سه برادر و انگشتر
#مرد_كشاورزی بود كه صاحب یك #انگشتر بود و همه میگفتند این انگشتر نزد هر كس باشد به كمال انسانیت میرسد خداوند به مرد كشاورز سه پسر داد و وقتی پسران بزرگ شدند پدر آنها از روی آن انگشتر دو تای دیگر دقیقا شبیه اولی درست كرد و به هر كدام از پسرانش یكی از انگشترها را داد از این به بعد هر كدام از پسرها میگفتند كه انگشتر #اصلی پیش اوست و همیشه با هم دعوا داشتند بر سر اینكه انگشتر اصلی كه باعث كمال انسانیت میشود پیش كدامیك از آنهاست تا بالاخره تصمیم گرفتن برای مشخص شدن انگشتر اصلی پیش قاضی بروند
وقتی شرح ماجرا را برای قاضی گفتند قاضی گفت احتمالا انگشتر اصلی #گم_شده است چون قرار بر این بوده كه ان انگشتر پیش هر كس باشد دارای كمالات انسانی باشد اما شما سه نفر كه هیچ فرقی با هم ندارید و مدام مشغول #ناسزا_گویی به یكدیگر هستید...
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
سه برادر و انگشتر
#مرد_كشاورزی بود كه صاحب یك #انگشتر بود و همه میگفتند این انگشتر نزد هر كس باشد به كمال انسانیت میرسد خداوند به مرد كشاورز سه پسر داد و وقتی پسران بزرگ شدند پدر آنها از روی آن انگشتر دو تای دیگر دقیقا شبیه اولی درست كرد و به هر كدام از پسرانش یكی از انگشترها را داد از این به بعد هر كدام از پسرها میگفتند كه انگشتر #اصلی پیش اوست و همیشه با هم دعوا داشتند بر سر اینكه انگشتر اصلی كه باعث كمال انسانیت میشود پیش كدامیك از آنهاست تا بالاخره تصمیم گرفتن برای مشخص شدن انگشتر اصلی پیش قاضی بروند
وقتی شرح ماجرا را برای قاضی گفتند قاضی گفت احتمالا انگشتر اصلی #گم_شده است چون قرار بر این بوده كه ان انگشتر پیش هر كس باشد دارای كمالات انسانی باشد اما شما سه نفر كه هیچ فرقی با هم ندارید و مدام مشغول #ناسزا_گویی به یكدیگر هستید...
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#داستانک🗨️
🚴🏻♂️مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مأمور مرزی میپرسد: « در کیسهها چه داری؟» او گفت: شن!🤔
🚳مأمور او را از دوچرخه پیاده میکند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت میکند ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری پیدا نکرد. بنابراین به او اجازه عبور داد...😞
🚶🏻♂️هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا شد. این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار میشد و پس از آن، مرد دیگر در مرز دیده نشد...🤷🏻♂️
👮یک روز آن مأمور در شهر او را میبیند، فورا به سمت او رفت و از او پرسید: "من هنوز هم به تو مشکوکم و میدانم که در کار قاچاق بودی، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد میکردی؟" مرد گفت: دوچرخه!😎😄
⚠️#نتیجه_گیری:
📍گاهی وقتها موضوعات #فرعی، ما را به کلی از موضوعات #اصلی غافل میکنند...💯
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
سه برادر و انگشتر
#مرد_كشاورزی بود كه صاحب یك #انگشتر بود و همه میگفتند این انگشتر نزد هر كس باشد به كمال انسانیت میرسد خداوند به مرد كشاورز سه پسر داد و وقتی پسران بزرگ شدند پدر آنها از روی آن انگشتر دو تای دیگر دقیقا شبیه اولی درست كرد و به هر كدام از پسرانش یكی از انگشترها را داد از این به بعد هر كدام از پسرها میگفتند كه انگشتر #اصلی پیش اوست و همیشه با هم دعوا داشتند بر سر اینكه انگشتر اصلی كه باعث كمال انسانیت میشود پیش كدامیك از آنهاست تا بالاخره تصمیم گرفتن برای مشخص شدن انگشتر اصلی پیش قاضی بروند
وقتی شرح ماجرا را برای قاضی گفتند قاضی گفت احتمالا انگشتر اصلی #گم_شده است چون قرار بر این بوده كه ان انگشتر پیش هر كس باشد دارای كمالات انسانی باشد اما شما سه نفر كه هیچ فرقی با هم ندارید و مدام مشغول #ناسزا_گویی به یكدیگر هستید...
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان