانی اش را زیر دهان کودک گرفت. کلاه کثیف شد.
پدر بچه خواست بچه اش را تنبیه کند.
با لبخند مانع شد و گفت: کلاه است می شوییم پاک می شود...
*مدت ها بعد در عملیاتی سردار خرازی و رفقایش محاصره شدند. کاری از دستشان برنمی آمد.
*رئیس گروه دشمن که با نیروهایش به آن ها نزدیک شده بود ناگهان اسلحه اش را کنار گذاشت، سردار را در آغوش گرفت و بوسید؛ صورتش را باز کرد و گفت: من پدر همان بچه م... با رفتار آن روزت مرا شیفته خودت کردی. حالا فهمیدم که شما دشمن ما نیستی.
#شهید_حسین_خرازی🕊
حدیث خوبان_ ص۲۵۴
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
✅#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌹🕊 شهید رضا حاجی زاده
🌀به روایت: همسر شهید
رضا بینهایت صبور بود، وقتی بحث مان می شد، من نمی توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می زدم و با عصبانیت می گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی زد، وقتی هم می دید من آرام نمی شوم، می رفت سمت در، چون می دانست طاقت دوری اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه ای از من دور باشد، او هم نقطه ضعفم را می دانست و از من دور می شد تا آرام شوم، روی پله جلو در می نشست و می گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا داد زدن 🗣 بلد نبود. 🚫
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●