"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «104»
و موسى گفت: اى فرعون! بىترديد من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
پیام ها
1- ميان موسى و فرعون ابتدا سخنانى ردّ و بدل شد وپس از آن، موسى رسالت خود را اعلام كرد. «وَ قالَ مُوسى» (حرف واو نشانهى آن است كه سخنانى گفته شد، سپس اعلام رسالت شد.)
2- انبيا در راه دعوت خويش، بدون كوچكترين هراس و ضعفى طاغوتها را مورد خطاب قرار مىدادند. «وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ»
3- براى اصلاح جامعهاى كه نظام تشكيلاتى دارد، ابتدا بايد به سراغ رهبران رفت. «يا فِرْعَوْنُ»
جلد 3 - صفحه 132
4- پيامبران جز دعوت به حقّ، ادّعايى نداشتهاند. «فَقالَ إِنِّي رَسُولُ»
5- رسالت انبيا، باتدبير كلّ جهان پيوند دارد. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
6- فرعون، خود را پروردگار مردم مىدانست، «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى» «1» لذا موسى با شجاعت و صراحت، خود را فرستادهى «رَبِّ الْعالَمِينَ» معرّفى كرد، تا بگويد: تو نيز تحت تربيت و سلطهى پروردگار عالميانى. «إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_۱۰۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ «105»
سزاوار است كه دربارهى خداوند جز سخن حقّ نگويم (و نسبت ندهم)، همانا من از سوى پروردگارتان براى شما دليلى روشن (معجزهاى) آوردهام، پس بنىاسرائيل را همراه من بفرست.
پیام ها
1- انبيا، جز سخن حقّ چيزى نمىگويند، پس در ابلاغ رسالت معصوماند. «لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ»
2- انبيا بايد معجزه داشته باشند، «قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ» و در رسالت خود هيچگونه تحكّم و تحميلى نداشته باشند.
3- همهى مردم، يك پروردگار دارند، پس ادّعاى ربوبيّت بيجاست. «رَبِّكُمْ»
4- با آزادى مردم از سلطهى طاغوتها بهتر مىتوان برنامهى فرهنگى و ارشادى كاملى براى آنان در نظر گرفت. «فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ»
5- آزادسازى بنىاسرائيل، فرمان الهى و جزو رسالت موسى است، نه آنكه تصميم شخصى باشد. إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ ... فَأَرْسِلْ ...
6- آزادى انسانها، از اهداف پيامبران است. «فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ» و جز آنان
«1». نازعات، 24.
جلد 3 - صفحه 133
هركس به حكومت رسد، مردم را به بندگى مىكشاند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «مَن نال استطال» «1»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۰۵_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «106»
(فرعون) گفت: اگر از راستگويانى و (مىتوانى معجزهاى بياورى يا) معجزهاى آوردهاى، آن را به ميان بياور.
فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ «107»
پس (موسى) عصاى خود را افكند ناگهان به صورت اژدهايى نمايان شد.
نکته ها
از عصاى حضرت موسى معجزات ديگرى نيز نمايان شد، از جمله اينكه پس از اژدها شدن، همهى بافتههاى ساحران را بلعيد، «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ» «2» به آب دريا خورد و آن را شكافت، «أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ» «3»، به سنگ خورد و چشمههاى آب از آن جوشيد. «اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً» «4»
عصا در حضور خود موسى عليه السلام، مار كوچك و پر تحرّك شد و موسى فرار كرد، «جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً» «5» در حضور مردم مانند مار معمولى حركت مىكرد، «حَيَّةٌ تَسْعى» «6» و در حضور فرعون، مار بزرگ و اژدها شد. «فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ» بنابراين در تبليغ و تربيت بايد نوع و گرايش مخاطب را در نظر گرفت و هر كدام را با توجّه به موقعيّت خودش قانع كرد.
امام رضا عليه السلام فرمود: زمان حضرت موسى عليه السلام، سحر و جادوگرى رواج بسيارى داشت و آن حضرت با آوردن معجزهاى كه آنان قادر به انجام آن نبودند، سحرهايشان را باطل و با آنها اتمام حجّت نمود. «7»
«1». نهجالبلاغه، حكمت 216.
«2». شعراء، 45.
«3». شعراء، 63.
«4». بقره، 60.
«5». نمل، 10.
«6». طه، 20.
«7». عيوناخبارالرضا، ج 2، ص 80.
جلد 3 - صفحه 134
ميان افكندن عصا و اژدها شدن آن فاصلهاى نبود. «فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ»
پیام ها
1- معجزه، دليل صدق نبوّت است. «فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» فرعون با ابراز اين سخن حقّ، اراده باطلى داشت و كسى را بالاتر از خود نمىدانست.
2- معجزه بايد براى همه روشن باشد و جاى هيچ شكّى باقى نگذارد. «مُبِينٌ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۰۶_۱٠۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ «108»
و (موسى) دست خود را (از گريبانش) بيرون آورد، پس ناگهان آن (دست) براى بينندگان سفيد و درخشان مىنمود.
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ «109»
اشراف واطرافيان قوم فرعون گفتند: همانا موسى ساحرى بسيار ماهر وداناست.
پیام ها
1- پيامبران در كنار انذار (اژدها شدن عصا كه نوعى ترس و وحشت داشت)، بشارت و دست نورانى نشان مىدهند. «بَيْضاءُ» (در برابر متكبّر، ابتدا بايد غرور او را درهم شكست، آنگاه دست نوازش را نيز نشان داد.)
2- سفيد گشتن دست موسى، معجزهى ديگر آن حضرت و امرى غير منتظره و قابل رؤيت براى همگان بود. «فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ»
3- اطرافيان طاغوتها، در جنايات آنان سهيماند. «قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ»
4- اطرافيان، ضمن اقرار به عظمت كار حضرت موسى، بازهم تلاش مىكردند نظام فرعونى را حفظ كنند. «إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِينٌ»
5- افراد مستكبرِ لجوج، در مواجهه با دليل و منطق و احتمال شكست، دست بهتوجيه زده و سرسختتر مىشوند. «إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ» ( «انّ» وحرف «لام» و جملهى اسميّه، نشانهى تأكيد است)
جلد 3 - صفحه 135
6- مخالفان سعى مىكنند با تهمت، چهرهى انبيا را خراب كنند. «لَساحِرٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱٠۹_۱۰۸_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
07.Araf.108-114.mp3
3.23M
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱٠۸_۱٠۹_۱۱٠_۱۱۱_۱۱۲_۱۱۳_۱۱۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ «110»
(آنان گفتند: موسى) مىخواهد شما را از سرزمينتان آواره وبيرون كند (و سرزمين شما را اشغال نمايد)، پس (در اين مورد) چه دستور مىدهيد؟
نکته ها
فرعونيان براى انحراف افكار عمومى، به حضرت موسى تهمت زدند، هم از نظر اعتقادى او را ساحر دانستند و هم از نظر اجتماعى و سياسى او را فتنهجو معرّفى كردند.
پیام ها
1- يكى از حربههاى مخالفان، تهمتِ قدرتطلبى به مردان حقّ است. «يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ»
2- گاهى دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطندوستى، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده مىكنند. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ»
3- كافر همه را به كيش خود پندارد. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» چون فرعون دلبسته به مادّيات وزمين بود، فكر مىكرد موسى نيز دلبستهى مال و سرزمين است.
4- طاغوتها در عين استبداد، گاهى ناچار مىشوند در گرفتارىهاى سياسى به مشورت با اطرافيان بپردازند. «فَما ذا تَأْمُرُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ «111»
(اطرافيان فرعون) گفتند: (مجازات) او و برادرش را به تأخير انداز و مأموران را در شهرها براى جمعكردن (ساحران) بفرست.
يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ «112»
تا هر ساحر دانا و كارآزمودهاى را نزد تو بياورند.
جلد 3 - صفحه 136
نکته ها
كلمهى «أرج»، فعل امر از ريشهى «رجاء»، هم به معناى حبس كردن و هم به معناى تأخير انداختن است. امّا با توجّه به موج گستردهى دعوت موسى و معجزاتش، به زندان انداختن موسى براى فرعون مناسب نبود، لذا معناى تأخير انداختن مناسبتر است.
در اينجا آمده است: «ساحِرٍ عَلِيمٍ» ولى در آيهى 37 سورهى شعراء با تعبير «سَحَّارٍ عَلِيمٍ» آمده كه نشان دهندهى كمال تخصّص و كار آزمودگى جادوگران است.
پیام ها
1- در حكومتهاى طاغوتى فرعونى، روشنگرى مردم و هر صداى حقّى، مجازاتى در پىدارد. «قالُوا أَرْجِهْ»
2- تخريب شخصيّت، مهمتر از قتل ومجازات است. «أَرْجِهْ» (بنا بر اينكه مراد از «أرجه»، پيشنهاد تأخير مجازات موسى، براى رسوا كردن او در اجتماع باشد.)
3- طاغوتها براى شكستن حقّ، گردهمايى سراسرى و جهانى از متخصّصان تشكيل مىدهند. «يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»
4- كفّار هم مىدانند براى مقابله با كار فرهنگى، بايد كار فرهنگى قوىترى انجام داد. «بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»
5- گاهى علم و تخصّص، در دست افراد منحرف و در مسير مبارزه با حقّ قرار مىگيرد. «يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۱_۱۱۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قالُوا إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ «113»
و (پس از فراخوانى،) ساحران نزد فرعون آمدند، (و) گفتند: اگر ما پيروز شويم، آيا براى ما پاداشى هست؟
قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ «114»
(فرعون) گفت: آرى! و (علاوه بر آن،) شما از مقرّبان (درگاه من) خواهيد بود.
جلد 3 - صفحه 137
پیام ها
1- كسى كه به خداوند وابسته نباشد، جذب هر ندايى مىشود. يَأْتُوكَ ... جاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ
2- يكى از تفاوتهاى پيامبران و جادوگران، تفاوت در هدف و انگيزههاست. پيامبران براى ارشاد مردم كار مىكردند و مزدى نمىخواستند، «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» «1»، امّا ساحران تنها براى دنيا و مادّيات كار مىكنند. «إِنَّ لَنا لَأَجْراً»
3- روى آورندگان به دربار طاغوت، هدف دنيايى دارند. «إِنَّ لَنا لَأَجْراً»
4- طاغوتها و ستمگران، از عالمان و متخصّصانِ مخالف حقّ حمايت مىكنند و براى سركوبى حقّ و مردان حقّ، سرمايهگذارى مىكند. «قالَ نَعَمْ» (آيا براى نابودى باطل، به سراغ عالمان دينى رفته و يا از آنان حمايت كردهايم!)
5- طاغوتها براى حفظ حكومت خود در برابر هر تقاضايى تسليم شده و به هر و پيشنهادى تن مىدهند. «قالَ نَعَمْ»
6- پاداش سياسى و مقام و موقعيّت اجتماعى نزد دنياپرستان، ارزشمندتر از مال است. «لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۳_۱۱۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ «115»
(جادوگران) گفتند: اى موسى! آيا (نخست تو وسيله سحرت را) مىافكنى و يا ما افكننده (به وسيله جادوى خود) باشيم؟
قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ «116»
(موسى با تكيه بر نصرت الهى) گفت: (نخست شما) بيافكنيد. پس همين كه (ابزار جادوى خود را) افكندند، چشمهاى مردم را افسون كردند (با اين چشمبندى) ترس و وحشتى در مردم پديد آوردند و سحرى بزرگ را به صحنه آوردند.
«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.
جلد 3 - صفحه 138
پیام ها
1- جادوگران سحرى آوردند كه به ظاهر مانند معجزهى حضرت موسى بود و با افكندن بر زمين، نمايان مىشد. فَتَلَقَّى ... الْمُلْقِينَ
2- در راه شناخت، نبايد تنها به حواسّ ظاهرى تكيه كرد، چون گاهى چشم هم افسون شده و تحت تأثير قرار مىگيرد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»
3- تصرّف جادوى ساحران در چشم مردم است، نه واقعيّت، مثل سراب كه آب به نظر مىآيد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ» آرى، انبيا با بصيرت مردم كار دارند، و ساحران با بصر مردم.
4- براى كوبيدن هر حقّى، از وسائل مشابه آن استفاده مىشود، مذهب عليه مذهب و روحانىنما عليه روحانى. اينجا هم جادو بر ضد معجزه بكار گرفته شد. «بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۵_۱۱۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا