eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
1.8هزار دنبال‌کننده
87 عکس
21 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً وَ ضاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ «25» همانا خداوند در مواضع بسيارى شما را يارى كرده است و در روز حُنين (نيز شما را يارى كرد،) آنگاه كه فراوانى لشگرتان شما را به غرور و اعجاب واداشت، ولى اين فزونىِ نفرات هيچ سودى براى شما نداشت و زمين با همه‌ى گستردگى‌اش بر شما تنگ آمد، پس شما پشت به دشمن فرار كرديد. نکته ها در آيات قبل، تشويق به جهاد و هشدار نسبت به وابستگى‌ها بود، در اين آيه الطاف و امدادهاى الهى را بازگو مى‌كند تا انگيزه‌ى جهاد تقويت شود. مجموع جنگ‌ها و سراياى پيامبر صلى الله عليه و آله، كه در اين آيه با تعبير «مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» آمده، هشتاد جلد 3 - صفحه 400 مورد بوده است. «1» نقل شده است كه «متوكّل عباسى» مريض شد و نذر كرد كه اگر شفا يافت، «دراهم كثيرة» بدهد. پس از بهبودى، بحث شد كه دراهم كثيرة چقدر مى‌باشد؟ از امام‌هادى عليه السلام پرسيدند، آن حضرت با استناد به اين آيه فرمودند: بايد هشتاد درهم بدهد. «2» سيماى جنگ حُنين‌: جنگ حُنين در منطقه‌اى نزديك طائف، ميان مسلمانان و قبيله‌ى «هوازن» درگرفت و به همين سبب به آن جنگ هوازن هم مى‌گويند. در سال هشتم هجرى پيامبر صلى الله عليه و آله براى مقابله با توطئه و تهاجم هوازن، به آن منطقه لشكركشى كرد. سپاه ده هزار نفرى اسلام كه مكّه را فتح كرده بود، به همراه دو هزار نفر از تازه مسلمانان، به آن سوى عزيمت كردند. جنگ و درگيرى پس از نماز صبح بود و مسلمانان كه از حمله‌ى قبايل هوازن غافلگير شده بودند، اغلب پا به فرار گذاشتند و نظام سپاه اسلام در هم ريخت، ولى با مقاومت سرسختانه‌ى گروهى، سرانجام فراريان به فراخوانى پيامبر صلى الله عليه و آله بازگشتند و مجدّداً حمله آغاز شد و با كشته شدنِ صد نفر از مشركان و تسليم شدن بقيّه و به دست آمدن غنايم بسيار، جنگ حُنين با يارى خداوند به سود مسلمانان خاتمه يافت. درباره‌ى تعداد اسرا و ميزان غنايم و كيفيّتِ تقسيم آنها و مسائلى كه پيش آمد و نتايج اين نبرد، حرف‌هاى گفتنى بسيار است كه بايد به كتب تاريخ و مغازى مراجعه كرد. پیام ها 1- عامل اصلى پيروزى جنگ‌ها در صدر اسلام، نصرت و امداد الهى بود. لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ‌ ... 2- ياد الطاف الهى، از عوامل تقويت روحيّه و ايمان است. «لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ» 3- جنگ حُنين بسيار مهم بود. («مَواطِنَ كَثِيرَةٍ» شامل جنك حُنين نيز مى‌شود، ولى‌ «1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 7، ص 464. «2». تفسير اطيب‌البيان. جلد 3 - صفحه 401 به خاطر اهميّت آن جداگانه نيز نام برده شده است) «مَواطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ» 4- گاهى كثرت جمعيّت و امكانات مادّى، سبب غرور و غفلت و قهراً سبب شكست مى‌شود. «أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ» 5- به امدادهاى الهى در همه حال نياز است، چه در حال ضعف و چه در حال قدرت. در جنگ بدر با مسلمانانِ اندك، از نصرت الهى برخوردار شدند و در جنگ حُنين با تعداد زياد، باز هم نصرت الهى به يارى آمد. لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ‌ ... وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ‌ 6- بدون اراده‌ى الهى، اسباب مادّى بى‌اثر است. «فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ» 7- براى ايجاد روحيّه‌ى تعبّد و تواضع، گاهى بايد نقاط ضعف را به رخ كشيد، تا غرورهاى بيجا بشكند. «ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ «26» سپس خداوند، آرامش خود را بر پيامبرش وبر مؤمنان فرو فرستاد و سپاهيانى فرستاد كه شما آنان را نديديد و كافران را عذاب كرد، و اين كيفر كافران است. نکته ها در قرآن، شش مرتبه كلمه‌ «سَكِينَتَهُ» به‌كار رفته كه پنج‌بار آن در مورد جنگ است. در جنگ حنين، خداوند چهار نوع لطف به مؤمنان داشت: سكينه، جنود نامرئى، قهر بر كفّار و پذيرش توبه‌ى فراريان (كه در آيه‌ى بعد مطرح است). بعضى از اسيرانِ كفّار، از مسلمانان مى‌پرسيدند: كجايند آن سفيد پوشانى كه ما را مى‌كشتند؟ «1» اشاره به فرشتگانى كه با لباس‌هاى سفيد، به چشم كفّار مى‌آمدند. «1». تفسير صافى. جلد 3 - صفحه 402 پیام ها 1- لغزش رزمندگان در جبهه، سبب محروم شدن از امدادهاى غيبى الهى نمى‌شود. «ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ» 2- امدادهاى غيبى، رمز پيروزى مسلمانان است. «أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ» 3- داشتن روحيّه‌ى خوب و اطمينانِ برخاسته از ايمان، از عوامل اصلى پيروزى در نبرد است. «سَكِينَتَهُ» 4- آرامش و اطمينان، هم براى رهبر لازم است، هم پيروان او. «سَكِينَتَهُ عَلى‌ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» نگرانى پيامبر از فرار افراد بود و ناآرامى مردم، از ترس. 5- آرامش روحى مؤمنان، از سوى خدا بود، «سَكِينَتَهُ»؛ در آيه‌اى ديگر مى‌فرمايد: «سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» «1» 6- باور به حضور فرشتگان و مأموران الهى در جنگ براى امداد مؤمنان، يك عقيده‌ى قرآنى است. «أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها» 7- كشته شدن، براى كسى‌كه به مبدأ و معاد ايمان دارد افتخار است، ولى براى كافران، مايه‌ى عذاب. «عذب» 8- عاقبت همه‌ى كفّار، شكست و ذلّت است. عَذَّبَ‌ ... ذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ‌" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ عَلى‌ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «27» سپس خداوند بعد از آن (فرار)، لطف خود را به هر كه بخواهد بر مى‌گرداند وخداوند، آمرزنده و مهربان است. پیام ها 1- پذيرش توبه، بر خداوند واجب نيست، بلكه تفضّلى است كه به حكمت خود او مربوط است. «مَنْ يَشاءُ» 2- خداوند، هم گناهان را مى‌پوشاند، هم انسان را دوست دارد. «غَفُورٌ رَحِيمٌ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 403" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «28» اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! قطعاً مشركان، پليد وناپاكند، پس بعد از اين سال نبايد به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر (به خاطر راندن كفّار و قطع داد و ستد) از فقر و تنگدستى مى‌ترسيد، پس به زودى خداوند اگر بخواهد از فضل خويش شما را بى‌نياز خواهد كرد، قطعاً خداوند آگاه و حكيم است. نکته ها يكى از فرمان‌هاى چهارگانه‌اى كه حضرت على عليه السلام در حج سال نهم هجرى به مشركان ابلاغ كرد اين بود كه آنها از سال آينده، حقّ ورود به مسجدالحرام را ندارند. پیام ها 1- شرك، پليدى است. «نَجَسٌ» پاكى واقعى در سايه‌ى ايمان است. 2- مؤمن بايد نسبت به مشرك، تنفّر داشته باشد. «الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» 3- در اعلام برنامه وديدگاه، توجّه به توان اجرايى خود داشته باشيم. «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ» (با آنكه پليدبودن مشركان مربوط به سال نهم وسال اعلام برائت نبود، ليكن چون در آن سال مسلمانان قدرت اجرا پيدا كردند، اين امر اعلام شد) 4- چون نزديك شدن، زمينه‌ى وارد شدن است، پس مشركان نبايد به مكان‌هاى مقدّس حتّى نزديك شوند. «فَلا يَقْرَبُوا» 5- در قرآن، فلسفه‌ى برخى نهى‌ها وتحريم‌ها بيان شده است. «نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا» 6- همه‌ى زمين‌ها از نظر قداست، يكسان نيستند. «فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ» 7- با مخالفان هم مدارا كنيم و به آنان مهلت دهيم. «بَعْدَ عامِهِمْ هذا» 8- در دستورات و آئين‌نامه‌ها، به تنش‌ها وپيامدهاى آن نيز توجّه كنيم. نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا ... وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً ... جلد 3 - صفحه 404 9- تنگناهاى اقتصادى و فشارهاى مالى، ما را نسبت به دينمان بى‌تعهّد نسازد. «إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً» 10- هركجا احساس نگرانى اجتماعى شد، بايد روحيّه‌ى اميد و توكّل را در مردم زنده كرد. «إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» 11- رزق ما به دست ديگران (مسافران و جهانگردان) نيست، بلكه به دست خداست. «يُغْنِيكُمُ اللَّهُ» 12- از قطع رابطه اقتصادى با كفّار، به خاطر مكتب، نگران نباشيم. «يُغْنِيكُمُ اللَّهُ» 13- بيش از زرنگى ومديريّت وسرمايه و ...، فضل الهى در غناى مردم نقش دارد. «يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» 14- احكام دين، بر پايه‌ى علم و حكمت الهى است. «عَلِيمٌ حَكِيمٌ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ازآیت‌الله‌بهجت پرسیدند: برای‌زیادشدن‌محبت، نسبت‌به‌"امام‌زمان‌‌علیه‌السلام" چه‌کنیم؟ + ایشان‌فرمودن: گناه‌نکنید و نمازِاول‌وقت بخوانید.🌱 نماز اول وقتتون فراموش نشه😉 🌸 @golenargesgallery313
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ «29» با كسانى از اهل كتاب (يهود، نصارى، مجوس، صابئين،) كه به خدا و روز قيامت ايمان نمى‌آورند و آنچه را خدا و رسولش حرام كرده‌اند، حرام نمى‌شمرند و به دين حقّ گردن نمى‌نهند بجنگيد، تا با خوارى و ذلّت، به دست خود جزيه بپردازند. نکته ها در آيات قبل، سخن از پليد بودن مشركان و نبرد با آنان بود، در اين آيه شيوه‌ى برخورد با اهل كتاب را بيان مى‌كند كه يكى از دو راه در پيش آنان است: جنگ، يا پرداختِ جزيه. همان‌گونه كه مسلمانان با پرداخت خمس و زكات، به دولت اسلامى كمك مى‌كنند و از مزاياى امنيّت و خدمات بهره‌مند مى‌شوند، اهل كتاب نيز با پرداخت مبلغى به نام جِزيه، بودجه‌اى را كه صرف آنها مى‌شود، تا حدّى تأمين مى‌كنند. جلد 3 - صفحه 405 مقدار جزيه را نيز رهبر مسلمانان تعيين مى‌كند. البتّه بايد به اندازه‌اى باشد كه پرداخت آن براى اهل كتاب سنگين باشد. «وَ هُمْ صاغِرُونَ» امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مقدار جزيه كم باشد، در پرداخت تفاوتى در روحيّه‌ى آنان حاصل نشده و احساس حقارت نمى‌كنند. «1» با اينكه اهل كتاب، به خدا و قيامت ايمان دارند، ولى در آيه آنان را نسبت به خدا و قيامت بى‌ايمان معرّفى كرده است، زيرا قرآن، كسانى را كه به بخشى از معارف ايمان دارند و بخشى را منكرند، كافر مى‌داند. «2» به علاوه اگر ايمان به مبدأ و معاد آميخته به خرافات باشد، به منزله‌ى كفر است. «3» پیام ها 1- اهل كتاب، اگر به دستورات انبياى خود عمل نكنند، مجرم شناخته مى‌شوند. قاتِلُوا الَّذِينَ‌ ... لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ‌ 2- دين حقّ، تنها اسلام است و اديان ديگر به دليل تحريف وخرافاتى كه در آنها جا داده‌اند، حقّ نمى‌باشند. «وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ» 3- در مقابل كفّار اهل كتاب كه ايمان نمى‌آورند، دو راه وجود دارد: يا جنگ، يا پرداخت جزيه. قاتِلُوا ... حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ 4- گرفتن ماليات سرانه از اهل كتاب، الزامى است وبايد از موضع قدرت و به صورت نقدى باشد وآنان نيز با تواضع وتسليم بپردازند. «عَنْ يَدٍ، صاغِرُونَ» 5- حكومت اسلامى بايد از چنان قدرتى برخوردار باشد كه ديگران تسليم او شوند. قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ‌ ... وَ هُمْ صاغِرُونَ‌ 6- اقلّيت‌هاى مذهبى بايد در برابر نظام اسلامى خاضع باشند. صاغِرُونَ‌ «1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 3، ص 566. «2». يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ‌ ... أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا. نساء، 150. «3». تفسير صافى. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 406" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصارى‌ الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ «30» و يهوديان مى‌گفتند: عُزير، پسر خداست و مسيحيان مى‌گفتند: مسيح، پسر خداست. اين سخنى است (باطل) كه به زبانشان مى‌آورند وبه گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده‌اند، شباهت دارد (كه مى‌گفتند: فرشتگان دختران خدا هستند.) خدا آنان را بكُشد، چگونه (از حقّ) رويگردان مى‌شوند. نکته ها «عُزَيْرٌ»، عربى شده‌ى «عَزراء» است، مثل «عِيسَى» كه عربىِ «يَسوع» و «يحيى» كه معرّبِ «يوحَنّا» است. عُزير يكى از علماى بزرگ يهود بود كه لقب «مُنجىِ يهود» يافت. زيرا پس از واقعه‌ى قتل عام مردم به دست بخت‌النصر و خرابى معبدها و سوزاندن تورات و اسارت زنان و فتح بابل توسّط كورش، عُزير نزد كورش آمد و از او خواست كه به يهوديان سروسامانى بخشد. اين آيه، به گونه‌اى توضيح و دليل آيه‌ى قبل است كه فرمود: اهل كتاب به خدا و قيامت ايمان ندارند. محقّقان معتقدند بسيارى از معارف تورات و انجيل، با خرافات بودائيان و برهمائيان و يونانيان آميخته شده است، حتّى بسيارى از داستان‌هاى انجيل، عيناً در مذهب بودا و برهمايى ديده مى‌شود. البتّه يهوديان امروز، عُزير را فرزند خدا نمى‌دانند، ولى در زمان پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله، چنين عقيده‌اى داشته و در مقابل سؤال پيامبر كه «با اينكه مقام موسى بالاتر است، چرا او را فرزند خدا نمى‌دانيد؟» جوابى نداشتند. «1» «1». تفسير نمونه. جلد 3 - صفحه 407 پیام ها 1- با آنكه فقط گروهى از يهود، عُزير را فرزند خدا مى‌دانستند، ولى چون ديگران نيز سكوت كردند، نسبتِ انحراف به همه داده است. «قالَتِ الْيَهُودُ» 2- درباره‌ى شخصيّت‌هاى دينى والهى نبايد غلّو كرد. عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ‌ ... الْمَسِيحُ‌ ... 3- عقايد يهود و نصارى، آميخته به خرافات است. «ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ» 4- مشركان، بت‌ها را شريك خدا و فرشتگان را دختران خدا مى‌دانستند، يهود و نصارى، عُزير و عيسى را پسر خدا، از اين جهت كلامشان به كلام كفّار شباهت داشت. «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا» 5- ريشه‌ى خرافات در مذهب يهود و نصارى، در عقايد كفّار پيشين است. «يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ ابن ابى‌حاتم در تفسیر خود از ابن عباس روایت کرده و با زیادکردن یکى دیگر از آنان بنام محمد بن دحیة گوید: به رسول خدا گفتند چگونه از تو پیروى نمائیم در حالتى که قبله ما را ترک نمودى و نمی‌دانى که عزیز پسر خدا است سپس این آیه نازل گردید. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص409." ‏‏‏‏٠_جز۱٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا