eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 به نام خـــــــــدا 🌸 به رسم آغاز سلام                     با عشق و تبسم  و به آواز سلام از سبزترین ترانه ها سر شـــــــــارید ...                   بر روی گـــــــــل  تک تکتان باز سلام ســـــــــلام صبحتون پر از عشق و زیبایی 🌸 عـــــــــیدتون مبــــــــارک 🌸 آدینه تون پر برکــــت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر فاطمه (س) و تخت جلوسش صلوات بر حیدر (ع) و بر تازه عروسش صلوات امروز روز ازدواج زهرا (س)و علی(ع)است بر امروز و بر داماد و عروسش صلوات 💖  اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ  💖 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💞 پیوند دو نور مبارک باد . @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌼 خورشید عالم تاب من سلام حتی اگر در پس ابرهای غیبت پنهان باشی... باز هم صبحی که  شروعش با یاد شماست خورشیدش دیگر اضافی است 🌼 امام خوب زمانم هر کجا که هستی با هزاران عشق و ارادت سلام... 🌼 🌼 🌺تعجیل درفرج صلوات🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 مادرم کرده سفارش کــه بگــو اول مـــاه بابی انت وامی یا اباعبدالله 🌹 صلی الله علیک یااباعبدالله اول ماه فراموش نشود! 🌹 تا بال و پر عشق به جانم دادند در وادى عاشقان مكانم دادند گفتم كه كجاست كعبه‏ ى اهل ولا در گاه حسین (ع) را نشانم دادند 🌹 صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌸 : 🌸 در قرآن آيه‌اي وجود ندارد که به صورت مستقيم به ازدواج امام علي(ع) و حضرت فاطمه(س) اشاره کرده باشد. ولي آياتي وجود دارد که به گونه‌اي مرتبط و مناسب با اين رويداد است. 🌸 آيه انتهايي سوره کوثر : اين سوره، دشمن پيامبر(ص) را مقطوع النسل مي‌داند و عنوان مي‌کند که خدا به پيامبر اکرم(ص) خير کثير عطا کرده است و مي دانيم که با ازدواج امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) بود که نسل حضرت پيامبر(ص) ادامه پيدا کرده و گسترش مي‌يابد. 🌸 آيه‌اي از سوره الرحمن: در اين سوره چنين آمده: دو دريا را روان کرد تا با يکديگر تماس پيدا کردند... از آن دو مرواريد و مرجان بيرون مي‌آيد. در تفسير اين دو آيه، در روايات آمده که منظور از دو دريا حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه(س) و منظور از مرواريد، امام حسن(ع) و مرجان، امام حسين(ع) است.. 🌸آري. پيوند علي(ع) و فاطمه(س) ، زيباترين لبخندي است که براي هميشه در ذهن آينه ها باقي خواهند ماند 💞» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
☝️۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ١٠ تیر ماه ١۴۰۱ 🌞اذان صبح: ٠۴.٠٦ ☀️طلوع آفتاب: ٠۵.۵٢ 🌝اذان ظهر: ١٣.٠٨ 🌑غروب آفتاب: ٢٠.٢۴ 🌖اذان مغرب: ٢٠.۴۵ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.١۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰۰☝️ 🍃 : ،،پس ازنمازظهرجمعه 🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت بعد از حمد ۷ توحید بخواند 📚 مفاتیح الجنان أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ 🌼ذکر روز جمعه ۱۰۰ مرتبه 🌻خدایا درود بفرست بر محمد و آل محمد 🌼اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ 🌻وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌼این ذکر موجب عزیز شدن می‌شود... منتظرند ناقوس آمدنت به صدا درآید تا پخش شود نوای ظهورت درون دلها... مهدی جان بیا و صدای آمدنت را به گوش ما برسان! 🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☕️ 💠صبحانه بخورید چون : 🔸ازبین برنده زخم های چرکی 🔸تسکین دهنده درد 🔸درمانگر اختلالات کبد و کلیه ای 🔸و گرم کننده بدن در فصل سرماست... 🔸درمان درد مفاصل 🔹رفع کم خونی 🔸مفید برای حافظه @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر می دهد یک گوهر اما از دو عالم پر بهاتر می دهد تبریک گو بر جبریل از دادار شد امانت باشد و امانت دار شد . . . 🌸 سالروز پیوند مظهر احسان و جود 🌸 با دردانه زیور عالم، یاس آل محمد 🌸 صلی الله علیه و آله مبارک باد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 توصیه‌ای به مجردین 💗 به مناسبت سالروز ازدواج 💗 حضرت علی علیه‌السلام 💗 و حضرت فاطمه (س) 💗 و روز ازدواج 👤 استاد رفیعی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این روز فرخنده و مبارک محفلتون گرم از عطر محبت خنده هاتون تموم نشدنی دلخوشی هاتون زیاد دلاتون بی غصه لحظه هاتون سرشار از آرامش 🌸 تقدیم به شما خوبان 🌸 عیدتون مبارک 🍃💞🍃💞 💗   🤲 بحق حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و پیوند مبارک و آسمونی شون نذار کسی در حسرت یک آدم باشه 💗 🤲 ️همه ی جوانان ما را خوشبخت و سعادتمند بفرما @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 عید وصل دو لاله ی زیبا شد 💗عید وصل دو نور بی همتا شد 💗ذکر عشق تمامی مشتاقان 💗چون احمد، یا علی(ع)، 💗 و یا زهرا(س) شد... 💖 سالروز نورانی ترین پیوند هستی مبارک @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❤🍃 عشق علی(ع) امروز چه منجلی است امروز زهرا (س) مهمان دل علی است دل علی امروز عرشی تر از همیشه است امروز علی عاشق تر از همیشه است 🌹 سالروز ازدواج حضرت علی (ع) 🌹وحضرت فاطمه(س) مبارک @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امام علی (ع): هرگاه فاطمه را می دیدم، تمام غم و غصه هایم برطرف می شد. 📚 بحارالانوار،جلد۴۳، ص ۱۳۴ 🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ  🌹وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 امام علی (ع): هرگاه فاطمه را می دیدم، تمام غم و غصه هایم برطرف می شد. 📚 بحارالانوار،جلد۴۳، ص ۱۳۴ 🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ  🌹وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📡 مشاهده برنامه های تلویزیونی که از ماهواره دریافت می شوند، چه حکمی دارد؟ ❇️ پاسخ: 👇👇 ☑️ از آن‌جا که برنامه هایی که توسط ماهواره های غربی پخش می شوند بیشتر دربردارنده آموزش افکار گمراه کننده و تحریف حقایق و لهو و فساد هستند و غالباً مشاهده آن‌ها باعث گمراهی و فساد و ارتکاب کارهای حرام می گردد، بنا بر این دریافت و دیدن آن‌ها جایز نیست. -------------------------- 💻 پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای leader.ir - @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ ✨يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ 🌸لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ ﴿۴۹﴾ 🌸فرمانروايى مطلق آسمانها و زمين از آن خداست ✨هر چه بخواهد مى ‏آفريند به هر كس 🌸بخواهد فرزند دختر و به هركس ✨بخواهد فرزند پسر مى‏ دهد (۴۹) 📚 سوره مبارکه الشورى✍آیه ۴۹ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
۷۰۰ سال پیش در اصفهان مسجدی می ساختند. کار تمام شده بود و کارگران در حال انجام خرده کاری های پایانی بودند پیرزنی از آنجا رد میشد... ناگهان پیرزن ایستاد و گفت بنظرم مناره مسجد کج است ! کارگران خندیدند ولی معمار با صدای بلند فریاد زد ساکت ! چوب بیاورید، کارگر بیاورید، چوب را به مناره تکیه دهید، حالا همه باهم، فشار دهید فشااااااااااار !!! و مرتب از پیرزن می پرسید مادر درست شد؟ بعد از چند دقیقه پیرزن گفت درست شد و دعا کنان دور شد! کارگران گفتند مگر می شود مناره را با فشار صاف کرد؟معمار گفت: نه ! ولی میتوان جلوی شایعه را گرفت... اگر پیرزن می رفت و به اشتباه به مردم میگفت مناره کج است و شایعه کج بودن مناره بالا میگرفت، دیگر هرگز نمیشد مناره را در نظر مردم صاف کرد. ولی من الان با یک چوب و کمی فشار، مناره را برای همیشه صاف کردم !! از شایعه بترسید ! در تجارت و کسب و کارتان ، حتی در زندگیتان از شایعه بترسید ! اگر به موقع وارد عمل شوید براحتی مناره زندگیتان صاف خواهد شد... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
❌ قدر زَنت را خيلی بدان...😅😜😀 ♨️ حجّت الاسلام سيد محمد رضا احمدی بروجردی، نواده مرحوم آيت الله بروجردی، ميگويد: ⭕️ نقل كرده اند كه زمانی، يك شخصی آمد پيش آيت الله بروجردی و گفت: آقا، زن من دارد وضع حمل می كند و من خرجش را ندارم! 💢 آقا گفتند: خرجش چقدر ميشود؟ كه مبلغ را گفته بود و آقای بروجردی همانجا فی المجلس پول را داده بود... ♨️ به فاصله ۵ ماه بعد، اين فرد با خود گفته بود: آقای بروجردی آن قدر سرش شلوغ است كه اصلاً يادش نمی ماند كه من نزد ايشان رفته و پولی گرفته ام. 💢 لذا دوباره به حضور آقای بروجردی رسيده و گفته بود: زنم زايمان دارد، و آقای بروجردی گفته بود: خرجش چقدر می شود؟ و او پاسخ داده بود: فلان قدر، و آقای بروجردی دوباره پول را داده بود. ⭕️ ولی وقتی كه می خواست پول را بدهد گفته بود: آقا، قدر زنت را خيلی بدان، چون ما كم زنی داريم كه در سال دو مرتبه بزايد!😄 📚 منبع: ذوق لطیف ایرانی، استاد ابوالحسنی منذر http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
💙🍃 🍃🍁 👌🏻توچه کردی وخدا باتو چه کرد ✨⇇در تفسير منهج الصادقين داستان لطيفى از ذوالنون مصرى نقل كرده است مى گويد: روزى به دلم افتاد كنار رود نيل بروم. از خانه بيرون آمدم ناگاه ديدم عقربى به سرعت حركت مى كند. با خود گفتم: با اين سرعت حتما ماموريتى دارد، آن را دنبال كردم. به كنار رود نيل رسيد. تا كنار آب آمد قورباغه اى خودش را به ساحل رسانيد، ⇇✨ پشتش را به ديواره آب زد، عقرب سوار قورباغه شد و به آن طرف نيل رفت. من گفتم: حتما سرى است. خودم را با قايق به آن طرف رودخانه رساندم. ديدم قورباغه خودش را به ديواره رودخانه چسبانيد و عقرب پياده شد و باز به سرعت حركت كرد تا رسيد به نزديك درختى كه زير آن جوانى مست افتاده و مار بزرگى هم روى سينه اش نشسته و سرش را نزديك دهان جوان مست مى آورد كه عقرب خودش را به گردن مار رسانيد و نيش خود را به او زد.سمى داشت كه مار سمى را از كار انداخت، آن وقت برگشت. با پايم به جوان مست زدم، گفتم: واى بر تو، برخيز ببين تو چه كردى و خدا با تو چه مى كند؟ جريان عقرب را گفتم و لاشه مار را نشانش دادم، جوان منقلب شد و روى پاى ذوالنون افتاد و توبه كرد http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💎روزی خواجه ای در میان گروهی از عوام، اندر فواید سحر خیزی سخن می راند که ای مردم همانند من که همواره صبح زود از خواب برمی خیزم عمل کنید که فواید بسیاری بر آن است بهلول که در آن جمع بود گفت ای خواجه!!؟ تو از خواب بر نمی خیزی، از رختخواب بر می خیزی! و میان این دو، تفاوت از زمین است تا آسمان.. «درک درست از یک پند، سر آغاز یک تغییر درست است» کاش از خواب برخيزيم نه از رختخواب ! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
یکی از سران سنای معروف آمریکا، درست هنگامی که از درب سنا خارج شد، با یک اتومبیل تصادف کرد و در دم کشته شد. روح او در بالا به دروازه های بهشت رسید و سن پیتر از او استقبال کرد. «خیلی خوش آمدید. این خیلی جالبه. چون ما به ندرت سیاستمداران بلند پایه و مقامات رو دم دروازه های بهشت ملاقات می کنیم. به هر شما هم درک می کنید که راه دادن شما به بهشت تصمیم ساده ای نیست» سناتور سناتور گفت «اشکال نداره. من همین الان تصمیمم را گرفته ام. میخواهم به بهشت بروم» سن پیتر گفت «می فهمم. به هرگفت «مشکلی نیست. شما من را راه بده، من خودم بقیه اش رو حل می کنم» سن پیتر گفت «اما در نامه اعمال شما دستور دیگری ثبت شده، شما بایستی ابتدا یک روز در جهنم و سپس یک روز در بهشت زندگی کنید. آنگاه خودتان بین بهشت و جهنم یکی را انتخاب کنید» حال ما دستور داریم. ماموریم و معذور» و سپس او را سوار آسانسور کرد و به پایین رفتند. پایین ... پایین... پایین... تا اینکه به جهنم رسیدند. در آسانسور که باز شد، سناتور با منظره جالبی روبرو شد. زمین چمن بسیار سرسبزی که وسط آن یک زمین بازی گلف بود و در کنار آن یک ساختمان بسیار بزرگ و مجلل. در کنار ساختمان هم بسیاری از دوستان قدیمی سناتور منتظر او بودند و برای استفبال به سوی او دویدند. آنها او را دوره کردند و با شادی و خنده فراوان از خاطرات روزهای زندگی قبلی تعریف کردند. سپس برای بازی بسیار مهیجی به زمین گلف رفتند و حسابی سرگرم شدند. همزمان با غروب آفتاب هم همگی به کافه کنار زمین گلف رفتند و شام بسیار مجللی از اردک و بره کباب شده و نوشیدنی های گرانبها صرف کردند. شیطان هم در جمع آنها حاضر شد و همراه با دختران زیبا رقص گرم و لذت بخشی داشتند. به سناتور آنقدر خوش گذشت که واقعاً نفهمید یک روز او چطور گذشت. راس بیست و چهار ساعت، سن پیتر به دنبال او آمد و او را تا بهشت اسکورت کرد. در بهشت هم سناتور با جمعی از افراد خوش خلق و خونگرم آشنا شد، به کنسرت های موسیقی رفتند و دیدارهای زیادی هم داشتند. سناتور آنقدر خوش گذرانده بود که واقعا نفهمید که روز دوم هم چگونه گذشت. بعد از پایان روز دوم، سن پیتر به دنبال او آمد و از او پرسید که آیا تصمیمش را گرفته؟ سناتور گفت «خوب راستش من در این مورد خیلی فکر کردم. حالا که فکر می کنم می بینم بین بهشت و جهنم من جهنم را ترجیح می دهم» بدون هیچ کلامی، سن پیتر او را سوار آسانسور کرد و آن پایین تحویل شیطان داد. وقتی وارد جهنم شدند، اینبار سناتور بیابانی خشک و بی آب و علف را دید، پر از آتش و سختی های فراوان. دوستانی که دیروز از او استقبال کردند هم عبوس و خشک، در لباس های بسیار مندرس و کثیف بودند. سناتور با تعجب از شیطان پرسید «انگار آن روز من اینجا منظرهء دیگری دیدم؟ آن سرسبزی ها کو؟ ما شام بسیار خوشمزه ای خوردیم؟ زمین گلف؟ ...» شیطان با خنده جواب داد: «آن روز، روز تبلیغات بود ... امروز دیگر تو رای دادی» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚 🏥 داستان زیبای «این قانون بیمارستان» پیرمردی در حالی که کودکی زخمی و خون‌آلود را در آغوش داشت با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت: «خواهش می‌کنم به داد این بچه برسید. ماشین بهش زد و فرار کرد.»🚘 پرستار گفت: «این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو قبل از بستری و عمل پرداخت کنید.»💳 پیرمرد گفت: «اما من پولی ندارم. حتی پدر و مادر این بچه رو هم نمی‌شناسم. خواهش می‌کنم عملش کنید. من پول رو تا شب فراهم می‌کنم و براتون میارم.»🙏 پرستار گفت: «با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.» اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت: «این قانون بیمارستانه، اول پول بعد عمل. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.»💸 صبح روز بعد همان دکتر سر مزارِ دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروز می‌اندیشید. واقعا پول این‌قدر با ارزشه؟ •✾📚 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان