eitaa logo
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝ‌ࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊ‌‌ܘ⌋
9.3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
886 فایل
از جهان ماندہ فقط جان ڪہ مرا تَرڪ ڪند من چنانم ڪہ محال است ڪسے درڪ ڪند!.☕ ح‌ـرف‌هاے‌در‌گوش‌ـی↓☕ @Fh1082 ناشناسمـوטּ↓☕ https://daigo.ir/secret/51970196 تبلیغاتمـوטּ↓☕ @tabligh_haifa دراین کانال رمان هم گذاشته میشود فرق دارد با کانال فقط رمان! ×کپی×
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 رمـــــان اواخر فروردين بود.ھنوز ترديد داشتم که باردارم يا نه دلم ھم خيلی برای مادر تنگ شده بود.برای عيد ھم نتونسته بودم ببينمش به. پيشنھاد يوسف يه عيد سبد با گل پيک فرستادم خونه ی پدری.ولی بعدا مادر زنگ و زد گفت،که بابا ھمون سبد گلو بھونه يه جنگ اعصاب ديگه کرده و باز مادرو کتک .زده مادر گفت ھر وقت خودش تونست بھم زنگ ميزنه.اينطوری شد که حتی نتونستم با مادر صحبت .کنم کلافه بودم.اينجور مسايل رو ھر تازه عروسی با مادرش درميون ميذاره ولی من حتی نميتونستم با مادر حرف بزنم از. طرفی ھم دلم نميخواست برم الکی پول آزمايش و بدم جواب منفی بگيرم بخاطر ھمين با اينکه يه ھفته ای از تاريخ ھميشگی ام گذشته بود بازم صبر کردم.ھمون موقع بود که باز آقا جون بحث سفر رو باز کرد.يوسف که باز با پررويی بھونه آورد ولی آقاجون پاشو توی يه کفش کرده بود که و الا بلا ھرطور شده منو با خودشون ميبره.اينبار واقعا دلم ميخواست باھاشون برم از. بس حال روحيم خراب بود و مادرم رو نديده بودم،فکر ميکردم دارم از غصه اش ديوونه ميشم. دلم خيلی يه مسافرت ميخواست. اما يوسف قبول نميکرد.آخرش يه روز بحثمون از تا.شد مطب اومد خونه چنان درو بست که ترسيدم.متعجب نگاش کردم به و چھره ی عصبانيش چشم دوختم که گفت: چرا تمومش نميکنی؟يه کلام آقا به جون بگو بدون من جايی نميری،تا ھر روز زنگ نزنه با من حرف بزنه . با خونسردی نگاش کردمو گفتم:عليک سلام . با لحن آرومتری گفت:سلام . _ چرا بايد آقا به جون بگم نميام؟ ! اخماشو تو ھم کردو گفت:يعنی چی؟ ! _يعنی حالم خرابه،دارم توی اين خونه از تنھايی دق ميکنم،تو ھم که حالا حالا ھا سرت شلوغه،خب چرا من نبايد يه مسافرت برم؟ ! بلند شد اومد روبروی من ايستاد و پرسيد:بله؟! ميخوای بری؟ ! _ چرا نه که ... تو اصلا حال من نميفھمی،سرت گرم مطب و بيمارستانه،ميگم دارم ديوونه ميشم،به به خدا اين مسافرت نياز دارم . دندوناشو محکم بھم فشرد و گفت:شيدا اگه بری ديگه اسم منو نياريا . سکوت کردم او. ھم سکوت کرد. دو روزی با سکوت گذشت.خودش قھر کرده بود با. اينکه ھميشه به من ميگفت،ما قھر نداريم ،ولی قھر کرده بود. من باھاش حرف ميزدم ولی جوابی نميشنيدم تا. اينکه منم واسه خاطر اين لجبازيش زنگ و زدم شام آقاجون و ياسمن رو دعوت کردم خونمون.ياسمن زودتر از بقيه اومد تا کمکم کنه که بھش گفتم: حالا که اصرار داری کمکم کنی بی زحمت اين مرغ ھا رو سرخ کن ،من از بوش بدم مياد . لبخند معناداری و زد گفت به: جان خودم شيدا يه خبری شده،رفتی آزمايش بدی؟ _ نه بابا باردار نيستم ياسمن . دوباره گفت:مطمئنی؟ ! خنديدمو گفتم نه: مطمئنم نيستم . اونم خنديد و گفت تا: من مرغ ھا رو سرخ ميکنم برو ھمين آزمايشگاه سر خيابون يه آزمايش بده،جوابش رو بعد از ظھر خودم ميرم ميگيرم برات ولم تو کن رو خدا يک عالمه کار دارم . اخم کرد و گفت:ديوونه بايد بدونی،مھمه.برو ميگم . به زور مانتوم رو تنم کرد و از منو خونه بيرون کرد.مجبور شدم برم.گرچه باخودم ميگفتم،نه خبری نيست،ولی به اجبار ياسمن آزمايش دادم تا خيال خودم و خودش رو راحت .کنم وقتی برگشتم مرغ ھا سرخ کرده و سالاد آماده بود. منم سرگرم کار شدم اونقدر که نفھميدم کی ياسمن رفت تا جواب آزمايشو بگيره.ديس ميوه رو چيدم و داشتم ميذاشتم روی ميز ،که کليد توی در چرخيد و ياسمن وارد تا.شد منو ديد گفت:بذار زمين سنگينه . بعد فوری جلو اومد ديس ميوه رو ازم گرفتو گذاشت روی ميز و ذوق زده گفت:عمه شدم شيدا . _چی؟ ! باورم نشد ولی وقتی ياسمن صورتمو غرق بوسه کرد و جواب آزمايشو نشونم داد شوکه .شدم فکر نميکردم به اين زودی از تنھايی در بيام ادامه دارد...... ‼️ڪپے‌ممنـۅع❌❌ 🍂 🍁🍂 🍂🍁🍂 🍁🍂🍁🍂 🍂🍁🍂🍁🍂 🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✨ بخشش را "بخش کن" محبت را "پخش کن" غضب "پریشانی" است نهایتش "پشیمانی" است هر چه "بضاعتمان" کمتر است "قضاوتمان" بیشتر است به "خشم" ، "چشم" نگو و از "جدایی" ، "جدا" باش ◾️°•@tafrihgaah•°🏴
این متن فوق العادست یعنی محشره😌👌👌 در بیکرانه ی زندگی دو چیز افسونم کرد رنگ آبی آسمان که میبینم و میدانم نیست و خدایی که نمیبینم و میدانم هست. درشگفتم که سلام آغاز هر دیدار است... ولی در نماز پایان است! شاید این بدان معناس که پایان نماز آغاز دیدار است! خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده!!! خدایا هم بفهمانم و هم نشانم بده که با تو چه خواهم شد ﮐﻔـﺶِ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ . ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ: ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ... آنطرﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ... ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ: ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ... ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ: ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ... ﻣﻮﺟﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ. ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ: "ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ". بر آنچه گذشت, آنچه شکست، آنچه نشد... حسرت نخور؛ زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد.. ◾️~°•@tafrihgaah•°🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『بسم‌اللھ‌ِ‌الذی‌خلق‌زهـــرا ''س'':)!』
زيارة فاطمة الزهراء عليها السلام : ✦❀•┈┈•✦❀✦❀•┈┈•✦❀ اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِّيَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّكِيـَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِيَّة 🌹واسه بقیه هم بفرستید تا همه سلام بدن به بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) ◾️~°•@tafrihgaah•🏴
🕊 وَ قَالَ علۍ ﴿علیه السلام﴾ • خَالِطُوا النَّاسَ مُخَالَطَةً إِنْ مِتُّمْ مَعَهَا بَكَوْا عَلَيْكُمْ، وَ إِنْ عِشْتُمْ حَنُّوا إِلَيْكُمْ. • و فرمود (؏) : با مردم به گونه اى بياميزيد، كه اگر بميريد، بر شما بگريند و اگر بمانيد با شما دوستى كنند.
هر کلمه‌ای است که معنای آن کلمه را با رفتارهای خود می‌آفریند و زیبنده است از خود بپرسد من کدام کلمـه هستم ...؟! دلتان نگیرد از تلخی ها .. یک نفر هست همین حوالی دورتر از نگاه آدمها نزدیک تر از رگ گردن .. روزی چنان دستت را می گیرد که مات می شوند تمام کسانی که روزی به شما پشت پا زدند .... دکترالهی_قمشه_ایی •~°•@tafrihgaah•°~•
🌸💝🌸💝🌸💝🌸💝🌸💝🌸💝 خیلی خیلی زیباست این متن یادت باشہ تا خودت نخواے هيچ ڪس نميتونہ زندگيتو خراب ڪنہ یادت باشہ ڪہ آرامش رو بايد تو وجود خودت پيدا ڪنے یادت باشہ خُدا هميشہ مواظبتہ يادت باشہ هميشہ تہ قلبت يہ جايے براے بخشيدن آدما بگذارے ... منتظر هيچ دستے در هيچ جاے اين دنيا نباش ... اشڪهايت را با دستهاے خودت پاڪ ڪن ؛ همہ رهگذرند!!! زبان استخوانے ندارد اما آنقدر قوے هست ڪہ بتواند قلبے را بشڪند مراقب حرفهايمان باشيم . گاهے در حذف شدن ڪسے از زندگيتان حڪمتے نهفته است .اينقدر اصرار بہ برگشتنش نڪنيد !!! آدما مثل عڪس هستن، زيادے ڪہ بزرگشون ڪنے ڪيفيتشون مياد پايين !!! زندگے ڪوتاه نيست ، مشڪل اينجاست ڪہ ما زندگے را دير شروع ميڪنيم !!! دردهايت را دورت نچين ڪہ ديوارشوند ، زير پايت بچين ڪہ پلہ شوند … هيچوقت نگران فردايت نباش ، خداے ديروز و امروزت ، فرداهم هست … •~°•@tafrihgaah•°~•
بودنها هم بودنهای قدیم...! نه اینترنت بود، نه تلفن... فقط نگاه بود، روبه رو، چشم در چشم به همین خلوص، به همین کیفیت، به همین سادگی... •~°•@tafrihgaah•°~•
! 🚶‍♂ ــــــــــــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ کاری‌به‌مذهبت‌ندارم مهم‌نیست‌قد‌بلندی‌یا‌کوتاه .. خوشگلی‌یا‌زشت .. چاقی‌یالاغر .. سفید‌پوست‌یاسیاه‌پوست .. پولداری‌یا‌فقیر .. مهم‌اینه‌آدم‌بودن‌رو‌بلدباشی ! انسانیت‌‌درونت‌رو‌پیداکن .. •~°•@tafrihgaah•°~•