eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵تشرف آیت الله العظمی نجفی مرعشی به محضر امام زمان (عج)(قسمت اول) ✅در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت علیهم السلام در نجف اشرف، شوق زیاد جهت دیدار جمال مولایمان بقیة الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف داشتم، 💠 با خود عهد کردم که چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم؛ به این نیت که جمال آقا صاحب الامر علیه السلام را زیارت و به این فوز بزرگ نائل شوم. 🔴تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم، تصادفاً در این شب، رفتنم از نجف تأخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود. ☘ نزدیک مسجد سهله خندقی بود، هنگامی که به آنجا رسیدم بر اثر تاریکی شب وحشت و ترس وجود مرا فراگرفت مخصوصاً از دزدها؛ ناگهان صدای پایی را از دنبال سر شنیدم که ببیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. 💠برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: « ای سید! سلام علیکم » ✨ترس و وحشت به کلی از وجودم رفت و اطمینان و سکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. 🔅به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سوال کرد: « کجا قصد داری؟ » گفتم: « مسجد سهله » 🌷فرمود: « به چه جهت؟ » گفتم: « به قصد تشرف زیارت ولی عصر علیه السلام ». 🔷مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان ( مسجد کوچکی است نزدیک مسجد سهله ) رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که کأنّ با او دیوار و سنگها آن دعا را می خواندند، احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم. 🌸بعد از دعا آقا فرمود: « سید تو گرسنه ای، چه خوبست شام بخوری ». ✅پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورده و در آن مثل اینکه سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. 🌟مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چله زمستان، و سرمای زننده ای بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور آقا، شام خوردم. ✅سپس فرمود: « بلند شو تا به مسجد سهله برویم » داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتدا کردم و متوجه نبودم که این آقا کیست... ✍ادامه دارد... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
مطالعات نشان میدهد که افراد بخشنده خوشحال تر از افراد خودخواه هستند کمک کردن به دیگران هر چند کوچک میزان شادی را افزایش می‌دهد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
رویایی ڪه در سر داری امڪان‌پذیر است.. این را باور ذهنت ڪن.. وبا امید وتوڪل به خالق هستی به پیش رو... 💫✨🌙 🍁🍁 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁﷽❁الهی به امیدتو 🌸خداوندابه نام توکه 🌷زیباترین نامهاست 🌸روزمان راآغازمیکنیم 🌷روزی که بایادتوباشد 🌸سراسرشادی‌ست 🌷سراسرمهربانی 🌸وخیروبرکت است @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💐 نفستون رو خوشبو کنید به ذکرصلوات بر 🌸محمد وال محمدوعجل فرجهم برای امروزتون برکتی عظیم ومعجزه هایی بی بدیل آرزومندم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#آیه_روز👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران ☀️امروز #شنبه14مهرماه1397 🌞اذان صبح:04:40 ☀️طلوع آفتاب:06:03 🌝اذان ظهر:11:52 🌑غروب آفتاب:17:41 🌖اذان مغرب:18:00 🌓نیمه شب شرعی:23:11 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورا دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد [۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورا دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد [۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سلام‌به 🌷شنبه‌14مهرماه خوش‌آمدید 🌺الهی 🌸پروانه دلتان شاد 🌼عاقبتتان بخیر 🌺زندگیتان بدون حسرت 🌸عشقتان آسمانی 🌼و روز وروزگارتان 🌺پرازمعجزه باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍒داستان :براساس سرگذشت دختری بنام👈 " "🍒 👈 اما او بالاخره یک روز بعد از اینکه قاطعانه از او خواستم به خواستگاری ام بیاید، رذالت و پلیدی خود را نشان داد! ...آن روز بعدازظهر باالتماس از باربد خواستم تکلیف زندگی مان را هر چه زودتر روشن کند. باربد در جوابم گفت: »آخه مگه این دوستی چه ایرادی داره؟ ازدواج به چه درد می خوره؟ ازدواج یعنی دردسر و مسئولیت در صورتیکه من و تو الان شاد و بی خیال با هم هستیم! « از شنیدن حرف های باربد جا خوردم. ابتدا تصور کردم شوخی می کند اما وقتی دوباره با قاطعیت حرف هایش را تکرار کرد فهمیدم که از شوخی خبری نیست! بهت زده گفتم: »یعنی چی باربد؟ پس عشق مون چی می شه؟ اون همه نقشه ای که واسه آینده داشتیم؟ تو به من قول ازدواج داده بودی، من به تو اعتماد کردم! « باربد در حالیکه یقه ی پیراهنش را مرتب می کرد گفت:» خب، خودت خواستی به من اعتماد کنی. تو خودت خواستی بامن رابطه داشته باشی و هیچ اجباری در کار نبوده! بعدش هم،چرا این قدر ناراحت شدی؟ من و تو می تونیم همچنان با هم دوست باشیم. همون طور که تا الان پدر و مادرن نفهمیدن بعد از این هم... « نگذاشتم حرف هایش تمام شود. سیلی محکمی به صورتش زدم و گفتم: »خیلی پستی باربد... تو هیچ بویی از انسانیت نبردی، یه حقه باز به تمام معنایی. فکر نکن که من همین طوری ولت می کنم، اگر باهام ازدواج نکنی آبروت رو می برم! « تمام وجودم می لرزید. باربد اما عین خیالش نبود. با خونسردی از جایش بلند شد و کامپیوتر را روشن کرد و گفت: » پس قبل از اینکه به بردن آبروی من فکر کنی این فیلم رو نگاه کن چون اگه پا روی دمم بذاری در عرض سه سوت این فیلم رو پخش می کنم. یه نسخه از اون رو هم می فرستم برای بابات. اون موقع ست که بدونه دخترش چه دسته گلی به آب داده! با وحشت گفتم فیلم!!!... ادامه دارد⬅️⬅️ 👇 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
#حدیث_روز 🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) : 🔸 مَن أحسَنَ فيما بَقِيَ مِن عُمُرِهِ لَم يُؤاخَذ بِما مَضىٰ مِن ذَنبِهِ، و مَن أساءَ فيما بَقِيَ مِن عُمُرِهِ اُخِذَ بِالأوَّلِ وَالآخِرِ. 🔹 هر کس در باقیماندۀ عمر خویش کار نیک کند، به گناهان گذشته‌اش مؤاخذه نمی‌شود و هر کس در باقیماندۀ عمرش [گناه و] بدى کند، در بارۀ اعمال سراسر عمرش بازخواست میشود. 📚 الأمالي للصدوق: ص ۱۱۱ ح ۸۹ @tafakornab @shamimrezvan
💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙 🔘 داستان کوتاه روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم. درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می‌خواهی، می‌توانی تمام سیب‌های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول به دست آوری. آن وقت پسر تمام سیب‌های درخت را چید و برای فروش برد. هنگامی که پسر بزرگ شد، تمام پولهایش را خرج کرد و به نزد درخت بازگشت و گفت می‌خواهم یک خانه بسازم ولی پول کافی ندارم که چوب تهیه کنم. درخت گفت: شاخه‌های درخت را قطع کن. آنها را ببر و خانه‌ای بساز. و آن پسر تمام شاخه‌های درخت را قطع کرد. آن وقت درخت شاد و خوشحال بود. پسر بعد از چند سال، بدبخت‌تر از همیشه برگشت و گفت: می‌دانی؟ من از همسر و خانه‌ام خسته شده‌ام و می‌خواهم از آنها دور شوم، اما وسیله‌ای برای مسافرت ندارم. درخت گفت: مرا از ریشه قطع کن و میان مرا خالی کن و روی آب بینداز و برو. پسر آن درخت را از ریشه قطع کرد و به مسافرت رفت. اما درخت هنوز خوشحال بود. شما چطور؟ آیا حاضرید دوستانتان را شاد کنید؟ آیا حاضرید برای شاد کردن دیگران بها بپردازید؟ آیا پرداخت این بها حد و مرزی دارد آیا شما حاضرید به خاطر خوشبختی و شادی کسی حتی جان خود را فدا کنید. منظور این نیست که باید این کار را بکنید. منظور از این پرسش فقط یک چیز بود، آیا کسی را بی‌قید و شرط دوست دارید؟ چند نفر؟ عیب جامعه این است که همه می‌خواهند فرد مهمی باشند ولی هیچ‌کس نمی‌خواهد انسان مفیدی باشد. درختان میوه خود را نمی‌خورند، ابرها باران را نمی‌بلعند، رودها آب خود را نمی‌خورند، چیزی که بزرگان دارند، همیشه به نفع دیگران است. بزرگی می‌گوید: همه آنچه که جمع کردم بر باد رفت و همه آنچه که بخشیدم، مال من ماند. آنچه که بخشیدم هنوز با من است و آنچه که جمع کردم از دست رفت. در واقع انسان جز آنچه که با دیگران تقسیم می‌کند، چیزی ندارد. عشق، پول و مال نیست که بتوان آن را جمع کرد. عشق، عطر و طراوتی است که باید با دیگران تقسیم کرد. هر چه بیشتر بدست می‌آوری، هرچه کمتر می‌بخشی، کمتر داری 💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قوانین را کنار بگذار، بدی‌ها را ببخش، یک عاشقِ واقعی باش، تامی‌توانی بخند وهیچ وقت ازچیزی که بر روی لبانت خنده نشانده پشیمان نشو. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🌷 امروز با ناب‌ترین نیت‌ها در جهت والاترین خیر و صلاح همه کار میکنم و ایمان دارم خدا در هر لحظه پشتیبان و بهترین یار من است خدایا سپاسگذارم❣ @tafakornab 👆
#هرروزیک_آیه ✨يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ✨وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ﴿۳۳﴾ ✨اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد ✨و از پيامبر او نيز اطاعت نماييد و كرده هاى خود ✨را تباه مكنيد (۳۳) 📚 سوره مبارکه مُحَمَّد ✍آیهٔ ۳۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱🕊 ⭕️✍حکایتی خواندنی جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی است که مسلمان باشد؟» همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد. بالاخرهح پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.» جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا. پیرمرد به دنبال جوان به راه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند. جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد. پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد. جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: «آیا مسلمان دیگری در بین شما است؟» افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیشنماز مسجد دوختند. پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: «چرا نگاه می‌کنید؟ به عیسی مسیح قسم(!) که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی‌شود!» 🍃 🌺🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
... در زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. موسي به درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت ومناجات بالاي كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنه اميدي نيست. آهو به بالاي كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتي به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد . شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد!... موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.. یادمون باشه در همه حال و توکل به خدا داشته باشیم http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
#درسنامه ✅پنج چیزه که اگه بره هیچوقت نمیشه اوناروبرگردوند 1⃣ سنگ وقتی ک پرت بشه 2⃣ حرف وقتی ک زده بشه 3⃣ موقعیت وقتی ک ازدست بره 4⃣ زمان وقتی ک بگذره 5⃣ دل وقتی ک بشکنه... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨🌙🌟 هر شبــــــ پیش از آنکه به خواب بروید، همه ی آدمها را ببخشید و با قلبی پاک بخوابید... "شبتون آروم و زیبـــــا" 🌙✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫سـر آغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست ✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم✨      💫الهی به امید تو💫 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸الّلهُمَّ 🌸صلّ 🌸علْی 🌸محَمَّد 🌸وآلَ 🌸محَمَّدٍ 🌸وعَجِّل 🌸فرَجَهُم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 جزء5 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه100
#حدیث_روز 🌍اوقات شرعی به افق تهران ☀️امروز #یکشنبه15مهرماه1397 🌞اذان صبح:04:41 ☀️طلوع آفتاب: 06:04 🌝اذان ظهر:11:52 🌑غروب آفتاب:17:40 🌖اذان مغرب:17:58 🌓نیمه شب شرعی:23:10 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh