eitaa logo
شهدا
361 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
31 فایل
آن کس که ترا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند دیوانه کنی هردو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند «برای شادی روح شهدا صلوات» تاسیس: 1401/22 پایان:شهادت به حمایتتون نیاز داریم🌿 بمونین برامون🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون اغراق می‌توان گفت که یک نخبه نظامی بود؛ در دوره دافوس رتبه یک کشور را کسب کرده بود. او در تشکیل خانواده و زندگی مشترک هم مثل سایر مراحل زندگی موفق بود و توانست دختری را به همسری برگزیند که عهد کرده بودند، هم‌سفر هم تا رسیدن به بهشت باشند. مسلم که همیشه گوشش به دهان رهبری بود، لبیک‌گوی نایب امام زمانش شد زمانی که فهمید مردم شیعه‌نشین سوریه در خطر هستند. غیر از این هم او انتظار نمی‌رفت. 💫🌱 سال‌ها پای روضه‌های حضرت ارباب نشسته بود و حالا باید نشان می‌داد که در مکتب عاشورا رشد یافته است. او در چهارم محرم‌الحرام ۱۴۳۷ قمری سال ۱۳۹۴شمسی به قربانگاه شتافت تا پیوند تاریخی خود با محرم و عاشورای حسینی را استحکام بخشد. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
💞امام حسین علیه السلام:" سرتورا میبرند اما درد ندارد...."❗❗ قبل از  شهادتش در خواب دیده بود که سرش بریده می‌شود. او بیدار می‌شود و مجدداً به خواب می‌رود که این بار امام حسین(علیه السلام) را در خواب می بیند که می‌فرماید: «عزیز من💗! سر تو را خواهند برید همانطور که بر سر من در واقعه کربلا گذشت. اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو را دربر خواهند گرفت» . چندی بعد, خوابش تعبیر شد و همانگونه که در خواب دیده بود به دیدار مولایش امام حسین(علیه‌السلام) شتافت...💞💫 🌹 ٜ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
💛ریحانه ۳ ساله‌اش را به دردانه امام حسین (علیه‌السلام) سپرد🍃 چهار سالی بود که عشق رفتن به سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به سرش افتاده بود، اما تقدیر برایش به‌گونه‌ای دیگر رقم خورد. او باید اول به عراق می‌رفت و در نزدیکی‌های بارگاه امام حسین (علیه‌السلام) خودش را برای پاسداری از حضرت زینب آماده می‌کرد. 🥀در همان سفر از ناحیه کمر مشکل برایش پیش آمد تا رفتنش به شام با مانع روبه‌رو شود. پویا اما دست‌بردار نبود، نامه نوشت تا با اعزامش موافقت شود. ⭐️ریحانه ۳ ساله‌اش را هم به دردانه اباعبدالله سپرد و راهی سوریه شد. او به‌گونه‌ای زندگی کرده بود که لباس شهادت برازنده‌اش شود، در راه دفاع از حرم بانو حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) به آرزویی که همیشه در سر می‌پروراند، برسد و کلمه شهید کنار پویا ایزدی روی سنگ مزارش ثبت شود. 💫🍃 🌷🕊 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
💢 که برآورده شد 😭 🔹به‌ مناسبت سالروز به خاکسپاری شهید حاج عبدالله اسکندری در 🏴 🔰اعتکاف آخرش بود. روز آخر اعتکاف به حاج عبدالله گفتم: من می خواهم برم کربلا! دیدم حاج عبدالله سر به پائین انداخت و گفت: کربلا... امام حسین(ع)... شهادت... کاش من هم مثل امام حسین(ع) سر از تنم جدا بشه...😔 با خودم گفتم حتماً مثل دعا هاي زباني ماست اما دو هفته از اين آن روز نگذشته بود که در دفاع از حرم حضرت زينب(س)، همچون مولايش حسين(ع) سر از بدنش جدا شد و بر نيزه رفت!😭 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شهید حسین جمالی آرزوی شهادتی زیبا را داشت و در نهایت روز تاسوعا به آرزویش رسید. جانبازی گمنام مادر شهید جمالی در خاطره ای می گوید: حسین چند ماهی یک بار به مرخصی می آمد یک روز با پاهای گچ گرفته به خانه آمد. با اضطراب پرسیدم: مادر پاهایت چطور شده ؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نیست مادر موتور روی پایم افتاده... بعد از شهادتش فهمیدم در کوه های خان طومان در سال 90 زخمی شده ولی برای اینکه من مضطر نشوم حقیقت را به من نگفته بود. در آن ماموریت بهترین دوستش (کمیل صفری تبار ) را از دست داده بود. خانه آن شهید عزیز در بابل بود. حسین پس از شهادتِ دوستش در مرخصی هایش ابتدا به مادر کمیل سر می زد و بعد به خانه می آمد . و همیشه به مادر کمیل می گفته دعا کنید تا من هم شهید شوم . دعا کن اولین شهید در روز تاسوعا باشم یکی از همرزمانش در خاطره ای نقل می کند: شب عملیات بود. قرآن در دست گرفته بودم و بچه ها از زیر آن می گذشتند. حسین با موتور چهارچرخ در حال گذشتن از زیر قرآن بود که گفت : دعا کن فردا اولین شهید روز تاسوعا باشم. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌷 عباس دنیا را رها کرد و عاشق خدا شد. 🔹 فرازهایی از دلنوشته‌‌ زیبا شهید مدافع حرم، عباس دانشگر ◇ خدایا! دلم تنگ است. هم جاهلم هم غافل، نه در جبهۀ سخت می‌جنگم نه در جبهۀ نرم. ◇ کربلای حسین علیه السلام تماشاچی نمی خواهد… یا حقی یا باطل؟!… -راستی من کجا هستم؟ ◇ خدایا! یا مرا از زمین بردار، یا دست منِ زمین گیر را بگیر. گناه، غرقمان کرده و غفلت، دلمان را سیاه کرده؛ نشانه اش می‌خواهی؟ همین بی‌تفاوتی است. ◇ حیوان اگر ببیند می رنجد، ولی انسان به جایی می رسد که نمی رنجد. خدایا کمکم کن. مرا آزاد کن از بند نفسیات و هوس ها. خدایا بنده تو که باشم. 🌷 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🧡زندگی به سبک شهدا🧡 ✨آرامش و لبخند🍃🌸 هروقت باهمسرش به بابلسر می‌رفتند هرروز به زیارت امامزاده ابراهیم علیه السلام می‌رفت. بسیارمتواضع ومهربان بود. نسبت به روزی حلال دقت عجیبی داشت. هروقت از تلفن محل کارباهمسرش صحبت میکرد آخربرج خودش از حقوقش کسر می‌کرد خیلی خوش اخلاق بود. همکارانش که در سوریه در اوج اضطراب‌های جنگ همراهش بودند می گویند هادی را می‌توان در دوکلمه خلاصه کرد: آرامش و لبخند🌟 🌺یادشهدا به دلخواه صلوات 🌺 💫🕊 🌷💫 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
وصیت خصوصی شهید اصغری به خواهرانش فاطمه خانم همچنین درباره وصیت خصوصی برادرش به خواهرانش می‌گوید: نوشته بود که «آبجیای گلم موقع تشییع جنازه مواظب حجابتون باشید، می‌دانید که من غیرتیم! زیاد هم گریه نکنید. از آبجیام می‌خوام بچه‌هاشون رو با فرهنگ شهادت و ایثار و مکتب اهل بیت (ع) آشنا کنند تا زمانی که بزرگ شدند بتونند از خون شهیدان دفاع کنند. شهید حجت اصغری شربیانی اول فروردین ماه سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد و روز تاسوعای حسینی سال ۹۴ برابر با اول آبان سال ۹۴، طی «عملیات محرم» در حومه شهر «حلب» به جمع مدافعین شهید حرم پیوست. پیکر مطهرش در امامزاده شعیب فیروزآباد شهرری در کنار مزار شهدای فاطمیون آرمیده است. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
💞شهید مدافع حرمی که دوست داشت پولدارشود💞 زندگی بر وفق مراد بود تا آنکه شیپور جنگ به صدا درآمد، جایی که مرد از نامرد شناخته می‌شد. جنگ، جنگ بشار اسد و مردم سوریه نبود بلکه جنگ اسلام و کفر بود، جنگی که در یک طرف آن (آمریکا، انگلیس، عربستان، اسرائیل و...) و در طرف دیگر آن شیعیان جهان اسلام بودند. سربازهای سوری در زمان حمله شعار «یا بشار» سر می‌دادن اما سید به اونها یاد داده بود که هدف ما از جنگیدن نباید بشار اسد و یا دولت سوریه باشه بلکه باید به دنبال یک هدف والاتر باشیم، پس با شعار «یا حسین (ع)» نبرد رو آغاز و به پایان می‌رسونیم. این کار سید مهدی باعث اعتراض سرداران و فرماندهان سوری شده بود، اما کلیه افراد گردان به اتفاق به فرماندهان خود پاسخ می‌دادند که ابوصالح به ما یاد داده که بگیم یا حسین (ع). شب عملیات سید مهدی تسلیحات و تجهیزات موردنیاز گردان رو تحویل و بین نیروهای تحت امر خود توزیع می‌کند، توی گردان دویست نیروی سوری و هفت نیروی ایرانی خدمت می‌کرد. مهدی جانشین گردانی بود که فرمانده اش به دلیل نامشخصی در عملیات حضور نداشته و مهدی رهبری و فرماندهی گردان رو به عهده می گیره.  🌺یادشهداباصلوات 🌺  تولد: ۱۳۶۳/۷/۱۵.اهواز تاریخ شهادت: ۱۳۹۲/۴/۱۰سوریه ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🧡مشگل گشایی شهید از مردم پدر شهید میگوید: از زمان تشییع جنازه تا کنون بیش از ۷۰۰ نفر به منزلمان آمده اند و بدهی هایشان را تسویه کردند🌱 از این همه بدهی تعجب کردم و با یکی از دوستانش در پادگان صحبت کردم تا بپرسم در مقابل این همه طلب آیا سعید به کسی مقروض نبوده؟ که جوابشان منفی بود🌹 گفتند هرکسی در پادگان غصه ای داشت با سعید دردو دل میکرد و اگر کسی نیز توداری میکرد سعید از چهره اش غصه اش را میفهمید و در صورت نیاز سعی در رفعش میکرد، سعید پدرانه رفتار میکرد.✅ 🕊🌱 🌷💫 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
✨ یک بار یادم هست در همان دوران آموزشی، سلاحش را به من سپرده بود و دست من بود. بعد از مدتی دنبال ایشان می‌گشتم تا سلاحش را به او برگردانم. بچه‌ها گفتند حاج ابراهیم سمت دفتر فرماندهی است. در بین راه از بعضی بچه‌ها سراغ او را می‌گرفتم و می‌گفتم: «حاج ابراهیم را ندیدی؟» بعضی او را نمی‌شناختند. برای اینکه نشانی از او داده باشم، می‌گفتم: «همان حاج ابراهیم جانباز یک پا قطع...!» دیدم حاج ابراهیم کمی دورتر ایستاده و درحالی که به من نگاه می‌کند، رنگش پریده است. چرا که اگر فرماندهی متوجه می‌شدند که او جانباز است، بحث اعزامش کلا به مشکل برمی‌خورد.  وقتی آمد تا سلاحش را تحویل بگیرد به خاطر اینکه او را اینگونه خطاب قرار داده بودم از دست من خیلی شاکی شد.💔 شهید از جانبازان دوران دفاع مقدس و بسیجیان لشکر عملیاتی 27 محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ که طی عملیاتی مستشاری برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) عازم سوریه شده بود در شرق حلب به آرزوی دیرینه اش رسید. شهید ابراهیم خلیلی همچنین در عرصه سینما نیز فعالیت داشت که در این بین می‌توان به فیلم سینمایی «اخراجی‌ها1» اشاره کرد. 🕊💫 🌹🌱 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌷شهیدمدافع حرم حمیدرضا اسداللهی 30 ساله و دانشجوی ارشد ادبیات عرب واز نخبگان حوزه بین الملل بود که ارتباط مؤثر و مستمری با نیروهای جهادی دیگر کشورها داشت. «سید زمان جواد علی» دوست عراقی شهید از فعالیت‌های شهید در اربعین می‌گوید: او اول یک مجاهد در خدمت امام حسین(ع) بود. در عراق برای همه زائرین از نجف تا کربلا و تا کاظمین فقط برای خدمت کار می‌کرد. ما با هم عهدی بستیم که در ایامی که حمید به نجف و کربلا می‌آمد، با کمک یکدیگر به زوار امام حسین(ع) خدمت کنیم. آن سال ایام محرم و بعد اربعین با او تماس گرفتم و گفتم: «امسال کربلا و نجف می‌آیی؟» گفت: «نه!» من کمی شک کردم و پرسیدم: «کجا می‌خواهی بروی؟ می‌خواهی بروی سوریه؟ می‌خواهی جهاد کنی؟» گفت: «تقریبا این شکلی است.» بعد از آن یک روز دیگر هم با من تماس گرفت و گفت: 💚«برو حرم. برای من دعا کن که شهید شوم.» آخرین بار وقتی با او تماس گرفتم تا صحبت کنم متوجه شدم که شهید شده است. متن پیامکی هم که در شبکه‌های اجتماعی نوشته بود و برایم فرستاد هنوز موجود است. متن پیام اینست: ❇️«سلام عزیزم خدا به تو سلامتی بدهد ببخشید وظیفه‌ای مهم بر عهده من است و من به سمت حرم حضرت زینب(س) می‌روم. امسال برای اربعین به نجف نمی‌آیم. انشاالله بعد از اینکه برگشتم همه چیز را با تو حساب می‌کنم.»🌷💫 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🌺به نقل از خواهر شهید : وقتی از سفر کربلا برگشت مادر پرسیده بود چه چیزی از امام حسین(ع) خواستی؟ مجید گفته بود: یک نگاه به حضرت ابالفضل(ع) کردم و یه نگاه به گنبد امام حسین(ع) و گفتم آدمم کنید. 🌷 🕊️ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
✅وصیتنامه شهیدمدافع حرم مرتضی عطایی 🌷 ⭐️سلام علیکم 🍃اینجانب مرتضی عطائی ثواب زیارت امام حسین(علیه‌السلام) و دو رکعت نماز تحت قبه سیدالشهدا (علیه‌السلام) در تاریخ هفدهم شهریور ماه ۱۳۹۰ مصادف با نهم شوال ۱۴۳۲ را که به جا آوردم برسد به کسانی که در تشییع جنازه‌ام شرکت کرده‌اند، غسلم داده‌ و کفنم کرده و به خاک سپرده و در مراسم تعزیه‌ام شرکت می‌کنند 🥀 و امیدوارم خداوند متعال، اربابم ابا عبدالله الحسین(علیه‌السلام) را شفیع و دستگیرشان در یوم الحسرت قرار دهد ان شاالله. 🌿ضمنا همه را تحت قبه دعا نمودم مخصوصا تمامی همسفرانی که اینجانب را همراهی کردند و احتمالا از من دلخور و یا رنجیده شده‌اند. 🌸برای شب اول قبرم دعا نموده و در زیارت عاشورایی که از تاریخ دهم محرم الحرام تا اربعین بعد از نماز صبح که انشاءالله تحت قبه می‌خوانم دعا گویم و برای فرج امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشریف ) بسیار دعا کنید که فرجمان در فرج آقا و مولایمان صاحب الزمان(عج الله تعالی فرجه الشریف ) است. 🌷از همه حلالیت می‌طلبم مخصوصا همسرم مریم، دخترم نفیسه و پسرم علی 🌷 🕊 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🕊🌷شهید مدافع حرم شهید فرشاد حسونی زاده متولد 1344 سوسنگرد شهادت 1394/7/20 قنیطریه سوریه از سن 16 سالگی در جبهه های ایران حضور داشت 🌹 در عملیات های مختلف شرکت داشت چندین بار مجروح و دچار عارضه شیمیایی شد در 1366 ازداوج نمود و دارای 3 فرزند شد و عاقبت روح بلندش در سوریه با همسنگرانش آمیخت 🍃🥀به عشق شهدا و پایمال نشدن خونشان با همه‌ی وجودمان همانطور که آقا اباصالح المهدی عج خوشان امر فرمودند برای فرجشان دعا کنیم: 🌺🌿اللهم عجل لولیک الفرج به حق عمه جان حضرت زینب س سه مرتبه🌺🌿 🌕🌿با عرض سلام خدمت شما همه‌ی شما عزیزان شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات،با همه‌ی وجود در روز شانزدهم چله صلوات شهدا به نیابت از شهید عزیز و والامقام و مدافع حرم ((صدمرتبه شاخه گل محمدی صلوات))) هدیه می‌کنیم به ساحت مقدس و محضر مبارک آقا اباصالح المهدی عج به نیت فرجشون و تک تک حاجات قلبی شما بزرگواران 🍃 🍁🌹الّلهُمَّ       🍃🍁🌹صلّ           🍃 🍁🌹علْی               🍃 🍁🌹محَمَّد                  🍃 🍁🌹وآلَ              🍃 🍁🌹محَمَّدٍ        🍃 🍁🌹وعَجِّل 🍃🍁🌹 فرَجَهُم شادی روح همه شهدا صلوات...❣ 🕊🌹 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
📌 ماجرای خودرویی که شهید شیروانیان برای خانواده فرستاد 🔹️ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. ◇ همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.» ◇ حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.» ◇ همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم. ◇ حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.» شهید مدافع حرم ابوالفضل شیروانیان تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شوق شهـادت . . . در نگاهـش موج می زد ؛ مرغ مهاجر بود و دل بر اوج می‌زد ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۰۶/۲۹ ◻️محل ولادت: البرز ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۲۳ ◻️محل شهادت: حما_سوریه ✍ وصیت کردند که مرا در ، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید. یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. متأسفانه در روزهای اولیه به ما گفتند امام‌زاده محمد جایی برای دفن شهید ندارد. برادر شهید می‌گفت که شبانه از او خواستم به خوابم بیاید و راهی به من نشان بدهد، مبادا شرمنده وصیتش شویم. برادر شهید گفت فردای آن‌شب تلفن زدند و گفتند یک‌جا برای دفن پیکر مطهر شهید مهدی نعمایی در امام‌زاده پیدا شده است. آن‌لحظه از اینکه وصیت آقامهدی به سرانجام رسیده بود، همه اشک ‌ریختیم و او را تا خانه ابدی‌اش کنار شهدای دفاع مقدس تشییع کردیم. ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️این کلیپ رو نشون بده به اونایی که میگن که شهدا پول گرفتن برای دفاع از حرم که ببینن این حرف هاشون چقدر باعث رنج خانواده شهدا میشه.(شهید علی اکبر شیر علی) ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 زمانی که قرار بود ساک را بیاورند، شبی در خواب دیدم که بدون تابوت به منزل ما آورده‌اند که با احترام روی زمین گذاشته شد . متوجه شدم خودِ ، آقا است . به چهره‌اش نکردم و قلبم بسیار آرام بود که سه مرتبه گفتم و از خواب بیدار شدم ؛ سه روز بعد ساک را به ما تحویل دادند . شادی روح و ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉● 🌹 🕊🥀
⭐️ 🌹🕊 شهید رضا حاجی‌ زاده 🌀به روایت: همسر شهید رضا بی­نهایت صبور بود، وقتی بحث مان می شد، من نمی توانستم خودم را کنترل کنم، یکسره غُر می زدم و با عصبانیت می گفتم تو مقصری، تو باعثِ این اتفاق شدی! او اصلا حرفی نمی زد، وقتی هم می دید من آرام نمی شوم، می­ رفت سمت در، چون می دانست طاقت دوری اش را ندارم، آنقدر به همسرم وابسته بودم که واقعا دوست نداشتم لحظه ای از من دور باشد، او هم نقطه ضعفم را می دانست و از من دور می­ شد تا آرام شوم، روی پله جلو در می نشست و می­ گفت هر وقت آرام شدی، بگو من بیام داخل، اصلا داد زدن 🗣 بلد نبود. 🚫 ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 خواب روزه دار همیشه عبادت نیست ، گاهی خیانته روز قدس_مرداد ماه ۱۳۹۲ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
30.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ شعرخوانی شهید مدافع حرم علی بیات همراه همرزمانش در وصف (ع). ▪️انتشار به مناسبت شهادت امام حسن مجتبی (ع) 🩸«شهید مدافع حرم محمدرضا (علی) بیات» فرزند حسن هفتم بهمن‌ سال ۱۳۶۵ به‌ دنیا آمد. او اهل تهران بود و در دفاع از حریم اهل بیت (ع) در میدان مقاومت خوش درخشید. ◇ شهید بیات یکی از فرمانده گردان‌های لشکر فاطمیون بود که در ۲۴ فروردین سال ۱۳۹۵ در ارتفاعات «العیس» در حومه «حلب» سوریه به شهادت رسید و پیکرش مفقودالاثر شد. ◇ پیکر مطهر شهید بعد از گذشت ۵ سال از شهادتش، طی عملیات تفحص پیکر مطهر شهدا در سوریه، کشف و هویتش از طریق آزمایش DNA شناسایی شد و به آغوش خانواده بازگشت و در بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد. (علی) ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
معرفی کتاب بخشی از کتاب «شکارچی» خاطرات و زندگی‌نامه شهید رشیدپور اینطور می‌خوانیم: «خدایا، اگر از من راضی نشده‌ای مرگ مرا نرسان ببخش که بنده گنه‌کارت غیر از رحمتت امیدی ندارد و تو خود می‌دانی که هرگز از رحمتت نومید نشده‌ام و نخواهم شد و به همه گفته‌ام: «چه‌قدر خدای مهربانی دارم.» می‌دانی که چه‌قدر همسرم،پسرم و دخترم را دوست دارم اما تو متکفل امور آن‌هایی و من می‌دانم که من وسیله‌ای بیش نبودم عزیزانم را به تو می‌سپارم اکنون از هر وقت دیگری خوشحال‌ترم آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟» و می‌خوانیم: به مراحل سخت کار رسیده بودیم دیگر پهپادهای شناسایی جواب نمی‌دادند و فکر و جسممان به‌ شدت در تکاپو بود فرماندهان و گردان‌های عمل‌کننده را روی زمین و نقشه توجیه کرده بودیم کارمان که تمام شد، خسته و داغان، به‌ طرف حرم به راه افتادیم دوباره دیرمان شده بود وقتی به حرم رسیدیم، دیدیم چه شبی است! شب تولد بی‌بی به نگهبان‌ها ناامیدانه گفتیم تا اجازه دهند داخل شویم؛ ولی جوابشان منفی بود و دلایل کافی هم داشتند؛ تولد و انفجار و بمب‌های اخیر گفتم:بی‌بی،من سرباز کوچک تو هستم دو شب هم هست که به عشق زیارتت این‌همه راه رو می‌آیم امشب کاری بکن تا به زیارتت بیاییم.» ۲ رزمنده مدافع ایرانی هم همراهم بودند و به‌اتفاق هم رفته بودیم جلوِ حرم در حال نجوا بودم می‌گفتم: «اگه بی‌بی نپذیرتمون معلومه کار و نیت ما مشکلی داره» ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
📌 برخورد شهید معز غلامی با رفقای اهل کافه و قلیان 🔹️ حسین وقتی کسی را از کاری منع می‌کرد اثرگذاربود ، چون اگر می‌گفت که فلان کار را نکنید، خودش هرگز اون کارو نمی‌کرد و نکرده بود. ◇ به عنوان مثال به بچه ها راجع به قلیون و دود تذکر جدی می‌داد. ◇ همیشه به ورزش تاکید می‌کرد ومی‌گفت: یک جوان نباید وقت خودش را تو کافه ها و دود تلف کند. ◇ خودش هم بعضی مواقع به کافه می‌رفت در حد یک صبحونه یا عصرونه (یه املت مثلا) بود، اونم به هوای رفقا و تا بلند می‌شد که برود بچه ها هم بلند می‌شدند. ◇ وقتی وصیت نامه اش را دیدم که توصیه کرده به امر به معروف و نهی از منکر، پیش خودم گفتم : واقعا حسین آقا مصداق عینی امر به معروف و ناهی از منکر بود. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ " ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
یک بار از من پرسید: چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات میمانی؟ گفتم: از همان ابتدای زمانی که حقوقم را میگیرم؛ منتظرم که موعد بعدی پرداخت حقوق کی میرسه! آهی از سر حسرت کشید و گفت: اگر مردم این انتظاری را که به خاطر مال دنیا و دنیا می کشند، کمی از آن را برای (عج) می کشیدند ایشان تا حالا ظهور کرده بودند، امام منتظر ندارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●