eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2هزار دنبال‌کننده
96 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ مِنْهُمْ مَنْ عاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتانا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ «75» و برخى از آنان با خدا پيمان بسته بودند كه اگر خداوند از فضل خويش به ما عطا كند، حتماً صدقه (زكات) خواهيم داد و از نيكوكاران خواهيم بود. فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَ تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ «76» پس چون خداوند از فضل خويش به آنان بخشيد، بدان بخل ورزيدند و (به پيمان) پشت كرده و روى‌گردان شدند. نکته ها مسلمان فقيرى از مدينه، (ثَعلبةبن حاطب) از پيامبر صلى الله عليه و آله درخواست كرد تا دعا كند خداوند او را ثروتمند كند. حضرت فرمود: مال اندكى كه شكرش را ادا كنى بهتر از مال زيادى است كه از عهده‌ى شكرش برنيايى. ثعلبه گفت: اگر خدا عطا كند، همه‌ى حقوق واجب آن را خواهم داد. به دعاى آن حضرت، ثروتش افزون شد تا آنجا كه ديگر نتوانست در نمازجمعه و جماعت شركت كند. وقتى مأمورِ گرفتن زكات نزد او رفت، به او گفت: ما مسلمان شديم كه جزيه ندهيم! «1» فخر رازى مى‌گويد: ثعلبه از كار خود پشيمان شد وزكات خود را نزد پيامبر آورد، ولى آن حضرت نپذيرفت. آرى، انسان نمى‌داند صلاح و خيرش در چيست، لذا گاهى با اصرار، چيزى را مى‌خواهد كه به زيان اوست، پس بايد به داده‌هاى خدا قانع بود. شبيه اين آيه در عمل نكردن به پيمان با خدا، در سوره‌ى اعراف آمده است: «دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ. فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ» «2» زن و شوهرى عهد كردند كه اگر خداوند فرزند شايسته‌اى به آنان بدهد، شكرگزار او باشند، امّا چون صاحبِ فرزند صالحى شدند، براى خدا شريك قائل شده و پيمان را از ياد بردند. «1». تفسير نورالثقلين. «2». اعراف، 189- 190. جلد 3 - صفحه 470 پیام ها 1- انسان، ناسپاس و عهد شكن است. عاهَدَ اللَّهَ‌ ... لَنَصَّدَّقَنَ‌، بَخِلُوا بِهِ‌ 2- به پيمان و قول‌هاى در حال فقر و اضطرار، چندان اعتمادى نيست. فَلَمَّا آتاهُمْ‌ ... بَخِلُوا 3- اگر لياقت وظرفيّت نباشد، نعمت‌هاى الهى براى انسان نقمت مى‌شود. مالى ارزشمند است كه عامل سقوط نگردد. آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ‌ ... تَوَلَّوْا وَ هُمْ مُعْرِضُونَ‌ 4- دلبستگى به دنيا، انسان را بدفرجام مى‌كند. كسى‌كه در اداى زكات و صدقات بخل ورزد، كم‌كم از دين روى‌گردان مى‌شود. بَخِلُوا ... وَ هُمْ مُعْرِضُونَ‌ پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان گوید: این آیه درباره ثعلبة بن حاطب نازل شده که از انصار بوده است و از رسول خدا صلی الله علیه و آله خواست که دعا کند تا او ثروتمند شود. پیامبر فرمود: اى ثعلبه به اندک قناعت کردن و شکرگذاردن در درگاه خدا از مال زیاد بهتر است که نتوان شکر آن را بجاى آورد سپس فرمود: آیا روش من براى شما سرمشق نیست. قسم به خدا اگر بخواهم مى توانم براى خود کوه را مبدل به طلا و نقره نمایم. ثعلبه روز بعد آمد و درخواست خود را تکرار نمود. رسول خدا صلى الله علیه و آله دعا کرد ثعلبه رفت و داراى گوسفندى بود از آن یک گوسفند به برکت دعاى پیامبر گوسفندان زیادى نصیب وى گردید و به قسمى زیاد شد که جایگاه آن را بیرون شهر مدینه قرار داد و نیز از نماز جماعت و جمعه که مراتب مى آمد، بازماند. رسول خدا صلی الله علیه و آله کس فرستاد و از او مطالبه صدقات نمود. ثعلبه امتناع کرد و گفت: این صدقه نظیر جزیه است. خبر به پیامبر رسید، فرمود: واى بر ثعلبه سپس این آیه نازل گردید چنان که ابوامامة الباهلى روایت کرده است و نیز ابن عباس و سعید بن جبیر و قتاده گویند: درباره ثعلبه نازل شده از نکته نظر این که پسرعموى او مرده بود و ثروت زیادى به وى رسیده بود. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص425." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى‌ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ «77» سرانجام به دنبال آنكه با خدا در آنچه پيمان بسته بودند، خلف وعده كردند و بدان سبب كه دروغ مى‌گفتند، (خداوند، روحِ) نفاق را تا روزى كه به ديدار او رسند، (روز مرگ يا قيامت)، در دل‌هاى آنان قرار داد. پیام ها 1- خلف وعده با خدا و بخل نسبت به محرومان، انسان را بدعاقبت مى‌كند. بَخِلُوا بِهِ‌ ... فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً 2- نفاق، درجاتى دارد: نفاقِ زبانى، نفاق رفتارى و نفاق قلبى. «فِي قُلُوبِهِمْ» 3- نفاق، گاهى موقّت وگاهى دائمى و هميشگى است. «1» «إِلى‌ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ» 4- پيمان‌شكنى ودروغ، روحيّه‌ى نفاق مى‌آورد. گناه، گناه مى‌آورد. فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً ... بِما أَخْلَفُوا ... وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ‌ 5- سرچشمه‌ى بدبختى‌هاى انسان، خود اوست. «بِما أَخْلَفُوا، بِما كانُوا يَكْذِبُونَ» «1». حضرت على عليه السلام فرمودند: مراد از «يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ»، روز قيامت است. بحار، ج 90، ص 132. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 471" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَ نَجْواهُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ «78» آيا ندانستند كه خداوند، راز آنان و سخنان آهسته (و درِگوشى) آنان را مى‌داند و اينكه خداوند، به همه‌ى غيب‌ها داناست؟! نکته ها شايد مراد از «سر»، كفر باطنى منافقان باشد و مراد از «نَجْوى‌»، توطئه‌ى گروهىِ آنان و مقصود از «غيوب»، اهداف و نيّت‌هاى آنان باشد. «1» پیام ها 1- منافقان براى مخفى نگهداشتن توطئه‌هاى خود تلاش مى‌كنند، ولى خداوند آنان را به اسرارشان هشدار مى‌دهد. أَ لَمْ يَعْلَمُوا ... 2- شناخت ناقص، سبب عملكرد ناقص است. أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ‌ ... أَ لَمْ يَعْلَمُوا ... آرى، اگر انسان بداند كه خداوند از آشكار و پنهان او آگاه است، تقوايش زياد شده، نفاقش از بين مى‌رود و توبيخ نمى‌شود. «1». تفسير فرقان." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقاتِ وَ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «79» منافقان بر مؤمنانى كه (علاوه‌بر صدقات واجب،) داوطلبانه صدقات مستحب نيز مى‌دهند و همچنين بر مؤمنانِ (تهى دستى) كه جز به اندازه‌ى توانشان چيزى (براى انفاق وپشتيبانى از جبهه) نمى‌يابند، عيب مى‌گيرند و آنان را مسخره مى‌كنند. (بدانند كه) خداوند آنان را به ريشخند مى‌گيرد (و كيفر تمسخرشان را خواهد داد) و براى آنان عذابى دردناك است. جلد 3 - صفحه 472 نکته ها رسول خدا صلى الله عليه و آله از مردم تقاضاى كمك به جبهه كرد. توانگران كمك‌هاى شايانى كردند و ناتوانان كمك اندك داشتند. منافقان، كمك توانگران را ريايى دانسته و مورد عيب‌جويى و طعن قرار مى‌دادند و كمك بى‌بضاعت‌ها را مسخره مى‌كردند. «1» از جمله ابوعقيل انصارى با اضافه‌كارى، مقدارى خرما براى كمك به جبهه نزد پيامبر آورد، منافقان او را نيز مسخره كردند. مال و ثروت داشتن، شرط انفاق نيست، بايد اخلاص، ايمان و سخاوت داشته باشيم. در آيه‌ى 79 خوانديم كه ثعلبه با آن همه ثروت، حقّ واجب الهى را نپرداخت و ابوعقيل كه كارگرى ساده بود، با اخلاص چند عدد خرما را به جبهه‌ى اسلام كمك كرد. امام رضا عليه السلام فرمودند: مراد از مسخره كردن خداوند، «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ»، آن است كه خداوند كيفر استهزاى آنان را مى‌دهد. «2» پیام ها 1- مسخره كردن، كار منافقان است. خود كمك نمى‌كنند، كمك‌هاى ديگران را نيز زير سؤال مى‌برند. «الَّذِينَ يَلْمِزُونَ» 2- مؤمنان با ميل وعلاقه انفاق مى‌كنند. «الْمُطَّوِّعِينَ» (يعنى از روى رغبت) 3- تضعيف روحيّه‌ى كمك كنندگان به جبهه، حرام و كارى منافقانه است. يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ‌ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‌ 4- منافقان مى‌خواهند با تبليغات واستهزا، مردم را نسبت به جهاد دلسرد و بى‌انگيزه كنند. يَلْمِزُونَ‌ ... فَيَسْخَرُونَ‌ «3» 5- در ديد منافقان مقدار مال مهّم است، نه انگيزه‌ها و خصلت‌ها، لذا انفاقِ اندك‌ «1». «يَلمِزون» كه به معناى طعنه زدن است، درباره‌ى مؤمنان توانگر است و «يَسخرون» در موردمؤمنان تهيدست مى‌باشد. «2». بحار، ج 3، ص 319. «3». در آيه‌ى 7 سوره منافقون مى‌خوانيم: «هم الذين يقولون لاتُنفقوا على مَن عند رسول اللَّه حتّى ينفضّوا» به اطرافيان پيامبر كمك مالى نكنيد تا پراكنده شوند. جلد 3 - صفحه 473 را بر فقيرانِ مؤمن، خُرده مى‌گيرند. يَلْمِزُونَ‌ ... الَّذِينَ لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ‌ 6- براى برطرف كردن نياز جامعه، بايد از تمام امكانات استفاده كرد. «جُهْدَهُمْ» 7- مسئوليّت هركس به اندازه‌ى توان اوست. «لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ» 8- به وظيفه‌ى خود عمل كنيم واز استهزاى دشمن نهراسيم. «لا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ» زيرا خداوند جزاى آنان را مى‌دهد. «سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ» 9- كيفر بايد متناسب با عملكرد باشد. «فَيَسْخَرُونَ، سَخِرَ اللَّهُ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ در صحیح بخارى و صحیح مسلم از ابومسعود روایت کنند که وقتى که آیه صدقه نازل گردید. مسلمین صدقات را به پشت خود بار مى کردند و مى آوردند. مردى صدقه بسیارى نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آورده بود. منافقین گفتند: ریاکارى نموده است و مرد دیگرى یک صاع صدقه داد. گفتند: خداوند بى نیاز از صدقه است سپس این آیه نازل گردید و نیز این مردویه در تفسیر خود این حدیث را از ابوهریرة و ابوعقیل و ابوسعید الخدرى و ابن عباس و عمیرة دختر سهیل بن رافع روایت کرده است. پرش به بالا↑ عیاشى در تفسیر خود از ابوالجارود او از امام محمدباقر علیه‌السلام روایت کند که على بن ابى‌طالب براى آب دادن باغى از قرار هر دلوى یک تمرة اجرت گرفت. وقتى که از کار خلاصى یافت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد که صدقات آن را بپردازد. عبدالرحمن بن عوف که بیرون درب خانه پیامبر ایستاده بود شروع به عیب‌جوئى از على نمود سپس این آیه و آیه 80 نازل گردید. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص426" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با پیوستن به کانال تفسیر صوتی استاد قرائتی و گوش دادن روزی یک آیه تفسیر قرآن از عمل کنندگان به قرآن باشیم(حدود ۱۰ دقیقه در روز) @tafsir_qheraati
"تفسیر نور (محسن قرائتی) اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ «80» براى منافقان استغفار كنى يا استغفار نكنى، (يكسان است.) اگر هفتاد بار برايشان آمرزش بخواهى، خداوند هرگز آنان را نخواهد بخشيد. اين (قهر حتمى الهى) به خاطر آن است كه آنان به خدا وپيامبرش كفر ورزيدند و خدا، گروه فاسق را هدايت نمى‌كند. نکته ها عدد هفتاد، رمز كثرت و زيادى است، نه بيان تعداد معيّن. يعنى هر چه براى انان استغفار كنى بى‌اثر است، نه آنكه اگر مثلًا هفتاد و يك بار شد، بخشوده مى‌شوند. نظير آيه‌ى 6 سوره‌ى منافقون: «سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ» كه عددى ذكر نشده است. در روايات نيز آمده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر بدانم استغفار بيش از هفتادبار نجاتشان مى‌دهد، استغفار مى‌كردم. «1» انسان در سقوط به حدّى مى‌رسد كه هيچ چيز نجاتش نمى‌دهد، مثل بيمارى كه اگر روح از او جدا شود، تلاش همه‌ى پزشكان اثرى ندارد. «1». تفسير مجمع‌البيان. جلد 3 - صفحه 474 پیام ها 1- گناه مسخره كردنِ دين تا آنجاست كه استغفار پيامبر صلى الله عليه و آله نيز كارساز نيست. فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ‌ ... فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ‌ 2- تا انسان خود دگرگون نشود و انقلابى در درون نيابد، دعاى پيامبر نيز كارساز نيست. فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ‌ ... كَفَرُوا بِاللَّهِ‌ 3- دلسوزى براى منافق لجوج، بى‌فايده است. إِنْ تَسْتَغْفِرْ ... فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ‌ 4- خداوند، در هدايت بخل ندارد، منافقان از قابليّت افتاده‌اند. «كَفَرُوا» 5- كفر، مانع مغفرت، و فسق، مانع هدايت است. «كفروا، فاسقين» پانویس پرش به بالا↑ در تفسیر على بن ابراهیم چنین آمده وقتى که پیامبر بعد از یک سفرى که به مدینه بازگشته بود، عبدالله بن ابى رئیس منافقین مریض شد. پسرش عبدالله بن عبدالله بن ابى که مرد مؤمنى بود نزد پیامبر آمد و از وى درخواست نمود که از پدرش عیادت نماید و گفت: یا رسول الله پدر و مادرم فداى تو باد. اگر به عیادت پدرم نیائید. در نزد مؤمنین سرافکنده خواهم گشت. پیامبر به عیادت عبدالله بن ابى رفت در حالتى که سایر منافقین هم نزد او بودند پسر عبدالله بن ابى از پیامبر درخواست کرد که براى پدرش استغفار نماید. پیامبر نیز استغفار نمود در این میان عمر بن الخطاب گفت: یا رسول الله مگر خداوند تو را از استغفارکردن منافقین نهى ننموده است؟ پیامبر به گفتار عمر توجهى ننمود و به استغفار خویش ادامه داد. سپس به عمر فرمود: خداوند مرا درباره استغفار مختار گردانید و فرمود: «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاتَسْتَغْفِرْ لَهُمْ» و وقتى که عبدالله بن ابى‌وفات یافت پسرش نزد پیامبر آمد و تقاضا کرد که براى تشییع جنازه وى حاضر شود، پیامبر حاضر گردید و بر سر قبر او توقف فرمود، باز عمر بن الخطاب گفت: یا رسول الله مگر خداوند تو را از نمازگذاردن بر جنازه منافق و ماندن بر سر قبر آنان منع نفرمود؟ پیامبر فرمود: واى بر تو اى عمر آیا تو می‌دانى که منظور من چیست؟ و چه چیزى بر زبان خود آورده ام؟ من از خدا خواسته ام که درون قبر او را پر از آتش کند و او را به دوزخ افکند سپس على بن ابراهیم گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله کارى را انجام داد که تمایل انجام آن را نداشته است. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص427" ‏‏‏‏٠_جز۱٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ «81» به كسانى‌كه بر خلاف (فرمانِ) رسول خدا، از جنگ سر باززدند واز خانه‌نشستن خود (به هنگام جنگ تبوك) شادمان شدند واز اينكه با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كنند، كراهت داشتند و (به ديگران نيز) گفتند در اين گرما (براى جنگ) بيرون نرويد! بگو: آتش دوزخ، سوزان‌تر است اگر مى‌فهميدند. نکته ها شأن نزول اين آيه در مورد جنگ تبوك است. اين آيه، سه نشانه براى منافقان ذكر كرده است: الف: از جبهه نرفتن به جاى پشيمانى شادند. ب: جهاد با مال و جان بر ايشان سنگين است. ج: ديگران را از جبهه رفتن منع مى‌كنند. طبق آيات گذشته، منافقان مانع كمك مالى ديگران مى‌شدند، مطابق اين آيه نيز از حضور در جبهه، تخلّف مى‌كنند و ديگران را هم دلسرد مى‌كنند. جلد 3 - صفحه 475 پیام ها 1- شادى به خاطر نرفتن به جبهه و تخلّف از فرمان پيامبر، نشانه‌ى نفاق است. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ» 2- بدتر از جبهه نرفتن، شكستن قداستِ رهبرى و تخلّف از فرمان اوست. «بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ»، نفرمود: «بمقعدهم عن الجهاد» 3- اطاعت بى‌چون و چرا از رسول خدا لازم است. «بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ» 4- مؤمنِ ترسو، از منافق جداست. ترسو كمك مالى مى‌كند، ميل قلبى براى جهاد هم دارد. امّا منافقان، نه كمك مى‌كنند و نه ميل كمك دارند. «كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا» 5- منافقان براى باز داشتن مردم از جهاد، با تبليغ دلسرد كننده و اخلال‌گرى، مشكلاتى چون گرم بودن هوا را بهانه قرار مى‌دهند. «قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ» 6- در آستانه‌ى جنگ بايد آماده باشيم تا شايعات و سخنان دلسرد كننده‌ى منافقان را به سرعت خنثى كنيم. «قالُوا، قُلْ» 7- در پاسخگويى به تبليغات دشمن، از اصطلاحاتِ خودش استفاده كنيم. «الْحَرِّ، أَشَدُّ حَرًّا» 8- ياد معاد، عامل حركت به سوى جبهه است، «قُلْ نارُ جَهَنَّمَ» مؤمنان واقعى هرگز گرمى هوا را مانع جهاد نمى‌دانند. 9- منافقان، ظاهربين‌اند و شناخت عميق ندارند. «لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ» پانویس پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی پرش به بالا↑ تفاسیر على بن ابراهیم و برهان. پرش به بالا↑ تفسیر جامع البیان. پرش به بالا↑ کتاب دلائل از بیهقى. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص428. منابع تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى " ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «82» پس به سزاى آنچه (با دست خود) كسب مى‌كردند، كم بخندند و بسيار بگريند. نکته ها منافقان اگر بدانند كه به خاطر ترك جهاد، چه پاداش‌هايى را از دست داده و چه فرصت‌ها و نعمت‌هايى را كفران كرده‌اند، بايد كمتر شادى كنند و بسيار بگريند، گرچه گريه‌ى مادام‌العمرشان هم در برابر گريه‌هاى طولانى قيامت، چيزى نيست! جلد 3 - صفحه 476 پیام ها 1- ناله و گريه بر گرفتارى‌ها، كيفر دنيوىِ متخلّفان از جهاد است. فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ‌ ... وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً 2- كيفر، متناسب با عمل است. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ‌ .. وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً» 3- خنده‌ها وخوشى‌هاى چند روزه‌ى منافق، حسرت وگريه‌هاى طولانى در پى‌دارد. فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ‌ ... وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلى‌ طائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ «83» پس اگر خداوند تو را (پس از اين جنگ) به سوى طايفه‌اى از منافقان بازگرداند و آنان از تو براى حركت (به جنگ ديگرى) اجازه‌ى خروج خواستند بگو: شما هرگز با من بيرون نخواهيد شد و هرگز همراه من، با هيچ دشمنى نبرد نخواهيد كرد، زيرا شما نخستين بار به نشستن در خانه راضى شديد، پس (اكنون نيز) با آنان كه از فرمان تخلّف كرده‌اند (در خانه) بنشينيد! نکته ها «خالف»، هم به معناى متخلّف از جنگ، هم به معناى مخالف و هم به كسى گفته مى‌شود كه به خاطر پيرى، بيمارى و عجز، توان جبهه رفتن را ندارد. هر كس صادقانه توبه كند، پذيرفته مى‌شود، ولى منافقان از روى ريا، تظاهر و انقلابى‌نمايى، تقاضاى جبهه رفتن داشتند. از اين آيه استفاده مى‌شود كه شخص پيامبر صلى الله عليه و آله براى جنگ تبوك از مدينه خارج شد و در پايان جنگ نيز به آنجا برگشت. همچنين اين آيه از برخورد آينده‌ى منافقان خبر مى‌دهد، تا پيامبر چهره‌ى منافقانه‌ى آنان را رسوا كند. جلد 3 - صفحه 477 پیام ها 1- به تقاضاى منافقان براى حضور در جهاد، اعتماد نكنيم. «فَإِنْ رَجَعَكَ‌ ... فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا ...» آنان هنگام حركت، اجازه‌ى ماندن مى‌گيرند وهنگام بازگشت، اجازه‌ى خروج وحركت! 2- بترسيم از آنان كه ديروز فرارى بودند و امروز داوطلب حضور در جبهه‌اند. «لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً» 3- سوء سابقه‌ى افراد را فراموش نكنيم. «رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ» 4- منافقان را تحقير و بايكوت كنيم. «فَاقْعُدُوا مَعَ الْخالِفِينَ» همرزمى با پيامبر، توفيق الهى است كه بايد منافقانى را كه از ترك جبهه خوشحالند، براى هميشه محروم كرد. «لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَداً وَ لَنْ تُقاتِلُوا مَعِيَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تُصَلِّ عَلى‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى‌ قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ «84» و بر مرده‌ى هيچ يك از منافقان نماز مگزار و (براى دعا واستغفار) بر قبرش نايست، چون آنان به خدا و پيامبرش كافر شدند و از دنيا رفتند در حالى كه فاسق بودند. نکته ها سيره‌ى رسول خدا صلى الله عليه و آله آن بود كه در مراسم تشييع و تدفين مردگانِ مسلمان حاضر شود، براى آنان دعا كند و بر جنازه‌ى آنان نماز بخواند. خداوند با اين آيه پيامبرش را از حضور در مراسمِ مردگانِ منافق، نهى كرد. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در نماز ميّت بعد از تكبير چهارم، براى مرده دعا مى‌كردند، امّا پس از نزول اين آيه، ديگر چنين كارى را انجام ندادند. «1» «1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 3، ص 181. جلد 3 - صفحه 478 پیام ها 1- يكى از شيوه‌هاى مبارزه با منافقان، مبارزه‌ى منفى است. «لا تُصَلِ‌، لا تَقُمْ» 2- مرده‌ى منافق نيز بايد تحقير شود. در تشييع جنازه‌ى آنان شركت نكنيم و به زيارت قبور آنها نرويم. «لا تُصَلِ‌، لا تَقُمْ» 3- از اهرم نماز، براى تنبيه متخلّفان كمك بگيريم. «لا تُصَلِّ عَلى‌ أَحَدٍ مِنْهُمْ» 4- نماز ميّت و زيارت قبور، نشانه‌ى حرمت و احترامِ مؤمن پس از مرگ و كارى پسنديده است و چون منافق، حرمتى ندارد لذا فرمود: «لا تُصَلِّ، لا تَقُمْ» 5- منافق، كافر و فاسق است. «كَفَرُوا، فاسِقُونَ» 6- عاقبتِ كار، مهم است. خطر وقتى است كه انسان بدون توبه و در حال فسق بميرد. «ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ» پانویس پرش به بالا↑ در صحیح بخارى و صحیح مسلم از عبدالله بن عمر روایت کنند که وقتى که عبدالله بن ابى‌ وفات یافت پسرش نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از پیامبر خواست که پیراهن خود را کفن پدر خویش قرار بدهد و نیز از پیامبر خواست که بر جنازه او نماز بگذارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله برخاست که نماز بگذارد. عمر بن خطاب برخاست و جامه را از دست پیامبر گرفت و گفت: یا رسول الله آیا بر او نماز مى گذارى در صورتى که از آن نهى شده اى. پیامبر فرمود: به من آیه «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاتَسْتَغْفِرْ لَهُمْ» نازل شده و البته من بیش از هفتاد مرتبه استغفار خواهم نمود. پیامبر بر عبدالله بن ابى نماز گذارد سپس این آیه نازل گردید. چنان که عمر بن الخطاب و انس و جابر و دیگران روایت کرده اند. پرش به بالا↑ محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص430." ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ «85» اموال و فرزندان آنان (منافقان)، تو را به شگفتى و اعجاب نياورد! همانا خداوند مى‌خواهد آنان را بدين وسيله در دنيا عذاب كند و در حال كفر جانشان به در آيد. نکته ها منافقان صدر اسلام، از مال، فرزند و امكانات فراوانى برخوردار بودند، ولى مسلمانان اين گونه نبودند و خطر مجذوب شدن مسلمانان در كار بود كه اين آيه و آيه‌ى 55 اين سوره كه با اندك تفاوتى در لفظ، مشابه اين آيه است، به مسلمانان هشدار مى‌دهد. «زَهوق» به معناى خارج شدنِ همراه با سختى، تأسّف و حسرت است. پیام ها 1- به خاطر امكانات و برخوردارى ديگران، احساس حقارت نكنيم. «لا تُعْجِبْكَ» 2- مال و فرزند، گاهى مايه‌ى آزمايش و عذاب است، نه رفاه و خوشبختى. «يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا» جلد 3 - صفحه 479 3- كيفر خداوند در دنيا، گاهى با همان مظاهر دنيوى است. «يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا» 4- مرگ، خارج شدن روح از بدن است، نه فانى شدن روح. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ» 5- يك عمر كفر و ناسپاسى باعث مى‌شود انسان لحظه‌ى مرگ، كافر از دنيا برود. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ» 6- ملاك ارزشها، حسنِ عاقبت و با ايمان مردن است، نه زرق و برق چند روزه‌ى دنيوى. «تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ»" ‏‏‏‏٠ @tafsir_qheraati ایتا