eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.1هزار دنبال‌کننده
97 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ «64» منافقان بيم دارند كه سوره‌اى به زيان آنان نازل شود كه از آنچه در درونشان است، خبر دهد. بگو: (هرچه مى‌خواهيد) مسخره كنيد، قطعاً خداوند آنچه را كه (از آشكار شدنش) بيم داريد، آشكار خواهد كرد. نکته ها در شأن نزول آيه گفته‌اند: گروهى از منافقان، تصميم گرفتند شتر پيامبر را در بازگشت از جنگ تبوك در گردنه‌اى رَم دهند تا پيامبر صلى الله عليه و آله كشته شود. رسول خدا از تصميم آنان از طريق وحى با خبر شد. در حالى كه عمّار و حُذيفه از جلو و پشت سر حضرت مراقب بودند، به گردنه رسيدند و منافقان حمله كردند. پيامبر آنان را شناخت و نامشان را به حُذيفه گفت. او پرسيد: چرا فرمان قتلشان را نمى‌دهى؟ فرمود: نمى‌خواهم بگويند كه محمّد صلى الله عليه و آله چون به قدرت رسيد، مسلمانان را كشت. «1» منافقان در غياب پيامبر، از روى استهزا مى‌گفتند: او مى‌خواهد كاخهاى شام را تسخير كند! اين آيه نازل شد و آنان را تهديد به رسوايى كرد. «2» كلمه‌ى‌ «سُورَةٌ»، يعنى مجموعه‌اى از آيات الهى. اين كلمه براى 114 سوره‌ى قرآن، اصطلاح شده است، و در همان صدر اسلام، براى همه شناخته شده بود. «1». تفاسير الميزان، فى‌ظلال‌القرآن، مجمع‌البيان، كبيرفخررازى و نمونه. «2». تفسير مجمع‌البيان. جلد 3 - صفحه 455 پیام ها 1- منافق، هر لحظه از افشا شدن چهره‌اش نگران است. «يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ» 2- منافقان مى‌دانستند كه خداوند بر كارشان آگاه است و پيامبر اسلام حقّ است و با خدا رابطه دارد، به همين دليل نگران نزول سوره‌اى و افشا شدن خود بودند. يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ‌ ... 3- آيات قرآن بر اساس نيازها و به تدريج نازل مى‌شده است. أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ ... 4- استهزا، شيوه‌ى منافقان است. «اسْتَهْزِؤُا» (شايد مراد از استهزا، نفاق باشد) 5- سنّت و وعده‌ى الهى در مورد منافقان، افشاگرى است، پس از نيش‌هاى آنان نگران نباشيم. «إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ» 6- اراده‌ى خداوند، بر تمايل منافقان غالب است. يَحْذَرُ ... إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ‌ 7- تهديد منافقان لازم است. «إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ «65» اگر از منافقان بپرسى (چرا مسخره كرديد؟) قطعاً مى‌گويند: ما فقط شوخى و بازى مى‌كرديم (و غرضى نداشتيم). بگو: آيا خداوند و آيات او و پيامبرش را مسخره مى‌كرديد!؟ نکته ها «خوض» در زبان عربى به معناى، پانهادن در گِل است و در قرآن به ورود در كارهاى ناپسند گفته مى‌شود. آيه، مربوط به جنگ تبوك است كه منافقان قصد كشتن پيامبر را در بازگشت داشتند. يكى از آنان گفته بود: اگر توطئه فاش شد، چه كنيم؟ ديگرى گفت: مى‌گوييم مزاح و شوخى بود. در واقع عذرى بدتر از گناه آوردند. «1» «1». تفسير مجمع‌البيان. جلد 3 - صفحه 456 پیام ها 1- دروغ و توجيه‌گرى، از كارهاى دائمى منافقان است. «لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ» 2- عقب‌نشينى، احساس ضعف و تزوير و اصرار بر خلاف، حتّى پس از افشاى توطئه نشانه‌ى منافق است. «لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ» 3- خداوند از توجيه‌گرى‌ها و آينده منافقان خبر داده و آنان را رسوا كرده است. «لَيَقُولُنَّ إِنَّما كُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ» 4- منافقان براى تبرئه خود هم سوگند خوردند و هم قصد خود را صددرصد شوخى دانستند. (لام در «لَيَقُولُنَّ» حرف قسم و «إِنَّما» حصر را مى‌رساند) 5- پيامبر مأمور توبيخ منافقان است. قُلْ أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ‌ ... 6- شوخى با مقدّسات دينى جايز نيست. «أَ بِاللَّهِ وَ آياتِهِ وَ رَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُنَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ «66» (بى‌جهت) عذر و بهانه نياوريد. همانا شما بعد از ايمانتان كافر شديد. اگر از گروهى از شما (به‌خاطر توبه يا آنكه بار اوّل اوست) درگذريم، گروهى (ديگر) را به خاطر سابقه‌ى جرمشان كيفر مى‌دهيم. نکته ها درباره‌ى اينكه كدام گروه از منافقان عفو مى‌شوند اقوالى است: الف: آنان كه توبه كنند. «1» ب: آنان كه در حاشيه و كنار استهزاكنندگان بوده‌اند. «2» ولى از سردمداران آنان پذيرفته‌نمى‌شود. ج: آنان كه عفوشان به مصلحت نظام و حكومت است. «3» د: آنان كه تنها مدّت كوتاهى منحرف شدند، در مقابل آنان كه جرمشان ريشه‌دار و سابقه‌دار «1». تفسير مجمع‌البيان. «2». تفسير كبيرفخررازى. «3». تفسير الميزان. جلد 3 - صفحه 457 و همچنان استمرار دارد. «كانُوا مُجْرِمِينَ» پیام ها 1- عذر دروغگويان ومسخره‌كنندگان در همه جا پذيرفته نيست. لا تَعْتَذِرُوا ... 2- ارتداد، سبب نپذيرفتن هر عذرى است. «قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ» 3- به ايمان امروز خود مغرور نشويم، چون خطرِ سوء عاقبت و مرتد شدن وجود دارد. «قَدْ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ» 4- توهين و استهزا به خدا و پيامبر و آيات الهى، كفر است. «تَسْتَهْزِؤُنَ‌، كَفَرْتُمْ» 5- منافق، در حقيقت كافر است. «كَفَرْتُمْ» 6- هنگام تهديدِ مخالفان و منافقان توطئه‌گر، همه‌ى راهها را نبنديم. «نَعْفُ» 7- بعضى از منافقان قابل عفوند، البتّه اگر توبه كنند. «نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ» (نفاق نيز داراى مراتبى است) 8- دليل كيفرِ منافقان، كفر و جرم سابقه‌دار آنان است. نُعَذِّبْ‌ ... كانُوا مُجْرِمِينَ‌ پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ در تفسیر ابن ابى‌حاتم از کعب بن مالک اسم این مرد مخشى بن حمیر نقل شده و اضافه کرده که این مرد گفته بود. اگر مرا به قضاوت درباره شما بگذارند درباره هر یک از شما بزدن صد تازیانه حکم خواهم کرد و این مرد از کسانى بود که مورد عفو قرار گرفت و اسم او را پیامبر عبدالرحمن نهاد و از خدا خواست که در جنگ‌هاى اسلام شهید شود و در جنگ یمامه شهید گردید. پرش به بالا↑ در تفسیر برهان از ابوالجارود او از امام باقر علیه‌السلام نیز این موضوع ذکر شده و چنین آورده شده که این مرد نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و درخواست کرد که پیامبر اسم او را عوض کند. لذا پیامبر نام او را عبدالله نهاد و این مرد از خدا خواست که در یکى از جنگ‌هاى اسلام شهید شود. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص421." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ «67» مردان و زنانِ منافق، از يكديگرند (از يك قماشند)، به منكر فرمان مى‌دهند و از معروف نهى مى‌كنند و دستهاى خود را (از بخشش و انفاق) مى‌بندند. خدا را فراموش كرده‌اند، پس خداوند نيز آنان را فراموش كرده است. همانا منافقان، همان فاسقانند. نکته ها در صدر اسلام، زنان منافقى بودند كه همچون مردان در فساد مؤثر بودند. جلد 3 - صفحه 458 سؤال: خداوند كه فراموشى ندارد، «وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا» «1» پس اين آيه كه مى‌فرمايد: خداوند آنان را فراموش كرد، به چه معنايى است؟ پاسخ: نسبت دادن فراموشى به خداوند، مجازى است، يعنى خداوند با آنان مثل فراموش شده‌ها عمل مى‌كند (نه آنكه فراموششان كند). امام رضا عليه السلام فرمود: كيفر كسى‌كه خدا وقيامت را فراموش كند، آن است كه خود را فراموش كند. «2» وحضرت على عليه السلام فرمود: فراموش كردن خداوند آن است كه آنان را از خير محروم كند. «3» پیام ها 1- زن و مرد هر دو، در اصلاح يا فساد جامعه نقش دارند. «الْمُنافِقُونَ، الْمُنافِقاتُ» 2- بعضى از منافقان نقش رهبرى دارند و بعضى ديگر، تأثيرپذيرند. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» (نفاق داراى مراتبى است) 3- اهلِ نفاق با درجات مختلفشان، اصول و عملكردهاى مشتركى دارند. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» 4- منافقان، هرچند سوگند بخورند كه از شمايند، باور نكنيد، زيرا آنان جزء باند خودشانند. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» 5- ميان منافقان رابطه‌اى قوى مى‌باشد. «بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ» 6- اشاعه‌ى فحشا و دعوت به منكرات و نهى از خوبى‌ها، نشانه‌ى نفاق است. «يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» 7- در فرهنگ منافقان، خير رسانى وجود ندارد. «يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ» 8- تركِ امر به معروف، نهى از منكر و انفاق در راه خدا، نشانه‌ى فراموش كردن خداست. «نَسُوا اللَّهَ» 9- محروميّت از لطف الهى و فراموش شدن، نتيجه‌ى فراموش كردن خداوند است. «فَنَسِيَهُمْ» «1». مريم، 64. «2». تفسير نورالثقلين. «3». تفسير برهان. جلد 3 - صفحه 459 10- كيفرهاى الهى، با كردار انسان متناسب است. «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ» 11- منافقان در محاسبات خود، مردم را در نظر مى‌گيرند، نه خدا را. «نَسُوا اللَّهَ» 12- نفاق و دوروئى، فسق است. «هُمُ الْفاسِقُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها هِيَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ «68» خداوند به مردان و زنان منافق و به كافران، وعده‌ى آتش دوزخ را داده، كه پيوسته در آن خواهند بود. آن (دوزخ) برايشان بس است و خداوند آنان را لعنت كرده (واز لطف خويش دور ساخته) و برايشان عذابى پايدار است. پیام ها 1- زن و مرد در برابر تكاليف الهى مساوى هستند. «الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ» 2- كيفرهاى الهى نتيجه عملكرد خود ما ومقابله به مثل است. (در آيه 65، منافقان مسلمانان را به بازى گرفته و استهزا مى‌كردند، در اين آيه خداوند با كلمه‌ى‌ «وَعَدَ» و «حَسْبُهُمْ» كه نشانه‌ى وعده به خوبى و كفايت رضايت‌بخش است، به نوعى آنان را استهزا و تحقير كرده است) 3- وعده‌ى دوزخ، ابتدا براى منافقان است، سپس كافران. «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ» 4- منافقان، هرچند در دنيا خود را در كنار مؤمنان جاى دهند، ولى در آخرت، در رديف كفّار خواهند بود. الْمُنافِقِينَ‌ ... وَ الْكُفَّارَ 5- دوزخ، مجموعه‌ى هرگونه رنج و بلاست، پس براى منافقان و كافران كافى است. «هِيَ حَسْبُهُمْ» تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 460" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ أَكْثَرَ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلاقِهِمْ وَ خُضْتُمْ كَالَّذِي خاضُوا أُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ «69» (حالِ شما منافقان،) همچون كسانى است كه پيش از شما بودند، (با آنكه) آنان نيرومندتر از شما و ثروت‌مندتر و صاحب فرزندان بيشترى بودند، پس آنان از نصيبشان بهره‌مند شدند، شما نيز همان‌گونه كه پيشينيانِ شما متمتّع شدند، بهره‌ى خود را برديد و (در روش باطل خود) فرو رفتيد، چنانكه آنان فرورفتند. آنها اعمالشان در دنيا و آخرت محو شد و آنان همان زيانكارانند. نکته ها «خَلاقٍ» در آيه، به معناى مطلقِ بهره و نصيب است. مراد از حبطِ عمل در دنيا، شايد افشاى چهره‌ى واقعى منافقان و بى‌ارزش شدن كارهاى نيك آنان باشد. پیام ها 1- تاريخ و سرنوشت امّت‌ها، به يكديگر شبيه است. «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» 2- راه كفر و نفاق هميشه بوده وسنّت الهى نيز يكسان است. «كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ» 3- قدرت نظامى، «قُوَّةً» و اقتصادى، «أَمْوالًا» و نيروى انسانى، «أَوْلاداً» مانع قهر الهى نيست. 4- منافقان وكفّار، به قدرت، مال وفرزند خود تكيه دارند. كانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَ ... 5- در بهره‌مند شدن از منافع دنيوى، ايمان شرط نيست، كفّار و منافقان نيز نصيب دارند. «فَاسْتَمْتَعُوا» 6- كامجويى‌ها و كاميابى‌هاى دنيوى، زود گذر است. «فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلاقِهِمْ» 7- هر كاميابى و نعمتى، نشانه‌ى لطف الهى نيست. فَاسْتَمْتَعُوا ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ‌ جلد 3 - صفحه 461 8- خداوند در دنيا براى منحرفان از حق، بهره‌اى قرار داده است. «بِخَلاقِهِمْ» ولى در آخرت، هيچ بهره و نصيبى ندارند. «1» 9- فرو رفتن و غرق شدن در فساد و دين ستيزى، عامل سقوط است. «خُضْتُمْ، خاضُوا» وگرنه، توبه و بازسازى پس از هرگناه، مى‌تواند نجات‌بخش باشد. 10- كفر ونفاق، سبب حبط اعمال است. «حَبِطَتْ» «1». «اولئك لا خلاق لهم فى الأخرة». آل‌عمران، 77." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ قَوْمِ إِبْراهِيمَ وَ أَصْحابِ مَدْيَنَ وَ الْمُؤْتَفِكاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ «70» آيا خبر كسانى‌كه پيش از آنان بودند، (سرنوشتِ) قوم نوح، عاد، ثمود و قوم ابراهيم و اصحاب مدين و شهرهاى زيرورو شده، به آنان نرسيده است؟ پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند، (ولى آنان لجاجت كرده، نابود شدند.) پس خداوند به آنان ستم نكرد، بلكه خودشان به خويش ستم مى‌كردند. نکته ها قوم نوح، با غرق شدن، قوم عاد (قوم حضرت هود)، با تندبادهاى سرد و مسموم، قوم ثمود (قوم حضرت صالح)، با زلزله، قوم مدين (اصحاب حضرت شعيب)، با ابر آتشبار و قوم لوط، با زير ورو شدن آبادى‌هايشان هلاك شدند. «مؤتفكات» از «ائتكاف» به معناى زير ورو شدن است كه در اين جا اشاره به سه آبادى محل زندگى قوم لوط دارد كه با عذاب زيرورو شد. جلد 3 - صفحه 462 پیام ها 1- از سنّت‌هاى الهى، عذاب وكيفر دنيوى است. أَ لَمْ يَأْتِهِمْ‌ ... يعنى در مورد شما نيز چنين است. 2- هركس آگاه‌تر است، مسئول‌تر است. أَ لَمْ يَأْتِهِمْ‌ ... مردم عصر پيامبر، از سرنوشت اقوام گذشته آگاه بودند. 3- تاريخ واخبار اقوام گذشته، بسيار مهم ومفيد است. «نَبَأُ» (به خبر مهم ومفيد «نَبَأُ» گفته مى‌شود) 4- هركس از تاريخ عبرت نگيرد بايد توبيخ شود. «أَ لَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» بهترين درس براى زندگىِ امروز، عبرت از تاريخ گذشته است. 5- قهر الهى همواره پس از اتمام حجّت است. «أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ» 6- سرپيچى از دستورهاى الهى، ظلم به خويشتن است. «أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» 7- انسان داراى اختيار است و مى‌تواند در برابر همه‌ى معجزات، تصميم بگيرد. أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ‌ ... وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ‌ 8- قهر الهى به خاطر اصرار واستمرار بر ظلم است. «كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا