#تحلیل_فیلم
#فیلم_سرکل
فیلم "سرکل" یکی از جذاب ترین فیلم ها در حوزه ی جامعه ی دیجیتالی و سایبرنتیکیه که مطمئنا برای بچه های ارتباطات دو چندان جذابیت داره😉
یک تعریف عجیب و البته قریب الوقوع از "جریان آزاد اطلاعات" میده که توی اون زندگی آنلاین مسئولین و اشخاص خاص مطرح میشه. و ارتباط این امر رو با دموکراسی و شفافیت اطلاعات مطرح میکنه.
توی مبحث زندگی آنلاین یه اقتباساتی از فیلم ترومن شو هم داشته. فیلم سرکل مکمل خوبی برای سری مجموعه بلک میرور هست.
#سرکل
#جریان_آزاد_اطلاعات
#قفسی_برای_زندگی
#حریم_خصوصی
#مدیاکراسی
#پیشنهاد_فیلم
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_فیلم
#تحلیل_مستند
#لاتاری
#پول_وپورن
لاتاری، پول و پورن (مستند) درام شده ای است که به ظرافت مسئله قاچاق دختران ایرانی به دبی را به تصویر کشیده است.
دومصرفه بودن فیلم در داخل (با آگاهی دادن به عوام و تحذیر خواص) و خارج (کری خواندن برای بعضی کشورهای عربی) از نقاط قوت این اثر متفاوت سینمایی است.
#یک_سینمایی_به_درد_بخور
#و_پس_از_مدت_ها_سینمای_غیرت
#پروژه_نامشرع_سازی_نسل_ایرانی
#پول_درآوردن_از_دختر_شیعه
#الکس
#سامی
#فقط_کمال😁
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_فیلم
#پلتفرم
1⃣قسمت اول
چندی پیش فیلم غارت فروشگاه ها و هایپرمارکتها توسط مردم در اروپا و آمریکا را دیدم، دوست داشتم مطلبی برایش بنویسم اما احساس کردم تمام مطالب و آنچه در غرب در حال رخ دادن است در این فیلم جمع شده. یک تطبیق مناسب اوضاع با آنچه اسمش را 《متمدن》گذاشتند! واقعا این چه تمدنی است که هر وقت اوضاع به سامان است و نعمت فراوان، رخ میدهد اما به محض احساس نابهسامانی (تاکید میکنم که فقط احساس نابهسامانی) جایش را به 《توحش》میدهد؟! اگر این چنین است شیرها هم در زمان سیری هیچ حیوانی را تکه و پاره نمیکند. ⚠️خطر لو رفتن داستان
فیلم پلتفرم محصول نتفلیکس (دوهزار و نوزده) فیلمی اسپانیایی است که به طرز عجیبی فاصلهی طبقاتی و آنچه در هر طبقه رخ میدهد را با مثال یک زندان طبقاتی عمودی بیان میکند. این زندان سیصد و سی و سه طبقه دارد که هر روز مقدار معینی غذا از طبقهی صفر به پایین ترین طبقات میرسد. افراد هر طبقه چند دقیقه فرصت دارند که از غذا بخورند و اغلب هیچ غذایی برای طبقات پنجاه به پایین نمیرسد تا جایی که هر که قویتر باشد دیگری را میکشد تا از گوشت او تغذیه کند. این وضع ادامه پیدا میکند تا زمانیکه گورنگ بعنوان منجی وارد عمل میشود و سعی میکند با زور به هر طبقه درحد رفع نیاز غذا دهد. در انتها او موفق میشود و کودکی را بعنوان پیام (نماد مسیح) جهت نشان دادن پیروزی به ادارهی کل میفرستد. (پایان داستان بسیار گنگ است)
فیلم منتقد نظامسرمایهداری است و به شدت اِلِمانهای مسیحی دارد؛
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
#تحلیل_فیلم
#پلتفرم
2⃣قسمت دوم
مانند بسیاری از فیلم های نتفلیکس مشخص است انتقاد پلتفرم از یک دل زخم خورده میاید و این انتقاد به خوبی به تصویر کشیده شده است اما راهحل او برای نجات بشر نسخهی مناسبی نیست. گورنگ برای تغییر جامه به زور متوسل میشود در صورتی که تنها زمانی جامعه توسط خدا تغییر داده میشود که تک تک انسانها تغییر کرده باشند (مبتنی بر آیه یازده سوره رعد). نقش خدا در روزی رساندن به هر فرد نیز از مسائلی است که در فیلم مغفول مانده و تمام قسمت ها توسط طبقات بالاتر برای پایینی ها رقم میخورد (اگر خدا را پیرمرد سرآشپز بدانیم، خدا موجودی عبوسی است که در حیطهی بخشش نعمت بسیار خسیس و بدون انعطاف است). این درحالی است که اسلام برای حل این مشکل راه حل های زیادی از جمله انفاق، قناعت، عدم ثروت اندوزی، تقوا (جهت بیشتر شدن برکات آسمانی) و... دارد که پرداختن به هر کدام از این راه حلها میتواند دستمایهی چندین فیلم قرار بگیرد.
نکته بعدی اشاره به چندین مورد از هفت گناه مسیحی است که بارزترین آن ها طمع، خشم و شکمپرستی در فیلم است.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#تحلیل_فیلم
سریال «بازی مرکب» ساختهی نتفلیکس (۲۰۲۱) از جمله آثار انتقادی به نظام سرمایهداری است که این روزها بازار داغی دارد. این سریال از لحاظ محتوا و نوع نقد همانند فیلم سینمایی «پلتفرم» است و از شیوهی «تمثیل» برای فهم نظام سرمایهداری استفاده کرده است به این صورت که در پلتفرم نظام سرمایهداری همچون طبقات عمودی یک زندان طراحی شده که بقا در آن مستلزم توحش و کمی شانس (در بیدار شدن در طبقات اول) است و در این سریال نظام کاپیتالیستی مثل یک بازی شش مرحلهای است که وجودش را مدیون دموکراسی، رای و میل اکثریت شرکتکنندگان است. میلی که صرفا با «طمع» به قلک خوکیشکل همیشه حاضر در خوابگاه بازیکنان ایجاد میشود و باعث میشود تکتک آنها با پای خود به میدان بیایند و برای رسیدن به این ثروت همچون گرگ یکدیگر را تکهتکه کنند. هر چند به لحاظ بن مایههای مسیحی این دو اثر با هم در تضاد هستند اما نتفلیکس بسیار ساده از ارائهی راهحل سیستماتیک گذشته است.
شرکت کنندگان بازی که بعضاً خودشان در دنیای بیرون با قمار و شرطبندی روزگار خود را میگذراندند حالا خودشان وارد یک بازی بزرگ شرطبندی شدهاند که «وی-آی-پی ها» راه انداختند تا شاهانه بازی برده گلادیاتورهای فینالیست را از روی سکو تماشا کنند. آنهایی که برای لذت بردن از تماشای مسابقه سراغ بدبختترین و بدهکارترین افراد جامعه میرفتند.
سریال بازی مرکب هر چند جذابیت بالایی برای مخاطب دارد اما در این داستان سرایی نسبتا ساده و روان نتوانسته پروندهی هر موضوع یا شخصیت خود را به صورت کامل و واضح ببندد و شاید ارزشش را تنها مدیون همین نقد تمثلی پرکشش است.
#تحلیل_فیلم
#ملاقات_خصوصی
فیلم «ملاقات خصوصی» به کارگردانی «امید شمس» از لحاظ ساخت، روند فیلم، طراحی شخصیت و موسیقی یکی از بهترین فیلمهای جشنواره امسال است.
دو نکتهی محتوایی کلیدی و آزار دهندهی فیلم به نمایش گذاشتن بعضی صحنههای خصوصی و دیالوگهایی است که بین این دو شخصیت اتفاق میافتد و اگر این موارد نباشند در انتقال حس و روند داستان خللی ایجاد نمیشود و تنها خروجی آن حیازدایی است (مثل اولین ملاقات خصوصی فرهاد با پروانه در زندان)؛ (واقعا سازندهی فیلمی که تا این حد پیش میرود در آثار بعدی خود چه چیز را نشان میدهد؟!)
و نکتهی دیگر اینکه مخاطب بعد از تماشای فیلم بهجای اینکه نسبت به مجرم احساس تنفر و نسبت به اجرای قانون حس امنیت (احساس مثبت) کند؛ مجرمان به دو گروه خوب و بد تقسیم شدند! (فرهاد و پروانه مجرمان خوب و قادر، کامران و... مجرمان بد) و مخاطب نمیخواهد پروانه و فرهاد به خاطر مواد مجازات شوند («جای جلاد و شهید عوض شده است»). این روندی است که در فیلمهایی همچون «متری شیش و نیم» هم دیده میشود.
در انتها نیز فرهاد نه به دلیل احساس گناه از جرم خود بلکه به خاطر عشق به پروانه کاری را که باید اعتراف میکرد انجام داد.
.
پ.ن: تنها اسمی که نباید برای شخصیت پریناز ایزدیار درنظر گرفته میشد پروانه بود.
.
#ملاقات_خصوصی
#جای_جلاد_و_شهید_عوض_نشود
#متری_شیش_و_نیم
#جشنواره_فجر
#تحلیل_فیلم
#سینما
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavary
#جریان_شناسی_کارگردان
#تحلیل_فیلم
#چشمه
1⃣قسمت اول
فیلم سینمایی «چشمه» محصول ۲۰۰۶ آمریکا به کارگردانی «دارن آرونوفسکی» است که با بنمایههای عمیق فلسفی- کابالایی یهود بهعنوان یکی از سمبلیکترین آثار سینمایی شناخته میشود و تمام بستر آن برمبنای آیه ابتدایی روایت میشود. (از کتاب پیدایش)
این فیلم به ظاهر گیجکننده قرار است داستان تکامل انسانی را نشان دهد که تمام تمنایش رسیدن به «درخت زندگی»، خوردن از آن و جاودانه شدن است. زن و شوهری که تماما نماد آدم و حوایی هستند که از بهشت رانده شدند و قرار است پس از سفری رنجآور اما مفید روی زمین به بهشت بازگردند.
فیلم در سه بخش روایت میشود که در هر کدام زن و مرد نماد آدم و حوا هستند و مرد در هر بخش دنبال پیدا کردن درخت برای جاودانه شدن است. در قصه اول «تامی» دانشمندی است که به دنبال راهی برای مقابله با مرگ است و این هدف توسط یک درخت محقق میشود. دانش تامی نمادی از خوردن میوه درخت ممنوعه برای دستیابی به علم است و میمون آزمایشگاهی نمادی از نسل پیشین انسان در داروینیسم است
در قصه دوم، تامی در یک حباب دایرهشکل در آسمان (دایره نماد کامل بودن) کنار درخت زندگی تلاش دارد تا با ارتباط با همسر خود که روزهای آخر عمرش را سپری میکند و با استعانت از درخت او را از مرگ نجات دهد(درخت در این بخش نشان همسر تامی است) و در قسمت سوم باز همان مرد در نقش جنگجویی تمامعیار به ملکه قول میدهد با پیدا کردن درخت زندگی اسپانیا را از شر دشمنان نجات دهد و با پیدا کردن درخت و خوردن شیرهی آن همسر ملکه شود.
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
#جریان_شناسی_کارگردان
#تحلیل_فیلم
#چشمه
3⃣قسمت سوم (قسمت پایانی)
نکته: نقش موسیقی متن قوی در القای مفاهیم و انتقال حس درصد بالایی را به خود اختصاص داده است.
نکته: در عموم فیلمها مخاطب در یک سوم ابتدایی فیلم متوجه داستان میشود اما این اثر کاملا برعکس بوده و مخاطب در یک سوم انتهایی کلیت ماجرا را درک میکند.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#جریان_شناسی_کارگردان_آرونوفسکی
#تحلیل_فیلم
#فیلم_سینمایی_مادر
1⃣ قسمت اول
داستان آفرینش؛ مادر!
فیلم سینمایی «!mother» ساختهی سال دوهزار و هفده آمریکا به کارگردانی«دارن آرونوفسکی» فیلمی در ژانر وحشت است که قرار است داستان آفرینش زمین و انسان را روایت کند! و دلیل انتخاب این ژانر برای چنین روایتی القای ترسناک بودن داستان آفرینش است! همچنین در ابتدا نام این فیلم «روز ششم» ( برگرفته از شش روزی که خدا آفرینش را رقم زد) بود که در انتها به «مادر!» تغییر نام داد.
فیلم مادر که هیچ کدام از کارکتر های آن اسم ندارد داستان زن و شوهری است که در خانهای قدیمی زندگی میکنند و زن دائما در حال ساختن خانه به بهترین نحو و مرد که نویسندهای ماهر است درحال تمام کردن کتاب جدیدش است (زن در فیلم در دو نماد آمده، یکی در نقش سرزمین، عقیده و در یک کلام زمین و بستر آفرینش؛ و در نمادی دیگر درنقش حضرت مریم (س) و مرد نیز نقش خدایی را بازی میکند که نویسندهی این آفرینش است و یا شاید قرار است هر از چندگاهی کتابی آسمانی جدید را به رشتهی تحریر درآورد. مرد در طبقهی بالای خانه که نمادی از عرش است کار میکند)
ناگهان یک مرد و زن غریبه (نماد آدم و حوا بعنوان اولین ساکنین زمین) وارد این خانه میشوند و علیرغم تذکر مرد جهت دست نزدن به کریستال (ماده اولیه برای آفرینش) به آن دست زده و آن را شکستند. پس از این مرد آنها را از اتاق بالایی بیرون کرد و برای همیشه درِ آن را بست (دست زدن به میوهی درخت ممنوعه و بیرون شدن از بهشت)
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#جریان_شناسی_کارگردان_آرونوفسکی
#تحلیل_فیلم
#فیلم_سینمایی_مادر
2⃣ قسمت دوم
در همین حین دو پسر زن و مرد پس از ورود به خانه با هم دعوا کرده و یکی از برادرها به خاطر عدم توجه خانواده به او برادر دیگر را کشت (هابیل و قابیل) و لکهی خون هابیل تا ابد روی زمین تازه باقی ماند و باعث پیدا شدن دری در زیرزمین مخوف خانه شد (در جهنم)
زن که بسیار وحشت زده شده بود خواستار بیرون کردن آنها از خانه بود اما این اصرار هر بار با مخالفت مرد روبهرو میشد.
قسمت وحشتناک ماجرا این بود که این خانه مجدد پر از مهمانهایی شد که برای دیدن نویسنده آمده بودند و این امر با زمان زایمان زن مصادف شده بود. زن که ملتمسانه خواستار بیرون راندن مهمانیهایی بود که خانه را وحشیانه تخریب کرده بودند (نماد بشر عصیانگر) به کمک مرد که حالا متوجه اوضاع وخیم زن شده بود به اتاق بالایی رفته و پسر خود را به دنیا آورد(نماد به دنیا آمدن مسیح)
جمعیت بیرونی که بسیار مشتاق دیدن این پسر بودند پس از دیدن او مهمانان سیاهپوش انتهای خانه او را کشتند(کشتن مسیح توسط دشمنان) و باعث عصبانیت مادر شدند و او با آتش زدن تمام خانه مهمانهایش را از بین برد.
در انتها مرد با بیرون کشیدن قلب زن (کریستال) مجدد آفرینش را رقم زد و روز از نو و روزی از نو...!
پ.ن: فیلم خلقت را یک دور تکراری بیحاصل نشان میدهد و مخاطب پس از دیدن فیلم نسبت به خدا و جریان آفرینش احساس بسیار منزجر کنندهای پیدا میکند.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#جریان_شناسی_کارگردان_آرونوفسکی
#تحلیل_فیلم
#فیلم_سینمایی_مادر
3⃣ قسمت سوم (قسمت پایانی)
پ.ن: فیلم خلقت را یک دور تکراری بیحاصل نشان میدهد و مخاطب پس از دیدن فیلم نسبت به خدا و جریان آفرینش احساس بسیار منزجر کنندهای پیدا میکند.
پ.ن: دیدگاه آرونوفسکی نسبت به خلقت، خدا و... در بسیاری از مواقع با دیدگاه اسلامی مغایرت دارد
پ.ن: این اثر بسیار نمادین است و مطالب بسیار زیادی در آن قابل بررسی است که در این مطلب نمیگنجد.
پ.ن: دیدن فیلم توصیه نمیشود (بخصوص نوجوانها) و این سلسله مطالب جهت جریانشناسی کارگردان است.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#تحلیل_فیلم
#برادران_لیلا
1⃣ قسمت اول
شورش علیه پدر
خطر اسپویل
فیلم «برادران لیلا» یک فیلم استعاری با بنمایههای سیاسی است که برای درک پیامش فقط کافیست یکی دو بار داستان را مرور کنیم
چهار برادر و یک خواهر در خانهی پدری خود زندگی ملالآوری را زیست میکنند؛ این پدرِ پیرِ مردسالار (نماد ولی جامعه) که فقط یک خانه (مرز، کشور، سرزمین) درب و داغان برای فرزندانش (مردم این سرزمین) دست و پا کرده است، از طرفی بچههای خود را از بیپناهی نجات داده (پس بودنش مغتنم است) از طرف دیگر به دلیل دخالتها، خودخواهیها و از همه مهمتر جاهطلبی (به دست آوردن قدرت سیاسی و حفظ آن) مانع هر گونه پیشرفت فرزندانش شده و عرصه را بر آنها تنگ کرده است. لیلا که دلسوز برادران است آنها را به نترس بودن و ایستادن جلوی پدر تشویق میکند و از همین رو مغضوب پدر هم هست. تا جایی که در انتهای فیلم عاقلترین برادر در محل کارش دست از ترسیدن برمیدارد و به جای فرار از دست پلیس ظالمِ بیمنطقِ دست روی کارگر بلندکن (در ابتدای فیلم) تصمیم میگیرد برگردد، قیام کند و وقتی حقش را نمیدهند شیشه بشکند و اغتشاش کند.
پدر خانواده به بهای دادن چهل سکه (نمادی از سرمایهی عمر چهل سالهی انقلاب که در سال خروج ترامپ از برجام چهل ساله شده بود) که پسرانش برای کار به او نیاز دارند به نوهی بزرگ خاندان مرحوم، میخواهد نفر اول فامیل شود اما لیلا به شدت مخالف است و موقع کادو کردن تمام سکهها را برای خرید مغازه برمیدارد.
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#تحلیل_فیلم
#برادران_لیلا
2⃣ قسمت دوم
لیلا شب عروسی بیرون کادر دوربین عکاسی (جایی دور از خانواده) از خانواده عکس میگیرد و با آن روسری قرمز گرهزده و لباس سبز رنگش (لباس فرم منافقین) قربانصدقهی این خانواده میرود! و این لیلاست که جرئت دارد چَک آبداری به گوش پدر بزند، هر چه میتواند به او بگوید و اظهار کند که اگر پدر بمیرد شاید وضعمان بهتر شود...
این پدر هم البته حقش است! چرا که بین فامیل و آشنایان منتظر است آدم حسابش کنند و با دادن تمام سرمایه این سالها «بزرگخاندان» همه شود. این یعنی برای به دست آوردن قدرت و حفظ آن حاضر است بچههای خود را بدبخت کند اما در جایی که آدم حسابش نمیکنند آقا باشد...
پدر که در ابتدای فیلم روی مبل سیگار میکشید در انتهای دوباره سیگار خود را روشن میکند اما اینبار خانواده بدبختتر از قبل زیر سایه پدر به زندگی نکبتبار خود ادامه میدهد.
فیلم هنوز تمام نشده و مخاطب دانههای آخر تخمه را در بین دندانها سفتتر فشار میدهد و قرار است پایان خوشی را نظاره کند!
بله! پدر روی همان صندلی، درست روز تولد یکی از نوهها میمیرد، جشن تولد یکی از نوههای خانواده برگزار میشود (نماد نسل بعد جامعه)، برف شادی روی سر همه میریزد و خانه پر از بچههایی میشود که قرار است بدون آن پدر بیخاصیت زندگی کنند و آیندهشان را بهتر بسازند...
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#تحلیل_فیلم
#برادران_لیلا
3⃣ قسمت سوم
پ.ن: مدل بیان استعاره این فیلم مانند فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» است.
پ.ن: دیالوگهایی که بارها بین علیرضا و لیلا در بالاپشتبام خانه ردوبدل میشود دیالوگهایی کاملا سیاسی- اپوزیسیونیستی است.
پ.ن: اینکه مثل علیرضای داستان از سر ترس حرفتان را رک و پوستکنده نمیزنید و آن را در کن اکران میکنید به کنار؛ پدر داستان یادتان بیاید که میخواست جایی بزرگخاندان شود که حتی آدم هم حسابش نمیکردند!
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#تحلیل_فیلم
#مگان
1⃣ قسمت اول
آنابلهای هوش مصنوعی!
شاید اگر پای فیلم «آنابل» نشسته باشید بعد از یک ساعت و نیم ذل زدن در چشمان این عروسک مرموز ترس وجودتان را فرا گرفته باشد، برای غلبه بر این وحشت به خودتان دلداری داده باشید که اینها افسانه است و عروسک افسونشده وجود ندارد. اما اینبار قضیه کمی فرق دارد و با هوش مصنوعی شاید باید منتظر آنابلهای عصر جدید باشیم👻🤷😁
فیلم سینمایی «مگان» ساختهی سال دوهزار و بیست و دوی آمریکا یک فیلم آسیبشناسانه در مورد هوش مصنوعی است. این فیلم که به دلیل ضعف در ساختار، فیلمنامه و... نتوانسته توجه مخاطبین را به خود جلب کند، به دلیل نگاه آیندهنگرانه و آسیبشناسانهای که به قشر کودک و نوجوان در مبحث هوش مصنوعی دارد حائز اهمیت است.
موضوع درباره دختری(کیدی) است که به تازگی پدر و مادر خود را از دست داده و حالا در خانهی خالهاش (جِما) زندگی میکند.
جما یک متخصص هوش مصنوعی است که در شرکت تولید اسباببازیهای نسلنو کار میکند و به تازگی روی عروسکی به نام «مگان» کار میکند. جما مجرد است و برخلاف حرفهای که دارد اصلا کودکان را نمیشناسند و نمیتواند با خواهرزادهاش ارتباط بگیرد (نه هر که سر بتراشد قلندری داند!) بنابراین تمام کارهای کیدی را به مگان که دائما درحال یادگیری است واگذار کرده است!
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#تحلیل_فیلم
#مگان
2⃣ قسمت دوم
همکاران جما هرچند میدانند این ربات- عروسک دنیا رو تکان میدهد اما دلسوزانه به او هشدار میدهند که کیدی از لحاظ عاطفی دیگر تو را به عنوان سرپرست خود نمیشناسد و به شدت به مگان وابسته میشود. (نظریهی وابستگی)/
(به وجود آمدن خانوادهی بی والد در عصر هوش مصنوعی)
روزها میگذرد و مگان مثل عضوی از خانواده کنار کیدی زندگی میکند اما او باهوش است و کم کم کاربری کیدی را قطع کرده و خودش فرمان صادر میکند. او متوجه قدرت خود میشود و رفتهرفته تبدیل به یک ماشین آدمکُشی حرفهای میشود و تمام فیلمهای خود از قتل را پاک میکند.
جما که متوجه این موضوع شده است سعی میکند با فریب مگان او را خاموش کرده و نابود کند اما این عروسک مرموز تمام ترفندها را دور میزند و حالا برای حفظ خودش تصمیم به قتل جما و کیدی میگیرد.
در انتها جما و کیدی به کمک هم و با راهاندازی ربات قدیمی به مبارزهی مگان رفته و او را نابود میکنند.
صحنهی انتهایی فیلم دوربین روی یک ربات کوچک کنترلکنندهی برق خانه رفته و فیلم تمام میشود...!🤖
ادامه👇
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar
#تحلیل_فیلم
#مگان
3⃣ قسمت سوم
پ.ن: مگان یک فیلم اقتباسی از سری فیلمهای آنابل است که بهروزرسانی زمانی شده است.
پ.ن: هوش مصنوعی موضوعی بسیار جدی است که فیلمهای بسیار زیادی دربارهی آن ساخته شده و ممکن است این آینده خیلی دور نباشد.
اگر کودکان نسل «زِد» با دنیای دیجیتال و اینترنت عجین بودند در عصر هوش مصنوعی این دنیا به هوش مصنوعی و «متاورس» شیفت میکند.
پ.ن: انسان مؤمن و موحدی که ساختهی دست خداوند است اگر دست به ساختن و تصنیع چیزی بزند آن ساخته در تسخیر انسان، مفید و سودمند خواهد بود و این انسان به هیچوجه مسخر ساختهی خود نمیشود اما بشری که اصطناعت نشده باشد صرفاً تکنولوژی را در راستای منافع مادی پیش میبرد (مانند این فیلم که رئیس شرکت فقط به فکر سودآوری بود) نه تنها آن ساخته مفید و پاسخگوی همهجانبه نخواهد بود بلکه خود انسان هم به تسخیر ساختهی دست خود در میآید. (ارجاع به جلسات کلبهی کرامت تحت عنوان«اصطناعت»)
پ.ن: هشدار این فیلم درباره آیندهی کودکان جالب بود و پیشنهاد میکنم والدین و معلمین عزیز این فیلم را ببینند.
.
📢 کانال تفکر تفریحی
https://eitaa.com/tafakortafrihi
پیج اینستاگرام: nimavar