هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تزریق_انرژی_مثبت
بذر"مهربانی را"
بی محاسبه بر زمین دل ها بپاش؛
"بی شک"
جهانی "عشق" درو خواهی کرد...
بهترین باش، و حس خوب زندگی را درک کن و این حس را به دیگران تزریق کن
در مسیر روياهايت حرکت کن! آن جوری که تصور می کرده ای زندگی کن.
و اصلا شک نکن به نشدنش
چون خدایی وجود داره که تصورقدرتش غیر ممکنه
جسارت اینو داشته باش اهداف بزرگ داشته باشی و شجاعتشو داشته باش که بهش برسی.
👇👇👇👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از گسترده یاقوت
دیگه حرفه ای کیک پختن آرزو نیست😎
آموزش های راااااایگان رایگان👇
https://eitaa.com/joinchat/677904892Ca94d774d50
خانوما فقط جاریاتون نبینن🙈
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌷﷽🌷✨ #حدیث
💎حضرت محمد (ص) میفرمایند:
☘ به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار، نيكى به والدين و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخير مى افتد، روزيش زياد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود و هنگام سوال مأموران الهى پاسخ لازم به او تلقين مى گردد
📖اعلام الدين ص 265
❤️اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚وآلِ مُحَمَّدٍ
💜وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #احکام_عقد
‼️ازدواج با دختر رشيده
🔷س 3515: آیا #ازدواج (موقت یا دائم) با #دختر_باکره ای که صلاح و مصلحت زندگی خود را میداند و به #بلوغ_فکری هم رسیده است، نیاز به #اذن_پدر دارد؟
✅ج: بنابر احتیاط واجب اجازۀ پدر یا جد پدری او لازم است و بدون آن بنا بر احتیاط واجب عقد صحیح نیست.
#احکام_ازدواج #احکام_زناشوئی #شرائط_صحت_عقد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_واقعی #رزق_حلال
✨لوطی واقعی مرشد چلویی✨
✅یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلویی معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم!!!!
قبلا وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
⛔️ اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود ...!
✳️شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی »!
مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.
✨شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟!
🔴 گرفتار همان کار هستی!😔
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، 😍
و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
« نسیه داده میشود، حتی به شما،
وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود »
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🔴 اگر کمر درد، درد عضلانی یا رماتیسم دارید هر وقت چای دم میکنید یا لای برنج یک دانه «هل» درسته قرار دهید.
🔺 هل سالمترین دیکلوفناک و عضله باز کن و مسکن دنیاست👌🏻
جالبه بدونید هل ضد سرفه است، همچنین کبد و کلیه رو تقویت میکنه و یک مولتی ویتامین طبیعیه !
👇👇🏿
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
هر کی دلتو شکست صداشو درنیار.......
ی روز دلش میشکنه صداش درمیاد.......
اینـــــــــــــــــــــــــــو آویزه گوشت کن...
بــــــــــــــا (دل) کســــــــــــــــــی بازی نکن
دست بـــــــــــــــــــــالای دست بسیـــــــــــــار است.....
از سرنوشت پرسیدم با آنکه با احساسم بازی کرد چه کنم؟ انگشت بر لبانم گذاشت و گفت :
بسپارش به ما که هیچ احدی از سرنوشت خویش خبر ندارد…….!!
💔😔💔
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#احسن_القصص
✅گریختن حضرت عیسی علیه السلام از احمق
🔸روزی مردی،حضرت عیسی علیه السلام را دید که باعجله و شتابان به جانب کوهی می گریزد.
با تعجب به دنبال او دوید و گفت:برای چه فرار میکنی؟ از بهر رضای خدا لحظه ای به ایست و بگو!
🌹حضرت عیسی فرمود: از احمق می گریزم، برو و مانع من نشو.
⁉️مرد پرسید: مگر تو نیستی که کر و کور را شفا دادی و نفس مسیحایی ات مرده را زنده کرد؟
و در مشتی گِل دمیدی و آن گِل ها را تبدیل به پرنده کردی؟
🌱پس تو هرچه خواهی می کنی که ای روح پاک!
🌹حضرت مسیح گفت: به ذات پاک خداوند و به صفات پاکش سوگند می خورم:
💚که اسم اعظم خداوند را که اگر بر کوه بخوانم بی تاب می گردد...
▪️ اما نه یک بار که هزار بار از روی مهر و محبت بر دل احمق خواندم،ولی سودی نداشت!
🔸مرد پرسید: حکمت چیست؟ چرا دعایت آن جا اثر کرد ولی این جا درمانی نکرد؟
🔸گفت: رنج احمقی، قهر خداست ولی رنج کوری، ابتلاست...
✳️ ابتلا و بیماری رنجی است که باعث رحم دیگران می شود
◾️ اما احمقی رنجی است که باعث زخم و قهر دیگران می گردد و مانند داغِ خداوند است که بر جان هرکس بخورد، همچون قفلی که مهر و موم شده باشد هیچ دستی نمی تواند برای آن چاره ای بیابد!
✨🌙✨🌙✨🌙✨
🌹امام علی علیه السلام:
از احمق بر حذر باش ؛ زيرا آدم احمق، خودش را اگر چه بدكار باشد نيكوكار مى داند
و ناتوانيش را زيركى و شرّ و بديش را خير و خوبى مى شمارد.
🌹همچنین فرمود:
آدم احمق،با تحقير و خوارى هم درست نشود.
📚حکایت ها و پندها
📚نهج السعادة ،۳/۲۲۵
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
18.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوازده داستان آموزنده از امام علی ع
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
یه پیرزنی بیمار بود... رسول خدا (ص) فرمود که فلانی، یک آهن زنگ زده، زنگار گرفته بیندازن تو آتیش، چی میشه؟!
گفت: خب اون زنگهاش، زنگارهاش میسوزه، از بین میره.وقتی میاد بیرون، میشه آهن خالص...
ببین ما آدما مثل همون آهن های زنگ زده ایم، بیماری همون کوره ی آتشینه...
گاهی وقتها خدا از سر لطف، التفات ما رو میندازه تو اون کوره. ما رو بیمار میکنه... چرا؟! تا ما رو خالص کنه.تا اون ناخالصی ها رو، اون زنگارها رو از دل و جان ما دور کنه...
💜🦋💜🦋
«از بیانات استاد رنجبر عزیز در تفسیر سوره #آل_عمران صفحه 68»
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_پانزدهم
🔹ابراهیم علیه السّلام در خرمن آتش «2»🔹
پیروان نمرود در هر جا به جمع آوری هیزم پرداختند و این عمل را موجب تقرب و خدمت به خدایان خود می دانستند. حتی اهمیت این عمل به جایی رسیده بود که آن را وسیله ای برای شفای از بیماری و برآورده شدن حوایج خود می دانستند و از همه نقاط، مردم برای شرکت در این مراسم دعوت شده بودند.
مردم روزهای پی درپی به جمع آوری هیزم پرداختند، تا اینکه هیزمی انبوه جمع آوری و کوهی از چوب فراهم شد، سپس زمین همواری را دیوار کشیدند و آتش را در میان این حصار، شعله ور ساختند. آتش روشن و زبانه های آن سوی آسمان روان شد و هنگامی که از شدت حرارت هیزم آن سرخ شد، ابراهیم را دست بسته در میان آتش افکندند. درحالی که هنوز کینه وی را به دل داشتند و از عذاب او شادمان بودند.
ابراهیم علیه السّلام در حالی در آتش شعله ور می افتاد که قلبش لبریز از ایمان بود، اعتمادش به خدا قوی و ارتباطش با او محکم بود و به نجات خویش یقین داشت و به همین دلیل وقایع جاری او را نلرزاند و متزلزل نساخت و از آتش، هراسی به دل راه نداد. بلکه با آغوش باز آن را استقبال کرد و با روحی مطمئن وارد آتش شد.
اکنون ابراهیم علیه السّلام در دل آتش است، او در میان دودها ناپدید می گردد، شعله های آتش او را در آغوش گرفته و فریاد و خروش مردم، را به صدای ابراهیم علیه السّلام نمی دهد، در چنین شرایطی آتش با ابراهیم چه می کند؟
آتش قید و بندهای ابراهیم را سوزاند و او را آزاد ساخت و خدای مهربان، غضب آتش را آرام و حرارت آن را مطبوع ساخت و ابراهیم را از شعله های سوزان آن نجات داد و آتش را بر ابراهیم سرد و سلامت نمود!
#ابراهیم_علیه_السّلام_در_خرمن_آتش
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
📜 #حکایت_کوتاه_وآموزنده
⚖ مرد فقیر و فروشنده
مرد فقیری بود که همسرش کره میساخت و او آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت، آن زن کرهها را به صورت دایرههای یک کیلویی میساخت. مرد آن را به یکی از بقالیهای شهر میفروخت و در مقابل مایحتاج خانه را میخرید.
روزی مرد بقال به اندازه کرهها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامی که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانی شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمیخرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من می فروختی در حالی که وزن آن ۹۰۰ گرم است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما وزنه ترازو نداریم و یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار میدادیم.
💪 #درس_بگیریم
💪 #مؤمن_عبرت_میگیرد
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆