eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 💖🍃💖🍃💖🍃💖 مطابق ۱۴ تیر ۱۳۹۹ هجری شمسی چهاردهم ذی الحجه ۱۴۴۱ هجری قمری چهارم اوت ۲۰۲۰ میلادی 🌸 اذکار سه شنبه : - یا اَرحَمَ الرّاحِمین ( 100مرتبه ) - یا اللهُ یا رَحمانُ - یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت 🌸 سه شنبه برای کارهای زیر خوب است: 🔹عقد و امور ازدواجی 🔹طلب علم و دانش، 🔹خرید و فروش، 🔹قرض گرفتن و قرض دادن 🔹آغاز معالجات و درمان 🔹نقل و انتقالات 🔹مسافرت نیک است، با صدقه باشد. 🔹کلا برای هر کار خیری خوب است. 🌹 نوزادی که امروز به دنیا بیاید مبارک و شایسته باشد و خوب تربیت گردد و دوستدار علم و دانش باشد و زندگی پاک و عمر طولانی خواهد داشت ان شاالله . 🌷 سه شنبه شب (سه شنبه که شب شد) و فردا مباشرت برای فرزند دار شدن ، اصلا خوب نیست و باید از آن شود. ✂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، است و باعث روبراه شدن امور و دولت و ثروت گردد. 🚫 حجامت و خون دادن در این روز از ماه قمری . و باعث مرگ ناگهانی می گردد خدای نکرده. 🚫 سه شنبه برای بریدن، دوختن ، خریدن و پوشیدن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید. (به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد). ❌️️ این سه شنبه برای (رفع موهای بدن با نوره) مناسب نیست. وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) 🔹اذان صبح: ۳۹ : ۴ 🔹طلوع آفتاب: ۱۵: ۶ 🔹اذان ظهر:: ۱۰: ۱۳ 🔹غروب آفتاب: ۰۶ : ۲۰ 🔹اذان مغرب: ۲۵ : ۲۰ 🔹نیمه شب شرعی: ۲۲: ۰۰💫ذات الکرسی عمود ۲:۱۲ ❣دعا در زمان ذات الکرسی مستجاب است. 🔴ذات الکرسی مخصوص روز است 📚 منابع مطالب ما: الدروع الواقیة سید بن طاووس ،سایت کانون قرآنی، وسائل الشيعه ؛ ج7 ، باب 190.، حلیة المتقین، ختوم و اذکار، ج 1، ص 423، مفاتیح الجنان و بحارالانوار و تقویم المحسنین شیخ محدث کاشانی 💖🍃💖🍃💖🍃💖🍃 @shamimrezvan ღگشا👆👆
هدایت شده از بنرها
شوهرم شیفته روابطمون شده کلی سیاست زناشویی یادگرفتم😍 خیلی هم جذاب شدم👌 روابطم با فرزندم عااالی شده 👪 هر دومون عضو این کانال شدیم💑 شمام عضو بشین🏃🏃♀ همه روفقط مدیون این کانال هستم اینجاس👇👇 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 #کانال_آموزش_خانواده_بهشتی 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹به نام اوکه رحمان ورحیم است به احسان عادت وخُلقِ کریم است 🌹بارالها امروزمان رامثل هر روز بانام ویادت آغاز میکنیم ما رابه عطای خود ازدیگران بی نیاز گردان ❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ 🌹الهی به امــــیــد تو🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز روزی زیبا با عطر خوش صلوات 💖🌸رسول اڪرم ‌‌‌ﷺ دو چيز موجب برطرف شدن فقر مے شود✨ ①👈بسيار ياد ڪردن خدا ②👈فرستادن صلوات برمن 📚 نزول برڪات ۴۵ 💖🌸💖🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹به نام اوکه رحمان ورحیم است به احسان عادت وخُلقِ کریم است 🌹بارالها امروزمان رامثل هر روز بانام ویادت آغاز میکنیم ما رابه عطای خود ازدیگران بی نیاز گردان ❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ 🌹الهی به امــــیــد تو🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز روزی زیبا با عطر خوش صلوات 💖🌸رسول اڪرم ‌‌‌ﷺ دو چيز موجب برطرف شدن فقر مے شود✨ ①👈بسيار ياد ڪردن خدا ②👈فرستادن صلوات برمن 📚 نزول برڪات ۴۵ 💖🌸💖🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
صبح یعنی تپشِ قلبِ زمان درهوسِ دیدنِ تو کہ بیایی و زمین گلشنِ اسرار شود سلام آرزویِ زمین و زمان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁ ❤️بہ جز سلام بہ شما آن هم اکثرا " از دور 🧡چہ کرده ایم در این عمری از تباهی ها ❤️صلے الله علیڪ یٰا أبٰا عَبْدِاللّٰه (ع) ❤️ 🌹 🧡پرچمت را هر کجا دیدم دویدم یاحسین ❤️زیر این پرچم همیشه خیر دیدم یاحسین 🧡من زمین گیرم ولی تو دستگیرم بوده ای ❤️غیر خوبی از شما چیزی ندیدم یا حسین 🧡 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ ۰۰۰۰☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ١۴ مرداد ماه ١٣٩٩ 🌞اذان صبح: ٠۴.٣٩ ☀️طلوع آفتاب: ٠٦.١۵ 🌝اذان ظهر: ١٣.١٠ 🌑غروب آفتاب: ٢٠.٠٦ 🌖اذان مغرب: ٢٠.٢۵ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢٢ ١٢٨۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
"سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● نوشیدن آب رو جدی بگیریم! باورتون میشه کم آبی این بلاها رو سر بدنمون میاره؟ تست کم آبی در GIF بالا 👆رو حتما انجام دهید و برای عزیزانتون ارسال کنید. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سه شنبه تون عالی 🍃ﺍﻟﻬﯽ! امروز اﻭﻧﻘﺪﺭ ﻏﺮﻕ 🌸ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺑﺸﯿﺪ 🍃ﮐﻪ ﺗﺎ ﻋﻤﻖ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎ 🌸به ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺑﺮﺳﯿﺪ 🍃ﺍﻟﻬﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ، ﺗﻨﺘﻮﻥ ﺳﺎﻟﻢ 🌸ﻭ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﯿﺮ باشید 🍃نگاه مهربون خدا بدرقه راهتون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش سوم 🌼🌸تو خیابون پهلوی جلوی یک بوتیک راننده نیگر داشت… با هم رفتیم تو اونجا پر بود از لباسهای گرون و شیک…. خیلی بهش احترام گذاشتن و اونم نشست روی یک صندلی و گفت : هر چیز قشنگ و خوب دارین دخترونه بیارین ببینم چشمامم گرد شده بود.. رفتم پیشش و یواشکی گفتم : نه عمه نمی خوام … 🌸🌼آهسته گفت : میشه حرف نزنی ؟ به حالت مسخره ای بهش نگاه کردم ……اونم خرید و خرید…. بلوزهای قشنگ و رنگ وارنگ…یک کت و دوتا ژاکت لباس مهمونی و چند جفت کفش ….. ولی هیچ کدوم رو از من نپرسید دوست داری یا نه…. ولی من دوست داشتم خیلی هم زیاد… تو خواب شبم هم نمی دیدم که این لباسها مال من باشه تازه پولشم که خودش داشت می داد اصلا برام مهم نبود و تو دلم قند آب می کردن و مثل بچه ها ذوق می کردم……. 🌼🌸هر چیزی که احتیاج به پرو داشت می گفت : برو بپوش و اگر خوشش میومد بر می داشت … بالاخره پولشو حساب کرد و اومدیم بیرون … اون دوباره رفت تو یک بوتیک دیگه و برام کلی لباس خواب و ولباس زیر گرفت ..همین طور نگاه می کرد هر چیزی که می تونست مناسب من باشه بی تامل می خرید حتی چند تا شونه ی سرو گیره هم برای موهام بر داشت ….. با خودم گفتم : خدایا چرا با من این طوری می کنی ؟ یک دفعه اون همه مصیبت و حالا یک دفعه این همه نعمت ..خوب نباید من بتونم هضمش کنم ؟ 🌸🌼وقتی خواستیم بریم تو ماشین منو کشید کنار و گفت : نزار کسی بفهمه که برای تو اومدیم خرید من خودم یک جوری میارم تو اتاقت …. گفتم عمه یک چیزی از شما می خوام به من نگاه کرد و لبشو کشید پایین یعنی تعجب کرده و یا اینکه با خودش گفته بود این همه براش چیزی خریدم بازم می خواد…… گفتم میشه وقتی حقوق گرفتم پول اینارو از من بگیری خواهش می کنم این طوری راحت ترم …… 🌼🌸با غیض گفت : برو ….برو حرف نباشه یاد بگیر با من مثل مادرت رفتار کنی اگر نه بهت سخت میگذره برو سوار شو تازه پول اینا رو نمی تونی تو سه ماهم بدی …بیا بریم من کاملا متوجه شده بودم که عمه برای آبروی خودش و عزت من داره اون کارا رو می کنه …. خیلی چیزای دیگه هم برای خودش خرید تا کسی متوجه نشه و چون راننده پسر مرضیه بود منو اول برد دم مدرسه تا حتی اونم نفهمه …. منم ته دلم از این کار اون خیلی خیلی راضی بودم و لبخند از روی لبم محو نمیشد … و توی ماشین تا خونه خودمو تو یکی یکی اون لباسها مجسم کردم…. 🌸🌼رسیدیم خونه عمه همه چیز رو با خودش برد تو اتاقش…… و نیم ساعت بعد درِ اتاق رو باز کرد و همه ی چیزایی که خریده بودیم که زیاد هم بود و با زحمت آورده بود بالا ریخت رو تخت وگفت زود جا به جا ش کن تا کسی ندیده لباس تو عوض کن برای شام موهاتم دم اسبی کن پشت سرت.. این طوری دهاتیه … و رفت به اتاق حمیرا ….. چند دقیقه بعد عمه هراسون اومد بیرون و از همون بالا داد زد مرضیه بدو ….بدون اینکه به من نگاه کنه گفت توام برو تو اتاقت درو ببند … ولی من لای در و باز گذاشتم کنجکاو بودم ببینم چی شده …. مرضیه با یک لگن دوید بالا؛؛ یک سر و صدا هایی میومد ولی چیزی نمی فهمیدم … یک ساعتی طول کشید تا اول مرضیه و بعد از مدتی هم عمه رفتن پایین ….و همه چیز آروم شد … 🌼🌸آروم و بی صدا سکوت عجیبی تو خونه حاکم شد ….از اون بالا به حیاط نگاه کردم پنجره ی اتاق من رو به در وردی بود مثل این بود که مدت ها س کسی اینجا زندگی نکرده ….. قیافه ی عمه رو وقتی هراسون می دوید به اتاق حمیرا می دیدم …. رغبتم رو برای پوشیدن لباس نو از دست دادم …. روی تخت دراز کشیدم مثل اینکه عمه خودش خیلی گرفتاره و چون تمام روز مشغول بودم خوابم برد که با ضربه هایی که به در می خورد بیدار شدم هوا کاملا تاریک بود گفتم کیه ؟ تورج بود پرسید بیام تو خودمو جمع و جور کردم و گفتم :بیاین. @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
✍امام سجاد(ع): اما حق زبانت بر تو آنست که از فحشا و منکرات دورش نگهداری و به گفتن کلمات خوب و نافع عادتش دهی و وادارش کنی که با ادب و خوب سخن گوید و از زیاد گفتن و بیخود چرخیدن در دهان منعش نمایی تا سکوت را رعایت کند مگر در جایی که نیاز به تکلم باشد و نفعی برای دنیا و آخرت داشته باشد و نگذاری سخنی که فایده و نفعی ندارد و جز ضرر و زیان حاصلی در آن متصور نیست؛ از دهان تو خارج شود بعد از آنکه عقل و نقل بر مضر بودن و بد بودن آن دلالت دارد؛ زیرا که زینت عاقل به عقلش در خوبی گفتار و درست سخن گفتن است و حول و قوه‌ای نیست مگر به حول و قوه خداوند بزرگ. 📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش چهارم 🌹یواش لای درو باز کرد ..در حالیکه خم شده بود سرشو کرد تو و پرسید چرا چراغ رو روشن نمی کنی ؟ داری غصه می خوری نخور بیا بریم شام بخوریم اینا رو باریتم گفت که من خندم گرفت .. گفتم الان زود نیست ؟ اومد تو و خودش چراغ رو روشن کرد گفت : چرا شاهزاده تشریف آوردن دستور دادن امشب زود شام بخوریم ….. 🌹گفتم شاهزاده کیه ؟ حضرت والا شاهزاده ایرج تجلی …. و خودش خنده ی بلندی کرد و گفت: بیا.. بریم..خدمت حضرت والا …. حوصله ام سر رفت…. اینا رو همون جور بالحن خنده داری می گفت و تعظیم می کرد و ادا در میاورد ….گفتم میشه تو بری من لباس عوض کنم خودم میام باز دستشو گذاشت روی سینه و تعظیم کرد و گفت به روی چشم دختر چمدون قرمزی و با چند حرکت دیگه رفت بیرون و درو بست من با عجله رفتم و سر و صورتم رو شستم و وضو گرفتم اومدم…… 🌹یک بلوز زرد رنگ که دور یقه اش تور زیبایی کار شده بود و یک شلوار مشکی پوشیدم و کفش راحتی که عمه برام خریده بود پام کردم و موهامو محکم دم اسبی کردم و نماز نخونده رفتم پایین نمی خواستم معطل من بشن همون شب اول تازه دلم می خواست ایرج رو ببینم…. 🌹از پله ها که داشتم می رفتم پایین دیدم تورج منتظر منه سرشو چند بار تکون داد و چشمهاشو باز و بسته کرد و پرسید ببخشید شما ؟ احتیاطا رویا رو ندیدین ؟ من تورجم خوشبختم از زیارت شما …..آهان … رویا رو ولش کن تو بیا بریم شام بخوریم . 🌹اون طوری رفتار می کرد که انگار از بچگی با هم بزرگ شدیم …. با هم رفتیم آشپز خونه سلام کردم ایرج و عمه سر میز بودن ولی علیرضا خان نیومده بود … چشمم که به اون افتاد انگار یک لحظه سرجام میخکوب شدم …سلام نکردم و نگاهم تو نگاهش موند احساس کردم اونم همین طور شده …. سلام کرد و دست داد و گفت : خیلی خوش اومدی .. 🌹گفتم سلام ممنونم …و چند بار دست منو تکون داد. دختر دایی …من دایی رو ندیدم کاهلی از مامان بوده که ما نتونستیم خدمت ایشون برسیم .. من خودم شخصا خیلی مایل بودم که دایی و خانمشونو ببینم ولی ….تورج وسط حرفش پرید که یا خیر خدا یادش نندازداداش…. الان گریه اش میندازی سر شام…. رویا جون بشین تا ایرج یک نطق دو صفحه ای برات نخونده بشین…. بشین … داداش جان توام کوتاه بیا ما باید کاری کنیم اون فراموش کنه… 🌹ایرج به روی خودش نیاورد و گفت مامان هر چی گفتی کم گفتی رویا خانم واقعا خوش اومدی …. من واقعا دلیلش رو نفهمیدم چرا ما تا حالا همدیگر رو ندیدیم شما حتی حرفشو نمی زدی ….. تورج گفت: آخه می دونی چیه رویا ؛ مامان بعد از این همه سال یک دفعه گوش همه ی ما رو گرفت و نشوند و بیست و چهار ساعت از تو تعریف کرد و آخرش گفت می خواد تو بیای پیش ما…… تو باشی تعجب نمی کنی ؟ @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
‍ 🕋✨🕋 🕋 وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَن لَّاتُشْرِکْ بِی شَیْئًا وَطَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقَائِمِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُود ِ🕋 ✨ و (یاد کن) هنگامی که مکان خانه را برای ابراهیم آماده ساختیم (و به او گفتیم:) هیچ چیز را شریک من قرار مده و خانه مرا برای طواف کنندگان و (به نماز) ایستادگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک و پاکیزه کن✨ 📚سوره مبارکه حج ✍آیه ۲۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅برای تقویت حافظه مصرف کدو سبز را فراموش نکنید، ترکیبات ضد پیری و آنتی اکسیدانهاي آن موجب تقویت حافظه و کاهش مشکلات وابسته به سن میشود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱داستان کوتاه انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت بطوریکه به مباحث انیشتین تسلط پیدا کرده بود! یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند گفت که خیلی احساس خستگی می کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و ... او جای انیشتین سخنرانی کند چرا که انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند. انیشتین قبول کرد، اما در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه می کند، کمی تردید داشت. به هر حال سخنرانی راننده به نحوی عالی انجام شد ولی تصور انیشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس انیشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
✨﷽✨ ✨ انسان های خوب، خوشبختی را تعقیب نمی‌کنند زندگی می کنند.. و خوشبختی، پاداش مهربانی، صداقت ، درستکاری و گذشت آنهاست ... خوب بودن را تمرین کنیم ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از بنرها
سلام دوستان تصمیم گرفتیم که کانال ذکر روزانه وتعقیبات نماز را در ایتا برپاکنیم لطفا باجوین شدن ماروحمایت کنید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4 👆 هم اکنون دعا وزیارت واعمال روز سه شنبه وتعقیبات نمازمغرب وعشا لطفا حمایت کنید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امشب جهان از خرمی مانند رضوان می‏‌شود نور خدا در طور جان امشب فروزان می‏‌شود از آسمان مکرمت، تابنده گردد اختری روشنگر دنیا و دین ز آن روی تابان می‏‌شود. 🌸 🌸 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍🌸اول کار است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌸باب اسرار است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌸نغمه جان است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸 ازهم بگشای دیده را با صلوات با خنده بگو شکرخدا را صلوات برگی بزنی بار دگر دفتـر عمـر صبحست و بگو محفل ما را صلوات 🍃🌸اَللّهمّ صلِّ علی محَمّد وآل مُحَمَّد وَعجِّّل فرجهُم🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼السلام علیک یا صاحب الزمان عج مولای مهربان غزل های من سلام! سمت زلال اشک من آقای من سلام! نامت بلند و اوج نگاهت همیشه سبز؛ آبی ترین بهانه ی دنیای من سلام! 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh