eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2هزار دنبال‌کننده
95 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «56» جلد 2 - صفحه 471 بگو: من از پرستش آنها كه به جاى خدا مى‌خوانيد نهى شده‌ام. بگو: من از هوسهاى شما پيروى نمى‌كنم، كه در اين صورت گمراه شده و از هدايت يافتگان نخواهم بود. پیام ها 1- در پاسخ به تمايلات نابجاى مشركان مبنى بر پذيرش بت‌ها و روش آنان، بايد با صراحت جواب نفى داد. «نُهِيتُ‌، لا أَتَّبِعُ، ضَلَلْتُ» (آرى؛ شرك، در هيچ قالبى مجاز نيست) 2- برخورد و موضع‌گيرى‌هاى پيامبر صلى الله عليه و آله، از وحى سرچشمه مى‌گيرد. «قُلْ‌، قُلْ» 3- برائت از شرك، جزو اسلام است. «نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» 4- ريشه‌ى شرك، هواپرستى است. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56 5- مبلّغ، نبايد در پى ارضاى هوسهاى مردم باشد. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56 6- هواپرستى، زمينه‌ى هدايت را در انسان از بين مى‌برد. لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ‌ ... ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ‌" ‏‏‏‏۵۶_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ إِنِّي عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ «57» بگو: همانا من از طرف پروردگارم بر دليل آشكارى هستم، ولى شما آن را دروغ پنداشتيد. آنچه را شما (از عذاب الهى) با شتاب مى‌طلبيد به دست من نيست فرمان جز به دست خدا نيست كه حقّ را بيان مى‌كند و او بهترين (داور و) جدا كننده‌ى حقّ از باطل است. نکته ها «بَيِّنَةٍ» ازكلمه‌ى «بينونة» (جدايى)، به دليلى گفته مى‌شود كه به طور كامل و روشن، حق و جلد 2 - صفحه 472 باطل را از هم جدا مى‌كند. دلائل و معجزات پيامبران، نه ثقيل بود نه مبهم، همه مى‌فهميدند و اگر لجاجت نمى‌كردند، از جان و دل مى‌پذيرفتند، به همين خاطر پيامبران خود را داراى «بيّنه» معرّفى مى‌كردند. كفّار مى‌گفتند: اگر راست مى‌گويى، چرا قهر خدا بر ما نازل نمى‌شود؟ «تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ» نظير آيه‌اى كه مى‌گفتند: اگر اين مطلب راست است، خدايا! بر ما سنگ بباران، «فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ» «1» «استعجال» و عذاب خواهى در اقوام ديگر هم بوده و به حضرت هود و صالح و نوح هم مى‌گفتند: اگر راست مى‌گويى عذاب موعود را سريعاً براى ما بياور. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» «2» پیام ها 1- دعوت انبيا بر اساس «بينه» است، نه خيال و تقليد كوركورانه‌ «عَلى‌ بَيِّنَةٍ» 2- اعطاى بيّنه به پيامبر، پرتويى از ربوبيّت خداوند است. «بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي» 3- انبيا بايد بيّنه‌ى الهى داشته باشند، نه آنكه طبق تقاضاى روزمرّه‌ى مردم كار كنند. «بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي» (قرآن، بيّنه و دليل روشن وگواه حقانيّت پيامبر صلى الله عليه و آله است) 4- پيامبر اسلام به قرآنى كه بيّنه‌ى اوست، احاطه‌ى كامل دارند. ( «عَلى‌ بَيِّنَةٍ» به معناى استعلا و احاطه بر مفاهيم قرآن است) 5- كافران، بيّنه‌ى پيامبر را تكذيب مى‌كنند، ولى انتظار دارند او از هواهاى نفسانى آنان پيروى كند. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ‌- كَذَّبْتُمْ بِهِ» 6- پيامبر، تنها فرستاده‌اى همراه با منطق و بيّنه است و نظام هستى به دست خداست. (با تقاضاى نزول سريع قهر الهى از پيامبر، قلع و قمع خود يا نابودى هستى را نخواهيد). «ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ» 7- آيه، هم تهديد كافران است، هم دلدارى پيامبر. «وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ» «1». انفال، 32. «2». اعراف، 70 و 77؛ هود، 32. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 473" ‏‏‏‏۵۷_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ «58» بگو: اگر آنچه كه درباره‌ى آن شتاب مى‌كنيد نزد من بود (و به درخواست شما عذاب نازل مى‌كردم،) قطعاً كار ميان من و شما پايان گرفته بود، ولى خداوند به حال ستمگران آگاه‌تر است (و به موقع مجازات مى‌كند). پیام ها 1- عجله‌ى مردم، حكمت خدا را تغيير نمى‌دهد. تَسْتَعْجِلُونَ‌ ... وَ اللَّهُ أَعْلَمُ‌ 2- كيفرها به دست خداوند است، امّا اگر او به درخواست كفّار در عذاب خود عجله كند، هيچ‌كس باقى نمى‌ماند. «لَقُضِيَ الْأَمْرُ» چنانكه در آيه‌ى 11 سوره‌ى يونس آمده است: «وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ» 3- خدا طبق حكمت وسنّت خود، به ظالمان مهلت مى‌دهد. قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ‌ ... وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ‌ 4- تأخير در قهر و عذاب الهى سبب نشود كه كافران خيال كنند كفرشان از ياد رفته است. «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ»" ‏‏‏‏۵۸_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام محضر همراهان قرآنی متاسفانه امکان دریافت متن آیه و تفسیر امروز تا این لحظه مقدور نشد انشالله موفق شدم حتما حضورمبارکتان ارسال خواهد شد🙏🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «59» و گنجينه‌هاى غيب، تنها نزد خداست و جز او كسى آن را نمى‌داند و آنچه را در خشكى ودرياست مى‌داند، و هيچ برگى از درخت نمى‌افتد جز آنكه او مى‌داند و هيچ دانه‌اى در تاريكى‌هاى زمين وهيچ تر وخشكى نيست، مگر آنكه (علم آن) در كتاب مبين ثبت است. جلد 2 - صفحه 474 نکته ها «مَفاتِحُ»، يا جمع «مِفتَح» به معناى گنجينه و خزانه است، يا جمع «مِفتاح» به معناى كليد است، ولى معناى اوّل مناسب‌تر است. «1» كلمه‌ى تر و خشك، كنايه از همه‌ى چيزهايى است كه مقابل همند، مثل مرگ و حيات، سلامتى و مرض، فقر و غنا، نيك و بد، مجرّد و مادّى. اين مطلب در آيه‌ى‌ «وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ» «2» نيز بيان شده است. شايد مراد از سقوط برگ‌ها، حركات نزولى و مراد از دانه‌هاى در حال رشد زير زمين، حركات صعودى باشد. «3» پیام ها 1- دليل آنكه عذاب عجولانه‌اى كه كفّار تقاضا مى‌كنند فرا نمى‌رسد، علم خداوند به اسرار هستى است. ما تَسْتَعْجِلُونَ‌ ... وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ‌ 2- احكام الهى بر اساس آگاهى او بر غيب و شهود است. «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ‌- وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ» 3- دامنه‌ى علم غيب، گسترده‌تر از علوم عادّى است. (زيرا قرآن درباره آن تعبير انحصارى دارد.) «لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ» 4- بر خلاف كسانى كه مى‌گويند خداوند تنها به كليّات علم دارد، خداوند به همه چيز دانا و از همه‌ى جزئيّات هستى آگاه است. پس بايد مواظب اعمال خود باشيم. ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ ... 5- جز خداوند، هيچكس از پيش خود علم غيب ندارد. «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلَّا هُوَ» 6- در جهان، مركزيّتى براى اطلاعات وجود دارد. «فِي كِتابٍ مُبِينٍ» «1». تفسير الميزان. «2». يس، 12. «3». تفسير فى ظلال القرآن. جلد 2 - صفحه 475 7- نظام هستى، طبق برنامه‌ى پيش بينى شده‌اى طراحى شده است. «كِتابٍ مُبِينٍ»" ‏‏‏‏۵۹_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضى‌ أَجَلٌ مُسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «60» و او كسى است كه (روح) شمارا در شب (به هنگام خواب) مى‌گيرد و آنچه را در روز انجام مى‌دهيد مى‌داند، سپس شما را از خواب برمى‌انگيزد تا مدّت معيّن (عمر شما) سپرى شود. عاقبت بازگشت شما به سوى اوست پس شما را به آنچه انجام مى‌دهيد خبر مى‌دهد. نکته ها «جَرَحْتُمْ» از «جارحة» به معناى عضو است، عضوى كه با آن كار و كسب مى‌شود و سپس به خودِ كار و عمل گفته شده است. با اينكه خداوند به هنگام خواب روح انسان را مى‌گيرد، ولى مى‌فرمايد: ما شما را مى‌گيريم، پس معلوم مى‌شود روح انسان تمام حقيقت اوست. پیام ها 1- خواب، يك مرگ موقتى است و هربيدارى نوعى رستاخيز. «يَتَوَفَّاكُمْ‌، يَبْعَثُكُمْ» 2- قانون طبيعى آن است كه شب براى خواب و روز براى كار باشد. «يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ، جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ» 3- زندگى ما، تاريخ و برنامه و مدّت معيّن دارد. «أَجَلٌ مُسَمًّى» 4- خود را براى پاسخگويى قيامت آماده كنيم. «إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ» 5- خداوند با اين‌كه كار بد ما را مى‌داند ولى باز هم به ما مهلت داده و روح گرفته را به بدن برمى‌گرداند. «يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ» جلد 2 - صفحه 476 6- قيامت، روز روشن شدن حقيقت اعمال است. «يُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏۶۰_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَ هُمْ لا يُفَرِّطُونَ «61» وتنها اوست كه قهر واقتدارش مافوق بندگان است و نگهبانانى بر شما مى‌فرستد، تا آنكه چون مرگ يكى از شما فرا رسد، فرستادگان ما (فرشتگان) جان او را بازگيرند و در كار خود، هيچ كوتاهى نكنند. نکته ها گرفتن روح در شب وبرگرداندن آن در روز يكى از نمونه‌هاى قاهر بودن خدا برانسان است. مسأله‌ى قبض روح، در قرآن هم به خداوند نسبت داده شده‌ «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ»، هم به ملك الموت و هم به فرشتگان. اين اختلاف تعبير شايد به خاطر آن باشد كه جان افراد عادى را فرشتگان مى‌گيرند و جان افراد برجسته را ملك الموت كه فرشته برترى است و جان اولياى خدا را ذات مقدّس او مى‌گيرد. و شايد به اين دليل باشد كه ابتدا فرشتگان، روح مردم را مى‌گيرند و سپس تحويل ملك‌الموت مى‌دهند و آنگاه ملك‌الموت (عزرائيل) روح‌هاى گرفته شده را به خداوند تحويل مى‌دهد و به همين دليل گرفتن روح مردم هم كار فرشتگان و هم كار ملك الموت و هم كار خداوند به شمار مى‌رود. آرى، خداوند مسبب است و فرشتگان مباشر و فعل گاهى به مسبب و گاهى به مباشر نسبت داده مى‌شود. ممكن است مراد از فرشتگان محافظ، آنانى باشند كه مراقب و نگهدار انسان از حوادثند، «1» «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ» «2» و ممكن است مراد از حفظه، فرشتگانى باشند كه مأمور ثبت و ضبط اعمال انسانند. «رُسُلُنا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ» «3» «1». تفسير الميزان. «2». رعد، 11. «3». زخرف، 80. جلد 2 - صفحه 477 ايمان به مراقبت فرشتگان از انسان، عامل شكر از خداست، همان گونه كه ايمان به ثبت اعمال توسّط فرشتگان عامل حيا و تقواست. پیام ها 1- خداوند، قدرت و سلطه‌ى كامل دارد و اگر ما را آزاد گذاشته، به خاطر مهلتى است كه از روى لطف اوست. وَ هُوَ الْقاهِرُ ... 2- تسلّط خدا بر بندگان چنان است كه كسى را تاب مقاومت نيست. «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ» 3- در دستگاه آفرينش، انواع مراقبت‌ها وجود دارد. «حَفَظَةً» 4- فرستادن فرشتگان محافظ، دائمى است. «يُرْسِلُ» 5- هر دسته از فرشتگان، مأموريّت خاصّى دارند. «حَفَظَةً- تَوَفَّتْهُ» 6- براى قبض روح يك نفر چند فرشته حاضر مى‌شوند. «إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا» 7- فرشتگان در انجام مأموريّت، سهل‌انگارى ندارند و معصومند. «لا يُفَرِّطُونَ» چنانكه در آيه ديگر آمده است: «لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ» «1»" ‏‏‏‏۶۱_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا