eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸دوست واقعى فقط خداست... 💖"خدا" تنها دوستيه 🌸 ڪه هيچوقت 💖پشتت رو خالى نمیڪنه و 🌸 تنها دوستيه ڪه 💖هميشه محبتش یڪ 🌸طرفه است 💖با خدا دوستى ڪن 🌸ڪه محتاج خلق نشی... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 #داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🌱داستان کوتاه درست هنگامی که همه مردم شهر در یک بدهکاری به سر می‌برند و هر کدام بر منبای اعتبارشان زندگی را گذران می‌کنند، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می‌شود. او وارد تنها هتل شهر می‌شود، اسکناس 100 دلاری را روی پیشخوان هتل می‌گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می‌رود. صاحب هتل اسکناس 100 دلاری را برمی‌دارد و در این فاصله می‌رود و بدهی خودش را به قصاب می‌پردازد. قصاب اسکناس 100 دلاری را برمی‌دارد و با عجله به مزرعه پرورش خوک می‌رود و بدهی خود را به مزرعه‌دار می‌پردازد. مزرعه دار اسکناس 100 دلاری را با شتاب برای پرداخت بدهی‌اش به تأمین‌کننده خوراک دام و سوخت می‌دهد. تأمین‌کننده سوخت و خوراک دام، برای پرداخت بدهی خود، اسکناس 100 دلاری را با شتاب خود را به داروغه شهر، که به او بدهکار بود، می‌رساند و بدهی خود را می‌پردازد. داروغه اسکناس را با شتاب به هتل می‌آورد و به صاحب هتل می‌دهد چون هنگامی که دوست خودش را یک شب به هتل آورده بود، اتاق را به اعتبار کرایه کرده بود تا بعداً پولش را بپردازد. حالا هتل‌دار اسکناس را روی پیشخوان گذاشته است. در این هنگام مرد ثروتمند پس از بازدید اتاق‌های هتل برمی‌گردد و اسکناس 100 دلاری خود را برمی‌دارد و می‌گوید که از اتاق‌ها خوشش نیامده و شهر را ترک می‌کند. در این فرایند هیچ کس صاحب پول نشده است ولی به هر حال همه شهروندان در این هنگامه بدهی بهم ندارند و همه بدهی‌هایشان را پرداخته‌اند و با یک انتظار خوش‌بینانه‌ای به آینده نگاه می‌کنند. 👤 رابرت کیوساکی 📚 🖋☕️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
زمان آدمها را دگرگون می کند اما تصویری را که از آنها داریم ثابت نگه میدارد.... هیچ چیزی دردناک تر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطره نیست http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 #داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
✍🏻همسر ملانصرالدين از او پرسيد: فردا چه مي كني؟گفت: اگر هوا آفتابي باشد به مزرعه مي روم و اگر باراني باشد به کوهستان مي روم و علوفه مي چينم. ⇇✨همسرش گفت: بگو ان شاءالله ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا باراني!! از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد و اورا گرفتند و كتك زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسيد و نه به كوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: كيست؟ ملا گفت: ان شاءالله كه منم! ✨همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها✨ ✨خداوند در قران می فرماید: «و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛» هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💕 روزی شیخ الرئیس "ابوعلی سینا" وقتی از سفرش به جایی رسید، اسب را بر درختی بست و برایش کاه ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد. "روستایی" سوار بر الاغ آنجا رسید، از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست، تا در خوردن کاه شریک او شود و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند، روستایی آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت، ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد. "شیخ" ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد "قاضی" برد، قاضی از حال سوال کرد، شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است. ‌‌روستایی گفت: این "لال" نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، پیش از این با من سخن گفته. قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟ چه گفت؟ او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند. قاضی خندید و بر "دانش" شیخ آفرین گفت. "شیخ" پاسخی گفت که زان پس درزبان پارسی مثل گشت: 《.》 فرواردیادتون نره❣ @tafakornab @shamimrezvan
سرطان یعنی کمبود ویتامین B17 ⇠ جوانه گندم بخورید جوانه گندم منبع غنی اکسیژن مایع و حاوی قویترین ماده ضد سرطان طبیعت میباشد، که این ماده در هسته سیب نیز موجود است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣" "❣ ☘بدست اوردن چیزی است که دوست داریم! و ❣" "❣ ☘دوست داشتن چیزی ک بدست آورده ایم... ✨فرهنگ را تمرین و ترویج کنیم !!! ❇ امیر المومنین علی علیه السلام
🌛 -شب🌜 شب قشنگترین اتفاقیست که تکرارمیشود تاآسمان زیباییش رابه رخ زمین بکشد خدایاستاره های آسمان را سقف خانه دوستانم کن تازندگیشان مانند ستاره بدرخشد🌟 ✨شبتون بخیر✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸با توکل به اسم الله روزمون را آغاز میکنیم 🌸براتون روزی عالی پرازلطف ورحمت الهی 🌸پرازخیر و برکت وسلامتی به دورازغصه وغم آرزومندم شروع روزتون پرازبهترینها 🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸الهی به امیـدتو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️محبوبه حق 🌹در دوجهان فاطمه است ❣در قلب محبِ او کجا واهمه است؟ 🌹آندم که قدم نهد بسوی محشر ❣لطف و کرمش 🌹شامل حال همه است 💖 ولادت حضرت فاطمه(س) مبارک باد شروع روز باصلوات برمحمد ص وآل محمد
#حدیث_روز 👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز #دوشنبه 6 اسفند ماه 1397 🌞اذان صبح: 05:17 ☀️طلوع آفتاب: 06:40 🌝اذان ظهر: 12:17 🌑غروب آفتاب: 17:55 🌖اذان مغرب: 18:14 🌓نیمه شب شرعی: 23:36 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#ذکرروز👆دوشنبه یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد #نماز_روز_دوشنبہ ✍هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ،توحید ،فلق وناس بعدازسلام۱۰ استغفار @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
درمان کبد چرب 👇 🍎روزانه یک عددسیب سبزبرای صبحانه میل کنید 🍋آب لیموترش ویک لیوان آب را(به صورت ناشتا)بخورید 🍐آووکادوبخورید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸روزی پر از 🌷عشق و مـحبت 🌺روزى پر از 🌷موفقيت و شادى 🌸روزى پر از 🌷خنده و دلخوشى 🌺و روزی پر از 🌷خبرهای خوب 🌸براتون آرزومندم 🌷تقدیم به شما 🌺دوشـنـبـه‌تـون گــلبــارون🌺 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅
✫⇠ ✫⇠قسمت :7⃣3⃣ دویدم توی باغچه. زیر همان درختی که اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه کردم. از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یکی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران. پدرم جهیزیه ام را آماده کرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود. سرویس شش نفره چینی خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراک پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه. یک روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت کردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یک اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد. 🔸 فصل ششم شبی که قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد. فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش کرد. زن برادرم، خدیجه، کنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی که روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم. ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :8⃣3⃣ بچه های روستا با داد و هوار و شادی به طرف ماشین می دویدند عده ای هم پشت ماشین سوار شده بودند. از صدای پاهای بچه ها و بالا و پایین پریدنشان، ماشین تکان تکان می خورد. انگار تمام بچه های روستا ریخته بودند آن پشت. برادرم دلش برای ماشین تازه اش می سوخت. می گفت: «الان کف ماشین پایین می آید.» خانه صمد چند کوچه با ما فاصله داشت. شیرین جان که متوجه نشده بود من کی سوار ماشین شده ام، سراسیمه دنبالم آمد. همان طور که قربان صدقه ام می رفت، از ماشین پیاده ام کرد و خودش با سلام و صلوات از زیر قرآن ردم کرد. از پدرم خبری نبود. هر چند توی روستا رسم نیست پدر عروس در مراسم عروسی دخترش شرکت کند، اما دلم می خواست در آن لحظاتِ آخر پدرم را ببینم. به کمک زن برادرم، خدیجه، سوار ماشین شدم. در حالی که من و شیرین جان یک ریز گریه می کردیم و نمی خواستیم از هم جدا شویم. خدیجه هم وقتی گریه های من و مادرم را دید، شروع کرد به گریه کردن. بالاخره ماشین راه افتاد و من شیرین جان از هم جدا شدیم. تا خانه صمد من گریه می کردم و خدیجه گریه می کرد. وقتی رسیدیم، فامیل های داماد که منتظرمان بودند، به طرف ماشین آمدند. در را باز کردند و دستم را گرفتند تا پیاده شوم. بوی دود اسپند کوچه را پر کرده بود. ادامه دارد...✒️ @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
#حدیث_روز 💚 امام حسن (ع): ✍ تا زمانیکه نعمت پا بر جاست قدر آن شناخته نمی شود همین که از دست رفت تازه قدر آن شناخته می شود. 📚 بحار، جلد78، صفحه115 #نعمت 〰➿〰➿〰➿ 💚 امام حسین (ع): ✍ آن که درکاری که نافرمانی خداست بکوشد، امیدش را از دست می دهد و نگرانی ها به او رو می آورد. 📚 بحار الانوار، ج3، ص397 #امید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💠فقیر و خمس ! ✴گاه برخی از مردم تصور می کنند خمس فقط مربوط به ثروتمندان می شود و می گویند : ما که چیزی نداریم خمس بدهیم ؛ در حالی که فرقی بین ثروتمند و فقیر در پرداخت خمس نیست. گاه ممکن است فقیری با قناعت مقداری پول پس انداز کند و سال از آن بگذرد و یا در سر سال ، مالش اضافه بر مؤنه و خرجی حساب شود و خمس به آن تعلق بگیرد.  🔷توضیح المسائل مراجع ، ج 2، ص 76، م 1756🔷 ✴  و نیز برخی از مردم تصور می کنند بر کارگر و کارمند و مستأجر و بدهکار خمس واجب نمی شود در حالی که بر آنان نیز گاهی خمس واجب می شود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#هرروزیک_آیه ✨وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ ✨شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ ✨وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۷۸﴾ ✨و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى ✨كه چيزى نمى دانستيد بيرون آورد و براى ✨شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد ✨كه سپاسگزارى كنيد (۷۸) 📚 سوره مبارکه النحل ✍ آیه ۷۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📗 ♦️مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقال های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. 🔸روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید. 🔹از ماست که بر ماست؟؟؟؟؟؟ @tafakornab @shamimrezvan
#بسته_سلامتے ✅چرا خانه تکانی را مردها باید انجام دهند؟ طبق تحقیقات؛ خطر تمیز کردن خانه با استفاده از مواد پاک کننده برای ریه زنان به اندازه کشیدن روزی 20 نخ سیگار است اما تاثیری برریه مردان ندارد... ✅قابل توجه آقایون فراری از خونه تکونی، به فکر سلامتی همسرتون باشید :))) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بانو هزاراڹ گل بهاری هزاراڹ بوسه وبهترین شادباش ها تقدیمت چراکه تو یامادری یامادرميشوی یامادری ميکني و مهرميبخشي توفیری ندارد مهم وجودتوست ڪه عاشقي فداکاری و عزیز روزتان مبارک🎁🎉
💜با سه شخص دوستی مکن متکبر، جاهل، خائن 💜سه چیز را از مردم دریغ مکن محبت، وفا، اخلاص 💜از سه چیز پرهیز کن آزار، بدبینی، خیانت ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
برف سنگینی در حال باریدن بود، ناصرالدین شاه هوس درشکه سواری به سرش زد... دستور داد اتاقک درشکه را برایش گرم و منقل و وافور شاهی را هم در آن مهیا سازند، آن‌گاه در حالی که دو سوگلی‌اش در دو طرف او نشسته بودند، در اتاقک گرم و نرم درشکه، دستور حرکت داد، کمی که از تماشای برف و بوران بیرون و احساس گرمای مطبوع داخل کابین سرخوش شد، هوس بذله‌گویی به سرش زد و برای آن‌که سوگلی‌هایش را بخنداند، با صدای بلند به پیرمرد درشکه‌چی که از شدت سرما می‌لرزید، گفت: درشکه چی! به سرما بگو ناصرالدین شاه "تره هم واست خرد نمی‌کنه!" .درشکه‌چی بیچاره سکوت کرد... اندکی بعد ناصرالدین شاه دوباره سرخوشانه فریاد زد: درشکه‌چی! به سرما گفتی؟؟!! درشکه‌چی که از سردی هوا نای حرف زدن نداشت، پاسخ داد: بله قربان گفتم!!! -خب چی گفت؟؟؟ گفت: با حضرت اجل همایونی کاری ندارم، اما پدر تو یکی رو درمی‌یارم... _چقدر شبیه این روزای ماست كسایی که برای تحریم‌ها تره هم خرد نمی‌کنن وملتی که دردشو میکشن 😔 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
⚠️ ازش پرسیدم چند سالته مادر⁉️ خندید و گفت: آخراشه دیگه... 🔸قدر عزیزانمون رو بدونیم، یه وقت دیدیم خیلی دیر شده.😔 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆