eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2هزار دنبال‌کننده
95 عکس
22 ویدیو
1 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّ فِي اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ «6» همانا در رفت و آمد (واختلاف) شب و روز و در آنچه خداوند در آسمان‌ها و زمين آفريده است، براى مردم پرهيزكار نشانه‌هايى (بزرگ) است. نکته ها در آيه‌ى قبل، نشانه‌هاى الهى و تفصيل آيات، براى دانشمندان بيان شده بود، «لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ» و در اين آيه، براى اهل تقوا «لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ»، نتيجه آنكه كسانى كاميابند كه هم بدانند و هم پروا پيشه و متّقى باشند، وگرنه متقيّن ناآگاه و يا دانشمندان گناهكار، از آياتِ الهى بهره‌ى كافى نمى‌برند. «اخْتِلافِ» هم به معناى رفت و آمد و هم به معناى تفاوت است. شب و روز از جهاتى با هم اختلاف دارند: الف: جايگزينى نسبت به يكديگر. «1» ب: شب براى آرامش و روز براى تلاش. «2» ج: كاهش و ازدياد ساعات آنها در فصول مختلف سال. د: تغيير ساعات آنها در مناطق مختلف جهان. سؤال: چرا گروهى از دانشمندان منكر خدايند؟ پاسخ: علم به تنهايى كافى نيست، بلكه نگاه‌ها بايد از صاحبانِ هدف وانگيزه و برخاسته از انسان‌هايى باشد كه در پى دريافت حقّ وحقيقت باشند. «لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ» پیام ها 1- تمام هستى در حال تغيير و تغيّر است. إِنَّ فِي اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ ... 2- از كنار پديده‌ها، به سادگى نگذريم. ما خَلَقَ اللَّهُ‌ .... لَآياتٍ‌ «1». «فمحونا آية اليل وجعلنا آية النهار» اسراء، 12. «2». «وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً» نبأ، 10. جلد 3 - صفحه 542 3- گناه و آلودگى، در شناخت، تشخيص وتحليل انسان اثر منفى دارد. «لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ» (تقوا، وسيله‌ى بينش صحيح در هستى است)"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ «7» قطعاً آنان كه به ديدار ما (و دريافت نعمت‌هاى اخروى) اميد ندارند و (تنها) به زندگى دنيادل خوش كرده‌اند و به آن آرام گرفته وتكيه مى‌كنند و نيز كسانى كه از نشانه‌هاى (قدرت) ما غافلند. أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «8» آنان به خاطر آنچه كه عمل مى‌كردند، جايگاهشان آتش است. نکته ها رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن احبّ لقاء اللَّه احبّ اللَّهُ لقائه»، هر كس ديدار خدا را دوست بدارد، خداوند نيز ملاقات با او را دوست دارد. «1» و در آيه‌ى آخر سوره‌ى كهف مى‌خوانيم: «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» معتقدان به قيامت و ديدار پروردگار، بايد عمل صالح انجام دهند. پیام ها 1- اميد و يأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّرى دارد. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا» 2- انسان، هر چه بيشتر از قيامت غافل و مأيوس شود، دنياگراتر مى‌شود. پس معتقدان به قيامت نبايد دنياگرا باشند. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا» 3- اطمينان واقعى تنها با ياد خداست و دنيا، آرام‌بخش كاذب آن هم براى غافلان است. «اطْمَأَنُّوا بِها ... غافِلُونَ‌» «1». تفسير فرقان. جلد 3 - صفحه 543 4- عوامل دوزخى شدن عبارت است از: الف: انكار معاد و پاداشهاى اخروى. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا» ب: راضى شدن به دنياى زودگذر. «رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا» ج: غفلت از آيات الهى. «هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ» د: عملكرد ناپسند. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ» 5- جهنّم، دست‌آورد خود انسان است. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «9» به يقين آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، پروردگارشان آنان را به خاطر ايمانشان هدايت مى‌كند. و در باغ‌هاى پرنعمت كه نهرها از زير پايشان جارى است اقامت دارند. نکته ها در حديث آمده است: انسان چون از قبرش در قيامت بر مى‌خيزد، عمل صالحش به صورتى نورانى نزد او مجسّم شده، او را به بهشت هدايت مى‌كند. «1» هدايت الهى، جريانى مداوم است. هرلحظه بر هدايت مؤمنان مى‌افزايد و آنان را از پرتگاه‌ها حفظ مى‌كند ودر بن‌بستِ دنيا راهى به رويشان باز مى‌كند: «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» «2»، راه را برايشان نمايان مى‌كند: «نُوراً يَمْشِي بِهِ» «3»، گره از كارشان مى‌گشايد: «أَصْلَحَ بالَهُمْ» «4»، همه جا كفايتشان مى‌كند: «فَهُوَ حَسْبُهُ» «5» و در قيامت هم به بهشت رهنمونشان مى‌كند: «يَسْعى‌ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ» «6» همه‌ى اين هدايت‌ها از مفهوم كلّىِ‌ «يَهْدِيهِمْ» بر مى‌آيد، كه مورد آن را مشخّص نفرموده است تا شامل همه‌ى اينها بشود. «1». تفسير نمونه. «2». طلاق، 2. «3». انعام، 122. «4». محمّد، 2. «5». طلاق، 3. «6». حديد، 12. جلد 3 - صفحه 544 پیام ها 1- ايمان، از عمل جدا نيست. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا» 2- گرچه مؤمن هدايت يافته است، ولى همواره نيازمند هدايت الهى است. «1» «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ» 3- زمينه‌ى هدايت الهى را بايد خود ايجاد كنيم. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ» 4- در مقايسه بين ايمان و عمل، ايمان محور است. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ» و نفرمود: «بايمانهم و عملهم» 5- هدايت خدا نسبت به مؤمنان، مطلق وفراگير است. «يَهْدِيهِمْ» مطلق است. 6- ربوبيّت خداوند، سبب دستگيرى دائمى او از مؤمنان است. «يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ» 7- نهرهاى بهشتى، نه تنها از زير درختان، بلكه از زير خانه‌هاى بهشتى نيز جارى است. «مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ» «1». حتّى رسول خدا صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام نيز همواره مى‌گفتند: «اهدنا الصراط المستقيم»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ «10» دعا و نيايش آنان در بهشت، «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» (خدايا تو پاك و منزّهى) است و درودشان در آنجا سلام است و پايان نيايش آنان، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» (سپاس و ستايش مخصوص خداست) مى‌باشد. نکته ها «سَلامٌ»، كلام اهل بهشت است و در بهشت، سلام فضاى همه جا را پر مى‌كند: سلام از سوى خداوند، «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ» «2»، سلام از سوى فرشتگان‌ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ» «3»، و سلام از سوى بهشتيان نسبت به هم. «4» «إِلَّا قِيلًا سَلاماً سَلاماً» «5» «2». يس، 58. «3». زمر، 73. «4». تفسير مراغى. «5». واقعه، 26. جلد 3 - صفحه 545 «الْحَمْدُ لِلَّهِ»، كلام انبيا و اولياست. حضرت نوح عليه السلام پس از نجات از قوم ظالم، «الْحَمْدُ لِلَّهِ» گفت، «1» و ابراهيم عليه السلام نيز خدا را حمد كرد كه در سنّ پيرى اسماعيل واسحاق را به او بخشيده است. «2» «الْحَمْدُ لِلَّهِ» سخن مؤمنان‌ «3» و كلام بهشتيان است. در حديث آمده است: اهل بهشت با كلمه‌ى‌ «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» مسئولان پذيرايى را صدا مى‌زنند، آنان نيز فورى حاضر شده، خواسته‌ى اهل بهشت را تأمين مى‌كنند. «4» در حديث است: هرگاه بنده‌اى مشغول تمجيد خدا باشد و از درخواست حوائج خود از او غافل شود، خداوند بيش از آنچه با دعا كردن به او مى‌داد، عطا مى‌كند. «5» پیام ها 1- ياد خدا تنها در دنيا نيست، آخرت هم جاى ذكر الهى است. «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» 2- انسان به جايى مى‌رسد كه دعا و خواسته‌اش هم تمجيد پروردگار مى‌شود. «دَعْواهُمْ فِيها سُبْحانَكَ» و اين تسبيح و تمجيد آنان را كامياب مى‌سازد. 3- مؤمنان، در برابر صفات الهى مى‌گويند: «سُبْحانَكَ»، در برابر ساير مؤمنان مى‌گويند: «سَلامٌ» و در مقابل كاميابى از نعمت‌هاى الهى مى‌گويند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ» 4- مؤمن، عاشق خداست. بهشت و لذّت‌هاى بهشتى هم او را از ياد محبوب باز نمى‌دارد، بلكه در همه چيز، لطف و قدرت خدا را مى‌بيند. «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ، الْحَمْدُ لِلَّهِ» 5- آغاز سخن مؤمنان با «سُبْحانَ اللَّهِ» و پايان آن با «الْحَمْدُ لِلَّهِ» مى‌باشد. (از عبارت‌ «آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ» استفاده مى‌شود كه اوّل سخن آنان‌ «سُبْحانَكَ اللَّهُمَّ» است.)" ‏‏‏‏٠_جز۱۱ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ «11» واگر خداوند براى مردم به همان شتاب كه براى خود خير مى‌طلبند، در رساندن بلا به آنان شتاب مى‌نمود، قطعاً اجلشان فرا رسيده بود. پس كسانى را كه به ديدار ما اميد (و باور) ندارند به حال خود رها مى‌كنيم تا در سركشى خويش سرگردان بمانند. نکته ها مشابه مفهوم اين آيه، در سوره‌ى كهف آيه‌ى 58 و سوره فاطر آيه‌ى 45 نيز آمده است كه اگر خداوند مردم را زود به كيفر كارهايشان برساند و مؤاخذه كند، همه نابود مى‌شوند. به علاوه اختيار كه اساس تكليف است از بين مى‌رود و اطاعت، جنبه‌ى اضطرارى پيدا مى‌كند. ممكن است معناى‌ «اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ» اين باشد كه سنّت خداوند در خيررسانى، سرعت و در شرّ رسانى، با مهلت است و معناى جمله اين باشد كه خداوند در خيررسانى سرعت و عجله دارد. پیام ها 1- انسان، طبيعتاً عجول است. «اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ» «1» 2- اگر خداوند در دنيا، بدكاران را كيفر فورى مى‌داد، كسى باقى نمى‌ماند و نسل بشر منقرض مى‌شد. لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ‌ ... لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ‌ 3- يكى از سنّت‌هاى الهى، «استدراج» در عذاب و مهلت‌دادن به ظالمان است. فَنَذَرُ الَّذِينَ‌ ... 4- هلاك نشدن كفّار، نشانه‌ى حقّانيّت آنان نيست. «فَنَذَرُ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا» 5- آنان كه از خدا بريده و سرگرم خود شده‌اند، هدف معيّنى ندارند و حيرانند. «فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ» «1». در آيه‌ى ديگرى آمده است: «خُلِق الانسان من عجل» انبياء، 37. جلد 3 - صفحه 547 6- انكار و بى‌توجّهى به قيامت، موجب طغيان و رهاشدن به حال خود و محروم شدن از الطاف الهى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا إِلى‌ ضُرٍّ مَسَّهُ كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «12» وهنگامى كه ضررى به انسان برسد، در حالى كه به پهلو خوابيده يا نشسته و يا ايستاده است، ما را مى‌خواند، ولى چون ضرر را از او برطرف ساختيم، چنان به راه خود مى‌رود كه گويى هرگز ما را براى گرفتارى كه به وى رسيده بود، نخوانده است! اين‌گونه براى اسرافكاران، عملكردشان زيبا جلوه مى‌كند. نکته ها بارها خداوند از ناسپاسى انسان گِله كرده كه در هنگام اضطرار و سختى خدا را مى‌خواند، ولى پس از حلّ مشكل، از خدا غافل مى‌شود و او را فراموش مى‌كند. پیام ها 1- ايمان به خداوند، در عمق روح انسان عجين شده و حوادث تلخ، عامل بيدارى اين وجدان وفطرت خداجوى اوست. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» 2- آنان كه دعا و نيايش موسمى دارند، مورد انتقاد و كارشان بى‌ارزش است. «مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا» 3- دعا در هر حال جايز است؛ ايستاده، نشسته يا خوابيده. «لِجَنْبِهِ‌، قاعِداً، قائِماً» 4- نيايش خالصانه، سبب رفع گرفتارى است. دَعانا ... كَشَفْنا 5- رفاه، زمينه‌ى غفلت است. «فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» 6- انسان، ناسپاس است. «مَرَّ كَأَنْ لَمْ يَدْعُنا» جلد 3 - صفحه 548 7- آنان كه خدا را فراموش كنند، زندگى مادّى در نظرشان زيبا جلوه مى‌كند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ» 8- فراموش كردن الطاف خداوند، نوعى اسراف است. مَرَّ ... لِلْمُسْرِفِينَ‌ 9- هر كس در رفاه، غافل و در گرفتارى دعا كند، مسرف است. مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا ... فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ ... زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ‌ 10- مرفّهان، از خودراضى‌اند. «زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ «13» وهمانا ما امّت‌هاى پيش از شما را چون ستم كردند، هلاك كرديم. (زيرا) پيامبرانشان براى آنها معجزات آوردند، ولى آنها ايمان نياوردند. ما اين گونه گروه تبهكاران را كيفر مى‌دهيم. نکته ها «قرون» جمع «قرن»، به مردمى كه در يك عصر وزمان زندگى مى‌كنند، گفته مى‌شود. پیام ها 1- ظلم وستم، زمينه‌ساز سقوط ملّت‌هاست. أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ‌ ... لَمَّا ظَلَمُوا 2- عقاب و قهر الهى، بعد از اتمام حجّت است. «أَهْلَكْنَا وَ جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ» 3- هلاكت، براى ستمگرانى است كه اميدى به ايمان و اصلاحشان نيست. «وَ ما كانُوا لِيُؤْمِنُوا» 4- در كنار تاريخ بايد فلسفه‌ى تاريخ نيز بيان شود تا مايه‌ى عبرت باشد. «1» أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ‌ ... كَذلِكَ نَجْزِي‌ 5- سنّت‌هاى الهى، همگانى و هميشگى است. «كَذلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ» «1». هلاك اقوام گذشته، تاريخ است و رمز هلاك كه ستم و جُرم است، فلسفه تاريخ. تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 549" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ «14» سپس شما را پس از (هلاكت) آنان، جانشينانى در زمين قرار داديم، تا ببينيم شما چگونه عمل مى‌كنيد. پیام ها 1- حكومت و تمكّن، وسيله‌ى آزمايش الهى است. جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ‌ ... لِنَنْظُرَ 2- هر مديرى كه مسئوليّت مى‌دهد، بايد نظارت هم بكند. «جَعَلْناكُمْ‌، لِنَنْظُرَ» 3- عملكرد ما، زير نظر خداوند است. «لِنَنْظُرَ» 4- همه‌ى اقوام، نزد خدا يكسانند و قانونِ آزمايش الهى، درباره‌ى همه جارى مى‌شود. «لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» 5- سرنوشت مردم، نتيجه‌ى عملكرد خودشان است. «كَيْفَ تَعْمَلُونَ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ «15» وهرگاه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‌شود، كسانى كه به ديدار ما (و دريافت پاداشهاى اخروى) اميد و باورى ندارند مى‌گويند: قرآنى غير از اين بياور، يا اين قرآن را تغيير بده. (به آنان) بگو: من حقّ ندارم كه آن را از پيش خود تغيير دهم. من پيروى نمى‌كنم مگر آنچه را كه به من وحى شود، من از عذاب روزى بزرگ (قيامت) بيمناكم، اگرپروردگارم را نافرمانى كنم. نکته ها بعضى از بت‌پرستان از رسول خدا صلى الله عليه و آله درخواست داشتند كه بعضى آيات اين قرآن را كه به نكوهش از بت‌هاى آنان مى‌پردازد، تغيير دهد و قرآن ديگرى بياورد! هميشه كسانى كه‌ جلد 3 - صفحه 550 تعاليم آسمانى را مخالف هواى نفس خود مى‌ديدند، اين گونه تقاضاها را داشته‌اند. پیام ها 1- آيات ونشانه‌هاى شناخت الهى بايد براى مردم بيان شود. إِذا تُتْلى‌ ... 2- هيچ‌كس حتى پيامبر نمى‌تواند قانون الهى را تغيير دهد. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» 3- هرگز تسليم بهانه‌جويى‌ها و هوسهاى مردم نشويم. اصل آن است كه خدا مى‌گويد، نه آنچه مردم مى‌خواهند. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ» 4- هيچ بشرى حتّى پيامبر، در قرآن دست نداشته است. «مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِي» 5- اضافه شدن پيروان، به قيمت تغيير و تحريف مكتب و دست برداشتن از اصول، ارزشى ندارد. (با توجّه به شأن نزول) 6- پيامبران، معصومند و جز از وحى پيروى نمى‌كنند. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌» 7- ياد معاد، عامل تقوا و مصونيّت از گناه است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»، همچنان كه غفلت از معاد، عامل بهانه‌گيرى است. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا» 8- سرچشمه‌ى عصمت انبيا، ايمان و يقين به معاد است. «إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»" ‏‏‏‏ @tafsir_qheraati ایتا https://t.me/md6Asتلگرام