﷽؛
🌸🌼 همه از کار جوان تعجب کرده بودند و با نگاه عجیبی به او نگاه میکردند و احیاناً بعضی نیز او را مسخره میکردند.
🍃 جوان که قد بلندی هم داشت و آستین لباسش را بالا زده بود؛ طناب بلندی به دست گرفته و آنرا از در خانهای تا مسجد پیامبر میکشید.
عابران با تعجب به او نگاه میکردند اما جوان، مشغول کار خودش بود.
🍃 یکی از رهگذران پرسید: مشغول چه کاری هستی؟
جوان بدون اینکه دست از کار بکشد، گفت: پیرمرد نابینایی که همسایه ماست از من درخواست کرده طنابی را از در خانهاش تا مسجد بکشم تا بتواند با گرفتن طناب به مسجد و نماز جماعت برسد.
🍃 رهگذر با تعجب پرسید: حالا مگر چه میشد نماز را در خانهاش میخواند؟
جوان در حالی که طناب را به دست داشت و به جلو حرکت میکرد، گفت: رسول خدا به او فرموده، اینکار را انجام دهد تا از نماز جماعت محروم نباشد.
🍃 رهگذر که در حال رفتن بود، آرام با خودش گفت: پس ما که چشم داریم و سالم هستیم، اگر در نماز جماعت شرکت نکنیم دیگر ….
📚 کتاب پر پرواز ص 78 به نقل از تهذيب الأحكام، ج 3 ص 266
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍒سه حکایت کوتاه اما تاثیر گذار🍒
☘حکایت اول:
از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی میکنی؟
گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا میکند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم میکند!!!؟
☘ حکایت دوم:
پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر به خواستگاری دختری میرود...
پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمیدهم...!!
پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر میرود، پدر دختر با ازدواج موافقت میکند
و در مورد اخلاق پسر میگوید: انشاءالله خدا او را هدایت میکند...!
دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت میکند، با خدایی که روزی میدهد فرق دارد!!؟؟
☘حکایت سوم:
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای..؟؟
گفت: آری .. مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛
یکی را شب برایم ذبح کرد... از طعم جگرش تعریف کردم..
صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد...!
گفتند: تو چه کردی؟
گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم...
گفتند: پس تو بخشنده تری...!
گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد!!
اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم...!!
======================
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
======================
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جهان را بلا گرفته....
#نوای_انتظار💔
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
❀͜͡🥀#امام_زمان
•┈—┈—┈✿┈—┈—┈•
#ایها_العزیز #روزهای_چشم_براهی
ڪپیباذڪرصلواتبراےظهورقائم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #استوری؛ ۲۶ روز تا اربعین
هر کس در راه زیارت
امام حسین علیهالسلام
پولی خرج کند،
خدا در مقابلِ هر دِرهم
هزار دِرهم به او برمیگرداند...
#استوریروزشماراربعین²⁶
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «پسرخاله از دست رفت»
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 در غربالهای #آخرالزمان باید حریص باشیم نسبت به هدایت آدمها...
🔅 ظهور امام زمان یک خیزش روشنگری جدایی حق از باطل است...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫بارالهی
✨به حرمت بندگان خوبت
💫خیر و برکت
✨خوشبختی و آرامش را
💫به خانه هایمان مهمان کن
✨خدایا در این شب زیبا
💫شفای بیماران
✨آمرزش گناهان
💫رفع گرفتاری گرفتاران
✨رفع مشکل جوونا
💫سلامتی مردم کشورمان
✨و عاقبت بخیری همه
💫بخصوص #جوانانمان
✨را از درگاه لطفت تمنا داریم
💫 #آمیـــن_یا_رب_العالمین
✨ #شبتون_سرشار_از_آرامش
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
🍃الهی به امید تو🍃
💎امام صادق علیه السلام:
اگر از وقوع چيزى بيم دارى و يا حاجتى مىخواهى، آغاز سخن كن به نام خدا و او را تمجيد كن و ستايش نما چنانچه شايسته آن است، و بر محمد (صلی الله علیه و آله) صلوات فرست و حاجت خود را بخواه و خود را به گريه بدار گرچه به اندازه سر مگسى باشد، زيرا پدرم (علیه السلام) هميشه مىفرمود: نزديكترين حال بنده به خداوند پرورنده عز و جل وقتى است كه او در سجده باشد و گريان باشد
📚أصول الكافی، جلد6، صفحه61
🌸🍃اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌸🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚شروع هفته را
▪️پُر برکت می کنیم
💚صبحمان را معطر می کنیم
▪️نفسمان را خوشبو می کنیم
💚با صلوات بر محضر
▪️امام سجاد علیه السلام
▪️به نام نامی
💚مولای عابدین صلوات
▪️برای سرور و
💚سالار ساجدین صلوات
▪️برای سید
💚سجاد آن امام همام
▪️که هست رهبرو
💚سردار صابرین صلوات
💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهم💚
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃◼🍃____
▪#آجـرڬالله_یاصاحب_الزمان
بی فایده است روضه و ماتم بدون تو
بی فایده است اشک دمادم بدون تو
ای منتقم.... جان عمو جانتان بیا
بی فایده ست ماه محرم بدون تو
چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار
بیرق علم سیاهی و پرچم بدون تو
💚 ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ الفرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃◼🍃____
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠 #یا_ابا_عبدالله ❤️
💫 ای دل بیا به رسم قدیمی سلام ڪن
✨صبح ست مثل بادونسیمی سلام ڪن
💫برخیز نوڪرانہ و با عشق ، خدمت
✨ارباب مهربان وصمیمے سلام ڪن
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قرار_هرروز
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
#التماس_دعا
#روزتون_حسینی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تدبردرقرآن #ارزش_تفکر
🌸 قرآن درآیه ۲۶سوره تکویرخطاب به اينهايى كه بى فكر كار مى كنند مى فرمايد: «فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ»كجا میرويد؟
▪ آدم با يك فكر صد و هشتاد درجه تغییر مى كند حرّ طرفدار بنى اميه بود. کمی قبل از ظهر عاشورا فكر كرد، و یک باره عوض شد.
▪ مى خواهيم کاری انجام بدهیم فكر كنيم چه چیزی مى دهيم و چه چیزی مى گيريم، آنچه مى دهیم جوانى است. ابر و باد و مه و خورشيد براى تو انسان هستند. اگر بی هدف و پوچ باشید اين سرمایه ها را هدر داده اید.
👤 استاد قرائتی
🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
شتر را به نمد داغ میکنند!!
شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من میگذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. شتر پرسید:
بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ گفت:
اغلب اوقات نمک است.
گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمکها آب شود و بار تو سبک گردد و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد. شتر به سخن ناصح عمل کرد. صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بیقوتی نیست، بلکه از روی حیله است.
پس این بار نمد بارش کرد. شتر سادهلوح به طریق معهود، در میان آب خوابید، ولی بارش دو چندان شد. صاحب شتر به زجر و شلاق، تمامش برخیزانید و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید و این مثل شد که شتر را به نمد داغ میکنند.
این مثل در بیان سرانجام انسان مکار و فریبکار به کار میرود.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#حرفهای_بند_تنبانی !
در زمان امیر کبیر هرج و مرج در بازار به حدی بود که هر کس در مغازه اش از همه نوع جنسی می فروخت.
به دستور امیر کبیر هر کسی ملزم به فروش اجناس هم نوع با یکدیگر شد، مثلا پارچه فروش فقط پارچه، کوزه گر فقط کوزه و همه به همین شکل.
پس از مدتی به امیر کبیر خبر دادند شخصی به همراه توتون و تنباکو، بند تنبان، هم می فروشد، امیر کبیر دستور داد او را حاضر کردند و از او دلیل کارش را پرسیدند، آن شخص در جواب گفت:
کسی که تنباکو از من می خرد ممکن است هنگام استعمال به سرفه بیافتد و در اثر این سرفه بند تنبانش پاره شود. لذا من بند تنبان را به همراه تنباکو می فروشم.
از آن زمان کار و حرف بی ربط را به حرفهای بند تنبونی مثال می زنند.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃◼🍃
▪ فَرِحینَ بِمٰا اَتٰاهُمُ الله مِن فَضْلِه....
نام #علی، چه برازندهاش بود؛
که او همان علی بود؛
همان، کوله بار شبانه ..
همان، زیباییِ پنهان..
و امان از جماعت کینهتوز و فراموشکار ..
و فغان از اشک بیشمار ..
که جریانش از دیدگان حُجَتَ چهارم خدا،
حکایت از" مصیبةً ما اعْظَمها" دارد ...
▪اما او باران رحمت است،
و عبادت ، در محضر او معنا می یابد؛
او فَرِحینَ بِمٰا اتاهم الله من فضله را بندگی میکند! او قهرمان پرواز، از سجاده تا خود خداوند است.
▪ شهادت علی ابن الحسین امام زینالعابدین علیهالسلام تسلیت باد .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃◼🍃_________
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃️◼🍃________
◾ #با_کاروان_اسرا
❓آیا مردم شام و اهل ذمّه در بازار شام به تماشای #اسیران کربلا آمده و بر روی آنان آب #دهان میانداختند! آیا این ماجرا مستند است؟
▪در کتاب التعازى و العزاء، از نوشتههاى ابو محمّد عبد الله بن محمّد بللورى: حسین(ع)، به هنگام شهادت، درخواستِ آب کرد؛ امّا از او دریغ داشتند و او، تشنه شهید شد و نزد خدا وارد شد تا از نوشیدنى بهشت، سیرابش گردانْد.
▪ او را سر بُریدند و #خانوادهاش را به اسارت بردند، در حالىکه سرهایشان باز بود و با مَرکبهاى بدون جهاز و پالان، حرکتشان دادند، تا وارد دمشق شدند، این در حالى بود که سرِ حسین(ع)، در میانشان بر بالاى نیزه بود. هرگاه یکى از آنان با دیدن سر میگریست، نگهبانان، او را با تازیانه میزدند.
▪ اهل ذمّه، در بازار دمشق براى تماشاى آنان، صف کشیده بودند و به صورتشان، آب #دهان میانداختند تا اینکه بر درِ کاخ یزید، متوقّف شدند.
▪#یزید، دستور داد تا سر حسین(ع) را بر در بیاویزند، در حالىکه خانواده امام(ع) در اطرافش بودند. همچنین، نگهبانانى را بر آن گماشت و دستور داد که هرگاه یکى از آنان گریست، او را بزنید.
▪آنان، همچنان ماندند، و سر حسین(ع) در میان آنها به مدّت نُه ساعت، در روز آویزان بود. امّ کلثوم، سرش را بلند کرد و سرِ حسین(ع) را دید و گریست و گفت: "اى پدر بزرگ (منظورش پیامبر خدا(ص) بود)! این، سرِ حبیب تو حسین است که آویزان شده است".
▪سپس گریست. یکى از نگهبانان، دستش را بالا برد و به صورت امّ کلثوم زد که به تمامى صورت او آسیب زد. در دَم، دست نگهبان، از کار افتاد.
▪درباره درستی یا نادرستی این نقل باید گفت؛ به هر حال؛ این یکی از نقلهای کهن درباره عاشورا است که مطلب دور از ذهن و غریبی دیده نمیشود؛ از اینرو میتوان این نقل را پذیرفت.
📚 بستان الواعظین ، ص 263 – 264
💚 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🍃◼🍃_________
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅ آیا خوردن صبحانه مهم است؟
👈 وعده صبحانه بسیار مهم است و چهارچوب بدن را محکم و قوی می کند و انرژی کافی برای فعالیت های روزانه را تامین می کند.
👈 متاسفانه صبحانه ایرانی ها ضعیف شده و باید صبحانه را سنگین و مقوی میل کرد.
👈 در وعده صبحانه از ارده و شیره انگور، کره و عسل وحلیم و گاها کله پاچه و ... استفاده کنید.
👈 جوامعی که از غذاهای مقوی برای صبحانه استفاده می کنند بسیار سالم و بانشاط هستند.
«پروفسور خیراندیش»
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 سلام روزتون بخیر
تقدیم به عاشقان اهل بیت
و امام سجاد علیه السلام
عزاداری هاتون قبول حق
ان شاءالله بحق سید الساجدین
سلامت و عاقبت بخیر باشید
💚 در پناه لطف خداوند مهربان
💚 شنبه تون پر خیر و برکت
💚 حاجت روا باشید ان شالله
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪ #یا_حضرت_سجاد_ع
▪سلام برآقایی که
▪آب می دیــــــد
▪به فکر فرو میرفت
▪نوزاد می دیـــــد
▪اشک می ریخـــت
▪طفلان و کودکان را
▪می دید ناله می کرد.
▪شهادت جانسوز امام
▪سجاد(ع) تسلیت باد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡••♡••♡••♡••♡
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
•°🌱 #حدیث
🌸امام سجاد علیه السلام🌸
پر ارزش ترین مردم کسی است که دنیا را مایه ارزش خود نداند.
➖〰➖〰➖〰
امام سجاد (ع)
از همنشینى با گنهکاران و یارى
ستمگران و نزدیکى با فاسقان بپرهیزید.
◾️تسلیت به روایتی امروز شهادت امام سجاد (ع) است
شهادت امام سجاد
وارث نهضت عاشورا تسلیت باد.🥀🖤
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✅ داستان کوتاه
جالبه , بخونید
"حکایتی جالب از ریچارد فرای شرق شناس و ایران شناس برجسته"
"ریچارد فرای "بیش از ۷۰ سال از زندگیاش را صرف "مطالعه و پژوهش دربارهٔ تاریخ و فرهنگ فلات ایران" کرد.
در دهه ۱۹۷۰ در هنگامی که در" دانشگاه پهلوی شیراز" به "تدریس" اشتغال داشت بناگاه تدریس را رها کرد و به "شغلی آزاد" (مدیریت یک سوپرمارکت) روی آورد و سه سال بعد به اصرار و دعوت "دانشگاه هاروارد" بار دیگر به تدریس در این دانشگاه پرداخت.
"دکتر ویلیام پیرویان" استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج تعریف می کرد که؛ زمانی در "آمریکا" در جلسه سخنرانی فرای حضور داشتم.
پس از سخنرانی ایشان و به هنگام "پرسش و پاسخ" اجازه خواستم سوالی شخصی از ایشان بپرسم.
ایشان اجازه داد و من از "علت ترک درس" و دانشگاه در آن سالها سوال کردم.
ایشان پاسخ داد:
روزی در یکی از "خیابانهای شیراز" قدم می زدم.
به در مغازه "گوشت فروشی" رسیدم که در کنار آن آرایشگاهی قرار داشت.
دیدم بین "صاحب گوشت فروشی" و "جوان مشتری" آرایشگاه دعوایی پیش آمده است.
"قصاب" از آن "جوان" می خواست که موتورش را از مقابل قصابی بردارد چون ممکن بود هر آن ماشین گوشت از راه برسد و جوان نیز می گفت؛ بگذار کار من با سلمانی تمام شود بعدا موتور را برمی دارم.
دعوا بالا گرفت و قصاب به مغازه رفت "ساطور" برداشت و در این میان ساطور به سر جوان خورد و جان داد.
"من تمامی این اتفاقات را شاهد بودم."
بسیار "متاثر" شدم.
از آنجا رفتم...
کاری داشتم انجام دادم و بعد از چند ساعت که بازگشتم دیدم هنوز "ازدحام" مردم وجود دارد.
از یکی از "حاضران" سوال کردم که چه شد؟
آن شخص جواب داد:
جوانی به همسر این قصاب "نظر سوء" داشته و قصاب او را کشته است.
من که "حادثه" را از ابتدا تا انتها دیده بودم می دانستم که "اینگونه" نبود.
ناگهان "شوکی" به من وارد شد.
حادثه ای که چند ساعت بیشتر از "وقوع" آن نمی گذشت چنین "تحریف" شده بود.
من چگونه می خواستم "حوادث دو هزار سال قبل" را بشناسم.!
"تمام دانسته های من به جهل تبدیل شد."
باعث شد "تدریس را رها کنم" و به "مغازه داری" روی آورم.
🔰🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
#حمام_منجاب
😱عاقبت وحشتناک فکر و حسرت گناه
🔴مردي در كنار درب خانه اش نشسته بود. بانوئى به حمام معروف (( منجاب)) مى رفت ، ولى راه حمام را گم كرد، و از راه رفتن خسته شده بود، به اطراف نگاه مى كرد چشمش به مردی افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد:حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت : حمام منجاب همين جاست .
🔴 آن بانو به خيال اينكه حمام همانجاست ، به آن خانه وارد شد، آن مرد فورا درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى گناه كرد.زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است ، حيله اي به ذهنش رسيد و گفت :
🔴من هم كمال اشتياق با تو بودن را دارم ، ولى چون كثيف هستم و گرسنه ، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم .
مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و عطر و غذا تهيه كرد و برگشت ،
🔴 زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى خواند: ... اين الطريق الى حمام منجاب؟
(( چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست ))؟
🔴مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر مرگ افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه ((لا اله الا الله محمد رسول الله )) تلقين مى كردند او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور را در حسرت آن زن مى خواند، و با اين حال از دنيا رفت و عاقبت به شرشد
📚نفل از كتاب عالم برزخ ص 41 يا كشكول شيخ بهائى 1/232
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دستهایترابهسویخدادرازکن...
خدا دست های خالی را خالی بر نمی گرداند...
در زندگی غصه از دست دادن هیچ چیزی نخور...
چون وقتی یک درختی برگی را از دست می دهد...
برگی دیگر از قبل جایگزین شده است...
خدا همیشه بهترینارو برات می خواد...
کافیه از ته دل بهش اعتماد و باور داشته باشی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀کوتاه و بسیار تاثیرگذار
🍀میخوام گناه نکنم، چیکار کنم
🍀 استاد مومنی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
♡••♡••♡••♡••♡
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✍🏼 امام سجاد علیه السلام فرمودند:
چهار خصلت اســت كه در هر كس باشد،
ایمــانـش كامــل و گناهــانش بخشـــوده
خواهدبود، و درحالتی خداوند را ملاقات
میكند كه از او راضی و خوشنود است:
۱- تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم
به دوش میكشد ..
۲ - راست گوئی و صداقت با مردم ..
۳ - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام
زشتیهای در پیشگاه خدا و مردم ..
۴ - خـوش اخلاقی و خوش برخوردی
با خانوادهی خود ..
مشكاةالانوار ص۱۷۲
─┅─═इई 🌸🌺🌸 ईइ═─┅─
👌 خلاصه تمام دستورهای دین
✍️شخصی از امام سجاد علیه السلام پرسید:
«مرا از تمام دستورهای دین آگاه کنید.»
💚 امام سجاد علیه السلام فرمودند:
🔹 حقگویی
🔹 قضاوت عادلانه
🔹و وفاى به عهد
📚 خصال، جلد ۱ ، صفحه ۱۱۳
🖤 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ
🖤 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#داستان_کوتاه
به بداخلاقی مشهور بود، از زندگی لذتی نمی برد و دیگران را هم عذاب میداد.
ورشکست که شد تصمیم گرفت خود کشی کند.
به خودش گفت: بچه های کوچیکت هم هیچ خاطرۀ خوبی از تو ندارن. تصمیم گرفت روز آخر زندگیش خاطره ای خوب بجا بگذارد.
سر راه شیرینی خرید و رفت خانه و بچه هایش را با محبت صدا زد. بچه ها دویدند و با ذوق فریاد زدند: مامان، بابا برامون شیرینی خریده.
روز که تمام شد، او با یک خانوادۀ شاد روبرو بود که با آنها احساس خوشبختی می کرد.
سالها گذشت و او هروقت میخواست با کسی بداخلاقی کند، به خودش یادآوری می کرد: «شاید این آخرین خاطرۀ او از تو باشه.»
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان