"تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ حَتَّى إِذا كُنْتُمْ فِي الْفُلْكِ وَ جَرَيْنَ بِهِمْ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ فَرِحُوا بِها جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ وَ جاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ كُلِّ مَكانٍ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ «22»
او كسى است كه شما را در خشكى و دريا سير مىدهد، تا آنگاه كه در كشتى باشيد و بادى موافق، كشتىها را به جريان در آورد و بدين وسيله خوشحال شوند، ناگهان تندبادى آيد و موج از هر سو سراغشان آيد و گمان برند كه در محاصرهى بلا گرفتارند، (در اين هنگام) خداوند را با اخلاص عقيده مىخوانند (و مىگويند:) اگر ما را از اين خطر نجات دهى، قطعاً از شاكران خواهيم بود.
جلد 3 - صفحه 556
نکته ها
آلوسى و مراغى در تفاسير خود، آوردهاند كه شيعيان هنگام خطر، امامان خود را صدا مىزنند، در حالى كه مشركان در وقت خطر خدا را صدا مىكنند!! غافل از آنكه توسّل به امام معصوم شهيد كه به گفتهى قرآن زنده است، با توسّل به بت فرق دارد.
پیام ها
1- قوانينِ حاكم بر طبيعت، مخلوق ومحكوم خداوند است. «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ»
2- كارهاى انسان، به خدا هم نسبت داده مىشود، چون قدرت از اوست. با آنكه سِير، عمل انسان است، «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ»، امّا مىفرمايد: «هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُكُمْ»
3- انسان هر چه هم پيشرفت كند، از گزند حوادث طبيعى درامان نيست. «جاءَتْها رِيحٌ عاصِفٌ»
4- مرفّهان نپندارند كه پيوسته در رفاه خواهند بود. «فَرِحُوا بِها، أُحِيطَ بِهِمْ»
5- حوادث طبيعى، غرور و تكبّر انسان را برطرف ساخته، او را در برابر خداوند خاضع مىسازد. «دَعَوُا اللَّهَ»
6- هنگام خطر، فطرت انسان به يك مبدأ نجات متوجّه مىشود. «دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ»
7- ايمان و اخلاص بايد دائمى باشد، نه موسمى و به هنگام احساس خطر. «أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ»
8- انسان در هنگامهى خطر قول مىدهد، ولى به رفاه كه رسيد غافل مىشود. «لَئِنْ أَنْجَيْتَنا»
9- ناسپاسى و كفران نعمتها، يكى از زمينههاى بروز سختى و عذاب است. «لَئِنْ أَنْجَيْتَنا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۲جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَلَمَّا أَنْجاهُمْ إِذا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «23»
پس چون خداوند نجاتشان داد، در آن هنگام در زمين به ناحقّ سركشى مىكنند. اى مردم! همانا سركشى شما فقط به زيانِ خودتان است. كاميابى زندگى دنيا (چند روزى بيش نيست)، سپس بازگشت شما به سوى ماست كه شما را به عملكردتان آگاه خواهيم ساخت (وكيفر ستمهايتان را خواهيم داد).
جلد 3 - صفحه 557
نکته ها
«بغى» به معناى طلب است. ظالم چون هميشه خواهانِ حقّ ديگران است، به او باغى مىگويند. «1»
پیام ها
1- انسان كافر بىوفا، عهدشكن و ناسپاس است. «فَلَمَّا أَنْجاهُمْ، يَبْغُونَ» (در آيهى قبل، وعده داد اگر نجات يابد شكر كند، ولى پس از نجات ناسپاسى مىكند)
2- ظلم به مردم، ظلم به خويش است، چون همه از يكديگريم. «2» «بَغْيُكُمْ عَلى أَنْفُسِكُمْ»
3- كيفر ستم، هم در دنياست هم در آخرت. «عَلى أَنْفُسِكُمْ، إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ»
4- ظالمان، تنها در چند روزهى دنيا كاميابى دارند كه در برابر كيفر قيامت، ناچيز است. «مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
5- ريشهى ظلمها، دنياطلبى انسان است. «مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
6- ياد قيامت، از عوامل بازدارندهى گناه است. يا أَيُّهَا النَّاسُ ... إِلَيْنا مَرْجِعُكُمْ
7- خداوند به همهى كارهاى انسان آگاه است وانسان نيز در قيامت از همهى كارهاى خود آگاه خواهد شد. «فَنُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
«1». تفسير الميزان.
«2». «بعضكم من بعض» آلعمران، 195.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 55
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۳جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَيْها أَتاها أَمْرُنا لَيْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِيداً كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «24»
همانا مَثَل زندگى دنيا همچون آبى است كه از آسمان فرود آورديم، پس گياهِ زمين از آنچه مردم و چهارپايان مىخورند با آن در آميخت (و روئيد)، تا آنكه زمين (از آن گياهان) زينت بگرفت و اهل زمين پنداشتند كه بر استفاده از آن همهى نباتات توانايند. (ناگهان) فرمان (ويرانى ما) شبى يا روزى آمد، پس آن را چنان درو كرديم كه گويى ديروز گياهى وجود نداشته است. ما اين گونه آيات خود را براى گروه انديشمند تشريح مىكنيم.
نکته ها
آيهى قبل، دنيا را متاعى ناچيز شمرد واين آيه با تمثيلى زيبا، آن را ترسيم مىكند.
در برخى روايات، اين آيه رمز ظهور حضرت مهدى عليه السلام به شمار آمده است كه هرگاه زمين غرق در زرق، برق و ماديّات شد، با امر الهى و انقلاب مكتبى همه چيز عوض مىشود. «1»
بهترين مثالها آن است كه از طبيعت گرفته شود و زمين و زمان آن را كهنه نسازد. «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ»
پیام ها
1- مثال، از بهترين شيوههاى تبليغ و آموزش است. «إِنَّما مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا»
2- در بهرهگيرى از مواهب مادّى طبيعت، انسان و حيوان يكسانند، ولى ارزش انسان به بهرهگيرى از معنويّات است. «يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 559
3- تناسب داشتن سبزهها با نيازهاى انسان و حيوانات، از الطاف الهى است. «نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ»
4- زينت انسان، ايمان است «1» وزينت زمين، گياهان هستند. «ازَّيَّنَتْ»
5- دنيا، انسان را فريب داده و به خيال و گمان وامىدارد. «ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ»
6- همان گونه كه روياندن گياهان به دست خداست، «2» خشكاندن و نابود كردن آن هم به دست اوست. «فَجَعَلْناها حَصِيداً»
7- دنيا وجلوههاى آن، در معرض انواع حوادث است. ازَّيَّنَتْ ... حَصِيداً
8- عمر انسان در دنيا همچون عمر سبزهها وگلها كوتاه وگذراست. مَثَلُ الْحَياةِ الدُّنْيا ... كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ
9- قهر خدا گاه چنان شديد است كه هيچ اثرى را باقى نمىگذارد. «لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ»
10- مثالهاى قرآن، زمينهى تفكّر است، پس آنها را ساده نگيريم. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
11- دلبستگى و مغرور شدن به دنيا، نشانهى كوتهفكرى و مغرور نشدن، نشانهى انديشه وفكر است. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
«1». «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» حجرات، 7.
«2». «ءَانتم تزرعونه ام نحن الزارعون» واقعه، 64."
#تفسیر_سوره_یونس_آیه_۲۴جز۱۱
#سوره_مبارکه_یونس
@tafsir_qheraati ایتا
https://t.me/md6Asتلگرام