"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ «108»
و (موسى) دست خود را (از گريبانش) بيرون آورد، پس ناگهان آن (دست) براى بينندگان سفيد و درخشان مىنمود.
قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ «109»
اشراف واطرافيان قوم فرعون گفتند: همانا موسى ساحرى بسيار ماهر وداناست.
پیام ها
1- پيامبران در كنار انذار (اژدها شدن عصا كه نوعى ترس و وحشت داشت)، بشارت و دست نورانى نشان مىدهند. «بَيْضاءُ» (در برابر متكبّر، ابتدا بايد غرور او را درهم شكست، آنگاه دست نوازش را نيز نشان داد.)
2- سفيد گشتن دست موسى، معجزهى ديگر آن حضرت و امرى غير منتظره و قابل رؤيت براى همگان بود. «فَإِذا هِيَ بَيْضاءُ لِلنَّاظِرِينَ»
3- اطرافيان طاغوتها، در جنايات آنان سهيماند. «قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ»
4- اطرافيان، ضمن اقرار به عظمت كار حضرت موسى، بازهم تلاش مىكردند نظام فرعونى را حفظ كنند. «إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِينٌ»
5- افراد مستكبرِ لجوج، در مواجهه با دليل و منطق و احتمال شكست، دست بهتوجيه زده و سرسختتر مىشوند. «إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ» ( «انّ» وحرف «لام» و جملهى اسميّه، نشانهى تأكيد است)
جلد 3 - صفحه 135
6- مخالفان سعى مىكنند با تهمت، چهرهى انبيا را خراب كنند. «لَساحِرٌ عَلِيمٌ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱٠۹_۱۰۸_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
07.Araf.108-114.mp3
3.23M
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱٠۸_۱٠۹_۱۱٠_۱۱۱_۱۱۲_۱۱۳_۱۱۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ فَما ذا تَأْمُرُونَ «110»
(آنان گفتند: موسى) مىخواهد شما را از سرزمينتان آواره وبيرون كند (و سرزمين شما را اشغال نمايد)، پس (در اين مورد) چه دستور مىدهيد؟
نکته ها
فرعونيان براى انحراف افكار عمومى، به حضرت موسى تهمت زدند، هم از نظر اعتقادى او را ساحر دانستند و هم از نظر اجتماعى و سياسى او را فتنهجو معرّفى كردند.
پیام ها
1- يكى از حربههاى مخالفان، تهمتِ قدرتطلبى به مردان حقّ است. «يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ»
2- گاهى دشمنان از احساسات و عواطف مردم مانند وطندوستى، بر ضد مردان خدا سوءاستفاده مىكنند. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ»
3- كافر همه را به كيش خود پندارد. «يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ» چون فرعون دلبسته به مادّيات وزمين بود، فكر مىكرد موسى نيز دلبستهى مال و سرزمين است.
4- طاغوتها در عين استبداد، گاهى ناچار مىشوند در گرفتارىهاى سياسى به مشورت با اطرافيان بپردازند. «فَما ذا تَأْمُرُونَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ أَرْسِلْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ «111»
(اطرافيان فرعون) گفتند: (مجازات) او و برادرش را به تأخير انداز و مأموران را در شهرها براى جمعكردن (ساحران) بفرست.
يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ «112»
تا هر ساحر دانا و كارآزمودهاى را نزد تو بياورند.
جلد 3 - صفحه 136
نکته ها
كلمهى «أرج»، فعل امر از ريشهى «رجاء»، هم به معناى حبس كردن و هم به معناى تأخير انداختن است. امّا با توجّه به موج گستردهى دعوت موسى و معجزاتش، به زندان انداختن موسى براى فرعون مناسب نبود، لذا معناى تأخير انداختن مناسبتر است.
در اينجا آمده است: «ساحِرٍ عَلِيمٍ» ولى در آيهى 37 سورهى شعراء با تعبير «سَحَّارٍ عَلِيمٍ» آمده كه نشان دهندهى كمال تخصّص و كار آزمودگى جادوگران است.
پیام ها
1- در حكومتهاى طاغوتى فرعونى، روشنگرى مردم و هر صداى حقّى، مجازاتى در پىدارد. «قالُوا أَرْجِهْ»
2- تخريب شخصيّت، مهمتر از قتل ومجازات است. «أَرْجِهْ» (بنا بر اينكه مراد از «أرجه»، پيشنهاد تأخير مجازات موسى، براى رسوا كردن او در اجتماع باشد.)
3- طاغوتها براى شكستن حقّ، گردهمايى سراسرى و جهانى از متخصّصان تشكيل مىدهند. «يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»
4- كفّار هم مىدانند براى مقابله با كار فرهنگى، بايد كار فرهنگى قوىترى انجام داد. «بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»
5- گاهى علم و تخصّص، در دست افراد منحرف و در مسير مبارزه با حقّ قرار مىگيرد. «يَأْتُوكَ بِكُلِّ ساحِرٍ عَلِيمٍ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۱_۱۱۲_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ قالُوا إِنَّ لَنا لَأَجْراً إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغالِبِينَ «113»
و (پس از فراخوانى،) ساحران نزد فرعون آمدند، (و) گفتند: اگر ما پيروز شويم، آيا براى ما پاداشى هست؟
قالَ نَعَمْ وَ إِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ «114»
(فرعون) گفت: آرى! و (علاوه بر آن،) شما از مقرّبان (درگاه من) خواهيد بود.
جلد 3 - صفحه 137
پیام ها
1- كسى كه به خداوند وابسته نباشد، جذب هر ندايى مىشود. يَأْتُوكَ ... جاءَ السَّحَرَةُ فِرْعَوْنَ
2- يكى از تفاوتهاى پيامبران و جادوگران، تفاوت در هدف و انگيزههاست. پيامبران براى ارشاد مردم كار مىكردند و مزدى نمىخواستند، «ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» «1»، امّا ساحران تنها براى دنيا و مادّيات كار مىكنند. «إِنَّ لَنا لَأَجْراً»
3- روى آورندگان به دربار طاغوت، هدف دنيايى دارند. «إِنَّ لَنا لَأَجْراً»
4- طاغوتها و ستمگران، از عالمان و متخصّصانِ مخالف حقّ حمايت مىكنند و براى سركوبى حقّ و مردان حقّ، سرمايهگذارى مىكند. «قالَ نَعَمْ» (آيا براى نابودى باطل، به سراغ عالمان دينى رفته و يا از آنان حمايت كردهايم!)
5- طاغوتها براى حفظ حكومت خود در برابر هر تقاضايى تسليم شده و به هر و پيشنهادى تن مىدهند. «قالَ نَعَمْ»
6- پاداش سياسى و مقام و موقعيّت اجتماعى نزد دنياپرستان، ارزشمندتر از مال است. «لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۳_۱۱۴_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا مُوسى إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ «115»
(جادوگران) گفتند: اى موسى! آيا (نخست تو وسيله سحرت را) مىافكنى و يا ما افكننده (به وسيله جادوى خود) باشيم؟
قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ «116»
(موسى با تكيه بر نصرت الهى) گفت: (نخست شما) بيافكنيد. پس همين كه (ابزار جادوى خود را) افكندند، چشمهاى مردم را افسون كردند (با اين چشمبندى) ترس و وحشتى در مردم پديد آوردند و سحرى بزرگ را به صحنه آوردند.
«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.
جلد 3 - صفحه 138
پیام ها
1- جادوگران سحرى آوردند كه به ظاهر مانند معجزهى حضرت موسى بود و با افكندن بر زمين، نمايان مىشد. فَتَلَقَّى ... الْمُلْقِينَ
2- در راه شناخت، نبايد تنها به حواسّ ظاهرى تكيه كرد، چون گاهى چشم هم افسون شده و تحت تأثير قرار مىگيرد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»
3- تصرّف جادوى ساحران در چشم مردم است، نه واقعيّت، مثل سراب كه آب به نظر مىآيد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ» آرى، انبيا با بصيرت مردم كار دارند، و ساحران با بصر مردم.
4- براى كوبيدن هر حقّى، از وسائل مشابه آن استفاده مىشود، مذهب عليه مذهب و روحانىنما عليه روحانى. اينجا هم جادو بر ضد معجزه بكار گرفته شد. «بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۵_۱۱۶_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ «117»
و به موسى وحى كرديم كه عصايت را بيافكن. (همين كه افكند اژدها شد و) ناگهان (وسائل و) جادوهاى دروغين ساحران را بلعيد.
نکته ها
كلمهى «تَلْقَفُ» از «لقف»، به معناى بر گرفتن چيزى با قدرت و سرعت است و در اين جا به معناى بلعيدن است و كلمهى «يَأْفِكُونَ» از «افك»، به دروغى كه در قالب صدق و راستى مطرح شود يا باطلى كه ظاهرى حقّنما داشته باشد، گفته مىشود.
اگر معجزه و عصاى حضرت موسى، بافتههاى جادويى ساحران را بىتأثير مىكند و آنها را نابود مىكند، استمداد از معجزهى جاويد پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله يعنى قرآن و تلاوت آن نيز حتماً بافتهها و توطئههاى پيروان باطل را نقش بر آب مىكند.
جلد 3 - صفحه 139
پیام ها
1- پيامبران الهى، در شرايط بحرانى مستقيماً از سوى غيب مدد مىشوند. «أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَلْقِ عَصاكَ» آرى، خداوند بندگان مخلص خود را در مجامع بينالمللى و در حضور دشمنان حقّ، امداد كرده و بر آنان غالب مىسازد.
2- باطلهايى كه در چشم و دل مردم تأثير گذارده و آنها را لرزان مىكنند، «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ» توسّط پيامبر با قدرت الهى بر ملا شده و درهم شكسته مىشود. «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۷_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «118»
پس (بدين سان) حقّ، آشكار شد (و نبوّت موسى تأييد گرديد) و آنچه (كه ساحران) مىكردند، باطل و بيهوده گرديد.
فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِينَ «119»
پس (ساحران وفرعونيان) همانجا مغلوب شدند وخوار و زبون برگشتند.
وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ «120»
و جادوگران به سجده درافتادند.
نکته ها
با پيروزى حضرت موسى، ضربهى سختى برنظام فرعونى وارد شد، امّا مهمتر آنكه ساحران يكجا به موسى ايمان آوردند و حيثيّت فرعون از درون فرو ريخت.
مرجع ضمير در جملهى «ما كانُوا يَعْمَلُونَ» ساحران است
پیام ها
1- حقّ، پيروز و باطل، نابود است. «فَوَقَعَ الْحَقُّ» باطلهاى ساخت دست بشر، در برابر حقّ تاب نمىآورند.
2- در شيوهى تبليغ، با بيان حقّ و آشكار كردن حقيقت، مىتوان باطل را از ميدان
جلد 3 - صفحه 140
بيرون كرد. «فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
3- يك جلوه از طرف حقّ، هزاران جلوه فريبندهى باطل را محو مىكند. «فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» براى مبارزه با معجزهى موسى، مدّت زمان طولانى زحمت كشيدند و انواع جادوها را بكار بستند، ولى تمام آنها بىفايده بود.
4- ساحران پس از شكست، همراه فرعونيان صحنهى مبارزه را ذليلانه ترك كردند. «انْقَلَبُوا صاغِرِينَ»
5- مدّعيان پيروزى، «نَحْنُ الْغالِبِينَ» «1» مغلوبهاى تاريخ گشتند. فَغُلِبُوا ... صاغِرِينَ
6- عظمت معجزهى الهى آن گونه بود كه ساحران گويا ناخواسته و بىاختيار به سجده افتادند. «أُلْقِيَ» به صورت مجهول آمده است.
7- شناخت حقّ، زمينهى خضوع و تسليم است. «أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ» مىتوان در سايهى شناخت صحيح، در يك لحظه تغيير عقيده داد و خوشبخت شد.
8- سجده، بارزترين جلوه تسليم است و سابقهى بس طولانى دارد. «ساجدين»"
#تفسیر_سوره_اعراف_آیه۱۱۸_۱۱۹_۱۲٠_جز۹
@tafsir_qheraati ایتا